eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
745 ویدیو
311 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه ع ازحرم آمدم ازپی یاریت سروجان میدهم برطرفداریت ای عموجان حسین4بار دست من شد سپر پیش تیغ عدو سر دهم ننگرم غربتت راعمو ای عموجان عمه گفتا نرو عشق گفتا بیا جان ناقابلم باتوروحی فدا ای عموجان غربتت باعث اشک وآه منست برروی سینه ات قتله گاه منست ای عموجان سرم ازتن جدا شدسردوش تو قتله گاهم شود عموآغوش تو ای عموجان بین که عبداللهت به مرادش رسید پیش بابم حسن شده ام رو سپید ای عموجان...
(ع) آمدی ای پدر کنج ویرانه ام توچوشمعی ومن همچوپروانه ام ای پدرجان حسین ۴بار ای پدر دیدن دخترت آمدی بریتیمان خود نیمه شب سرزدی ای پدر دخترت را ببین وحشیانه زدند سیلی و کعب نی تازیانه زدند ای پدر... بس دویدم به شب در پی غافله از مغیلان زده پای من ابله ای پدر هرزمانی که من نام تو برده ام از عدویت پدر من کتک خورده ام ای پدر رفتی بی من سفر من شدم خون جگر جان زهرا مرا همره خودببر ای پدر... غرق خونین لبت بوسه ها میزنم جاندهم پیش تو دست وپامیزنم ای پدرجان...
(ع) حسن غریب درمدینه هستم من داغدارزخم سینه هستم دروطن غریبم غم شده نصیبم بین همه تنهاومظلوم اززهرکین گردیده مسموم واویلتاآه واویلا۴بار شررهلاهل زداگردل من چه غم که سم حل کرده مشکل من نبینم دربرم قاتل مادرم ای کاش می بریدسرم را امانمی زد مادرم را واویلتا دیدم که مادراز عدوکتک خورد آنجادلم شدپاره پاره آزرد فدک از کف ش برد سیلی ازعدوخورد برحال مادر دل غمین شد ازسیلی اش نقش زمین شد واویلتا مظلوم ترمن ازعلی ندیدم براوزهرکس ناسزا شنیدم بسکه دیدم ستم نهم غم روی غم آخرز زهرپرشراره شدجگرمن پاره پاره واویلتا بعدازعلی من اولین مظلومم از زهر یار بی وفامسمومم من شه بی سپاه خانه ام قتله گاه زینب کندمرگم نظاره کندگریبان پاره پاره واویلتا درپیش قبرجدومادرمن باتیرگلباران شودمراتن کندتیردشمن مراخونین کفن دارد نشان ویرانه قبرم ازغربت وازدردوصبرم واویلتا... (ع) ای غریب وطن ای شه بی سپاه همسرت قاتلت خانه ات قتله گاه یاحسن ع۴بار دیدی درکودکی از کف ات چاره شد مادرت رازدند جگرت پاره شد یاحسن زنده دیدی برت قاتل مادرت بیش ازاین غم،زده شعله پاتاسرت یاحسن توکه درسجده خنجر برانت زدند آتش فتنه شعله بجانت زدند یاحسن عدوسجاده را کشیدازپای تو ناسزاهای خصم سهم بابای تو یاحسن خونجگربودی و سیراززندگی جگرت راپاره کرد دشمن خانگی یاحسن زهرآتش بجانت برافروخته تیرتابوت وجسمت بهم دوحته یاحسن شیعه ازغربتت گشته قلبش مذاب قبرویران تو مانده درآفتاب یاحسن...
(ع) ای شه بی سپاه زینب بی پناه باردیگررسید گودی قتله گاه یاحسین یاحسین۴بار خواهرت غمزده باقد خم شده تاببیند تورا قتله گاه آمده یاحسین اشکم ازابرتو صبرم ازصبرتو جای حنجرزنم بوسه برقبرتو یاحسین من بتاب وتبم جان شده برلبم بینی نشناسیم خواهرت زینبم یاحسین بهرت آورده ام ارمغان یاحسین تن کبودموسپید قدکمان یاحسین یاحسین بی کفن برتنت هدیه دارم کفن پس گرفتم زخصم غرق خون پیروهن یاحسین من دل آزرده ام ازغم افسرده ام طعنه زخم زبان کعب نی خورده ام یاحسین کربلاتابشام بی بهانه زدند روزوشب دم بدم تازیانه زدند یاحسین من سرافکنده ام ازتوشرمنده ام دخترت جانسپرد من چرازنده ام یاحسین ناتوانم حسین قدکمانم حسین ازغم داغ تو نیمه جانم حسین یاحسین من زجان وجهان بیتوسیرم حسین کن دعا بر مزارت بمیرم حسین یاحسین...
********************** ای مرا نورعین*** سرور عالمین آ مده آ ز سفر***خواهرت یاحسین یا حسین یا حسین یا حسین یاحسین ********************** همر ه آورده ام کودکان و زنان ای برادر مکن رخت از من نهان یا حسین یاحسین یاحسین یاحسین ********************* یاد م آمد حسین** غرقه خون پیکرت نیمه شب ساربان** ‌بر دو انگشترت یاحسین یا حسین یاحسین یاحسین ******************** در همین جا زدم** بوسه بر حنجرت هرکجا بوده ام همسفر با سر ت یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین.
(س) ام کلثومم و خواهر زینبم بس ستم دیده ام جان شده برلبم آه وواویلتا۴بار منکه درکودکی مادرم شدشهید خصم ازتیغ کین فرق بابم درید آه وواویلتا روی بابم علی بخون آغشته شد زدمنادی ندا که علی کشته شد اه واویلتا بعدباباحسن شده پاره جگر تیرباران تنش شده پیش پسر اه وواویلتا بعدازآن شدبپا وقعه ی کربلا راس هجده عزیز شده ازتن جدا اه وواویلتا راس یاران همه شده برنیزه ها بااسیران روان شده شام بلا اه واویلتا مرگ خودرابچشم بارههادیده ام دل زقیدحیات منکه ببریده ام اه ووایلتا... (عبدالحسین محبی)
(ع) پاره پاره جگر هادی ابن الرضاست این جگرگوشه خاتم الانبیاست آه وواویلتا4بار خصم دون ازوطن کرده آواره اش سامرا شاهد جگرپاره اش اه واوی گه به تبعیدوگاه بودحبس نظر آخرازظلم خصم شده خونین جگر اه وواو زآتش دردوغم گشته قلبش مذاب همچوزینب بدید بزم وجام شراب اه ووا بیش ازاین دشمنش داده اوراعذاب کرده دعوت ازاو. تا بنوشدشراب اه واوی همچوشمع سحر گشته آب این پدر میرودزین جهان پیش چشم پسر اه واویلتا گشته محشربپا فاطمه جان بیا درعزایش شده سامرا کربلا اه واوی نوبهارآمده شدبهاری خزان تسلیت زین عزا برتوصاحب زمان عج اه واویلتا... (عبدالحسین محبی)
(س) منکه ازکودکی عاشقت بوده ام بیتویکدم حسین من نیاسوده ام یاحسین یاحسین۴بار بعدجدم نبی مادرم کشته شد فرق بابم علی بخون آغشته شد یاحسین بعدبابا غریب وطن دیده ام پاره های جگر ازحسن دیده ام یاحسین داغ هایکطرف داغ تویکطرف گلشن پرپر باغ تویکطرف یاحسین دردل قتلگاه ناله هامیزدی زیرتیغ ستم دست وپامیزدی یاحسین ای شه غرق خون سرجداازبدن بهرخونین تنت بوریا شدکفن یاحسین من اسیرتوام نی اسیرعدو بیتومرگ ازخدا میکنم آرزو یاحسین طعنه زخم زبان بسکه بشنیده ام مرگ خودرابچشم بارهادیده ام یاحسین منکه بودم حسین باسرت همسفر گاه بودی به نی گاه درطشت زر یاحسین یادجانکندنت دست وپامیزنم کهنه پیراهنت شدکفن برتنم یاحسین بسته داغت ره نفسم یاحسین به وصال تومن میرسم یاحسین یاحسین... (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم (عبدالحسین محبی) : نوحه حضرت زینب س سبک حاج ناظم بانوی دل شکسته خسته جانم من بی حسین زنده دگرنمانم جان شده برلبم غمزده زینبم قدم زبارغم خمیده پایان عمرمن رسیده واویلنا آه وواویلا۴بار بابای خودرادست بسته دیدم من مادرم پهلوشکسته دیدم جرمش آخرچه بود صورتش شدکبود دنبال حیدرمیدویده ازسینه اش خون میچکیده واویلتا بابای خودفرق شکسنه دیدم رخساراودرخون نشسته دیدم خون جگرشدحسن غریب دروطن پاره جگردل خون حسن شد ازتیرها خونین کفن شد واویلتا درکربلا خودکرده ام نظاره بی سربدن ها گشته پاره پاره پیش دیده گانم خزان شدگلانم هیجده عزیزم سربریدند سرها بنوک نیزه چیدند واویلتا ازداغ یاران جان بلب رسیده رنج اسارت قامتم خمیده خون جگرخسته جان میروم زین جهان پیراهن خونین یارم باشدبه سینه یادگارم واویلتاآه وواویلا (س) من به تاب وتبم جان شده برلبم عقیله العرب غمزده زینبم زینبم زینبم۴بار سینه پرغم شده قامتم خم شده ازغمت یاحسین عمرمن کم شده زینبم دل زجان وجهان بی توببریده ام مرگ خودرابچشم بارها دیده ام زینبم بعدتوروزمن تیره تراز شب است قتله گاهت حسین دردل زینب است زینبم آب ازداغ تو جبل الصبرشد جان من باتنت راهی قبرشد زینبم یادگاری تو یاردیرینه ام جامه خونین توست مونس سینه ام زینبم دل عزادارتو دیده خونبارتو جان دهم تا رسم من بدیدارتو زینبم.
(ع) برلب آمدنفس جان دهم درقفس جان زهرا خدا تو بدادم برس من غریبم غریب۴بار همچوآلاله ام درسیه چاله ام وارث مادر هیجده ساله ام من غریبم روزهاروزه ام اشک غم یارمن تازیانه خورم جای افطار من من غریبم غل وزنجیروکند کرده آزرده ام همچوزهرا زخصم سیلی من خورده ام من غریبم ساق پای مرا کندسائیده است جگرم را زهم زهرپاشیده است من غریبم جزخدانشنود کس مناجات من نامده جزاجل کس ملاقات من من غریبم تابکامم عدو آتشین زهرریخت تاروپودوجودمن ازهم گسیخت من غریبم درقفس جاندهم دست وپامیزنم غل وزنجیروکند شد کفن برتنم من غریبم باعث مرگ من زهرکاری شده تخته پاره مرا هم عماری شده من غریبم گرسه روزاین تنم ماند،برروی خاک لیک جسمم نشدچون حسین چاک چاک من غریبم...
(ع) پاره های تن پاک پیغمبرم طایرقدسم و شدقفس بسترم من غریبم غریب۴بار سالهابی گناه درقفس مانده ام زیرزنجیرکین ازنفس مانده ام من غریبم ازشکنجه تنم بسکه کوبیده شد ساق پایم شکست استخوان دیده شد من غریبم روزه دارم منو خصم خونخوارمن تازیانه زند جای افطارمن من غریبم سیلیم میزند سندی بی حیا گویداوناسزا مادرم راچرا من غریبم زین سیه چاله ام کن خلاصم خدا ازشکنجه دگر من فتادم زپا من غریبم جگرم پاره پاره ززهرجفاست دل خون پیش معصومه پیش رضاست من غریبم مرگ من زآتشین زهرکاری شده تخته ی در برایم عماری شده من غریبم...
(س) شیعه وقت عزاست دل بشورونواست ماتم همسر خاتم الانبیاست آه وواویلتا۴بار خدیجه داده جان رفته ازاین جهان فاطمه شدیتیم شدنبی درفغان اه ووایلتا داده ازکف خدا همسرش رانبی همدم ومونس و یاورش رانبی اه وواویلتا وقت رفتن بگفت یارسول زمن برتن خسته ام کن عبایت کفن اه ووایلتا آمدازعرش حق برخدیجه کفن بیکفن شدحسین قطعه قطعه بدن آه ووایلتا... (عبدالحسین محبی)
(ع) همسربی وفا داده زهر جفا پاره پاره جگر شده ام ای خدا من غریبم غریب گرچه غیروفا همسرازمن ندید آخراززهرکین جگرم را درید من غریبم سوختم ازعطش بررویم بسته در میکندهلهله همسربد سیر من غریبم جگرم شدکباب هرچه گویم من آب کل کشددربرم تاکشم من عذاب من غریبم ناله هامی زنم دست وپامیزنم فاطمه مادرم را صدا میزنم من غریبم دربهارشباب همچو گل پرپرم شدجوان مرگیم ارث ازمادرم من غریبم بعد جان دادنم همسربی مرام جسم زارم سه روز می نهدروی بام من غریبم... (عبدالحسین محبی)