eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
252 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
715 ویدیو
301 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
20.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شناخت : از سکوت در مقابل ظلم و ممنوعیت الگوبرداری از امام حسین (علیه‌السلام) تا در مناصب حاکمیتی!
مونسم در حبس هارون آه شبگیر است و بس نیستم تنهای تنها کند و زنجیر است و بس عالمی دارم که دیگر در جهان کس را مباد شادمانم چون مرا این گونه تقدیر است و بس از فشار ظلم در زندان چنان کاهیده ام کز وجود من به عالم نقش تصویر است و بس روزه دارم سیلی دشمن بود افطار من در شب تارم ز سینه صوت تکبیر است و بس گرچه زندان های دیگر بود خلوتگاه راز لیک این زندان مرا درد زمین گیر است و بس جرم حق گویی اگر زندان بود ای مدعی راحتم کن چون مرا این جرم تقصیر است و بس کاش بودی محبس تاریک زنجیر گران تازیانه کوب تر از زخم شمشیر است و بس گر که مرگ خویش خواهم از خدا نبود عجب بر من مظلوم آری مرگ اکسیر است و بس تا ابد ثابت تو هم مدیون شیر مادری زان ولای ما تو را تأثیر آن شیر است و بس.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن که آهش در دل هفت آسمان تأثیر داشت روزها در کنج زندان ناله ی شبگیر داشت باب حاجات خلایق بود و پیش اهل فضل باب جود و بخشش او یک جهان تفسیر داشت آفتابی ذره پرور بود در ملک وجود ملک دل ها را به مهر خویش در تسخیر داشت لب ز حقگوئی نمی بست آن امام راستین گرچه روز و شب به پا و گردنش زنجیر داشت بیمی از روبه مرامان جهان در دل نداشت شیر در زنجیر بود و ناله ای چون شیر داشت روزها را روزه بود و شام در راز و نیاز با چنین اخلاص و تقوا جنگ با تزویر داشت من نمی دانم چرا آن زندگی بخش جهان از تمام زندگانی جان و قلبی سیر داشت ای «وفایی» روز آزادی از آن زندان مدام بر سرِ سجاده ی سبز دعا تکبیر داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) یارب برس کنج قفس به دادم زیر شکنجه از نفس فتادم عدو بی بهانه، زند تازیانه جانم دگر رسیده برلب ازاین قفس خلصنی یارب واویلتا آه وواویلا4بار قعرسیه چال است از چه جایم بسته به زنجیراست دست و پایم من که بی گناهم، قفس قتله گاهم سائیده گشته ساق پایم زنجیرخون گرید برایم واویلتا از بغض غم بسته شده گلویم هر دم عدو سیلی زند به رویم جرمم آخرچه بود، صورتم شد کبود از فاطمه من ارث بردم سیلی و تازیانه خوردم واویلتا بعد از سه روز جسمم اگر کفن شد اما حسین بی سر عریان بدن شد تنش کوبیده شد، ز هم پاشیده شد جمسش شده با خاک یکسان راسش به نیزه گشته تابان واویلتا باب المراد بر خلق عالمینم شد قبله ی حاجات کاظمینم شفیعم برهمه، عزیزفاطمه شد منصبم قاضی الحاجات عمری شدم ممنوع الملاقات واویلتا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معصومه بیا با غمِ من نجوا کن این جا نظری به غربتِ بابا کن معصومه بیا و لحظه ی جان دادن زنجیرِ ستم از تنِ بابا وا کن!. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(امام موسی ابن جعفر ع) نشسته شیعه در غم و سوگ موسی بن جعفر گشته ز داغش در شهر بغداد صحرای محشر موسی بن جعفر۳ در کنج زندان مولای ما بی صبر و شکیب است تنها و مظلوم چون جد خود تنها و غریب است موسی بن جعفر۳ از بس که سندی بر او ستم ها نموده هر شب ذکر لب او هر روز و هر شب خلصنی یا رب موسی بن جعفر۳ آن کس که بوده از ظلم دشمن در غل و زنجیر مرگ خودش را خواهد ز خالق با آه شبگیر موسی بن جعفر۳ افتاده هفتم گل ولایت در کنج زندان ذکر لب او گشته دمادم بابا رضاجان موسی بن جعفر۳ از ظلم و کین سندی شاهک خون شد دل او شرر زده با زهر هلاهل بر حاصل او موسی بن جعفر۳ آن کس که بوده همچون ائمه غریب و مظلوم در کنج زندان با دست سندی گردیده مسموم موسی بن جعفر۳ صید گرفتار از کید صیاد در قفس افتاد از زهر کینه زد دست و پا و از نفس افتاد موسی بن جعفر۳ آخر امام مظلوم ما شد کشته ی بیداد پیکر پاکش سه روز مانده بر جسر بغداد موسی بن جعفر۳ هر جا ز داغ موسی بن جعفر ماتم به پا شد خانه ی مولی امام هشتم بزم عزا شد موسی بن جعفر۳ شد پیکر او تشییع جنازه بر دوش یاران پیکر پاک جد غریبش پامال اسبان موسی بن جعفر۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا