eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6005963910312625341.mp3
4.99M
@asheqanehosseini🥀🥀🥀 🔳 (ع) 🌴دلم بیقراره چشام هی میباره 🌴داره دیگه کم کم تموم میشه دوری @majmaozakerine 🎧🎧🎧🎧🎧 🎤
@babolharam_net.mp3
10.81M
|⇦•اگر چه نوکری نکردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام و بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•اگر چه نوکری نکردم... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ سیدمهدی حسینی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب بیست و یکم، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5798834920574945897.mp3
4.27M
‍ ببار ای بارون ببار بر غربت حیدر خون ببار ماه دادن به شبهای تار خون گریه میکنه ذوالفقار ای بارون ————— به دل یاد فاطمه بغض زینب داره میشکنه حسین هق هق ، حسن زمزمه یتیم شدن آل فاطمه ای بارون @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5897488476823095826.mp3
7.68M
روضه شب قدر میرداماد بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را صداکن خدای سریع الرضا را الهی به حق رسول امینت امانی بده بنده ی بینوا را الهی به حق علی شاه مردان مگیر از دل من صفای ولا را الهی به حق بتول شهیده بیا با من رو سیه کن مدارا الهی به حق حسن از کرامت بگردان کریما قضا و بلا را الهی به حق حسین از عنایت فزون کن به قلبم غم کربلا را الهی به زینب، به حق رقیه مسوزان دل بندۀ مبتلا را الهی به حق اباالفضل العباس عطا کن به چشمان تارم حیا را الهی به سجاد و باقر به صادق به من هدیه کن سوز و آه و بکا را الهی به زندانی عشق کاظم مرانی ز کویت اسیر بلا را الهی به شمس الشموس ولایت رضاکن ز دستم نگاه رضا را الهی به حق جوادالائمه بده رزق پاک و فراوان گدا را الهی به هادی، علی چهارم هدایت بفرما به این خانه ما را الهی به حق حسن، باب مهدی بیا واکن از لطف باغ لقا را الهی بحجه، الهی بحجه بده اذن دیدار آن دلربا را الهی به حق تمام قسمها ببخش این سیه چهره ی بی وفا را@majmaozakerine
بر روح تمام شیعیان تیغ زدند بر مردترین مرد جهان تیغ زدند خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد انگاربه فرق آسمان تیغ زدند 🏴 ایام ضربت خوردن امیرالمومنین علی علیه السلام تسلیت...
🍁🍂روضه و توسل ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده شب21 زمضان 1397🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• امشب این خانه باز پُر شده از گریه و سوز و آه و دلشوره حال اُم‌البنین تماشایی است گاه اشک است و گاه دلشوره مادری بود سر به زیر و علی که تَرَک خورده بود احساسش همه بر گِرد بسترش اما دَمِ در ایستاده عباسش تا بُریده نَفَس نَفَس میزد گریه در‌ بینِ خانه می‌اُفتاد مردِ خیبر مقابلِ زینب هِی سَرش رویِ شانه می‌اُفتاد گفت آقا شب وصال است و دلخوشم با صدایِ زهرایم همه از دورِ بسترم بروند همه جز بچه‌هایِ زهرایم سر ‌به زیر رشیدِ این خانه سمت در داشت جان به لب می‌رفت دست بر سینه داشت آهسته رو به بابا عقب عقب می‌رفت ناگهان گفت جانِ بابا باش پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین ای تمامِ وصیتم عباس جانِ تو جانِ دخترانِ حسین همه را تا سپرد بر عباس گفت راحت خیالت ای مادر در جوابش به گریه اُم‌ِبنین گفت شیرم حلالت ای مادر علقمه دید خم شده بر مَشک آنقدر تیر خورد تا اُفتاد همه در پشتِ نخل ها بودند همه گفتند مرتضی اُفتاد … *دیگه به خیمه نرسید آب ... اما فقط این نبود تا خبر آوردن عباس رو زمین افتاد ...* ای برادر من ، چشم تو روشن روم نمیشه بگم رفت ، معجر از سرم *بزار روضه مو اینجور برات بگم ، تا رو زمین افتاد ، وقتی یه عده بیان دور یه شیر نر ، زخمی ؛ اونایی که جسورترن میرین با یه وسیله ای ، چیزی ، چوبی ... میزنن به بدنِ شیر ، ببینن زنده است یانه .. هی میومدن جلو ، میدیدن یه عباس هنوز نفس میکشه .. همه میرفتن کنار ... یه عده که تا افتاد ، رفتن خیمه غارت کنن .. دست که در بدن نداشت ... تا ابی عبدالله رسید بالا سرش دید هم دست ها بریده شده هم پاهایِ مبارک ...* حسین ... به آبرویِ علمدارِِ حسین ، الهی العفو ... ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
4_6001479878556255404.mp3
3.25M
🍁🍂روضه و توسل ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده شب21 🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - بارشو بسته از این دیار سرد و تیره - حسن عطایی.mp3
3.93M
شهادت_امام_علی(ع) بارشو بسته از این دیار سرد و تیره شده با چشمای خیس به آسمونا خیره حسن_عطایی زمینه 👌بسیار دلنشین
بسم ‌الله الرحمن الرحیم تب گرفته تمام جسم مرا همه جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند  او بیاید برای تسکینم گرچه بستند باز میریزد خون دل از شکاف زخم سرم.. زخم شمشیر قاتل من نیست داغ ناموس مانده بر جگرم سهم من از تمام این دنیا غصه و حسرت و بداقبالیست.. دور بستر حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست من که مرد نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه هاش جا انداخت بروقنبر میان هرکوچه  بگو از حال و روز غمبارم  کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم این حسین است ، چهره ی اورا ای پسربچه ها نگاه کنید سر رخت و لباس او نکند.. کشمکش بین قتلگاه کنید سنگ از روی بام ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید آه و نفرین من به کوفه اگر از سری معجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود صاحبان تنور بعد از این به سر آفتاب رحم کنید اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید @babollharam
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ جاده ی وصل علی و فاطمه هموار بود لحظه ی پرواز روح حیدر کرّار بود رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی اش یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود گوشه ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت گوییا آماده ی رفتن به سوی یار بود بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود! یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود غصّه ی خانه نشینی و غم سی ساله اش پیش چشمش می گذشت و غرق این افکار بود ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته ضربه ی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود ... آمد استقبال او با شاخه ی گل، همسرش روی دستش غنچه ی شش ماهه ی خون بار بود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یک شب دگر تو منتظرم باش، فاطمه مَرهم برای زخم سرم باش، فاطمه یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است از سینهٔ شکستهٔ تو سینه اَم پُر است از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است آری شنیدنیست، غم اینچنینی اَم طولانی است قصهٔ خانه نشینی اَم می آیم و نگفتنی اَت را بمن بگو آن قصهٔ شنیدنی اَت را بمن بگو من مانده ام هنوز، از آن رو گرفتنَت وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت ایکاش حرفی از در و دیوار میزدی یکذّره حرف، از نوک مسمار میزدی غیر از وصیتت، به شبِ رفتنَت به من چیزی نگفتی عاقبت از محسنت به من صد ماجرا و اینهمه تُوداری، ای دریغ! رفتی تو با تمام گرفتاری، ای دریغ! یادم نرفته آخرِ خط، گفتی یاعلی بودی بخون و خاک و فقط، گفتی یاعلی حالا علی بسوی تو پرواز میکند عقده ز استخوانِ گلو باز میکند گویا هنوز منتظرِ من نشسته ای من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته ای تازه حسن مصیبتش آغاز میشود کم کم صدای غربتش آغاز میشود دارد حسین، زمزمهٔ کربلا به لب زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب میبینم آن زمان که سرم، جنگ میشود دامانِ اهل کوفه پُر از سنگ میشود وای از شکستنِ سرِ زینب، ز سنگ بام وای از غم غریبیِ زینب، به شهر شام @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قامت گردون به عزایت خم است یا علی زخم تو زخم جگر عالم است یا علی بر تو و بر زخم جبینت سلام صبح و شام با غم تو شادی عالم غم است یا علی رفت تن پاک تو ای جان پاک زیر خاک بی تو جهان خیمه‌ای از ماتم است یا علی بی تو رود بر فلک از قعر چاه آه آه چاه به غم‌های دلت محرم است یا علی سوخت ز داغت دل سوزان ما جانِ ما گریه به داغ دل ما مرهم است یا علی کعبۀ اسلام نهان در گل است مشکل است دیده یاران ز غمت زمزم است یا علی خون تو اشک بصر انبیاست اولیاست هر چه بگریند ز داغت کم است یا علی بهر نجات همه افروختی سوختی پاسخ تو ظلم بنی‌آدم است یا علی حق تو ای فرق تو از هم جدا شد ادا زخم جبینت سندی محکم است یا علی اینکه به شعرش شرر افروخته سوخته زخم سرت بر جگر «میثم» است یا علی
و یطعمون طعامه سفره ما بدون شامه فقیر اومده در خونه فقیر و که کسی نمیدونه یه تیکه نون سهم کریم و یه تیکه نون سهم حسینه أنفقوا مما تحبوا اینم غذای زینبه خدا راضی حسن راضی خدا راضی حسین راضی علی جان سفره ی عشق و تو این خونه تو میندازی علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم و یطعمون طعامه سفره ما بدون شامه یتیم اومده پر از درده مبادا دست خالی برگرده درسته که خالیه سفره درسته که نونم نداریم تا سایه ی تو رو سر ماست چیزی تو خونه کم نداریم دانلود مداحی خدا راضی حسن راضی حاج مهدی رسولی خدا مهرت رو تو قلبم شبیه آیه نازل کرد خدا با تو امام من برام نعمت رو کامل کرد علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم ویطعمون طعامه سفره ما بدون شامه اسیر اومده دلش خونه ولی گرسنه که نمیمونه خدا کنه که هیچ اسیری هیچ جایی بی غذا نمونه خصوصاً اون بچه یتیمی که میخوابه کنج ویرونه سه ساله دختری مجروح ، سه ساله دختری پیره رو گونه اش جای پنجه رو دستاش جای زنجیره حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم سلام الله علی الزهرا ، سلام الله علی الزهرا @majmaozakerine
مراسم قرآن بر سر گذاشتن _ شبهایِ احیا(شب بیست و یکم) _ •┈┈••✾••✾••┈┈• "اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ" هفت مرتبه هر کجا نشستی صدا بزن: "یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین" "یا إله العاصین" وقتی میگی: "یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین" یه بار خدا میگه: لبیک..اما وقتی میگی: "یا إله العاصین" سه بار تا هفت مرتبه نوشتن خداوند میگه: لبیک.. سئوال میکنه حضرت موسی،خدایا! اون گفت: "یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین" یه بار لبیک گفتی"یا إله العارفین" یه مرتبه گفتی،اون گنهکار گفت:"یا إله العاصین" سه مرتبه بهش گفتی : لبیک...فرمود:موسی این گنهکار غیر از من کسی رو نداره،همه امیدش منم،منم خیلی امیدوار بودم بیاد در خونه ام، حالا اومده... قرآن ها را مقابل صورت باز کنید،بگو: *اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ* حاجاتتو مد نظر بیار،یه دعا رو من میگم آمین بگو،یه دقیقه هم خودت با خدا خلوت کن هرچی میخوای..."اللهم عجل لولیک الفرج" حالا قرآن رو روی سرت بذار، حاجاتت رو از خدا بخواه.... *اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ... ده مرتبه : *بِکَ یَا اللّهُ....*امشب احدی رو دست خالی و نا امید برمگردان... * ده مرتبه : الهی بمُحَمَّدٍ...* * ده مرتبه : الهی بعَلِیٍّ .... *خدا نسل در نسل مارو،عاشق و ارادتمند به امیرالمؤمنین و بچه هاش قرار بده.... "* ده مرتبه : الهی:بفاطِمَةَ......... سلام الله علیها." خدایا به آبروی حضرت زهرا،زنان و دختران مارا،به زینت حجاب فاطمی قرار بده... "* ده مرتبه : الهی بالْحَسَنِ...* *الهی بالْحُسَیْنِ .....* ای خدا این قدم هارو به حرم ابی عبدالله الحسین برسان.... "* ده مرتبه : الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ...* هم زین العابدینِِ،هم اینقدر تو عمر شریفش گریه کرد برا ابی عبدالله،جزو بکائینِ عالمِ،خدا به حق آقامون زین العابدین،توفیق بندگی درَِ خانه ات و توفیق گریه ی برا ابی عبدالله رو از ما نگیر.... "* ده مرتبه : الهی بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ...* خدایا به حق امام باقر جوانان مارو در بالاترین درجات علمی قرار بده... *الهی بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد.... *خدا به دل نگرانی امام صادق،مارو جزو نمازخونای واقعی قرار بده..... "* ده مرتبه : الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر... * خدایا هر زندانیِ بی گناهی هرکجای عالم هست،سبب آزادیش رو فراهم بفرما... "* ده مرتبه : الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى... * ای خدا! آقا امام رضا رو دم جون دادن،شب اول قبر به داد همه ی ما برسون.... "* ده مرتبه : "الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی... * خدا به حق جواد الائمه،امشب هر کی حاجتی دنیایی هم داره حاجت رواش بفرما... "* ده مرتبه : الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد.... * "* ده مرتبه : "الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ.... * آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هرکجا هست خدایا به سلامت دارش *قرآن روی سرتِ، دست گداییِ دیگه ات رو بالا ببر، این دعا رو زن و مرد،هر کجا هستی از جگرت آمین بگو: "اللهم عجل لولیک الفرج" ده مرتبه الهی بالْحُجَّةِ ..... ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت محراب ابرویت بنما تا سحرگهی دست دعا برآرم و در گردن آرمت *یا صاحب الزمان..... "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" ┈┈••✾••✾••┈┈
|⇦•هیچکی نبود بگه... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدرضا نریمانی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بُردن باباشون رو دفن کردن،از تشییع که بر می گشتن دو تایی ،دو تا داداش چه حالی داشتن،یکی از این طرف،یکی از اون طرف، شبانه،تو دلِ سحر،داره هی قصه ها تکرار میشه،حسن که حرف نمیزنه،تویِ خودشِ،اما حسین دست گردنِ حسن میندازه،داداش!یادته یه شبی هم تو مدینه این حال رو داشتیم،حسن جان یادته چه زندگیِ خوبی داشتیم،چه مادری،چه بابایی،دیدی چیکار کردن،حسن جان!یادته اون شب چه دلی داشت بابام، وقتی بدنِ مادر رو تنهایی بلند کرد رو دست گرفت،حسن جان!ما که خیلی کوچیک بودیم،یادته بابا سر به دیوار گذاشته بود،هی می گفت: فاطمه جان! حلالم کن. تو همین لحظاتی که این دو تا داداش با هم دارن بر می گردن از تشییع،یهو دیدن از خرابه ای صدایِ ناله ای میاد،صدایِ ضعیف،یکی هی داره میگه:رفیقم!حبیبم!عزیزم! چرا امشب نمیایی به من سر بزنی؟ تا صدا رو شنیدن،رفتن سراغِ صاحبِ صدا،ببینن کیِ؟ امشب تو هم ناله بزن،آقا بیاد ببینه صاحبِ این ناله کیِ،چی می خوای؟ سریع امام حسن اومد کنارِ این پیرمرد نشست،دید نابیناست، حسین این طرفش،چی شده آی پیرمرد؟چی میخوای؟گرسنه ای؟تشنه ای؟ گفت:چقدر شماها صداتون شبیه اون آقایی است که هر شب می اومد به من سر میزد،الان دوسه شبِ نیومده،دلم خیلی هواش رو کرده،شب ها می اومد لقمه دهنم می گذاشت، سرم رو رویِ پاهاش میذاشت،نوازشم می کرد،قربون صدقه ام می رفت،آخرش هم که می خواست بره باهام حرف می زد،یادمِ هر شب بهم می گفت:خوش به حالت که نمی بینی،کاش من هم کور بودم،نمی دیدم. می گفتم:چرا آقا این حرف هارو میزنی؟آخه آی پیرمرد! من یه چیزهایی با چشم هام دیدم...* هیچکی نبود بگه، این گُل که پَرپَرِ این زن که می زنید، ناموسِ حیدرِ از عَمد مادرُ، پیشِ پسر زدن از عَمد با لگد، محکم به در زدن کجا رفته بودی بدونِ من؟ شنیدم تو کوچه تو رو زدن چه کابوسِ تلخی دیده حسن دعا کن عزیزم، برا حسن آروم بگیره همش میگه نامرد بَسِ دیگه نزن همش میگه ای وای مادرِ من داره میمیره هیچکی نبود بگه، این گُل که پَرپَرِ این زن که می زنید، ناموسِ حیدرِ دلم با مدینه نمیشه صاف بازم زندگیمُ بهم بِباف با دستی که رفته زیرِ غلاف علی بمیره بهت گفته بودم برو بسه تو زورت به قنفذ نمیرسه یه جوری تو رو زد که نَفَسِ مَنُ بگیره از صبرِ شوهرت،سوء استفاده کرد دیدی که نَقشَشُ آخر پیاده کرد پشتش مغیره رو،ملعون نگاه کرد چند تا لگد زد و کار رو تمام کرد داری تو چشمات یه دلهره چقدر قطره ی خون رو چادره حسینت چرا آب نمی خوره؟ با اینکه تشنه است چقدر گریه کردی با پیرهنش با پیراهنی که می برنش می بینی که رگ هایِ گردنش به زیرِ دشنه است هی کُند می بُره،لشکر کلافه شه فکر کن سنان که هست،خولی اضافه شه این نیزه میزنه،اون تیغ میکشه با گریه خواهرش، هی جیغ میکشه
Narimani_Taheri_Babolharam_net.mp3
6.07M
|⇦•هیچکی نبود بگه... و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدرضا نریمانی•✠•