eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم اهل بیت 🌺: مادری و قتلگاهی چشم غزل از درد می گرید الهی دردا از آن چشمی که می ماند به راهی راهی که در پایان آن آغاز پیداست راهی که راه سرخ پرواز است گاهی وقتی که باران گلوله می نشیند بر پیکری در کوچه های بی پناهی مرسوم بوده بین نامردان همیشه اینگونه کشتن با گناه بی گناهی هان بوقچی ها وقت طوفان در رسانه ست مشغول خوردن بوده گویا یک سپاهی او سهمِ تیر عده ای را خورده باید سهم خودت را زودتر از او بخواهی دردا از آن ساعت که در دیدار آخر چشمی به خون خفته ست و می لرزد نگاهی در گفت وگوی ساده ی بارانی از اشک ناگفته ها تعریف خواهد شد به آهی . . . این صحنه را در روضه خیلی دیده بودم چشمان خیس مادری و قتلگاهی احمدرفیعی وردنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه قطره بودم دوست داشتم رو ترک لبهات بودم اگه نبودم عاشورا اشک عزا دارات بودم اگه آهن بودم دوست داشتم تیغه علامت بودم یا یه دونه زنجیر از زنجیرای هیئت بودم نه از اون آهنایی که یه روز میخه دری بودن نه از اون آهنایی که تو گودال خنجری بودن نگاه دشمنو من فرق داره چقدر آهن با آهن فرق داره **** اگه خاکم بودی دوست داشتم خاک قدم تو بودم یا یه دونه مُهر تربت توی حرم تو بودم اگه سنگم بودم دوست داشتم سنگ رو مزارت بودم یا سنگ کف صحن تو خلاصه کنارت بودم نه از اون سنگا که کوفه دل زینب رو خون کردن نه از اون سنگا که تو شام پیشونیشو نشون کردن **** اگه چوبم بودم دوست داشتم گهواره اصغر بودم هیزم اجاق روضه یا تو حرمت دَر بودم اگه آتیش بودم دوست داشتم دور خیمه هات میموندم تا وقتی که روشن بودم دشمناتو میسوزوندم نه از اون آتیشایی که دل زهرا رو سوزوندن دست و پای نوامیس آقای ما رو سوزوندن نگاه دشمنو من فرق داره آتیش دل با دامن فرق داره  @majmaozakerine
4_5852670772262209459.mp3
8.31M
**** منو بزن منو بسوزون تنمو توی قبر بلرزون ولی نگو به جان زهرا دیگه نگم ابی عبدالله بگو آتیش میگم باشه بگو دوزخ میگم میرم نگو دست از حسین بردار بدون عشق می میرم حسین جانم **** بگو برو بگو بمیرو جوونیم و ازم بگیرو ولی نگیر زبونمو تا بخونم از ابی عبدالله بگو جونت میگم میدم بگو دنیا میگم سیرم توی قبرم برم میگم بدون عشق می میرم حسین جانم **** فرشته ی حساب کتابم اون روزیکه تو قبر میخوابم بیا بپرس تا که ببینی عاشقم و حاضر جوابم بگو مادر میگم زهرا بگو بابات میگم حیدر بگو عشقت میگم ارباب بگو شغلت میگم نوکر بگو آتیش میگم باشه بگو دوزخ میگم میرم بگو دست از حسین بردار بدون عشق می میرم حسین جانم **** سبک:حاج محسن عربخالقی .@majmaozakerine
. |⇦• قسم به غربت خاکی.. / و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال 1400 به نفس حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بی داد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ (1) کجا شکایت ببرم .. کجا دنبال آقام بگردم .. از زبانِ شما بگم : عاشقم، عاشق روی تو ، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد ،کشم مُردم از زندگی بی تو که با من هستی