eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2هزار عکس
664 ویدیو
299 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که خورشید جمالت پرتو افشانی کند عالمی را جلوه ات زیبا و نورانی کند توهمان خورشید تقوایی که عرش وفرش را ازفروغ وجلوه ی تو حق چراغانی کند جای دارد رهگذارت را زگل های بهشت جبرئیل از عالم بالا گل افشانی کند ای بهشتی رو عجب نبود اگر رضوان خلد ازجنان گرد سرت اسپند گردانی کند می زند لبخند بر رویت حسین ین علی تا تماشا در رخت آیات قرآنی کند امشب از یمن قدوم با شکوه تو حسین هرکجا سائل بود دعوت به مهمانی کند زینت عبادی و شایسته باشد تا خدا نام زین العابدین را برتو ارزانی کند شب همه شب بردعا ونغمه ات مرغ سحر گوش جان را می سپارد تا غزلخوانی کند سرزند ازچشم توتا عرش یک رنگین کمان هر زمانی دیده ات را اشک بارانی کند هیچ کس را با چنین تقوا ندیدم غیر تو سجده های خویش را این قدرطولانی کند ای شهید زنده جز تو کیست بعد از کربلا تا از این گلشن به اشک خود نگهبانی کند شمع جمع محفل امروز مائی و زما غیر تو فردا چه کس رفع پریشانی کند؟ کوثر توفیق می خواهد ز درگاه خدا تا «وفایی» درمدیح تو ثنا خوانی کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اکرم (صلّي الله عليه و آله) : مَنْ صَلَّی عَلَیَّ کُلَّ یُومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَفِی کُلِّ لَیْلَۀٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ حُبّاً لِی وَشُوقَاً إلَِیَّ کانَ حَقّاً عَلی اللهِ عَزَّوَجَلَّ أنْ یَغْفِرَ لَه ذُنُوبَه تِلکَ اللیلۀَ وَذلکَ الیومَ. هر که از روی محبت و دوستی نسبت به من، هر روز سه مرتبه و هر شب سه مرتبه صلوات فرستد، خداوند بر خود لازم نموده است که از گناهان آن شب و روز او درگذرد. ،ج۹۱،ص۷۰ https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi/3058
ميلاد حضرت عباس (عليه السلام) (ولادتى) 🔹بند اول  شب سوم چو رسید از مه شعبان، مه عترت، مه قرآن، چه مبارک سحری بود که خورشیدِ جمال پسرِ فاطمه یکباره درخشید، ادب بین که شب چارم شعبان، پی آن ماهِ فروزنده عیان گشت ز بـرج شـرف و غیـرت و ایثار، بـه بیت علـی آن حجت دادار، مهِ ام‌ّ بنین حضرت عباس علمدار، قضا گفت که این است همان شیر  خروشانِ علی حیدر کرار،قدر گفت که این است به خیل شهدا سرور و سالار، فلک گفت بشر یا ملک است این؟ زهی از این گل رخسار که بخشید صفا چشم و دل اهل صفا را. 🔹بند دوم  هله ای فاطمۀ دوم مولا! صدف بحر تولا! گهرت باد مبارک! توئی آن نخل ولایت، که بود میوۀ نابت قمر برج هدایت، دُر دریای عنـایت، ثمرت بـاد مبارک، قمـرت بـاد مبـارک! گـلِ رخسـارِ گرامی پسرت باد مبارک! ز عـلی بـاد سلامی به بلندای تجلّای ولایت به تو و لالۀ یاس تو و ماه رخ عباس که سرمست حسین است،‌ که پا‌بست حسین است، همه هست حسین است، بگو دست حسین است، ببین در رخ نورانی او هیبت و اِجلال علی شیرخدا را.  🔹بند سوم  الا حور و ملک! جن و بشر! خلق سماوات و زمین! جشن بگیرید که امشب علی و فاطمه و فاطمۀ ام‌بنین و حسن و شخصِ حسین‌‌بن‌علی جشن گرفتند و همه وصف ابوالفضل علمدار سرودند، همه چشم به عباس گشودند و همه حمد خداوند نمودند که در باغ ولا، دسته گلِ یاس خوش آمد پسر شیرخدا حضرت عباس خوش آمد! صلوات علی و فاطمه بر ماه جمالش، بـه جلالش، به کمالش، به خصالش، به دو ابروی هلالش، ز رسول الله و آلش بفشانید به پایش گهر مدح و ثنا را.  🔹بند چهارم  نشنیدید که قنداقۀ آن ماه جبین در بغلِ ام‌بنین بود؟ چو خورشید که بر بام زمین بود، تو گوئی که مگر در بغل فاطمۀ بنت اسد، حیدر کرار، علی شیر خداوند مبین بود، که آن مادر فرخنده چو یک اختر تابنده که دور سر خورشید بگردد، به ادب آمد و گرداند بـه دور سر ریحانۀ زهرا قمرش را و ندا داد که ای نور دل فاطمه عباس  عزیزم به فدایت نگهش کن که بـوَد یارِ تو و سرور و سالار، تمام شهدا را.  🔹بند پنجم  همه دیدند که قنداقۀ عباس بود بر سر دست اسدالله چو خورشید که گیرد به بغل ماه و زند بوسه بـه پیشانی و دستش، پس از آن یاد کند در شب میـلاد وی از صبح الستش که فـدای پسر فاطمه گردد سر و جان و تن و دستش، و کند یاد علمداری و سقائی و فرماندهی کل قـوایش، ادب و عشق و وفایش، شرف و صدق و صفایش، بـه زمین آمدن از عـرش خدا،‌ قـامت رعنا و رسایش،عجبا دید در آن چهره همه واقعۀ کرب و بلا را.  🔹بند ششم  ای نبی خوی و علی صولت و زهرا صفت! آیینۀ حلم حسن و دیدۀ بیدار حسینی! تویی‌آن ماه که خود غرق در انوار حسینی، نه فقط در شب عاشور و صف کرب و بلا، کز شب میلاد گرفتار حسینی، همه جا یار حسینی پسر شیرخدائی و علمـدار حسینی، تـو ابـوفاضل و فرماندهی انصار حسینی، ز خداوند و ملایک  ز رسولان و امامان و شهیدان الهی، همه دم باد درودت، همه جا باد سلامت که رساندی به کمال از ادب و غیرت و جانبازی خود دوستی و عشق و وفا را.  🔹بند هفتم  تو یم غیرت و ایثار و وفائی که پیمبر به تو نازد، تو به بی دَستی خود دست خدائی که علی ساقی کوثر بـه تـو نازد، تـوئی عباس که صدیقۀ اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تـو نازد، تو همان یار حسینی که حسین ابن علی در صف محشر به تو نازد،تو همان میر سپاهی که هماناعلی اکبر بـه تـو نـازد، توئی آن ساقی بی آب که حتی علی اصغر به تو نازد پسر ام‌ّ بنین استی و بیش از همه مادر به تو نازد، که تو کردی به صف کرب و بلا یاری مصباح هدا را.  🔹بند هشتم  تو همان ماه بنی هاشم و شمع شهدائی تو به دریای عطش با جگر تشنۀ خود آب بقائی، تو کنار حرم خون خدا صاحب ایوان طلائی، تو به بی‌دستی خود از همگان عقده گشائی، تو فراتر ز تمام شهدا روز جزائی، حرمت علقمه، خود کعبۀ ارباب دعایی، تو حسینِ دگرِ فاطمه، تـو خون خدائی، بـه خدا صاحب لطف و کرم و جود و سخائی، تـو همان باب حوائج، تو همان بحر عطائی، تو امید همه عالم تو چراغ ره مائی، تو علمداری و فرماندۀ کل شهدائی، چه شود دست بگیری ز کرم" میثم" افتاده ز پا را؟  (عليه السلام) (عليه السلام) (عليه السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام از سر گلدسته ها عطر و بوی گل پاشید ای بلال اذان بگو نور پیغمبر تابید در حسن او پیداست لبخند پیغمبر خوش آمدی خوش آمدی مولا علی اکبر بر زمین گل میریزد گل لبخند حسین چشمه ی کوثر گردید لب فرزند حسین ببین که ثارالله شد ساقی کوثر خوش آمدی خوش آمدی مولا علی اکبر آینه در آینه نور حق گردد جلی هر پسر داده خدا نام او باشد علی عبادت ما شد علی علی یکسر خوش آمدی خوش آمدی مولا علی اکبر زائر کرببلاست زائر عرش داور کربلا باشد بهشت به زیر پای پدر به سوی شش گوشه زد مرغ جانم پر خوش آمدی خوش آمدی مولا علی اکبر. مومن نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت حضرت على‌اکبر (ع) مرحوم چايچيان (حسان) فروغ چهرۀ خوبان، شعاع طلعت توست کمال حُسن تو، مدیون این ملاحت توست به خَلق و خُلقِ رسول و به منطقِ نبوی فزون‌تر از همه کس،در جهان شباهت توست از این شباهت بی‌حد، در اشتباه افتند که این ولادت طاهاست، یا ولادت توست ز خال روی تو، پیدا سیادت تو بود ز حُجب فاطمه،یک سایه هم به طلعت توست ز احمد و ز حسین و، ز حیدر و زهرا نشانه‌ای به سراپای سرو قامت توست به پیکر تو مجسم، لطافت روح است عجب بود که درین خاکدان،اقامت توست نگاه مهر تو، غارتگر دل پدر است عیان به چشم سیاهت، غم شهادت توست عجب نباشد اگر، بر«حسان»کنی احسان که لطف ومرحمت بی‌شمار خصلت توست. علیه السلام علیه السلام