Khalaj-GolchinFatemieh1391[12].mp3
6.72M
سبک دوباره مرغ روحم
#حاج_حسن_خلج🎤
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#بردیا_محمدی
▶️
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت
موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زنهایش شَوی همراه..،خوب است
آنقَدر طعم روضه،بین راه،خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت
رقص شکر در چای ها بیداد می کرد
شور حسینی در دلم ایجاد می کرد
این شهدِ"شیرین" خلق را "فرهاد" می کرد
هرجرعه طعم بوسه های ناشتا داشت
ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت
شبگریه ها بغضگلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟
اینروزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
«اهلِ قُری» بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
#روح_الله_قناعتیان
▶️
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ...
و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ...
چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد
چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد
نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم
دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد
میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه
پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد
شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته
اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ...
تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند
تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد
همین که اذن دخول از لب تو جاری شد
همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد...
بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان
بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد
🍃🍂↶ عــهــد ثـــابـت ↷🍂🍃
☜ روز #چهـارشـنـبــه☟
🌸🍃 اذکــ📿ــار روز
◽️⇦《 #یاحَـــییـاقَیـّــــوُم》 100مرتبہ
◽️⇦ یا مُتَعـــــال 541 مـرتبہ
🌸🍃 ســوره روز
◽️⇦ سـوره مبـارکہ #تبـارک
◽️⇦ سـوره #تکاثـر 40 مـرتبہ
↶ جهت غنی شدن و وسعت رزق
🌸🍃 ادعیـه روز
🔹دعـای روز چهـارشنبـه
🔷دعـای عدیلـه
🔹دعـای فـرج
🌸🍃 زیـارت روز
🔹زیـارت امیرالمؤمنیـن علیـهالسلام
🔷زیـارت امـام کاظـم علیـهالسلام
🔹زیـارت امـام رضـا علیـهالسلام
🔷زیـارت امـام جـواد علیـهالسلام
🔹زیـارت امـام هـادی علیـهالسلام
🌸🍃 نـمــاز روز چهـارشنبـه
◽️چهار رڪعت نمـاز بـجا آورد
◽️در هر رڪعت بعد از سـوره حمـد
◽️یک مرتبہ سـوره توحیـد و سوره قـدر
↶ خداوند قبول فرماید توبه او را از هر گناهی
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#استوری
در هیاهوی ذهن یک شاعر
واژه ها بیقرار بارانند
شاعر و واژه های دلتنگش
باز، اذن دخول میخوانند:
السلام علیک یا....انگار
بغض شاعر شکست بین گلو
سیل اشکش دوباره جاری شد
داده این اشک جان تازه به او
باب ساعت، درست وقت اذان
بوی سیبی عجیب می آمد
ناله های کسی به گوش رسید
خواهری که غریب می آمد
بعد چِل روز کاروان آمد،
زینبت باز بر زمین افتاد
با همین صحنه شاعرت میگفت:
در سرم شور اربعین افتاد
اربعین نه، قیامتی ست شِگَرف
وَه چه شوری چقدر شیرین ست
از نجف تا ستون آخر عشق،
آی مجنون بیا که عشق این ست
شاعر از صحن داشت برمیگشت
وقت رفتن رسیده بود چه زود
طعم چای ابوعلی گویا
بهترین طعم زندگی اش بود
#محمدرضا_نادعلیان
🚩💠🏴 اربعین یعنی
اربعین یعنی دوباره کربلا
نینوای دیگری گشته بپا
اربعین یعنی دوباره سوختن
شعله در کام عطش افروختن
اربعین یعنی حبیبی یاحسین
پیکر بی سر طبیبی یا حسین
اربعین یعنی دوباره اشک و آه
بار دیگر زینب آمد قتلگاه( کربلا)
اربعین یعنی دوباره خیمه ها
در کنار قتلگه گشته بپا
اربعین یعنی گلی گم کرده ام
از غم آلاله ها افسرده ام
اربعین یعنی دوباره فاطمه
گریه ها دارد کنار علقمه
اربعین یعنی که عاشورا رسید
روز بیعت با گل زهرا رسید
اربعین یعنی زمین شد لاله گون
بار دیگر کربلا شد دشت خون
اربعین یعنی عزاداری کنید
زینب غمدیده را یاری کنید
اربعین یعنی دلم را غم گرفت
بار دبگر عالمی ماتم گرفت
اربعین یعنی اباالفضل وفا
زیر لب گوید اخا ادرک اخا
اربعین یعنی علی اکبر شهید
اربا اربا در یم خونش تپید
اربعین یعنی یتیم مجتبی
عاشقان را داده او درس وفا
اربعین یعنی دوباره اصغرم
جان بداده از عطش اندر برم
اربعین یعنی همین جا دیده ام
داغدار لاله ها گردیده ام
در همین جا لاله پرپر شدند
نوگلان مصطفی بی سر شدند
در همین جا دیده ام من یاس را
ساقه بشکسته گل احساس را
در همین جا دیده ام عریان بدن
پیکری را غرقه خون و بی کفن
در همین جا خامس آل عبا
راس پاکش شد بروی نیزه ها
در همین جا خیمه ها را سوختند
آتش کینه بجان افروختند
در همین جا جامه ها نیلی شدند
گونه ها آماده سیلی شدند
اربعین
اربعین یعنی که ما یک ملتیم
کربلا را هر زمان در خدمتیم
اربعین یعنی مطیع رهبریم
میثم و عمار پور حیدریم
محتاج دعا....سید
🚩لبیک یاحسین علیه السلام 🏴
بمناسبت اربعین امام حسین(ع)
همان خواهر
بنال ای دل که روزاربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
بنال ای دل که جانها برلب آید
دوباره سوی گودال زینب آید
بنال ایدل که امروز روزسختی است
به زینب روزطاقت سوزسختی است
بنال ای دل که زهرا منظر آید
سر قبر برادر خواهر آید
نیاید کس به استقبال زینب
خدا رحمی کند بر حال زینب
همان زینب همان مظلومه خواهر
نشد یک لحظه غافل از برادر
همان خواهرکه شام رازیرو روکرد
یـزید و آل را بـی آبـرو کرد
همان خواهر به نطق حیدرانه
گرفته قلب دشمن را نشانه
تمام مرد و زن را باور آمد
بخود گفتند یارب حیدر آمد
سکینه گفت تو را قربانم عَمّه
امام ساجدین گفت جانم عَمّه
بدل ما عَمّه این احساس داریم
دوباره ما عمو عباس داریم
همان خواهر دلیر و هم سخنور
فَصاحت در بیان مانند حیدر
همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت
شکسته شد ولی پیروزبـرگشت
همان خواهرچهل روزبادل وجان
پرستاری نموده از یتیمان
همان خواهرکه برزخمش نمک خورد
بدورازچشم عباسش کتک خورد
همان خواهر که حرفش گریه دارد
بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد
همان خواهرکه دل شکسته ترشد
چهل روز ازحسینش بی خبرشد
چهل روزی بیابان گردگشته
اسیر اشک و آه و درد گشته
چهل روزاست این غمدیده خواهر
عزادار است و دلتنگ برادر
چهل روزاست که درشوروشین است
فقط ذکر لب او یاحسین است
چهل روز خون دل بارَد سکینه
رقیه خواندو زینب زد به سینه
چهل روزآنچه را بادیدگان دید
چهل سال حضرت سجاد نالید
چه با اوکرده چل روز دردو آلام
که چل سال ناله اش شدوای ازشام
چهل روزاست زینب نوحه خوان است
ز غم پیر و ضعیف و نا توان است
چهل روز کار زینب ناله ها شد
پـرسـتار بـرادر زاده ها شد
چه ها با قلب زینب کرده غم ها
حسین هم بیندش نشناسد اورا
چهل روزدر دلش غم موج می زد
خودش در بَحرماتم مـوج می زد
چنان شد کوه استقامت و صبر
فقط یک ناله زد افتاد بر قبر
بحقِ حضرت زهرا و حیدر
نگردد هیچ خواهر بی برادر
نگو«مداح»دگر غش کرده زینب
دل ما را مُشَوّش کرده زینب
شعراز:علی اکبراسفندیار«مداح»