eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات الغوث خلصنا من النار عبدم ولی عبد گنه کار هم روسیاهم هم گرفتار معبود من ای حیّ دادار من بندۀ عاصی، تو غفار الغوث خلّصنا من النّار دستم بگیر از پا نشستم یک عمر عهدم را شکستم عفو تو باشد بود و هستم تو آبرویم را نگهدار الغوث خلّصنا من النّار من خسته از بار گناهم مویم سفید و روسیاهم این عفو تو این اشک و آهم باز آمدم با جرم بسیار الغوث خلّصنا من النّار اگرچه مستحق نارم روزم شده چون شام تارم مولا علی را دوست دارم بر حرمت حیدر کرّار الغوث خلّصنا من النّار یا سیدی تا زنده هستم از عفو تو شرمنده هستم شرمنده زین پرونده هستم خواندم تو را با این دل زار الغوث خلّصنا من النّار از جرم بسیارم چه گویم؟! حتی نیاوردی به رویم پیوسته دادی آبرویم در بین خلق ای حیّ دادار الغوث خلّصنا من النّار یارب یارب یا الهی بر جرم سنگینم ...
نوحه سنتی حضرت خدیجه سلام الله علیها سلام ما به مادر مومنین به اشک چشم خاتم المرسلین به هستی قائمه مادر فاطمه بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است کفن شده با جامه ی پیمبر غسلش شده از آب چشم کوثر سیه پوش آسمان علی شد نوحه خوان بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است دلهای مومنین عزاخانه اش گریه کنم به قبر ویرانه اش گشته چون پیمبر چشم آسمان تر بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است.
هر شام ز صبح امیدی است هر روز ازین ماه مبارک شب عیدی است هر آه جگرسوز که از سینه برآید در دامن صحرای جزا سایه بیدی است هر نوع شکستی که ترا روی نماید چون موج درین بحر پر وبال جدیدی است تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است در دامن دشتی که تو می می کشی امروز هر لاله او شمع سر خاک شهیدی است اگرت دیدۀ بیدار نخفته است در پردۀ شبگیر عجب صبح امیدی است. @majmaozakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مقام معلم می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین. معلم شهریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات علیرضا امانی مجد اردبیلی الهی ، به شکرانه ی بندگی ندارم به جز آهِ شرمندگی تویی اَحکمُ الحاکمین و عظیم علیم و نعیم و کریم و رحیم تویی ذوالجلال و سریع الحساب شدید العذاب و شدید العِقاب تویی مُستعان و تویی کردگار که جز ذاتِ تو نیست پروردگار الهی به احوالِ چونان منی مگردان ترازوی تر دامنی تباهی شد اقبال این رو سیه سیاهی جدا، کی شود از تبه؟ مرا قصه با چرخِ فیروزه بند شکار است و تیر و کمان و کمند دل از غفلت خویش آکنده ام به درگاه مهرت، سرافکنده ام همی سر به زیرم ز طاعات خود ملولم ز شرم اطاعات خود تو را نِی دریغ ای کریم از کرم جدا نیست لطف تو از بیش و کم تو ای لایزال و تو ای لم یزل که بخشنده ای تا ابد از ازل سحر نیست، شام سیاه مرا به مِهرت ، ببخشا گناه مرا الهی پناهی، پناهنده را مران از در خویش، این بنده را همان بِه، که در آستان وجود لبم بر دعا باد و سر بر سجود.
مناجات کربلایی محمدرضامحمدی ( ناعم ) ای خالق دادارمن بخشنده ی غفارمن توکریمی و من ازتو امید عطادارم زگناه من بگذر اگر بیحد خطادارم یارب یارب العفو العفو یارب به حق مرتضی بگذر زعصیانم در نیمه ی شب بر در لطفت نواخوانم خودآگهم دردفترم جرم و خطادارم بنگر ولی من آمدم زاروپریشانم ای خالق بی همتایم محبوب دل آرایم زدرت مرانم جزتو امیدی ندارم من توخدایی و آن بنده ی مسکین وزارم من یارب یارب العفو العفو سن خالق داداریمسن بخشنده ی غفاریمسن نظرایت الهی ایتدیگیمنن چوخ پشیمانم گجه وقتی الله درگهونده زارونالانم یارب یارب العفو العفو.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا