eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
734 ویدیو
308 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(شام غریبان) شام غریبان حسین زهراست خون به دل زینب و آل طاهاست یتیمان دیده تر زینب است خونجگر آجرک الله بقیه الله شام غریبان حسین امشب است جان یتیمان حسین بر لب است هنوز قحط آب است خونجگر رباب است آجرک الله بقیه الله غارت شده خیام آل عبا آل عبا گرفته امشب عزا یک طرف اکبر است چنان گل پرپر است آجرک الله بقیه الله زینب کنار خیمه ای ستاده جسم حسینش بر زمین فتاده فتاده پاره تن حسین بی کفن آجرک الله بقیه الله در یک طرف فتاده آل هاشم در یک طرف فتاده جسم قاسم همه نقش زمین یتیمان دلغمین آجرک الله بقیه الله گل های پرپر نقش بر زمین است رقیه از داغ پدر حزین است کنار لاله است کار او ناله است آجرک الله بقیه الله به پشت خیمه پیکر اصغر است خونجگر از داغ علی مادر است دیده گریان رباب شد پریشان رباب آجرک الله بقیه الله علقمه می دهد بوی فاطمه عموی شان فتاده در علقمه در ره دین فداست دو دست او جداست آجرک الله بقیه الله بنت الحسین کنار قتلگاه است با گریه و ناله و اشک و آه است شد از داغ پدر سکینه خونجگر آجرک الله بقیه الله.
(شام غریبان) کنید ناله شام غریبان شده ز داغ حسین دل پریشان شده شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ ز غم جان طفلان او بر لب است چو اهل حرم خون دل زینب است شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ روی خاک صحرا تن اکبر است تن پاک او همچو گل پرپر است شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ به پشت خیام قبر اصغر بود دل مادر او مکدر بود شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ اباالفضل فتاده به روی زمین ز داغ عمو شد سکینه حزین شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ دو دستش جدا از بدن گشته است ز ظلم عدو پاره تن گشته است شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ گل فاطمه با تن چاک چاک به مقتل فتاده حسین روی خاک شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲ سکینه بسوزد ز داغ پدر رقیه ز داغ پدر خونجگر شده روزشان شب چو کلثوم و زینب شب ماتم است۲
(شام غریبان) شام غریبان حسین امشب است جان همه اهل حرم بر لب است ز داغ او خون به دل زینب است غنچه ها پرپرند همه دیده ترند کنار قتلگه چه غوغاست خونین جگر زینب کبراست آه از غم و از این مصیبت۲ در یک طرف ز نسل آل هاشم آن کس که بوده چون علی مقاوم غرقه به خون افتاده جسم قاسم یتیم برادر شده کشته آخر پیکر او شد تیرباران مانده به زیر سم اسبان آه از غم و از این مصیبت۲ در یک طرف پیکر اربا اربا اکبر گل بستان ام لیلا اشکم شده از بهر من تسلی فتاده بر زمین شده زینب غمین کنار او با اشک نم نم بابا رسیده با قد خم آه از غم و از این مصیبت۲ بر جان رسد عطر و بوی گل یاس رفته علمدار و کنم غم احساس در علقمه افتاده جسم عباس ریزد از اضطراب ز چشم من گلاب اهل حرم دیگر غریب اند لب تشنه اند و بی شکیب اند آه از غم و از این مصیبت۲ در کربلا غوغای محشر آمد در قتلگه دخت پیمبر آمد با ناله ی غریب مادر آمد جان او بر لب است روز او چون شب است کنار آن گل های چیده مادر سادات رسیده آه از غم و از این مصیبت۲
✅نوحه سنتی شام غریبان 🔻محسن غلامحسینی 1️⃣بند اول شراره سر می کشد از خیمه هایت حسین نوای غم می رسد از خیمه هایت حسین شد شام غریبان یا مظلوم ای عطشان 2️⃣بند دوم یاور بی کس تویی و یاورت بی پناه پناه عالم تویی و خواهرت بی پناه زینبت پریشان یا مظلوم ای عطشان 3️⃣بند سوم حریم دودمان تو همه غارت شده خیمه خاندان تو همه غارت شده حرمت سرگردان یا مظلوم یا عطشان 4️⃣بند چهارم به ظلم ظالمانه ها برگ گل ها کبود به ضرب تازیانه ها برگ گل ها کبود پیکرها خون افشان یا مظلوم ای عطشان.
سحر ندارد سکینه امشب پدر ندارد رباب دلخون پسرندارد بهار زینب خزان ز آه است گهى دو چشمش به نور ماه است گهى نگاهش به قتلگاه است نسیم صحرا شده معطر ز عطر روى على اکبر کجاست عمه، کجاست مادر بگو خلایق ز غم خروشند بگو به اطفال لبن ننوشند بگو به سادات کفن نپوشند زحیمه های پرازشراره زنی به هرسوکندنظاره نه گوش داردنه گوشواره کبوتران را ز لانه بردند زوادى خون نشانه بردند سری به کوفه شبانه بردند حسین حسین جان حسین حسین جان
🔹زینبِ دور از حسین🔹 شب است و دشت، هیاهوی مبهمی دارد ستاره‌سوخته‌ای، صحبت از غمی دارد شب است و بر لب شطّ فرات، زمزمه‌ای‌ست به پای نخل که گیسوی درهمی دارد شب است و ماه به هر خیمه‌ای که می‌نگرد نشسته مادری و بزم ماتمی دارد شب است و دشت، به خون خفته؛ خیمه، سوخته است به وسعت ابدیّت، جهان غمی دارد شب است و سنگ صبوری به ناله می‌گوید کجاست دُرّ یتیمی که همدمی دارد؟ شب است و دختر معصوم سیدالشهدا برای نوحه‌گری، فرصت کمی دارد شب است و سایۀ اهریمنی شتاب‌آلود رَود به سوی سلیمان که خاتمی دارد شب است و داغِ جگرسوزِ سینۀ مظلوم ز اشک فاطمه، امّید مرهمی دارد شب است و این همه غم، در عوالم ملکوت خدا گواست، پیمبر چه عالمی دارد شب است و ماتم اصغر گرفته است، رباب ز گاهوارۀ او، چشم برنمی‌دارد شب است و قافله‌سالار شاهدان شهید به دست، مشعل و بر دوش، پرچمی دارد شب است و بر سر سجّاده‌ای پُر از اخلاص بلند‌‌قامت عصمت، قد خمی دارد شب است و زینبِ دور از حسین می‌داند نفس کشیدنِ بی‌او، چه ماتمی دارد...
خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده در شب بیماری ام آتش پرستارم شده ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین امشب اما جای او آتش علمدارم شده ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند در شب تنهایی ام تنها همین یارم شده من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟ جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت مردم چشمان من تنها وفا دارم شده گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده شعله های کربلا آتش به جانم زد "حسان" آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده.
374.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چراغ عمر من پايان گرفته ببین باران الرحمان گرفته تمام دشت احيا دارد امشب که هر نيزه به‌سر قرآن گرفته. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
1.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به روی نيزه‌ها ديدم سرت را ميان خون، رها بال و پرت را چگونه قلب من آرام باشد که دیده ساربان انگشترت را ! https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
سحر ندارد رقیه امشب پدر ندارد رباب دلخون پسرندارد بهار زینب خزان ز آه است گهى دو چشمش به نور ماه است گهى نگاهش به قتلگاه است نسیم صحرا شده معطر ز عطر روى على اکبر کجاست عمه، کجاست مادر بگو خلایق ز غم خروشند بگو به اطفال لبن ننوشند بگو به سادات کفن نپوشند زخیمه های پرازشراره زنی به هرسوکندنظاره نه گوش داردنه گوشواره کبوتران را ز لانه بردند زوادى خون نشانه بردند سری به کوفه شبانه بردند.
السلام ای ماه افتاده به دامان تنور السلام از راه دور من میان خیمه‌ی سوزان، تو مهمان تنور السلام از راه دور.
🔹غارت🔹 اینان که طبل خاتمۀ جنگ می‌زنند دیگر چرا به خیمۀ ما سنگ می‌زنند؟ باران تیر و حملۀ غارت شروع شد نقشی دگر ز ننگ، در این جنگ می‌زنند... تا نام حق دگر پس از این نشنود کسی آتش به بال مرغ شباهنگ می‌زنند غفلت نگر که نعرۀ مستی و بی‌غمی پیش امام خسته و دلتنگ می‌زنند بر چهره‌های خسته و مات و پریده‌رنگ با سیلی خشونتشان رنگ می‌زنند غارتگران درون خیام‌اند و کودکان از ترسشان به دامن من چنگ می‌زنند قلب «حسان» به یاد اسیران کربلاست در هر کجا که قافله‌ها زنگ می‌زنند.