eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
734 ویدیو
308 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ای هم سفر! که با سر پاکت سفر کنم خون گریم و بر این سر خونین، نظر کنم قرآن ناطقم! به سرم سایه کرده ای تا در پناه سایه ی قرآن سفر کنم خواهم سرت ز نیزه بگیرم،  به بر نهم لیک از دراز دستی دشمن، حذر کنم شب تیره است و راه مخوف، ای هلال من! با نور روی تو، شب خود را سحر کنم مبهوت، دخترت شده از دیدن سرت گاهی نظر به دختر و گاهی به سر کنم با من گر ای حسین، نگویی سخن، مگو چون صبر بیش تر، ز غمِ بیش تر کنم با دختر صغیره ی خود کن تَکلّمی کز بهر آن سه ساله، گمان خطر کنم رنگین شده است موی تو از خون عارضت من هم خضاب، موی خود از خون سر کنم شعری به اشک و آه "موید" سرود و من امضا بر این مقاله ز خون جگر کنم.
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است عقل بسیط واله و حیران زینب است ایوب صابر است ولیکن درین مقام انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است در قتلگاه، جسم برادر به روی دست بگرفت کای خدای من این جان زینب است قربانی تو است بکن از کرم قبول کاری چنین به عهده ی ایمان زینب است در خطبه‌اش که ‌کوفه از ‌آن‌ شد سکوت محض گفتی که ممکنات به فرمان زینب است ابن زیاد شوم به دار الإماره اش رسوا ز منطق شرر افشان زینب است با این که با عیال برادر به شهر شام در دست اهل ظلم، گریبان زینب است برهم زن اساس جفاکاریِ یزید لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است افزون بود ز حوصله خلق عالمی درد و غمی که در دل سوزان زینب است دارد «صغیر» امیدی و از روی اعتقاد چشمش به لطف بی حد و پایان زینب است. (ره)
ای در مقام نُطق و بیان حیدری کلام دخت امام و اخت امام نائب الامام بر ما نمای یک نظر لطف از کرم ای زینب ای سلیل نبی فاطمی مرام. ▪️ زینب که به دل داغ فراوان دارد از شدّت غم سینه ی سوزان دارد او هست پیام آور صحرای بلا بیش از همه غم ها غم هجران دارد. ▪️ تویی صبوره ی دوران پر بلا زینب پیام آور صحرای نینوا زینب فقط تویی که به ام المصائبی مشهور اسیر و قافله سالار کربلا زینب. ▪️ عزیز فاطمه و دخت مرتضی زینب به قلب سوخته ی ما نظر نما زینب نگر که بار گنه خم نموده قامت ما برای عفو خطامان نما دعا زینب. ▪️ اسوه ی تقوا و صبر و استقامت زینب است پشتبان دین و قرآن و امامت زینب است با بیان، بنیاد استبداد را در هم شکست حافظ خون برادر با اسارت زینب است. ▪️ ویرانگر بنیاد استبداد زینب آن اسوه ی ایمان و استعداد زینب لرزاند کاخ دشمنانش را چو حیدر تا خطبه اندر کوفه کرد ایراد زینب. ▪️ ای رهنمای راه عدل و داد زینب وی یکّه تاز عرصه ی ارشاد زینب دستم ز دامانت رها منمای بی بی حق علی تا عرصه ی میعاد زینب. ▪️ دخت حیدر زینب غم مبتلا بعد عمری درد و رنج و ماجرا با دلی پر خون از این دار جهان گشت عازم جانب مُلک بقا.
(حضرت زینب س) ام المصائب زینب رفته از دنیا راحت شده از رنج و از درد و غم ها واویلا واویلا واویلا واویلا۲ شیعه دوباره به غم مبتلا گشته روز رحلت زینب کبری گشته واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده زینب مادر و کوچه و سیلی با ضرب دست دشمن شد رخش نیلی واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده زینب مرتضی و دست بسته دیده زینب مادر را پهلو شکسته واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده زینب مولی به خانه نشسته دیده زینب فرق بابا را شکسته واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده زینب درد و محن در مدینه در لگن خود دل حسن از کینه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده کرب و بلا و عاشورای خون دست و پا می زد حسین در دریای خون واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده زینب کربلا و کوفه و شام بر سرشان می زدند سنگ از لب بام واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده او داغ سه ساله و خرابه مرگ رقیه دیده دفن شبانه واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دین جاودان شد از نفس جاودانی‌ات شد اُسوۀ تمام جهان زندگانی‌ات باغ امید و گلشن صبر و وفا و عشق سیراب شد زمرحمت آسمانی‌ات در دفتر مجاهدت و دین و معرفت صدها حکایت است ز راز نهانی‌ات روزی که سایه‌سار محبّت خراب شد خورشید بهره‌مند شد از مهربانی‌ات بعد از هزار سال ملائک در آسمان در حیرتند از تو و از جان‌فشانی‌ات وقتی که ذوالفقار کلامت کشیده شد لرزید کاخ ظلم از آن خطبه‌خوانی‌ات ای زینبی که در سفر کربلای عشق ایثار تکیه داد به قدّ کمانی‌ات بی خود نگفته‌اند که اُمّ المصائبی هرگز ندید چشم فلک شادمانی‌ات ای قهرمان کرب وبلا، زینب صبور ثبت است در صحیفه‌ی دل قهرمانی‌ات تا روز رستخیز، ز کرب‌وبلا به عرش  پر می‌زند کبوتر نام و نشانی‌ات مهمان لطف توست «وفایی» تمام عمر شرمنده است از تو و از میزبانی‌ات.
(زمزمه ، نوحه حضرت زینب س) منم امشب به تاب و تب،رسیده جان من بر لب بسوزم دم به دم زین غم،که رفته از جهان زینب غریب کربلا زینب۲ چه گویم از غم زینب،من از قد خم زینب بود مهدی گل زهرا،به سوز و ماتم زینب غریب کربلا زینب۲ دگر راحت شد از غم ها،رود جنت سوی زهرا به یاد غربت زینب،شده اشک همه دریا غریب کربلا زینب۲ ز داغ حضرت زینب،شده ماتمسرا امشب به یاد داغ جانسوزش،به پا گشته عزا امشب غریب کربلا زینب۲ گل زهرا گل حیدر،چه ها در کربلا دیده بدیده از ستم گشته،گلان او همه چیده غریب کربلا زینب۲ بدیده پور لیلا را،ز کینه اربا اربا شد کنار پیکر پاکش،خمیده قد بابا شد غریب کربلا زینب۲ بدیده غنچه شد پرپر،روی دست پدر اصغر شده قنداقه غرق خون،شده پاره ز تیر حنجر غریب کربلا زینب۲ بدیده دخت خیر الناس،غریبی کرده او احساس زمانی که زمین افتاد،دو دست از پیکر عباس غریب کربلا زینب۲ بدیده دشمن بی دین،دو دستش را جدا کرده بدیده فرق عباسش،ز جور و کین دو تا کرده غریب کربلا زینب۲ بدیده نور چشمانش،حسینش بر زمین افتاد دویده سوی او دشمن،امان از جور و این بیداد غریب کربلا زینب۲ چنان زینب به چشم خود،غریبی اش همه دیدند چه کردند با دل زینب،سر او را که ببریدند غریب کربلا زینب۲ میان قتلگه دشمن،شرر زد بر دل زینب از این داغ و مصیبت ها،شده غم حاصل زینب غریب کربلا زینب۲
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است عصر عاشورا شروع کربلای زینب است شرح صدرش در نمی‌آید به فهم اهل دل صبر زینب آیت صبر خدای زینب است رو «اَلم نَشرَح لَک صَدرَک» بخوان کاین آیه را عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است باغبان گلشن سرخ ولایت اشک اوست حافظ خون شهیدان گریه‌های زینب است پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد بر سر پا، باز با صبر و رضای زینب است کوفه و روز اسیری دیدن زینب! دریغ چون در و دیوار کوفه آشنای زینب است.. نی همین در شام و کوفه بلکه در وادی عشق هر کجا پا می‌گذاری جای پای زینب است.. خطبۀ او افتخار ملت اسلام شد بانگ «اَلاِسلامُ یَعلوا» در ندای زینب است پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه‌هاست ای دریغا! در کف دشمن لوای زینب است.
