eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
573 ویدیو
295 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه سنتی امام سجاد علیه السلام از جفای هشام، دشمن دین خدا گشته پرپر گل، گلشن خیر النسا سید الساجدین/ زینة ‌العابدین وااماما واشهیدا (2) مصحف صاعد است، صحیفه آن امام خطبه ناب او، شب‌شکن شهر شام شد سلاحش بکا/ تیغ تیز دعا وااماما واشهیدا (2) عليه السلام
علیه‌السلام بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت گر تشنگی، ز پا نفکندش غریب نیست آب آن قدر،که دست بشوید ز جان، نداشت در کربلا کشید بلایی که پیش وَهم عرش عظیم، طاقت نیمی از آن نداشت ز آمد شد غم اسرا، در سرای دل جایی برای حسرت آن کشتگان نداشت در دشت فتنه‌خیز که زان سروران، تنی جز زیر تیغ و سایۀ خنجر امان نداشت - این صید هم که ماند، نه از بابِ رحم بود صیاد دهر، تیر جفا در کمان نداشت... جندقی
آگه چو شد از حالت تبداری او دامن به کمر بست پیِ یاری او چون دید کسی بر سر بالینش نیست سرگرم شد آتش به پرستاری او. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
هرکس که حسینی ست فقیرش مشمار در رتبه کبیرست صغیرش مشمار عنوان گدایی درش آقایی‌ست آقاست گدای او حقیرش مشمار. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
اسلام ز گريه‌هاى تو احيا شد قرآن به صحيفه‌ی شما معنا شد يك عمر قعود سبز سجاده ی اشك تكميل قيام سرخ عاشورا شد. علیه السلام https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
تو پرچم سبز كربلايى مولا فرماندهء سنگر دعايى مولا اشك تو بود رسانه ی نهضت عشق مصداق «سلاحه البكايى» مولا. علیه السلام https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
آنان‌ که برگزید ز عالم، خدایشان دادند در خرابه‌ی ویرانه، جایشان آن‌ها که بود درگهشان تکیه‌گاه خلق خشت خرابه گشت، چرا متّکایشان؟ قومی که قوتشان ز نعیم بهشت بود در راه شام، خون‌ جگر شد غذایشان آیا بُد این یتیم‌نوازی که تا یزید پُرخون سر بُریده فرستد برایشان؟ از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام بود آه و ناله همدم صبح و مسایشان بستند اهل‌بیت نبی را به یک طناب قومی که بُد یزید لعین، پیشوایشان ذرّیّه‌های فاطمه، گل‌های باغ دین از خار غم پُر آبله شد از چه پایشان؟ «موزون»! از این مصیبت جان‌سوز، لب ببند رو اشک ریز، روز و شب اندر عزایشان.
بر سر کوی تو با راز و نیاز به نیاز آمده‏ ام ای همه ناز بارها گفته و می‌گویم باز یا حسین بن علی ادرکنی ز جهانم غم عشق تو بس ست بی‌رضایت دو جهانم قفس ست این بیان ست مرا تا نفس ست یا حسین بن علی ادرکنی خون شد از غم دل زارم چه کنم گره افتاده به کارم چه کنم سوی تو روی نیارم چه کنم یا حسین بن علی ادرکنی آمدم بر در تو راهم ده چشم بینا‌، دل آگاهم ده شرف خدمت درگاهم ده یا حسین بن علی ادرکنی ای عطای تو خطاپوش،‌ مرا حلقه‌ء عشق تو در گوش، مرا مکن از مهر فراموش مرا یا حسین بن علی ادرکنی از تو آئین صفا می‌خواهم سر خط عفو خطا می‌خواهم رخصت کرببلا می‌خواهم یا حسین بن علی ادرکنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای فلک! شام کجا، زینب افگار کجا اُمِّ کلثوم کجا، کوچه و بازار کجا عترت پاک نبی، صحبت کفَار چسان آل اطهار کجا، مجلس اشرار کجا در ره شامِ ستم، زینب حیران می‌گفت: کو علی اکبر و عبَاس علمدار کجا راه گم گشته و این قافله بیوه زنان یارب این قافله را قافله سالار کجا با نسیم سحر آهسته به زاری می گفت: «ای نسیم سحر آرمگاه یار کجا» تشت زرَین یزید و سر پر خون حسین چوب بیداد کجا، آن لب دُربار کجا باز«واصل»!همه جاشور حسینی بر پاست اشک خونین به کجا آه شرر بار کجا.
مجلس یزید(لعنة الله علیه) میرزا عبدالجواد جودی خراسانی چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه بودی مدام زینت آغوش فاطمه باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا از بس کشید تشنگی این سر به کربلا تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد از هر سری به این سر بی کس عذاب شد از ضرب سنگ کینه ی این قوم پور کین این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین این سر که آفتاب از او کرده کسب نور خولی نهاده است به خاکستر تنور این سر که داده بوسه بر او سید اَنام آویختند بر درِ دروازه های شام این سر که دیده این همه جور مُعاندین او را رواست چوب زدن در کدام دین؟! بنما ز کردگار، تو آزُرمی ای یزید! از روی جدّ او بنما شرمی ای یزید! زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد آخر به طعنه گفت بزن خوب می زنی ظالم به بوسه گاه نبی چوب می زنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا