.
🔊 #زمینه احساسی و بسیار سوزناک
⭕ متن:باز محرمت میاد از...
🎙️ مداح:کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
#شب_اول_محرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باز محرمت میاد از راه
بوی ماتمت میاد از راه
از حسینیه سلام میدم
به زُوّار تو ثارالله
الان زیرِ قُبت چه حالیه
جای ما تو صحن تو خالیه
خودت خواهش و تو چشام ببین
میخوام زائرتشم من اربعین
این حرم کجا و چهارتا قبر خاکی مدینه
زائر بقیع و ببین که روی خاکا میشینه
سینه میزنم من به یاد مادر شکسته سینه
وای حسین جانم وای حسین جانم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
شهر غربت و بلا کوفه
ای دیار بی وفا کوفه
بشنو نالهٔ سفیرت رو
میا کوفه میا کوفه
فدای تو کردم سَرم رو من
سپردم به تو دخترم رو من
رباب و دیدم بین قافله
سه شعبه دیدم دست حرمله
تورو میکشن خواهرت رو هم
میبندن با زنجیر و سلسله
زجر بی حیا و رقیه میشه تنها دل شب
چشمِ دشمنا و غم بی معجری اشک زینب
اسب بی سوار و میمونه پیکرت زیر مرکب
وای حسین جانم وای حسین جانم
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مداحی_آنلاین_باز_محرمت_میاد_از_راه_محمدحسین_حدادیان.mp3
5.02M
🌟 #زمینه روز #عرفه
🍃الان زیر قبه ات چه حالیه
🍃جای ما تو صحن تو خالیه
🎤 #محمدحسین_حدادیان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
5_6323460249453855478.mp3
2.74M
خادم اهل بیت 🌺:
•°🌱
#زمیـنهزیبا 🍃
#کربلایےمحمدحسینحـدادیان
" ببین آسمونا برات خون میباره . . . "
شهادت امام باقر(علیه السلام) و ایام مسلمیه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
miderakhshe-ashke-setare.mp3
7.37M
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزادار امشب
غریب آقام غریب آقام غریب آقام
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
آقایی گل بهار رضایی
مسموم آتیش زهر جفایی
مولایی وارث حضرت زهرا
مظلومی پسر خون خدایی
جواد شأن نزول کوثر
برو سوی آغوش مادر
با این زهری که زد بر قلبت شرر
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزادار امشب
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
گم می شه میون شعله آهش
اشکی که می چکه از تو نگاهش
می سوزن تموم بال و پرش
چون عشق فاطمه بوده گناهش
رضا پسر تنهای تو
شده وارث دردای تو
میاد که بگیره دستای تو
چشم به راه مرگ جوونی
که می رسه جونش بر لب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
وقتی که بدنی روی زمینه
خورشید که مثل شعله میمونه
ابری از سایه ی بال کبوتر
روی این کسی که روضه میخونه
حسین ای گل سرخ خونین
حسین خفته ی صحرا بالین
حسین بی کفن افتاده بر زمین
روضه ی جوادالائمه روضه ی سالار زینب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
حسین ..
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها
کشته شدند پای تو ازبس امیرها
شیران بیشه ی اسد الله غالبند
گشتن فدایی تو همه بچه شیرها
تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی
در پای تو فتاده جوانان و پیرها
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده
از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها
(ای خاک کربلای تو مهر نماز من)
آزاد کرده خاک مزارت اسیرها
سجده کنم به تربت تو در نمازها
آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها
حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام
من پای نوکری شما ایستاده ام
هرکس سواره آمده در کربلای تو
در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام
آب فرات کرببلا کوثر من است
ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام
من بادیه نشین تو در کربلا شدم
هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام
بر روی قبر من بنویسید یا حسین
در این مکان به پای حسینم فتاده ام
تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند
مردم مرا بنام حسینم شناختند
هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد
با ناله شبانه خبر بر سحر دهد
اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد
اینست سحاب رحمت واشک بصردهد
پای نهال عشق تو اشکم نثار شد
تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد
با این سخاوتی که دهد آب بر زمین
هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد
هرکس شکسته پر شده دربین این حرم
ارباب کائنات به او بال وپر دهد
اخلاص میخرند در این بحر معرفت
هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد
ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب
آتش فشان عشق حسینیم روز وشب
زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد
بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد
آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم
تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد
چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم
پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد
هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق
باحال خسته فاطمه او را جواب کرد
دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه
دشت بلای کرببلا را سراب کرد
ما میهمان سفره شاه کرم شدیم
سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم
🔸شاعر:
#مرتضی_محمودپور
___________________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🌹 *نماز دهه اول ذی الحجه*🌹
ازامشب نماز(وواعدنا) خونده می شود:
🌷امام باقرعلیه السلام می فرمایند:
هیچگاه نماز دهه اول ذی الحجه را ترک نکنید، و اگر این نماز را بخوانید، در ثواب اعمال حاجیان شریک خواهید بود، هر چند که به حج نرفته باشید.
(سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۵)
🌴 *کیفیت نماز*🌴
نماز دهه اول ذی الحجه در۱۰ شب اول این ماه
(از غروب آخرین شب ماه ذیقعده تا شب عید قربان)
و بین نماز مغرب و عشاء باید خوانده شود.
🌷این نماز دو رکعت است:
در هر رکعت بعد از تکبیره الاحرام
👈🏻ابتدا سوره حمد
👈🏻وبعد سوره اخلاص
👈🏻وسپس بایدآیه ۱۴۲سوره اعراف
*(وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ)*
خوانده شود.
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5861523567442660022.mp3
326.3K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
🏴سبک شور تک سنتی ویژه ایام محرم و صفر ۱۴۰۰
#شور_تک_محرم
#شور_امام_حسین_ع
#شور_حضرت_عباس_ع
#لاحول_و_لاقوه_الابالله
🏴بند اول
لاحول و لاقوه الا بالله
(مولانالحسین یا اباعبدالله)
تو شاهی و من ریزه خور این درگاه
(مولانالحسین یا اباعبدالله)
ای سینه زنه حسین ماشاالله
داری هوس کرب و بلا بسم الله
(مولانالحسین یا اباعبدالله)
امیری و نعم الامیر
دلم شده به تو اسیر
نسیم کربلات وزید
سلام علی شاه شهید
(مولانالحسین یا اباعبدالله)
🏴بند دوم
دختر علی شیرزن عرصهء بلا
(یا سیدتی مدد یا زینبِ کبری)
گویند به روی منبر هستی مرتضی
(یا سیدتی مدد یا زینبِ کبری)
ای آیت عظما مظهر صبر و وفا
پاینده شد از خطبه ی تو کرب و بلا
(یا سیدتی مدد یا زینبِ کبری)
ثانیِ زهرا زینب
جبل الصبر یا زینب
آموزگار درس عشق
سلام به تو بانوی دمشق
(یا سیدتی مدد یا زینبِ کبری)
🏴بند سوم
سرلشکر دریا دل شاه کربلا
(یا سیدنا یا ساقی العطاشا)
هستی تو علمدار حسینِ زهرا
(یا سیدنا یا ساقی العطاشا)
نام تو تکان میدهد این دلها را
نازم به مرام این ابالفضلی ها
(یا سیدنا یا ساقی العطاشا)
الا علمدار حسین
وزیر دربار حسین
تویی مراد و من مرید
سلام به تو یل رشید
(یا سیدنا یا ساقی العطاشا)
۱۴۰۰/۶/۷
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
*⚫کرامات امام جواد(ع)*
*◀️سفر استثنایی*
*✍علی بن خالد میگوید:* مدتی من در شهر سامرا بودم. در آنجا شنیدم مردی را از شام با قید و بند و زنجیر آوردهاند و در سامرا حبس کردهاند. میگفتند که او ادعای نبوت کرده است. من با شنیدن این خبر کنجکاو شده و به محل حبس او رفتم. پس از تلاشهای فراوان و راضی کردن ماموران موفق شدم تا با مرد زندانی ملاقات نموده و حال و روزش را از زبان خودش بشنوم. با او صحبت کردم و متوجه شدم که او شخصی بیهوده گو و غیر معتدل نیست؛ بلکه دارای فهم و شعور و منطق است. گفتم: اگر ممکن است قصه ات را برایم بگو و علت دستگیریت را توضیح بده! او گفت: من مدتی در سرزمین شام و محل راس الحسین (ع) به عبادت و نیایش اشتغال داشتم. در یکی از شبها که در محراب ذکر خدا میگفتم شخصی به نزدم آمد و گفت: بلند شو با من بیا! من بلند شدم و چند قدم همراه او نرفته بودم که خودم را در مسجد کوفه دیدم! از من پرسید: آیا اینجا را میشناسی؟ گفتم: بله اینجا مسجد کوفه است. او در آنجا نماز خواند و من هم نماز خواندم. سپس او از آنجا بیرون رفت و من هم در پی او رفتم. چند قدمی نرفته بودیم که خودمان را در مسجد پیامبر(ص) دیدیم. او به پیامبر(ص) سلام داد و نماز خواند و من هم در پی او سلام دادم و در حرم نبوی (ص) نماز خواندم. از آنجا بیرون آمدیم و اندکی راه رفتیم که من خودم را در مکه و در کنار خانه خدا دیدم! در آنجا به همراه او طواف کردم و او دوباره آهنگ حرکت کرد. چند گام نرفته بودیم که خود را در همان محل عبادت قبلیام در شام دیدم. آن شخص با عظمت از نظرم پنهان شد. من از آن همه کمال و شکوه وی در حیرت بودم و در اندیشه عمیقی فرو رفتم. یک سال پس از آن واقعه، همان شخص را دیدم و با دیدنش خوشحال شدم. او دوباره مرا صدا زد و همانند سال قبل به آن مکانهای مقدس برده و مسجد کوفه و مرقد مطهر نبوی و خانه خدا را زیارت کرده و به جایگاه اولم در شام آورد. هنگامی که میخواست برود دامنش را چسبیده و التماس کردم که: (ای مولای من) تو را قسم میدهم به آن کسی که به تو این همه قدرت و کرامت بخشیده است که قطرهای از آن را به چشم خود دیدم، تو کیستی؟ او گفت: من محمد بن علی بن موسی بن جعفرم.
*🔺من این خبر حیرت انگیز را با شخصی در میان نهادم* و کم کم گزارش به گوش محمد بن عبدالملک زیات ـ از حکمرانان عباسی ـ رسید. او مامور فرستاد و مرا دست بسته به عراق فرستادند و چنان که میبینی در اینجا هستم و به من تهمت ناروای ادعای نبوت زدهاند.
*🔺علی بن خالد میگوید:* از شنیدن قصه اش دلم به درد آمد و به او پیشنهاد کردم که دوست داری حقیقت را برای حاکم نوشته و توضیح دهم که تو بی گناهی؟ او پذیرفت. من نامهای نوشتم و احوال او را به محمد بن عبدالملک زیات شرح دادم. او زیر نامه نوشت: به او بگو اگر راست میگویی همان فردی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و مکه برده است، بیاید و تو را از دست ماموران ما برهاند!
*🔺علی بن خالد میگوید:* من از پاسخ حاکم بسیار غمگین شدم و از اینکه نتوانستم به آن مرد بی گناه کمکی کنم متاثر بودم. مایوس و نگران به منزل رفتم؛ اما شب نتوانستم بخوابم. صبح زود باز به سوی زندان حرکت کردم تا از احوال آن شخص بی گناه خبری بگیرم و مقداری با او صحبت کرده، از غصه هایش بکاهم و به او آرامش دهم. اما با کمال شگفتی دیدم ماموران و زندانبانان با دلهره و اضطراب به این سمت و آن سمت میشتابند و مردم زیادی هم آنجا جمع شدهاند. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: آن مردی که ادعای نبوت کرده بود با این همه مامور و زندانبان دیشب ناپدید شده است و معلوم نیست در زمین فرو رفته یا پرندهای او را ربوده است!
*🔺علی بن خالد میگوید:* فهمیدم که امام جواد (ع) آن یار وارسته خود را از زندان نجات داده است. شیخ مفید رحمه الله پس از نقل این ماجرا اضافه میکند، علی بن خالد که تا آن لحظه به مذهب زیدیه گرایش داشت، با مشاهده این اعجاز آشکار به مذهب امامیه به ویژه امامت حضرت جواد (ع) اعتقاد راسخ پیدا کرد و در اعتقادش ثابت قدم و استوار گردید.
*📚منـــــابـع:*
*1)شیخ مفید، ارشاد مفید، ص۶۲۹.*
*2)محمد فتال نیشابوری، روضة الواعظین، نشر رضی، قم، ج۱، ص۲۴۱.*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین