(ذکر حضرت قاسم ابن الحسن ع)
با اذن عمو قاسم،تا عازم میدان شد
مادرش یقین بنمود،کاو دچار هجران شد
اصرار بسی بنمود،تا اذن به دست آورد
آن گاه سوی دشمن،با شوق شتابان شد
او جنگ نمایانی،با عدوی دون بنمود
تا آن که به خاک و خون،آن شهید غلتان شد
آن دم که ز زین افتاد،بر روی زمین قاسم
گفت عمو بیا جانم،تقدیم به جانان شد
در کنار جسم او،تا آن که حسین آمد
دید مرغ روح او،عازم سوی رضوان شد
در خیمه ی دارالحرب،آورد تن او را
چون سیل روان اشکش،از دیده ی گریان شد
یا رب به حق خون،زاده ی حسن بگذر
از ما که مقدم هم،از مرثیه گویان شد.
زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای
#حسین_مقدم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
کشته شد از جفا،قاسم ابن الحسن
پرپر از کینه شد،آن گل یاسمن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
تا گرفت از عمو،اذن جنگ عدو
آمد و رو به رو،شد به قوم فتن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
چون به تعجیل شد،عازم کارزار
زره جنگ هم،ننمود او به تن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
کشت از آن لشکر،نابکاران بسی
آن فروغ دل،شه دور از وطن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
آن قدر بر تنش،تیر و شمشیر خورد
کان شهید عزیز،گشت گلگون بدن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
تا که از پا فتاد،کرد عمو را صدا
رس به دادم تو ای،خسرو بی کفن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن
بگذر از جرم ما،ای خدای کریم
به حق و حرمت،قاسم ابن الحسن
قاسم ابن الحسن،قاسم ابن الحسن.
زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
#حسین_مقدم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#پاره_دم
قاسم به حجله گاه خون رسیده
قامت زینب ز غمش خمیده
کربلا ماتمسرا شد ای خدا
شادی قاسم عزا شد ای خدا
قاسم یتیم مجتبی وای وای
شد کشته ی دشت منا وای وای
تویی یتیم مجتبی قاسم
جوانترین ماه هدی قاسم
افتادم از پشت فرس عموجان
بیا به فریادم برس عموجان
پشتم خمید از ماتم برادر
شد قامت قاسم به خون شناور.
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#دودمه
نوگل باغ حسن افتاده زیر دست و پا
یا اباصالح بیا
چشم دارد سوی خیمه ای عمو جانم بیا
یا اباصالح بیا
ذکر یا زهرا گرفته زیر سم اسبها
مجتبای کربلا
بند بند پیکرش یا رب شده از هم جدا
مجتبای کربلا
ای عموجان ده اجازه تا شود قاسم فدا
یا ابا صالح بیا
می روم میدان؛ زنم در خون پاکم دست و پا
یا ابا صالح بیا
ای عمو بنگر تنم اندازه ی سقا شده
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده
داماد حسین یا که گل یاسمنی تو
عزیز حسنی تو
از چیست عزیزم که مشبک بدنی تو
عزیز حسنی تو
پیش چشمان حسین پور حسن رفته ز تاب
و هو یفحص رجلیه تراب
جگرش در اثر سوز عطش گشته کباب
و هو یفحص رجلیه تراب
قاسم به عمو گفت یل صف شکنم من
یتیم حسنم من
محبوب حسن آن شه خونین کفنم من
یتیم حسنم من
خرمن گیسوی من را در کف دشمن ببین
ای عموی نازنین
زیر دست و پای مرکب می کشم پا بر زمین
ای عموی نازنین
پسر شیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است
با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است
ای شکسته زیر سم اسب ها آیینه ات
قاسمم ای قاسمم
تا حرم آمد صدای استخوان سینه ات
قاسمم ای قاسمم
ای شده در باور تو مرگ احلی من عسل
یابن زهرا العجل
سوی میدان می روی حی علی خیر العمل
یابن زهرا العجل
قاسمم افتاده ام از زین مرکب بر زمین
ای عمو حالم ببین
در کنار من نشسته قاتل من در کمین
ای عمو حالم ببین
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
ای عمو جانم بیا
تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی
ای عمو جانم بیا
یابن زهرا شد تماشایی یتیم مجتبی
ای عمو جانم بیا
زیر دست و پای دشمن می زنم من دست و پا
ای عمو جانم بیا
ذره هستم پیش تو ای آفتاب کربلا
زیر سم اسبها
از عسل شیرین تر من بر تماشایم بیا
زیر سم اسبها
از گُلت باقی نمانده ای عمو غیر از گُلاب
ای عزیز بوتراب
آمده بابا به استقبال با چشم پر آب
ای عزیز بوتراب
با صدای استخوانهایم صدایت می کنم
جان فدایت می کنم
پیکر خود را مشبک پیش پایت می کنم
جان فدایت می کنم
شده خیرات به صحرای بلا حاصل من
تو شدی قاتل من
جگر نجمه شرر بار شده چون دل من
تو شدی قاتل من
پسر ارشد شیر جمل انداز منم
قاسم بن الحسنم
آمدم گردن یل های عرب را بزنم
قاسم بن الحسنم
قاسمم در وسط معرکه در تاب و تبم
من شهادت طلبم
مرگ در راه ولایت عسل روی لبم
من شهادت طلبم
نوه ی شیر عرب، شیره ی جان حسنم
نوجوان حسنم
صاحب خاطره ی نام و نشان حسنم
نوجوان حسنم
بی زره آمده و پیرهن او کفن است
قاسم بن الحسن است
مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است
قاسم بن الحسن است
شیر نجمه بی زره آمد به میدان نبرد
رنگ دشمن گشته زرد
این پسر یاد یل جنگ جمل را زنده کرد
رنگ دشمن گشته زرد.
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
من یتیم مجتبایم شیر دشت کربلایم
پرورده ی دست حسین در نزد حق پر بهایم
بهر حسین ابن علی خونم بود رمز بقا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا
عهد و پیمانم با عمو بسته شد از روز ازل
مرگ از برای من بود عمو احلی من العسل
بر جوانان تا به محشر رهنمایم و مقتدا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا
ممنونم از این که دادی بر قاسمت اذن میدان
در راه تو عموجانم در خون خود گردم غلتان
با پیکر خونین روم به سوی حی کبریا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا
ای دشمن دور از خدا بر عمویم هستم حساس
درس وفاداری گرفته ام من از عمو عباس
آمده ام تا که شود در راه دین جانم فدا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا
شکر خدا گردم عمو شهید کربلای تو
دم آخر عموجانم می سوزم از برای تو
روسپیدم نزد زهرا با پیکر در خون شنا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا
جان قاسم تو شده به فدای تشنه لبان
از کینه ی دشمن تنم گردیده پامال اسبان
هنگام جان دادن من به بالینم عمو بیا
عمو بیا عمو بیا
قاسم شده جانش فدا.
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
من قاسم از تبار،علی مرتضایم
فدایی حسین و،یتیم مجتبایم
عمو عمو عموجان۲
آمده ام عموجان،جان را کنم فدایت
هرگز عزیز زهرا،نمی کنم رهایت
عمو عمو عموجان۲
من نوه ی بتولم،نجل گل رسولم
از بهر جان نثاری،عمو نما قبولم
عمو عمو عموجان۲
غربت تو عموجان،شرر زده به جانم
بده تو اذن میدان،عموی مهربانم
عمو عمو عموجان۲
بر حال قاسم خود،بنگر عمو غمینم
دگر نمی توانم،غربت تو ببینم
عمو عمو عموجان۲
اگر چه نوجوانم،عمو بده جوابم
بهر دفاع از حق،بنما تو انتخابم
عمو عمو عموجان۲
سرباز نوجوانم،الکن بود زبانم
عمو به سوی میدان،امروز نما روانم
عمو عمو عموجان۲
عمو به همره تو،آمده بهر یاری
با خون خود نهال،دین کنم آبیاری
عمو عمو عموجان۲
عباس داده یادم،در جنگ بی نظیرم
آماده ام عموجان،در راه تو بمیرم
عمو عمو عموجان۲
ممنونم ای عموجان،داده ای اذن میدان
چون شیر می خروشم،تا در رهت دهم جان
عمو عمو عموجان۲
ای دشمنان بدانید،حسین بود امیرم
در بیشه ی ولایت،جوان ولی چو شیرم
عمو عمو عموجان۲
هستم به آل عصمت،همچون عمویم حساس
بوده معلم من،جنگ آوری چو عباس
عمو عمو عموجان۲
درس وفا نمودم،کسب از علی اکبر
خواهم شوم فدای،شیرخوار علی اصغر
عمو عمو عموجان۲
این بوده آرزویم،گردیده آبرویم
زیر سم ستوران،فدایی عمویم
عمو عمو عموجان۲
عمو برس به دادم،رفته دگر توانم
به زیر سم اسبان،شکسته استخوانم
عمو عمو عموجان۲
عمو به کام عطشان،دادم به راه تو جان
گردیده پیکر من،پامال سم اسبان
عمو عمو عموجان۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#دوبیتی
هُمای عشق را بیبال کردند
ستم بر احمد و بر آل کردند
خودم دیدم که از سُمِّ ستوران
گلم را کوفیان پامال کردند.
#استاد_غلامرضا_سازگار
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
#دوبیتی
چه رزمی! حیدری و ناب و عالی
جَمَل برپا شده در این حوالی
دلم پَر می کشد سوی مدینه
برادرجان حسن جای تو خالی!
#مرضیه_عاطفی
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
قاسم بن الحسن،شمع هر انجمن
کربلای حسین،شده غرق محن
ای عموجان حسین۲
پسر مجتبی،آمدم کربلا
از کرامت شدم،یار خون خدا
ای عموجان حسین۲
یادگار حسن،افتخار حسن
کربلا گشته ام،اعتبار حسن
ای عموجان حسین۲
نوجوانم ولی،قهرمان بی بدل
مرگ بهرم بود،بهتر از هر عسل
ای عموجان حسین۲
مهر مولی حسین،در دل من مقیم
می شوم من شهید،با بلایی عظیم
ای عموجان حسین۲
عموی من بود،روح و ریحان من
داده بر من عمو،اذن میدان من
ای عموجان حسین۲
دشمن دین بدان،جد من مرتضاست
در جهان اسوه ام،گل خیر النساست
ای عموجان حسین۲
با نگاه حسین،کربلایی شدم
در ره دین حق،من فدایی شدم
ای عموجان حسین۲
پیکرم مانده است،زیر سم ستور
در کنارم رسید،عمو گریان صبور
ای عموجان حسین۲
کس چو من غم ندید،گشته ام من شهید
نزد حی ودود،محشرم روسپید
ای عموجان حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
ای نور چشم فاطمه،خورشید تابانم
مولی عموجانم
بهر غریبی حرم،چون شمع سوزانم
مولی عموجانم
یتیم مجتبی منم،تویی حبیب من
یار غریب من
تا جان دهم در راه تو،ده اذن میدانم
مولی عموجانم
آمده ام اذنم دهی،گردم فدای تو
در کربلای تو
با گریه ی اهل حرم،شمع فروزانم
مولی عموجانم
ممنونم اذنم داده ای،تا که روم میدان
جانم شود قربان
شکر خدا از لطف تو،عازم به میدانم
مولی عموجانم
رفتم بگویم بر عدو،من تحت فرمانم
فدای قرآنم
به یک دعای عمه جان،شد وقت جولانم
مولی عموجانم
دشمن بداند قاسمم،سر تا به پا احساس
پرورده ی عباس
از بهر یاری شما،من شیر میدانم
مولی عموجانم
افتاده ام زیر سم،اسبان دشمن ها
عمو در این صحرا
من کشته ی راه تو با،شمشیر عدوانم
مولی عموجانم
ای مهربان عموی من،برس به فریادم
جان در رهت دادم
شهید دشت کربلا،با سم اسبانم
مولی عموجانم
در این دم آخر تویی،آرامش جانم
ای روح و ریحانم
بنگر عموی مهربان،حال پریشانم
مولی عموجانم
ممنونم از تو یا عمو،از غم شدم آزاد
بنمودی ام امداد
شکر خدا با تو بود،آغاز و پایانم
مولی عموجانم.
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
ای نور چشم فاطمه،خورشید تابانم
مولا عموجانم
بهر غریبی حرم،چون شمع سوزانم
مولا عموجانم
یتیم مجتبی منم،تویی حبیب من
یار غریب من
تا جان دهم در راه تو،ده اذن میدانم
مولی عموجانم
آمده ام اذنم دهی،گردم فدای تو
در کربلای تو
با گریه ی اهل حرم،شمع فروزانم
مولی عموجانم
ممنونم اذنم داده ای،تا که روم میدان
جانم شود قربان
شکر خدا از لطف تو،عازم به میدانم
مولی عموجانم
رفتم بگویم بر عدو،من تحت فرمانم
فدای قرآنم
به یک دعای عمه جان،شد وقت جولانم
مولی عموجانم
دشمن بداند قاسمم،سر تا به پا احساس
پرورده ی عباس
از بهر یاری شما،من شیر میدانم
مولی عموجانم
افتاده ام زیر سم،اسبان دشمن ها
عمو در این صحرا
من کشته ی راه تو با،شمشیر عدوانم
مولی عموجانم
ای مهربان عموی من،برس به فریادم
جان در رهت دادم
شهید دشت کربلا،با سم اسبانم
مولی عموجانم
در این دم آخر تویی،آرامش جانم
ای روح و ریحانم
بنگر عموی مهربان،حال پریشانم
مولی عموجانم
ممنونم از تو یا عمو،از غم شدم آزاد
بنمودی ام امداد
شکر خدا با تو بود،آغاز و پایانم
مولی عموجانم
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#زنجیرزنی
#سه_ضرب_یزدی
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
قاسم بن الحسن،شمع هر انجمن
کربلای حسین،شده غرق محن
ای عموجان حسین۲
پسر مجتبی،آمدم کربلا
از کرامت شدم،یار خون خدا
ای عموجان حسین۲
یادگار حسن،افتخار حسن
کربلا گشته ام،اعتبار حسن
ای عموجان حسین۲
نوجوانم ولی،قهرمان بی بدل
مرگ بهرم بود،بهتر از هر عسل
ای عموجان حسین۲
مهر مولی حسین،در دل من مقیم
می شوم من شهید،با بلایی عظیم
ای عموجان حسین۲
عموی من بود،روح و ریحان من
داده بر من عمو،اذن میدان من
ای عموجان حسین۲
دشمن دین بدان،جد من مرتضاست
در جهان اسوه ام،گل خیر النساست
ای عموجان حسین۲
با نگاه حسین،کربلایی شدم
در ره دین حق،من فدایی شدم
ای عموجان حسین۲
پیکرم مانده است،زیر سم ستور
در کنارم رسید،عمو گریان صبور
ای عموجان حسین۲
کس چو من غم ندید،گشته ام من شهید
نزد حی ودود،محشرم روسپید
ای عموجان حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_کربلاست
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع