eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
باید اینجا حرم درست کنند چارتا مثل هم درست کنند با امام حسن ع سزاوار است چند باب الکرم درست کنند با طلا دور مرقد سجاد ع بیتی از محتشم درست کنند به تولای باقر ع و صادق ع صحن دار القلم درست کنند نزد ام البنین نمادی از مشک و دست و علم درست کنند دودمه نه در این مکان باید شاعران چاردم درست کنند با کریمان کریم خانی ها قطعه ی آمدم درست کنند دور گنبد چهار گلدسته ولی از داغ، خم درست کنند کاش هرچیز را نمی سازند کوچه را دست کم درست کنند کوچه را در ادامه ی طرحِ از حرم تا حرم درست کنند.. شاعر: مهدی رحیمی مناسبتهای شیعی روضه
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای گنبد و گلدسته کفترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و باقد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی برویش حوریه زمین افتاد صدازد که حسن درزانویم دیگر توانی نیست سید پوریا هاشمی مناسبتهای شیعی روضه
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت همچو مولا ،قلب زینب هم گرفت یاد آن روزی که ویران شد بقیع در جنان، حیدر به سر ماتم گرفت شاعر:محمدمهدی عبدالهی مناسبتهای شیعی روضه
الا حریم تو کوی چهار امام بقیع تو عرش قرب خدایی ولی بنام بقیع به خفته گان حریم مقدّس تو درود به آستان جلالت ز ما سلام بقیع اگر که دست دهد سنگ آستان تو را کنم چنان حجر السود استلام بقیع تو خوابگاه جگر گوشه گان زهرایی تو قبله ی دلی و کعبه ی اَنام بقیع میان منبر و قبر نبی اگر نبُوَد گرفته فاطمه در دامنت مقام بقیع چو ذکر نام تو با نام فاطمه آید بَریم نام تو را ما به احترام بقیع ز خاک پاک تو بوی حبیب می آید از آن به کوی تو مهدی نهاده گام بقیع خدا کند که مؤید برای عرض ادب کند دوباره اقامت در آن مقام بقیع شاعر:سید رضا موید مناسبتهای شیعی روضه
یاد حرمت که نیست، در دل غوغاست در سینه ی ما صحن و سرایت برپاست ای شیر جمل! ، قبر تو ویران شد چون تخریب همیشه عادت ترسو هاست شاعر : محمد کاظمی نیا مناسبتهای شیعی روضه
دیشب برای دفتر من هم و غم شدی بی حرف پیش مطلع حرف قلم شدی باور نکرد ، نیست سرانجام در زمین مهمان رسمی شب شعر خودم شدی تو از زمان ادم و حوا، وَ قبل از آن بر روی دست های مشیت علم شدی بی مرحمت که روز شما شب نمیشود اصلا تو افریده برای کرم شدی هشتاد سال و خرده ای انگار می شود از جمع اهل بیت حرم دار کم شدی با اتفاق هشتم شؤال آن زمان تنها گریز روضه من در حرم شدی ماندم چرا زمین و زمان زیر ورونشد آن موقعی که وارد بازی سم شدی آن بار هفتمی که لبت رنگ سبز شد آن بار هفتمی چه قَدَر پر ورم شدی وقتی که شعله چادر مادر گرفته بود زخمی دست هیزم و چوب ستم شدی حالابماند اینکه چه شد بین کوچه ها حالا بماند اینکه برای چه خم شدی «عارف» نگو دگر،نکند فکر می کنی! مثل مؤید وشفق ومحتشم شدی شاعر:علی زمانیان(عارف) مناسبتهای شیعی روضه
عمریست دلم میل به جایی دارد جاییکه زمین حال و هوایی دارد یک روز میاید و ز جان میخوانم ایوان بقیع عجب صفایی دارد شاعر : نیما نجاری مناسبتهای شیعی روضه
بنا نبود که این خاک بی بنا باشد بنا نبود حسین از حسن جدا باشد برای اینکه حسن بی حرم نماند پس چه عیب دارد اگر کربلا دو تا باشد میان صحن حسین علی چه غوغایی ست چرا کنار حسن گریه بی صدا باشد چه میشود که ببینم ضریح قاسم هم درست زیر قدمهای مجتبی باشد بعید نیست که روزی گمان کنی از دور بقیع را نکند کوهی از طلا باشد برای شاه کرم یک حرم کم است نوشت مزار پاک حسن قلب شیعه ها باشد مزار خاکی او خلوت و حسن راضی ست که زائر حرمش سهم کربلا باشد حسن دو تیر شد و سوی کربلا آمد نخواست لحظه ای از قافله جدا باشد زره نبود به اندازه تن قاسم حسین گفت که بگذار با عبا باشد عمو دوید به میدان جنگ تا نکند خدا نکرده گلش زیر دست و پا باشد گذشت ساعتی و دست کوچکی افتاد پسر شبیه پدر نیز با وفا باشد عمو بلند شو نگذار دست عبدالله به زیر چکمه ی این مرد بی حیا باشد شاعر: امیر حسین آکار مناسبتهای شیعی روضه
این امامان که در بقیع، دَرند افتخارات عالم بشرند چار فصل کتاب تکوینند چار رکن مبانی دینند وارث انبیاء و سد یقین سایههای خدا به روی زمین هر یکی، شاخهیی ز نخلهی طور هر یکی، آیه ایی ز سورهی نور دست پروردگان خانهی وحی مرغ لاهوت آشنانهی وحی چار در خوشاب یک صدفند نور چشمان شحنهی نجفند مشکلی دارم ای بقیع عزیز! ای تو ما را شفیع رستاخیز یاد داری شبی چو قیر سیاه نه چراغی، نه پرتوی از ماه علی آورد با دو دیدهیتر بدن پاک دخت پیغمبر دیدی آیا در آن شب تاریک بازو پهلوی وی از نزدیک؟! راستی، پهلویش شکسته نبود؟! بازوی او، سیاه و خسته نبود؟! دست هایش هنوز آبله داشت؟! زیر لب ها، هنوز هم داشت؟! ای بلند اختران چرخ برین! ای زحل! ای عطارد! ای پروین! ای شما کهکشان و کوکب ها کاروان های نور در شب ها! مشعل شام تارشان باشید شمع های مزارشان باشید تو هم ای ابر آسمان، آبی! تو هم ای نور ماه، مهتابی! تو هم ای دیده! کن روانجویی تو هم ای خیل مژه! جارویی! تو هم ای سیل اشک! آبی ریز بر سر خاکشان، گلابی ریز گرچه این سینهها، مدینهی ماست قبر آنان، درون سینهی ماست! قبرشان تا چنین خراب بود دل ما شیعیان، کباب بود شاعر:سید محمد علی ریاضی مناسبتهای شیعی روضه
نه قبله در تو که قبله نماست در تو بقیع نه کعبه کعبه اهل ولاست در تو بقیع هزار مرتبه برتر از عرش حق هستی نیاز خانه اهل سماء است در تو بقیع سکوت محض تو در اوج غربت تاریخ نماد ناله قلب خداست در تو بقیع همین که بی حرم و گنبدی و گلدسته نشان از واقعه ای غم فزاست در تو بقیع به هر دو عالم اگر فخر می کنی چه عجب هزار مادر شاه وفاست در تو بقیع به اشک نم نم خود زائرت سحر می گفت شمیم علقمه و کربلاست در تو بقیع اگرچه مهد ولایی به کربلا نرسی کجاست سری ز تن خود جدا در تو بقیع کنار تربت مادر به یاد کرب و بلا صدای ناله مهدی رساست در تو بقیع شاعر:سید محمد میر هاشمی مناسبتهای شیعی روضه
بوی غم بوی عزا دارد بقیع غربتی بی انتها دارد بقیع اشک زهرا روی خاکش ریخته روز و شب حال بکا دارد بقیع بس حکایت از زمان غربت و ناله های مرتضی دارد بقیع در میان سینه ی سوزان خود گنج پنهان سال ها دارد بقیع باز بی شمع و چراغ و زائر است مردمانی بی وفا دارد بقیع بوده اینجا هیئت ام البنین روضه خوان کربلا دارد بقیع بغض می بارد به هر جا پا نهی آستانی غم فزا دارد بقیع هر که برگشته از آن وادی غم گفته بس نا گفته ها دارد بقیع خواب می دیدم که قد آسمان گنبدی رنگ طلا دارد بقیع خواب می دیدم که صحن و بارگاه مثل صحنین رضا دارد بقیع کربلا خاکش شفا گر می دهد تربت پاکش شفا دارد بقیع آن قدر هم بی کس و بی یار نیست زائری نام آشنا دارد بقیع روز تخریب ضریح و گنبدش مهدی صاحب عزا دارد بقیع تا همیشه یاد مادر باشد و خاک بر روی عبا دارد بقیع انتقام فاطمه خواهد گرفت آخر ای دنیا ، خدا دارد بقیع شاعر:رضا رسول زاده مناسبتهای شیعی روضه
بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین حرم به دست حرامی خراب گشته بیا این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان «شفق» مناسبتهای شیعی روضه