طرفه سرّی است که باید برِ استاد کشم سال ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید‌ انتظار فرج از نیمه خرداد کشم ـــــــــــــــــ قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است هوای شعر برای بقیع دلگیر است نفس کشیدن بین غبارها سخت است سرودن از حرم بی مزارها سخت است چگونه شعر بگوید دلی که می گیرد الا بقیع! چرا نوکرت نمی میرد قرار نیست تو را بی سبب بهانه کنم ولی بگو که دلم را کجا روانه کنم؟! کبوتری که در این خانه لانه داشته است در آستان رضا آشیانه داشته است چگونه باخبر از آن سرای درد و غم است دلش خوش است که نامش کبوتر حرم است بقیع، سامره و کربلا و مشهد نیست در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش به راحتی بنشیند میان ایوانش ولی بقیع، بهشتی ست با چهار مزار بقیع مژدۀ سالی ست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبرِ غریب از چهارده معصوم فقط میان بقیع است این قرار و تمام به یک سلام شوی زائر چهار امام ولی نه، آهِ دلم ناتمام مانده هنوز به سینه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمقِ دل دیده ای که پُر ابر است به مادری که بدون حرم نه بی قبر است اگر سلام تو آتش به سینه ات افروخت از آن دری ست که روزی میان آتش سوخت *مگه میشه روضۀ امام صادق بگیری از مادرش نخونی .. خودش به بهانه های مختلف روضۀ مادر رو به پا می کرد .. یکی اومد گفت آقاجان داشتم رد میشدم یه پیرزنی رو زمین افتاد و زمین خورد نمیدونم چرا قاتلینِ مادرِ شما رو لعن کرد .. مامورا گرفتن این زن رو بردن .. حضرت به مصلی‌ش رفت، مشغول نماز شد و دعا کرد .. این زن آزاد شد .. فرمود وقتی آزاد شد بیاریدش کارش دارم .. این پیرزن آمد، حضرت فرمود مادر یه سوال ازت دارم زمین خوردی چرا قاتلینِ مادرِ منو لعن کردی؟! گفت آقاجان دستِ خودم نبود .. تا زمین خوردم یه سنگ رسید زیر پهلوم یه مرتبه یادِ مادرِ پهلو شکسته‌ات افتادم (2) .. ( به بهانه روضه میگرفت برا حضرت زهرا ..) چند جلسه نیومده بود خدمت امام صادق، حضرت فرمود فلانی کجا بودی؟ نمیگی ما یادت میکنیم .. گفت آقاجان خدا یه فرزندی بهم داده مشغول اون بودم .. حضرت فرمود مبارکِ ان شالله، اسمش رو چی گذاشتی؟! گفت آقاجان با اجازه تون نام مادرِ شما فاطمه .. حضرت از جا بلند شد سه مرتبه فرمود فاطمه .. فاطمه .. فاطمه .. همینطور اشک میریخت .. ( عرضه داشت آقاجان بی ادبی کردم اسم مادرتونُ رو دخترم گذاشتم؟!) فرمود نه! هر خونه ای این لیاقت رو نداره اسم مادرِ من توش برده بشه .. خوب اسمی رو گذاشتی رو دخترت، اما حواست باشه حالا که اسم مادرمُ رو دخترت گذاشتی، نکنه یه وقت سیلی به صورت دخترت بزنی .. (3) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• قسم به غربت خاکی.. / و توسل ویژۀ شهادت علیه السلام اجرا شده سال 1400 به نفس حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── مرا ببخش! نمی خواهم آتشت بزنم چگونه گویم از آن روز، خاک بر دهنم ز هرُم شعلۀ در یاس را که پژمردند در آن هجوم علی را به ریسمان بردند *یه کسی رو منصور فرستاد دنبال امام صادق انقدر اخبارِ نادرست میرسوندن عصبانی شد گفت میری در هر حالی هست پیراهنش رو دورِ گردنش میپیچی میاری .. میگه رفتم گشتم دیدم جعفر ابن محمد تو مسجد اباذرِ، داره نماز میخونه .. ایستادم نمازِ آقا تمام شد گفتم آقاجان من مامورم و معذور! باید ببرم شما رو، حضرت فرمود من یه دو رکعت نمازِ دیگه بخونم باهات میام .. نماز رو خواندن گوشۀ پیراهنِ حضرت رو گرفتم گفتم آقاجان بریم حضرت فرمود همونطور که بهت دستور داده منو ببر .. گفتم آقاجان اگر جانم رو هم بگیره یه همچین جسارتی نمیکنم! این یه مامور بود .. اما شیخ جعغر مجتهدی میگه روبرویِ حرم امیرالمومنین گفتم آقاجان می خوام ببینم اون روز شما رو چطور از خونه بردن .. میگه در عالم مکاشفه حضرت فرمود شیخ جعفر اگه این صحنه رو نشانت بدم، هرآنچه بهت دادیم رو ازت میگیریم ، گفتم آقاجان من که چیزی از خودم ندارم .. هرچی ام دارم از شماست، اما میخوام این صحنه رو ببینم .. میگه از حرم مولا یه مرتبه دیدم تو کوچه های بنی هاشمم .. یه درِ نیم سوخته باز شد شیخ جعفر میگه دیدم عمامۀ آقارو دورِ گردنش .. از خانه دارن میکشن .. حسنین دنبالِ بابا .. میان تلخی آن صحنۀ غبارآلود شکست قامت مرد و مدینه شاهد بود از آن غروب غم انگیر چند سال گذشت که باز خاطرۀ کوچه از خیال گذشت …که باز آمده آتش در آستانه ی او هزار شکر که محسن نداشت خانۀ او رسیده اند که از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت می شود ای وای بزرگ طایفه در کوچه می دود ای وای اگه یه پیرمردی رو ببینید دستش رو بستن تو خیابون دارن میکشنش جلو میری میگی حرمت موی سفیدش رو نگه دار .. حرمت نگه نداشت نانجیب .. کسی نگفت مگر پیرمرد بردن داشت؟! تن نحیف مگر تازیانه خوردن داشت؟! میان گریه ی آرام او بلند نخند به دست بی رمقش لااقل طناب مبند میان سینۀ او روضۀ مدینه به پاست طنین روضه اش از وای مادرش پیداست عزیز فاطمه را بی اراده می بردند همه سواره و او را پیاده می بردند دوید و از نفس افتاد پشت آن مرکب دوید و از نفس افتاد گفت یا زینب اگرچه رفت ولی قامتش خمیده نبود به نی مقابل چشمش سر بریده نبود اگرچه رفت ولی سلسله به شانه نداشت به جای جای تنش رد تازیانه نداشت شاعر: منابع: 1)دعای افتتاح 2)بحار الأنوار ج‏47، ص 379 3). كليني، الكافي، ج6، ص49 محدث قمي، بيت الاحزان، ص125. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باب الحرم _ حاج محمد طاهری.mp3
20.61M
|⇦• قسم به غربت خاکی.. و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال 1400 به نفس حاج محمد طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم: دلم گرفته و ابرهے اندوهش سیل آسا مےبارد. آیا نمیخواهے با آمدنت پایان خوشے بر دلتنگیم باشے؟ گفتے بگو:♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡ گفتم: روز آمدنت نبودم روز رفتنت هم نبودم اماحالا با التماس ازتومیخواهم که روزظهورت باشم؟ گفتے بگو: ♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡ گفتم: تو که گفتے با غم شیعیانت دلتنگ میشوے اما من سوختم و از تو خبرے نشد؟ گفتے: بگو: ♡ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡ گفتم: چه روزها و چه شبها این دعا را  زمزمه کرده ام اما تو نیامدے گفتے : صداےتپش هاےقلبت را بشنو اگر از جان برایت عزیزترم با هر صداے تپش قلبت باید زمزمه کنے: ♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡
🌹سلام 💠 امروز سه‌شنبه ☀️ ۳ خرداد ۱۴۰۱ خورشيدی 🌙 ۲۲ شوال ۱۴۴۳ قمری 🎄 ۲۴ می ۲۰۲۲ میلادی ✨ذکر روز " سه‌شنبه"✨ "۱۰۰ مرتبه"🍃🌸 یا ارحَمَ الراحِمین 🌸🍃
مزنیدم مبریدم ندهید آزارم بگذارید عمامه به سرم بگذارم قبل از آنیکه مرا در بر منصور برید بگذارید حرم را به کسی بسپارم پیرمردم پی مرکب ندوانید مرا نه مرا پای دویدن نه عصایی دارم بگذار ابن ربیع تا نفسی تازه کنم بس کن اینقدر نکش بر روی سنگ و خارم تازیانه بزن اما لب خود باز مکن نام زهرا مبر اینقدر مده آزارم به زمین میخورم و ذکر لبم یازهراست یاد افتادن او بین در و دیوارم سوخت در شعله در خانه ام و شکر خدا که نیفتاد در سوخته روی یارم پیش چشم پسرش مادر ما را می زد از مغیره به خدا تا به ابد بیزارم ✍عبدالحسین میرزایی کانال نوحه مجمع الذاکرین http@majmaozakerine
صادق_آل_محمد_ص سلام ای مصحفِ توحیدِ سرمد سلام ای صادقِ آلِ محمد (ص) سلام ای آنکه نورِ راستینی به جانها قبله ی اهل یقینی لسانِ حکمتت موجی خروشان زلالِ چشمه ات جاری و جوشان لبت مملوِّ تسبیحِ خداوند دلت با مِهرِ شیعه خورد پیوند طنینِ عشقِ تو پیچیده در جان به اوجِ عزت آمد عقل و عرفان تویی پایه گذارِ مکتبِ عشق شکوه و اقتدارِ مکتبِ عشق حضورت جلوه ی تفسیرِ روشن نگاهت عطرِ نابِ باغ و گلشن طلوعِ صبحِ زیبای جهانی مباهاتِ تمامِ شیعیانی دو چشمانت زلالِ نور و دانش تو دستانت پُر از شوقِ نوازش درخت علم سیراب از کلامت بلند آوازه‌ی شیعه به نامت طلوعِ فجرِ تو چه صادقانه است سراسر دلربا و عاشقانه است تو در باغِ ولایت ریشه داری زلالِ نور در اندیشه داری مزارت مهبطِ افلاکیان است تجلیگاهِ قلبِ عاشقان است شعاعِ پُر فروغت تا به خورشید حدیثِ ماندگارت باغِ توحید دریغا که تویی از عشق محروم تمامِ عمرِ خود مظلومِ مظلوم فراخِ سینه‌ات سرشار از نور به چشمانِ جهالت لیک محصور اگر چه عشقِ دریا جاودان است گلستانِ دلت امّا خزان است طلوعت سبز ای والفجرِ صادق کلامت نور ای قرآنِ ناطق شکوه و با وقاری تا همیشه به دلها ماندگاری تا همیشه غریبانه تو را می خوانیم ای نور به پای عشقِ تو میمانیم ای نور کبوتر ها مقیمِ خانه ی تو تو شمعی و دلم پروانه ی تو! هستی_محرابی @majmaozakerine کانال نوحه مجمع الذاکرین
4_5792019288512532124.mp3
2.43M
‍ بنداول👇 به جمع و بزم نوکرها یه رو سیاه پا میزاره میدونه که بجز هیئت جای دیگه ای رو نداره خداروشکر که بازم اقا دوباره چشمام میباره دلی که رفته بود از دست دوباره باز احیا شد این نوکر درمونده تو روضه ها اقا شد رفتم و دنیا رودیدم...نباشه رو دست میخونه ات رفتم و دورامو زدم...دوباره رسیدم در خونه ات حسین ، بیا و خطاهامو نبین حسین ، تویی عشق اول و آخرین یا ثارالله....اباعبدالله بند دوم 👇 عرض ارادت من از قدیما هست به محضرت جواز نوکریم شده امضا به دست مادرت مادر من فدا زهرا جوونیمم فدا سرت به جون هر چی مرده کریم نیاد رو دستت تو شاهی و اقا جون مانوکر دربستت رفتم و دنیارو دیدم... نباشه رو دست میخونه ات رفتم و دورامو زدم دوباره رسیدم در خونه ات حسین...منی که تو روضه قد کشیدم دیگه...به غیر تو از همه بریدم یا ثارالله....اباعبدالله ابوالفضل آلوئیان @babollharam
مگه میشه روضه هات... مداح: 🖤🖤🖤🖤🖤 مگه میشه روضه هات نرفت مگه میشه کربلات نرفت نمیشه که اسم تو بیاد قربون صدقه برات نرفت(۲) الهی قربون قد بالای تو جونم فدای مادر رو بابای تو من عاشقم میخونم هر روز و شبم نمازمو با تربت اعلای تو یا حبیبُ ، یا طبیبُ ، یا غریبُ یا حسین حسین 🖤🖤🖤🖤🖤 مگه میشه از تو یاد نکرد به علمت اعتماد نکرد هیچی مثل گریه واس تو ثواب منو زیاد نکرد(۲) اشکی که ریخته روی فرش روضه‌هات خدا اونو به عرش اعلاء میبره امام صادق گفت دم پل صراط گریه کن حسین رو زهرا می خره(۲) یا حبیب ، یا طبیب ، یا غریباک یا حسین حسین 🖤🖤🖤🖤🖤 چرا دلو رفت و روب نکرد هوای دم غروب نکرد هیچی مثل روضه واس تو حال دل من رو خوب نکرد(۲) میام تو روضه هات دلم آروم میشه نزار که از گریه چشام محروم بشه خدا تو رو ملاک خلقت کرده که بهشتی و جهنمی معلوم بشه(۲) یا حبیبُ یا طبیبُ یا غریبُ یاحسین حسین 🖤🖤🖤🖤🖤
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا👌😍 تواعیاد ماه هرمولودی میخوای بیا تواین کانال بردار😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . 📝 🖊 | 🖊 "ع" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارد ميان هيأت خود گريه ميكند با اهل بيت عصمت خود گريه ميكند با داغ ِ هَتک حرمت خود گريه ميكند دارد برای غربت خود گريه ميكند آتش گرفت خانه اش اما سپر نداشت بين ِچهار هزار نفر يک نفر نداشت مشعل به دستها وسط خانه ريختند يک عده بي هوا وسط خانه ريختند جمعِ حسودها وسط خانه ريختند اموالِ خانه را وسط خانه ريختند بين نماز بود و مجالش نداده اند حتی امان به اهل و عيالش نداده اند بين هجوم بي خبر و يادِ مادر است ديوارهای شعله ور و يادِ مادر است تنها ميان درد سر و يادِ مادر است افتاده است پشت در و يادِ مادر است شكر خدا خميده به ديوار و در نخورد بال و پرش به تيزی مسمار و در نخورد آرام تر هنوز عبا بر نداشته اين پير ِسالخورده عصا بر نداشته نعلين خويش را به خدا بر نداشته شيخ ِ حرم عمامه چرا بر نداشته؟! اورا كشان كشان وسط كوچه ميكِشند در پيش اين و آن وسط كوچه ميكِشند اين غُصه را به نام مدينه سند زدند بر آه آهِ خستگي اش دستِ رد زدند باور نمیکنیم به آقا لگد زدند می برد نام فاطمه و حرف بد زدند از بس دويده خميده شده،بي رمق شده اين پير ِمردِ غمزده خيس ِ عرق شده گيرم خميده در بر انظار رفته است پاي برهنه از سر بازار رفته است گيرم به پاي هر قدمش خار رفته است با دستِ بسته مجلس اغيار رفته است شكر خدا كه پيرهنش پا نخورده است در زير چكمه ها دهنش پا نخورده است ( به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلو تر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من ) 1 1- شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