#پاره_دم قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد زهرا عزا بهر پسر گرفته امام صادق را به بر گرفته رفت از جهان صادق شَهِ مدینه موسی بن جعفر می زند به سینه دشمن ز جور و کینه وحشیانه در نیمه شب آتش زده به خانه آن نیمه شب یاد مدینه افتاد یاد در و مسمار و سینه افتاد صادق که بر درد همه طبیب است در شهر یثرب قبر او غریب است از بام و در آمد درون خانه آن دشمن دور از خدا شبانه مدینه شد لبریز ماتم امشب موسی بن جعفر سوزد از غم امشب. #امام_جعفر_صادق_ع

#پاره_دم تویی فروغ ازلی رقیه زهرای کوچک علی رقیه خوش آمدی به دیدنم پدر جان ببین کبودی تنم پدر جان سر زده ای به من چرا با سرت همره خود ببر حسین دخترت پدر فدای سر نورانی ات سنگ جفا که زد به پیشانیت برای دیدنت چشم انتظارم در این ویرانه من جان می سپارم زیر بار غم کمانم ای پدر برده سیلی ها توانم ای پدر رقیه زائر خون خدا شد به پای رأس بابایش فدا شد فدای رخسار تو ای پدر جان به پیش پای سر تو دهم جان بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله رقیه خون شد دلش خرابه شد منزلش بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت رقیه دختر حسین سوره ی کوثر حسین من الّذي أَیتَمَني یا أَبَه از چه تو خونین دهنی یا أَبَه سه ساله دختر حسین شبیه مادر حسین سه ساله دختر که کتک ندارد او که قباله ی فدک ندارد در کربلا غم بی شماره دیده در خیمه ها موج شراره دیده به روی من بس که زده خصم دون ز سیلی اش گشته رخم نیلِگون. #حضرت_رقیه_س

#پاره_دم حر دلاور شد شهید(آه و واویلا)٢ جسمش به خاک و خون تپید(آه و واویلا)٢ یا حسین حرم پشیمان آمدم بر درت با چشم گریان آمدم یا حسین جانم فدای جان تو حر شود قربان خاک پای تو حسین جان از گناهم توبه کردم بده اکنون پناهم توبه کردم به درگاهت حسین جان بنده ام من ز افعال بدم شرمنده ام من حر دلاور روسفید گشته بر ناامیدان او امید گشته. #حر

#پاره_دم طفل حسن با اشک و آه آمد بهر فدا در قتلگاه آمد دست از تن عبد اللهم جدا شد آن یادگار حسنم فدا شد ستاره بهر دیدار مه آمد در آغوش عمو عبد الله آمد. #حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع

#پاره_دم قاسم به حجله گاه خون رسیده قامت زینب ز غمش خمیده کربلا ماتمسرا شد ای خدا شادی قاسم عزا شد ای خدا قاسم یتیم مجتبی وای وای شد کشته ی دشت منا وای وای تویی یتیم مجتبی قاسم جوانترین ماه هدی قاسم افتادم از پشت فرس عموجان بیا به فریادم برس عموجان پشتم خمید از ماتم برادر شد قامت قاسم به خون شناور. #حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع

#پاره_دم فرق علی اکبرم شکسته از داغ اکبر کمرم شکسته روح و روان من علی تازه جوان من علی سوز عطش بر جگرت علی جان تشنه تر از تو پدرت علی جان زمین کربلا پر شور و شین است سر اکبر به دامان حسین است راز دلت به من بگو علی جان با پدرت سخن بگو علی جان عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت که تا قیامت گلاب ز چشم زهرا گرفت این اکبر این دشت بلا خدایا کردم ز جان بهتر فدا خدایا اکبر به میدان می رود خدایا از جسم من جان می رود خدایا شد پاره پاره پیکرت علی جان تاج شهادت بر سرت علی جان اکبرم تازه جوان است خدایا چه کنم در حرم شور و فغان است خدایا چه کنم لیلا ز داغ اکبرش پیر شد حسین سر جسمش زمین گیر شد ذبح عظیم کربلاست اکبر قربانی راه خداست اکبر ای نور دیده اکبرم در خون تپیده اکبرم. #حضرت_علی_اکبر_ع

#پاره_دم امشب علی به دامن رباب است فردا ز خون قنداقه اش خضاب است خدا کند امشب سحر نگردد تا ام لیلا بی پسر نگردد امشب حسین به سجده سر نهاده فردا تنش به خاک و خون فتاده امشب شرر بر جان عالمین است شب وداع زینب و حسین است شب جانسوز عاشوراست امشب لوای درد و غم برپاست امشب . #شب_عاشورا

#پاره_دم قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد کریم آل عبا یا حسن مجتبی من جگر پاره ی زهرا حسنم تیر باران شده یا رب بدنم من حسنم شمع مزار مادر من حسنم وارث درد حیدر من حسنم شاهد ضرب سیلی من حسنم کشته ی روی نیلی مسموم زهر کین منم من فخر و امیر دین منم من کشته ی حقد و حسد شد مصطفی کشته شد از زهر کینه مجتبی زهر جفا شراره زد بر دلت همسر بی وفا شده قاتلت نوایم ناله های آتشین است که دیدم مادرم نقش زمین است از ظلم و جور فرقه ی بی حیا شد تیر باران بدن مجتبی. #امام_حسن_مجتبی_ع

#پاره_دم گوشه ی چشم تو چرا شد کبود فاطمه جان مگر علی مرده بود آتش به دیوار و در است وای وای بسته دو دست حیدر است وای وای مهدی بیا دست علی بسته شد فضه بیا محسن من کشته شد در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند الهی همسرت حیدر بمیرد ز سیلی صورتت نیلی نبیند به پیش مصطفی شرمنده باشم که زهرا مرده و من زنده باشم حیدر شده خانه نشین واویلا یاس نبی نقش زمین واویلا شد کشته دخت خیر الأنام با بغض آن دو تن والسلام بهر علی فاطمه گشته سپر محسن او کشته ی دیوار و در شاهد غربت علی منم من همسر مظلوم علی منم من خانه ی حیدر شده ماتم سرا زینب کبری شده صاحب عزا گوید علی به همدمش فاطمه پیر شدی به پای من فاطمه در کربلا بوسه بزن زینبم به حنجر حسین من دخترم الهی کشته شد زهرای اطهر رخ نیلی رود نزد پیمبر احمد که عالم غرق رحمتش بود زهرا زدن مزد رسالتش بود زهرای من جانم به لب رسیده در زیر تابوتت قدم خمیده شد کشته آن حبیبه ی الهی خونابه ی کفن دهد گواهی شد کشته غمخوار علی وای وای تنها طرفدار علی وای وای رسیده جان من بر لب علی جان ز دنیا می‌روم امشب علی جان من می‌روم سوی جنان علی جان جان تو و این کودکان علی جان به بستر فاطمه افتاده بی تاب نمی‌آید به چشمانش دگر خواب آماده ی شهادتم علی جان قاتل کند عیادتم علی جان فاطمه جان قامت تو خمیده رنگ از رخ زینب تو پریده سیلی چو بر صورت زهرا رسید مظلومی علی به امضا رسید زهرا فتاده بر زمین وای وای علی شده نقش زمین وای وای به خانه ی زهرا شرر فتاده زهرای اطهر پشت در فتاده کجایی مادر پهلو شکسته حسینت بر سر قبرت نشسته فاطمه ام ناموس کبریایم شهیده ی مکتب مرتضایم بیا ای منتقم یاری زهرا نشسته بر رخش سیلی اعدا چه ها گویم من از آن دست سنگین ز معجر که شد از خونابه رنگین ز بعد تو حسن در کنج خانه به یاد کوچه ها گرید شبانه میان کوچه ها زهرا فدا شد عصایش دلبر او مجتبی شد کشتند زهرا را همسر مولا را دیگر علی تنها شده مدینه بی زهرا شده تازه جوان مادرم وای مرو از برم یا رحمةً للعالمین زهرا شده نقش زمین سجاده ی نیمه شبت افتاده دست زینبت کشتند زهرا را أم أبیها را جوانی ام فدای مرتضی شد شکر خدا که حاجتم روا شد ای مهار ناقه ات زلف عفاف پیرهن بخشیده در شام زفاف تو قیامت را قیامت می کنی بر امامان هم امامت می کنی روز محشر کار ما با فاطمه است نقش پیشانی ما یا فاطمه است. #حضرت_زهرا_س

#پاره_دم مسموم زهر کینه ابن الرضا ابا محمد شده صاحب عزا قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد وای از آن بزم شراب نیمه شب یادم آمد خیزران و لعل لب اقامه ی عزا کند دل ما طواف سامرا کند دل ما شد عسکری خونین جگر وای وای از داغ جانسوز پدر وای وای. #امام_هادی_ع

#پاره_دم قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد زهرا عزا بهر پسر گرفته امام صادق را به بر گرفته رفت از جهان صادق شَهِ مدینه موسی بن جعفر می زند به سینه دشمن ز جور و کینه وحشیانه در نیمه شب آتش زده به خانه آن نیمه شب یاد مدینه افتاد یاد در و مسمار و سینه افتاد صادق که بر درد همه طبیب است در شهر یثرب قبر او غریب است از بام و در آمد درون خانه آن دشمن دور از خدا شبانه مدینه شد لبریز ماتم امشب موسی بن جعفر سوزد از غم امشب. #امام_جعفر_صادق_ع (پاره دم امام صادق ع) صادق شده آماده ی شهادت از بس که دید از دشمنان جنایت صادق شده آماده ی شهادت از بس شنید از دشمنان جسارت از ظلم و جور دشمن بی حیا شهید شد صادق آل طاها رئیس مذهب کشته شد وای وای استاد مکتب کشته شد وای وای خاموش شد شمع وجود صادق ورق ورق گشته کتاب ناطق از ظلم و جور دشمنان پلید صادق آل مصطفی شد شهید صادق آل پیمبر کشته شد زاده ی زهرای اطهر کشته شد امام صادق کشته از جفا شد اندر مدینه شور و غم به پا شد. #حسین_مقدم #امام_جعفر_صادق_ع

#پاره_دم تویی فروغ ازلی رقیه زهرای کوچک علی رقیه خوش آمدی به دیدنم پدر جان ببین کبودی تنم پدر جان سر زده ای به من چرا با سرت همره خود ببر حسین دخترت پدر فدای سر نورانی ات سنگ جفا که زد به پیشانیت برای دیدنت چشم انتظارم در این ویرانه من جان می سپارم زیر بار غم کمانم ای پدر برده سیلی ها توانم ای پدر رقیه زائر خون خدا شد به پای رأس بابایش فدا شد فدای رخسار تو ای پدر جان به پیش پای سر تو دهم جان بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله رقیه خون شد دلش خرابه شد منزلش بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت رقیه دختر حسین سوره ی کوثر حسین من الّذي أَیتَمَني یا أَبَه از چه تو خونین دهنی یا أَبَه سه ساله دختر حسین شبیه مادر حسین سه ساله دختر که کتک ندارد او که قباله ی فدک ندارد در کربلا غم بی شماره دیده در خیمه ها موج شراره دیده به روی من بس که زده خصم دون ز سیلی اش گشته رخم نیلگون. #حضرت_رقیه_س