eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5882137005281774176.mp3
4.79M
خوشا به حال زائر ای کربلا 😭😭😭 حمید علیمی
خوشا به حال زائرای کربلا یه کربلا بده دلم تنگه برات بیفته کاش به سمت من بازم نگات آقای من حرم پناه قلب تنهای منِ حرم همیشه خواب و رویای منِ حرم دلیل اشک چشمای منِ آقای من آقام آقام آقام آقام آقام حسین ** منم همون که هی به این در رو زده منو به دوری از حرم عادت نده یه بار دیگه به این گدا مهلت بده آقای من رفیق روز سختی و دلواپسی خوب اینو میدونم بهدادم میرسی به جز خودت نگام نکرده هیچ کسی آقای من آقام آقام آقام آقام آقام حسین ** به سینه میزنه برا تو مادرت حسین من بگو کجاها رفت سرت نمونده جای سالمی بر پیکرت ای بی کفن چه ظالمانه کشتنت ای بی کفن به زیر سم مرکبایی پاره تن برات بمیره مادرت ای بی کفن به سینه میزنه برا تو مادرت همه ش میگه غریب گیر آوردنت تو قتلگاه با لب تشنه کشتنت ای بی کفن بگو کی زد آتیش دیگه بر خیمه ها حسین حسین ای بی کفن غریب کربلا حسین ای بی کفن @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
والله عطشناک ترین واژه سلام است وقتی که دلی تنگ حرم داشته باشی صل الله علیک یا اباعبدالله سلاااااااام صبحتون منور به انوار الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب میگذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب مرد مست وخيزران وبوسه گاه مصطفی من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب در كنار راس سالار شهيدان راس كيست لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب : وقتی ڪه گدا، شاهِ ڪَرَم داشته باشد توفیر ندارد ڪه چه ڪم داشته باشد والله عطشناڪترین واژه سلام اسٺ وقتی ڪه دلی تنگ حرم داشته باشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
هدایت شده از روضه دفتری
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌹🍀 کرامتی فوق العاده زیبا وجالب ازباب الحوائج حضرت رقیه (س)🍀🌹 @roze_daftari 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 یکی ازعلمای روحانی به نام افشار که مردی متدین بودوبه صداقتش ایمان داشتم، حدود چهل سال قبل برایم نقل کرد: 🍀 درجوانی که روضه می خواندم زخمی عمیق درزانویم پیداشدوبراثر آن دربیمارستان بستری شدم. پس ازگذشت دوماه ، پزشکان چاره ای جز قطع پای من ندیدند وقتی ازاین موضوع باخبرشدم، مضطرب گشتم وتصمیم گرفتم به مولایم امام حسین (ع) توسل پیداکنم برای فراهم آمدن توجه بیشتر، منتظرماندم که تاریکی شب برسد.شب هنگام باخودگفتم : دخترپیش پدرخیلی عزیزاست. خوب است ازنازدانه ی امامم بخواهم که ازپدرشفای مرابخواهد سپس این اشعارصامت بروجردی راخواندم وگریه کردم: بوددرشهرشام ازحسین دختری آسیه فطرتی، فاطمه منظری همینطورباگریه ، شعرها راادامه دادم سپس درحال خواب وبیداری دیدم مولایم به طرف تخت من می آیدواین دخترانگشت پدررا گرفته، اورابه سوی من می کشد. 🍀 حضرت کنارتخت من آمدندو فرمودند: " افشار، من این اشعار صامت رادوست دارم.برایم بخوان خواستم بخوانم که فرمودند: بایست . عرض کردم : آقاجان ، قریب دوماه است که نمی توانم بایستم فرمودند: " اگرارباب به نوکرش میگوید بایست، می تواند اوراشفادهد."برخیز" من ایستادم واشعارراخواندم. در حین خواندن ناگهان بخودآمدم و دیدم که ایستاده ام وچندنفراز _ پزشکان وپرستاران وبیماران، اطرافم گریه میکنند. 🍀 صبح دکترها مرامعاینه کردند وگریه کنان ، باتعجب گفتند: " پایت هیج مشکلی نداردومی توانی مرخص شوی . 🍀 بیماران دیگراتاق هاازاین موضوع باخبرشدندوباعصاو ویلچربه اتاق من آمدندوگفتند: "بایداین اشعاررادوباره بخوانی تاماهم گریه کنیم: من اشعاررا خواندم وآنان گریه کردند". سپس ازهمه خداحافظی کردم ومرخص شدم . 🍀 پس ازیک هفته به بیمارستان رفتم تابه دو هم اتاقی خودسری بزنم ، اماازآن دوخبری نبودپس از پرس وجو، مسولان بیمارستان گفتند: " آن روز همه ی بیماران شفاگرفتند ومرخص شدند.. 🌹التماس دعای ویژه 🌹 @roze_daftari 👈روضه_دفتری 🍀 راوی : استادسازگار 🍀 کتاب ریحانه ی کربلاص ۱۵۴
4_6032828462597670990.mp3
5.32M
✅ توصیۀ آیت‌الله مجتهدی تهرانی برای رهایی از بلا و گرفتاری 🎙 حاج آقا مجتهدی (ره)
‎‌‌┄┅⊰✦﷽✦⊱┅┄ 🌸 امام صادق علیہالسلام؛ 《شایستہ نیست ڪہ زن مسلمان ، ⇦آنگاہ ڪہ از خانہ خویش بیرون مے رود ⇦لباس خود را وسیلہ ⇠جلب توجہ دیگران⇢ نماید》 ✿ڪافے، ج ۵،ص ۵۱۹✿ 💖کانال همسرداری اسلامی💖🔞 همسرتون رو عضو کانال کنید 👫 https://eitaa.com/joinchat/2223571009C14c09775a0
4_5879899275780950381.mp3
1.11M
‍ ❣﷽❣ 🍁 🍁 🍁 من ایرانمو تو عراقی من ایراندیام سن عراقدا سن اوزاقدا من اوزاقدا سینَم اودلانور بو فراقدا سن اوزاقدا من اوزاقدا بو روحیم گزور او رواقدا سن اوزاقدا من اوزاقدا آندا اولا دلده غم نهانیمه اوت سالیب هجرون بو خسته جانیمه جان زینب باخ منیم فغانیمه عنایت ایله گوزلریم قربان او طمطراقووه توانایی قسمت گلم رواقووه طاقتیم یوخدور سنون فراقووه عنایت ایله @majmaozakerine 🍁🍁🍁🍁🍁 حرم عکسینی اله آلام اله آلام اله آلام کئچن گونلری یادا سالام یادا سالام یاداسالام دئمه کوسموسن کی سارالام کی سارالام کی سارالام چوخلاری گلدی، گلنمدیم حسین قبروی بیرده گورنمدیم حسین گلشنوندن گل درنمدیم حسین عنایت ایله بوگوگل دوزمز ملال و محنته ایلمه حسرت منی زیارته خاتمه وئرسن بو درد فرقته عنایت ایله 🍁🍁🍁🍁🍁 شرافت یاغار علموندن علموندن علموندن اوره ک نورآلار کرموندن کرموندن کرموندن اوزولدی الیم حرموندن حرموندن حرموندن قبلهء دلها بیزه ششگوشه دی باغ خلقتده صفالی خوشه دی قبروون شوطی جزایه توشه ای عنایت ایله واردی دللرده هوای کربلا باشدی جنتدن صفای کربلا عرشه قوزانمیش نوای کربلا عنایت ایله ✍محمدرضامحمدی(ناعم) @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۲ روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست... دوستان با من و دل ناله و فریاد کنید آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید ↬🍃🆔 @shababozahra ─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
روضه اول ماه صفر میثم مطیعی ... میخوام دو سه جمله ناحیه بخونم روضه م امشب سه پرده داره،ابن مشهدی از علمای بزرگ قرن ۶ کتاب مزار الکبیر داره زیارت ناحیه مقدسه رو نقل کرده؛سیدبن طاووس هم آورده در مصباح الزائر،که ناحیه مقدسه در اون زیارت وصف کرد حال ورود اهلبیت به شام رو... الشام..." امشب شب حضرت زهراست،آقای ما امام زمان فرمود:"رُفِعَ عَلَى القَنا رَأسُكَ "سرت رو بر روی نیزه ها زدن"وسُبِیَ أهلُكَ كَالعَبیدِ "خانوادت مثل برده ها اسیر کردن"وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ"با زنجیر آهن به بند کشیدند*بچه ها روها...دختر بچه ها*"فَوقَ أقتابِ المَطِیّاتِ"روی مرکب های بی جهاز سوار کردند*این یه جمله رو میگم باید داد بزنی*"تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرُّ الهاجِراتِ" باد داغ نیم روزی صورتاشون رو میسوزوند*این قدر تو این خرابه موندند"حتی تَقَشَّرت وجوهَهُنَّ "صورتاشون پوست انداخت،صورتاشون همه چرک کرد..." این دخترا صورتاشون مثل برگ گل بود؛وقتی مدینه برگشتند یه مشت پیرزن برگشتند..." دیگه تو خودت بفهم .... *"یُساقونَ فِی البَراری وَالفَلَواتِ"آقا! در دشت و صحرا بچه هات رو میبردند" أیدیهِم مَغلولَةٌ إلَى الأَعناقِ"دستاشون رو به گردن بسته بودند"یُطافُ بِهِم فِی الأَسواقِ"بازار به بازار دختراتو میبردن* راستی از سر بازار خبر داری که؟! هر کسی خواست به ماچشم تماشا انداخت .... *یه پرده دیگه م میخوام بگم:حمیری در قرب الاسناد نوشته؛شیخ صدوق در امالی نوشته؛از امام باقر علیه السلام روایت کردند:(خود آقای ما حاضر بوده؛اسیر کربلا بوده...)" لَمّا قُدِمَ عَلى یَزیدَ بِذَرارِیِّ الحُسَینِ"وقتی بچه های امام حسین رو وارد مجلس یزید کردند" اُدخِلَ بِهِنَّ نَهارا"روز بود،همه میدیدند " مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ" صورتاشون باز بود،سرهاشون برهنه بود*وقتی این بچه ها میخواستند وارد بشن شامیا جمع شده بودند"فَقالَ أهلُ الشَّامِ الجُفاةُ:"اون نامرداشون،اون چشم چروناشون،اون حروم لقمه هاشون،یه نگاه کردند،بلند صدا زدند"ما رَأَینا سَبیا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ "ما اسیر قشنگ تر از اینا ندیدیم...شما کجایی اید؟! سکینه صدازد:" نَحنُ سَبایا آلِ مُحَمَّدٍ"ما اسیران،عترت پیغمبریم... پرده پوشان حریم داوریم...* پرده ی سوم رو دیگه نمیگم... سرم رفته از بس توی سر،صداست سرم رفته از بس سرم داد زدن نگو که چرا موم سفیده آخه خودت رو یه لحظه بذار جای من ۲ خواب دیدم که تنت رو زمین نفس میزدی ... گلوتو برید ... گریه کردم،همون که زدت اومد منو زد، موهامو کشید او می کشید و من می کشیدم او می دوید و من می دویدم خدا خواسته من مثل زهرا بشم زیر کوله بار غمت تا بشم رمق تو تنم نیست عزیز دلم ببخشم نمیشه به پات پا بشم چند روزی هست، میلرزه پاهام دیگه نمازام، نشسته شده افتادم من، گمون بکنم که هردوتا پام، شکسته شده شاعر: سید جواد پرئی
روضه اول ماه صفر حجت الاسلام میرزا محمدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد .... هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ... ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی .... بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ... نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ... سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....
‍ ↙️⏺‌روضه حضرت رقیه سلام الله علیها _حاج حیدر خمسه_عبدالرضا هلالی_ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زجر ول‌کن نبود؛ حرمله می‌زد دخترک را بدون فاصله می‌زد گردنش را گرفت سلسله می‌زد گفت جامانده‌ام ز قافله می‌زد * دیدن گریه او داد زدن هم دارد سر که باشد بغلش حال سخن هم دارد زحمت شانه نکش عمه برایش دیرست گیسوی سوخته کوتاه شدن هم دارد *تا حالا موی سوخته دیدی یا نه؟ دست بزنی میریزه* ناخن پیر زنی بر روی او جا انداخت کاش می گفت کسی بچه زدن هم دارد؟ ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است تازه انگشتر او سنگ یمن هم دارد * من و رو خاک کشوند همون که رو سینه ات نشست یه دونه زد ولی بابا تموم دندونام شکست زخم های سر و روی پدر را که شمرد گفت: عمه چرا زخم دهن هم داد؟ *بابا!* حرمله چشم چران است، بدم می آید مثل زجر است،ببین دست بزن هم دارد * موم و نکش خودم میام مویی که سوخته کشیدن نداره خاکستر تنوری روی تو را گرفته این سنگ بی مروت موی تو را گرفته من دوست دارم این را، این زخم را که این جاست ردی که بر رخم هست، نقش عقیق باباست * *انگشتر رو بردن،با همون دستی که انگشتر باباش بهش بود چنان سیلی به روی سه ساله زد،حسین....* سنگی به سویم آمد،اما به زینبت خورد افتاد پیش پایم، سنگی که بر لبت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