#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مدح
پشت بر رُخِ پُر از، کینهی زمانه کرد
گیسوان کودکان را نِشَست و شانه کرد
یک نگاه مملو از عشق خواهرانه کرد
سوی قتلگه دوتا دستهگل روانه کرد
پیش مادر عاقبت، آه رو سفید شد
دختر شهید بود، مادر شهید شد
گفت جان فاطمه، جان من فدای تو
گفت بچههای من، نذر بچههای تو
گفت مردهام مگر! بنگرم عزای تو
ای تمام هستیام، هستیام بهپای تو
گفت و بعد از آن دگر رفت از برابرش
تا نبیند عاقبت، خجلت برادرش
عشق یادگاری از روزگار زینب است
صبر هر کجا که هست وامدار زینب است
اختیار دهر در اختیار زینب است
اقتدار شیعه از اقتدار زینب است
خوش به حال هرکه از دست او دوا گرفت
از عقیلة العرب اذن کربلا گرفت
زینب آفتابی از آسمان مرتضیست
جلوهای تمام از شرم و عفت و حیاست
راوی غریبیِ لالههای بینواست
کربلا به لطف او تا همیشه کربلاست
با کلام محکمش کار یک سپاه کرد
روزگار شام را خطبهاش سیاه کرد
شکر حق که روز و شب در پناه زینبیم
شکر حق که دائماً روبهراه زینبیم
جان نثار کوچکی در سپاه زینبیم
ما فدای مکتب سرخ ماه زینبیم
زینت پدر شدن این مقام زینب است
کوهپایهایم ما، کوه نام زینب است
#محمود_یوسفی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
روضه در دیدهی من آب بقا ریخته است
که در این کاسهی دل، خون خدا ریخته است
توتیا هر ملک از روضهی داغَت ببَرَد
بس که در بزم تو خاکستر ما ریخته است
اشک خود میخورم و نازطبیبان نکشم
در قنوت نظرم روضه شفا ریخته است
چادر مادر تو اشک مرا میگیرد
اشک از دیده بر این عرش خدا ریخته است
من نمکگیر توأم، روز ولادتْ پدرم
در دهان، تربتی از کرببلا ریخته است
**
کربلا خاک شفا دارد اگر، حق دارد
پارههای بدنت در همه جا ریخته است
گنج پیدا شده گویا ته گودال بلا!
لشکری بر سر یک جسم چرا ریخته است؟
#موسی_علیمرادی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
وهب مسیح زمانش شد از عنایت تو
چه کیمیای عجیبیست در محبت تو
خدای عزوجل بوده است مشتاقت
کشیده سرمه به چشمان عرش، تربت تو
مرا به دست کسی غیر "جُون" نسپاری
که روزیام بشود افتخار خدمت تو
خوشا کسی که لُهوف است نامهی عملش
که صفحه صفحه وجودش شده روایت تو
تمام زندگیام را به آه خواهم داد
که آه را بکُنم خرج در مصیبت تو
شبیه سدره، شده خلق قلب عشاقت
که کنده میشود از جا به یاد غربت تو
چگونه وقت ورودت به عرصهی محشر
سرم به روی تنم باشد از خجالت تو
به زیر چکمهی دشمن تلاش میکردی
مگر که حُر بشود شمر با شفاعت تو
چه باک از اینکه تنت روی خاک عریان ماند
حریر گریهی زهرا شده است خلعت تو
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
#حضرت_زینب_س_مدح
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
ستون عرش به شوق تو استوار شده
بخوان نماز که سجاده بیقرار شده
قنوت میروی و عطر یاس میپیچد
به احترام دعای تو نوبهار شده
چکیده باز ستاره ز چشم روشن تو
شب از تلألؤ نور تو نونوار شده
دویده ثانیهها تا رسد به مقدم تو
زمان به شوق وجود تو رهسپار شده
به عشق پاقدم تو بهروی دوش نسیم
شکوفه سرزده از خاکِ بیبهار شده
دمیده سایهی مهرت در آسمان عفاف
قسم به چادر مادر که یادگار شده
خِرد بهپای تو افتاد و وامدار تو شد
اگر به مرکب فرزانگی سوار شده
چه قدر حیدری و هم چه قدر فاطمهای
چه قدر حُسن حَسَن در تو بیشمار شده
بگو به نمنم بارانِ ذکر تسبیحت
به ابر دیده که لبریز انتظار شده
بگو خودت چه مُحرّم؟ چه ندبه و چه غم است؟!
که کل عالم و آدم به غم دچار شده
چقدر چشمه و دریای سرخ جوشیده
ز قطرهقطرهی اشکت که چشمهسار شده
کنار صبر تو زانو زده شکیبایی
و کوه زیر قدومت پر اعتبار شده
چه کوفه، موصل و شامی که از نفس افتاد
ز خطبه خطبهی سرخت که ذوالفقار شده
سپاه ظلم که با صبر تو در افتاده
شکستخوردهی این اوج اقتدار شده
اسیر ذلت و خواری نمیشوی، هیهات!