(حضرت زینب س) دلم گرفته امشب،جانم رسیده بر لب این دل غم گرفته،افتاده یاد زینب منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ ای مادر مصایب،هر دم به شور و شینم با اشک و ناله و آه،یاد تو و حسینم منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ بمیرم از برایت،در کربلا چه دیدی تو در وداع آخر،رنج و محن کشیدی منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ غلتان به خون شناور،دیدی تو اکبرش را در دست شه بریده،حنجر اصغرش را منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ بود ز روز اول،تمام هست عباس دیدی کنار علقم،بریده دست عباس منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ دیدی که شمر ملعون،خنجر ز کین کشیده سر برادرت را،از پشت سر بریده منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ کس همچو تو ندیده،جسم به خون تپیده غلتان به خون برادر،بر نی سر بریده منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ امان ز مردم شام،خون شد دلت ز دشنام دشمن ز راه کینه،سنگ می زد از لب بام منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ دیدی کنار سجاد،در کنج یک خرابه رقیه شد چو زهرا،غسل و کفن شبانه منم گدای زینب جانم فدای زینب۲ رفتی ز دار دنیا،راحت شدی ز غم ها از این جهان فانی،رفتی به سوی زهرا منم گدای زینب جانم فدای زینب۲
تا که کهنه پیرهن در دست‌هایم جا گرفت نیمه‌ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت روضه خوانت بوده‌ام یک سال و نیم ای بی کفن از صدای ناله‌ی زینب دل دنیا گرفت گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است تا که شمر آمد به مقتل، کار دل بالا گرفت جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم خواهر غمدیده‌ی تو بوسه از رگ‌ها گرفت هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت انتقام خویش را از ما بنی‌الزهرا گرفت دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند بر فراز نیزه، خونْ، چشمان سقا را گرفت.
(حضرت زینب س) رحلت زینب کبری خون شده تمام دل ها آن که باشد اخت الحسین پیغمبر کرب و بلا خون گشته قلب عاشقان به یاد زینب کبری واویلتا واویلتا۲ از داغ زینب کبری عالم شده ماتمسرا بهر دختر مرتضی شیعه دارد بزم عزا در لحظه های آخرش افتاده یاد کربلا واویلتا واویلتا۲ امشب گل حیدر دگر راحت از غم ها می شود رود به سوی جنت و مهمان زهرا می شود باشد ساعات آخرش یاد شهید سرجدا واویلتا واویلتا۲ ساعات آخر در بغل دارد پیرهن حسین افتاده یاد آن دمی دیده او بی کفن حسین افتاده یاد برادر با گریه های بی صدا واویلتا واویلتا۲ افتاده یاد آن دمی که شمر دون خنجر کشید در پیش چشم خواهرش رأس او از قفا برید افتاده یاد آن دمی حسینش می زد دست و پا واویلتا واویلتا۲ افتاده یاد آن دمی آتش زدند بر خیمه ها جسم حسین نقش زمین سرش به روی نیزه ها به یاد غم های حسین امشب دارد بر لب نوا واویلتا واویلتا۲
السلام علیک یا ابا عبدالله ای سایبان من سرت حسین جان برس به داد خواهرت حسین جان گشته ام نیمه جان وای از این شامیان مظلوم حسینم از کوفه بدتر کوچه های شام است خاکستر و آتش به روی بام است بین چه کرده با ما یهود و نصارا مظلوم حسینم ذریه ی زهرا شده گرفتار آل علی کجا و کوچه بازار از روی نی ببین خواهرت دل غمین مظلوم حسینم
218.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ورود به شهر شام یک سلسله گریه بود و یک قافله آه دلها همه پاره پاره از تیرِ نگاه می گفت مدام روی نیزه سر شاه لا حول و لا قوة الا بالله. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi