eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کی دیده که پرنده‌ای کنارلونه گم بشه یه مادری توکوچه‌ای که داره خونه گم بشه آخه چطور تو رو زده که خون به چشمت اومده ای جوان مرتضی نیمه جان مرتضی قدکمان مرتضی *** توی کمین نشسته و کمربه کینه بسته و یه نامه پاره پاره و یه گوشواره شکسته و بگوبه هرکی دشمنه کسی زن و نمیزنه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بارون که میزنه میبره دلم رو بویِ خاکِ کوچه میکِشه مدینه چشمای ترم رو میرم تو کوچه ها خیلی بویِ دودِ یکی داره میگه مادر واسه رفتن حالا خیلی زوده تو این اتیش نرو مادر حواست باشه میخِ درُ مادر روی خاکا که میافتی ببین شرمِ چشمِ حیدرُ مادر نرو مادر نرو مادر بند دوم خاکسترِ درِ رو پیراهنِ تو خم شد قامتِ تو در وقتی که افتاد مادر رو تنِ تو زورم نمیرسید ای وای چِلتا نامرد ریختن توی خونه دیدی که حسینِ تو خون گریه میکرد بیا فضه ، روی لبهات پر از خاک و دود و خون شده چشمات میخوای پاشی نمیتونی اخه بدجوری میلرزه پاهات بند سوم در شعله میکشه سمتِ اسمونا میسوزن ملائک تا میاد صدایِ ناله ی وا اُماه غوغای کوچه ها من رو برده جایی که مادرِ دل خون واسه طفل تشنش میخونه لالایی لالالالا ، میاد بارون عمو زود مشکِ پرابُ برگردون تلذی میکنه اصغر گلم داره میده روی دستم جون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5852568899932930897.mp3
زمان: حجم: 1.35M
کی میدونه حال منو کی میدونه چی میکشم جلوی چشمام آب میشه لحظه بلحظه مادرم سخته برام گفتنشم چه برسه به دیدنش مشکله با دردِ کمر تو کوچه ها دویدنش هیشکی کمک نکرد ، هرچی صدا میکرد اونی که نیمه شب واسه همه دعا میکرد نقش زمین شد و ، هیشکی نگفت چرا با این تن زخمی راه افتاده تو کوچه ها نمیبرم از یاد اون چشم بارونی رو نمیبرم از یاد اون بازوی خونی رو بند دوم مگه یادم میره چه جور میزد درِ هر خونه رو با گریه میخواست از همه تنها نزارن حیدرو با قد خم تو کوچه ها با چشم بارونی میرفت بس که غریبه حیدرش با بازویِ خونی میرفت جای کمک ولی ، هیزم آوردنُ آتیش زدن هم خونه رو هم سینه ی منُ دیدن که پشت در ، مادر نشسته و رحمی نکردن به پر و بال شکسته و خونه پر از دود و آتیش و خاکستر بود نیلوفرِ زخمی رویِ خاکا پرپر بود بند سوم دستم رو چشمای حسین میونِ خونه هَمهَمه دست حسین رو چشمای زینب پریشونن همه دلمو برده کربلا چادرِ خاکیت مادرم یلحظه دیدم داره میره به اسیری خواهرم محرم نداره که ، بگیره دستشو دیدم چشای زخمو قامتِ شکستشو مادر توروخدا ، توروخدا نرو نزار کارش بیافته به خرابه ها نرو حادثه های صحرا از پشت این در پیداست کوچه شروع کل دردای عاشوراست 🎤کربلایی مجید منصوری
دری که چهل نفر بهش بزنن لگد نمیشه در چه برسه به یه مادری که بزننش چهل نفر درِ خونه رو اتیش زدن دلشون ولی خنک نشد جلو رفتم که سپر بشم نخوره مادر کتک نشد چِل نفر مرد جنگی مادرم زخم و تنها میزدن تازیونه بسته بود دست بابا قلبم پاره پاره شد ، نشد سپر بشم براش پیش چشم جمعیت ، دیدم میلرزه دست و پاش گم کرد راه خونه رو ، اخه سیاهی رفت چشاش بند دوم نمیدونم چی اومد سرش که دیگه خمیده شد قدش یکی داد میزد  و اون طرف یکی وحشیونه میزدش جلوی چشم همه چه جور بضعه ی پیمبرو زدن پسر بزرگشم پیشِ چشای من مادرو زدن هی با گریه میگفتم مادرم بی گناهه زخمه پهلو و بازوش پای چشماش سیاهه رحمی کن به مادرم ، میبینی داره جون میده قنفذ داره زورشو ، به مادرم نشون میده مادر واسه دلخوشیم ، هی دستشو تکون میده بند سوم مادرم که سرِ هر نماز برای همه دعا میکرد چرا هیشکی نیومد کمک هرچی مادرم صدا میکرد مادری که نون سفرشو صدقه میداد به دشمناش وقتی که مغیره میزدش هیشکی در نمیومد صداش کوچه ها کربلا شد خیلی سر و صدا شد با یه سیلیِ محکم حق زهرا ادا شد کربلا رو دیدم و ، دویدنای زینبو قتلگا رو دیدم و ، سر و صدای زینبو نیزه ها رو دیدم و ، اسیریای زینبو