شکوه بیرق هستی همین شعار شده
و احترام تو بر هر چی بود واجب شد
یزید ماند و سپاهی که لعن و خوار شده
**
خوشا که حاصل عمر حسینی و علویت
دوسروِ خوش قد و قامت، دو باوقار شده
بدون شبهه به امضای فاطمه برسد
شهادتی که بهپایِ تو افتخار شده
#منصوره_محمدی_مزینان
#جناب_عبدالله_بن_عمیر_ع
#اصحاب_امام_حسین_ع
من که عبداللهم و ابن عُمیر
تیغ دارم میکشم مثل بُریر
دوش بر دوشِ حبیب آمدهام
حلقه بر گوش امیرم چو زهیر
سر، نمیخواهد تن من بی حسین
سرنوشتم میشود با او به خیر
سر، بلندم میکند بر نیزهها
روح من در آسمانها کرده سِیر
دست من نذر حسین بن علیست
تا به خیمه وا نگردد دست غیر
میروم جنگ هزاران بولهب
کرده شیرم غیرت ام وهب
وای از این موجِ بهظاهر سر به زیر
وای از این طوفان، میان این کویر
میزنم بر قلب لشکر، وا شود
یک گره از چینِ ابروی امیر
پشت من گرم از دعای زینب است
کورهی دستم بُوَد شمشیر گیر
تیر گرچه میکشد سر تا به پام
میخورم با خوردن شمشیر، تیر
هم پیاده، هم سوار افتادهاند
زیر پا از ناز شست این حقیر
شیعهی عباس بودن محشر است
گرچه من جاماندم از عهد غدیر
یک رجز دارم وَ آن ختم کلام
من مسلمان حسینم والسلام
#رضا_دین_پرور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست
دلخونتر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست
غیر از همین اشکی که میبارم برایت
والله... بر زخمِ تن تو مَرهمی نیست
باید به حال چشمهایم خون بِگریَم
آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست
گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست
آرامشی دارم که میدانم، برایش
از روضهاَت بهتر دلیلِ محکمی نیست
وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم
دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست
**
در روضهی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست
در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگینتر از داغ تو بی شک ماتمی نیست
آن زن، که حتّیٰ سایهاش را کس ندیدهست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست...
#منصوره_محمدی_مزینان
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
سابق از این مگر چه کسی دیده در جهان
تابیدن و ظهور دو خورشید، همزمان
وقت نظر به صورت چون قرصِ ماهشان
در پشت ابرِ شرم شود مخفی آسمان
عون و محمد از همه فرماندهان سرند
کِی داشت احتیاجِ بیان آنچه شد عیان؟
وقت هنرنماییِ زینبسرشتها
افتاد باز نام علی بر سر زبان
وقتیکه روی خاک بدنهایشان فتاد
شد خیمهگاهْ سینهزن و شد دشت روضهخوان
ازبسکه نیزه بر تنشان بیامان زدند
چون نیزهَزار شد بدن هر دو نوجوان
تا که برادرش نشود شرمسار او
زینب به خویش گفت که در خیمهات بمان
#شهریار_سنجری
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
اول هر سخن، مدد زینب
اوج ایمان دَه است و صَد زینب
هو سند بود و مستند زینب
کعبهی ما الیالابد زینب
نام او افتخار آل الله
زینب ای حضرت جلال الله
مرجع صبر هر رسول و نبی
آیت اللهِ امتِ عربی
نیست مانند او خدا نسبی
وه! عجب هیبتی، عجب غضبی
مؤمنم مؤمنم به اسلامش
همه سجده کنیم بر نامش
کرمش منشاء همه برکات
چادرش حبل ماست بین صراط
شیر غران مقابل خطرات
فخرِ سادات، زینبُ السادات
عرش روی عصاش قائمه است
از تمام جهات فاطمه است!
چند روزیست بین نافلهاش
بالأخص در قنوت کاملهاش
بوده از وسع کم فقط گلهاش
آمدند عاقبت دوتا صلهاش
گفت با خود رسید نوبت من
سرزد امروز صبح دولت من
ای حسین! ای عزیزِ خونجگرم!
گریه کم کن مقابل نظرم
شرمسارم ز وسع مختصرم
پیشْمرگ تو این دوتا پسرم
عمر از این بیشتر نمیخواهم
تو نباشی پسر نمیخواهم!
تکیه بر نیزهات مده برخیز
جان زهرا ز خواهرت نگُریز
شاه اینجا تویی، عقیله کنیز!
کم و ناقابلاند این دو عزیز
بپذیر این دو عبد را دربست
نپذیری قسم به زهرا هست
این دوتا سهم کربلای مناند
پای تو عاشق فدا شدناند
مثل تو تشنهاند، بی کفناند
باید از غصه آتشم بزنند
دوست دارم برات جان بدهم
عشق را بر همه نشان بدهم
بین من با تو بود قول و قرار
تو به گودال و من سر بازار
دور من جمع میشوند اشرار
این دو آنجا به نیزهاند انگار
کاش یا اهل شام کور شوند
یا ز من این دو دورِ دور شوند
#سیدپوریا_هاشمی
#مرثیه نوجوانان زینب(س)
#محرم ۱۴۰۱
دید زینب چون حسین بن علی تنها شده
شد بلا گردان ، دوباره یاور مولا شده
گفت آقا من نباشم همدم غمها شوی
خواهرت زینب نمرده تا که تو تنها شوی
ای برادر بهر مظلومیِ تو حیران شدم
با غم تنهایی تو دم به دم گریان شدم
دسته گلهایم همه قربانیِ یک موی تو
دلبر من ، هَستیَم بادا فدای روی تو
این دو گل را یا حسین از عشق تو پرورده ام
هستی خود را همه نذر نگاهت کرده ام
گرد شمعت این دو را پروانه کردم یا حسین
جان نثار و خادم این خانه کردم یا حسین
هر دو گل را ای حسین آورده ام در محضرت
هدیه های من فدای روی ماه اکبرت
دل پریشانم نکن آقا به جان مادرت
می نمایم هر دو را نذر علیِ اصغرت
تا پرستوهای زینب پر زدند در خاک و خون
گفته زیر لب حسین اِنّا اِلیهِ راجعون
خواهرش زینب نمی آید بُرون از خیمه ها
تا نگردد شرمسار مولا از او در کربلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
#نوحه واحد یا سنگین پسران زینب (س)
نذر تو ، کرده ام این دو گلم را
مبادا ، بشکنی حسین دلم را
ای یار و یاورم ، غریب مادرم
عُون و محمدم ، تقدیم سرورم
آه ، کن تو قبول ، این دوگلم ، جان بتول
وای ، ای برادر ، ای برادر ، ای حسین جان (۲)
یا حسین ، از هر دو دل بریدم
بعد از این ، من مادر شهیدم
تو دست رد نزن ، بر سینه ام حسین
نذر تو کرده ام ، دو هدیه ام حسین
آه ، پریشونه ، خواهر تو ، نوحه خونه
وای ، ای برادر ، ای برادر ، ای حسین جان (۲)
گل های ، پرپرم سالار زینب
فدایت ، ای حسین دلدار زینب
دلهای پاکشان ، مست میِ ولی است
رمز شروعشان ، یاحیدر و علی است
آه ، غم رو ببر ، آبرومو ، از من بخر
وای ، ای برادر ، ای برادر ، ای حسین جان (۲)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
#پسران حضرت زینب(س)
یا حسین برادرم من بمیرم تنها شدی
چرا بی یار و یاور توی کرببلا شدی
عزیزِ خواهر حسین ، زینب نمرده یار تو
برای غربت تو کاش بمیره خواهر تو
ببین دلم میگیره زینبِ تو می میره
ای برادر حسین جان (۴)
ای حسین جان الهی شوم بلا گردان تو
هم محمد هم عُونم شوند هر دو قربان تو
جان زهرا مادرم تو رد احسانم نکن
ای برادر بیا وُ تو دل پریشانم نکن
افتخار زینبند ذوالفقار زینبند
ای برادر حسین جان
دسته گلهای زینب پرپر شدن تو قتلگاه
با چه حالی آوردن اونها رو توی خیمه گاه
مادرشون نیومد اصلاً بیرون از خیمه ها
تا خجالت نکشه حسینش توی کربلا
به عشق روی جانان شده اند در خون غلطان
ای برادر حسین جان
#مرتضی_شاهمندی
#نوحه واحد یا سنگین حُرریاحی
با عشقت ، کربلایی شد دل من
غرق حق ، شد دل ناقابل من
از باده ی ولا ، لبریز و پُر شدم
با یک نگاه تو ، مستانه حُر شدم
آه ، رویم سیاه ، کِی می کنی ، من را نگاه
وای ، ( آقام حسین ۳ ) ۲
آقاجان ، تو فقط هستی حبیبم
نگاه کن ، بر دل محنت نصیبم
من بر گیسوی تو ، آقا شدم اسیر
افتاده ام ز پا ، دست مرا بگیر
آه ، بارم گناه ، دستم بگیر ، ای قرص ماه
وای ، ( آقام حسین ۳ ) ۲
من حُرّم ، که شکستم دل طفلان
اما تو ، وا نمودی درِ غُفران
شرمنده ام حسین ، از روی خواهرت
کن توبه ام قبول ، به جان مادرت
آه ، کن تو قبول ، عذر مرا ، جان بتول
وای ، ( آقام حسین ۳ ) ۲
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا