eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
roze - fatemie 2 - 1401 - alavi.mp3
5.74M
|⇦•زخمی ترین مریض... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ @majmaozakerine
|⇦•زخمی ترین مریض... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فاطِمه، السَّيِّدَةِ الْجَليلَه، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَه، فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيله، الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها، الْمَمْنُوعَةُ ارثها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرَهَا، المَکسورة ضِلْعُهَا، المَقتولة وَلَدَهَا، المغصوبة حَقَّهَا" زخمی ترین مریض علی را بهم نریز "المضروبة وَجْهِ هَا، المجروحة عینها، المضلومة بَعْلُهَا" بزرگ مدینه، بزرگ همه دعای قنوتِ شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت درآمدم *روزای آخر گفت: فضه! زیر بغل هام رو بگیر، خانوم جان حالتون خرابه، گفت: فضه! علی ببینه من پشت درم نیرو میگیره...* خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جوابِ سلامت فقط با من است تو خورشیدِ زهرای این خانه ای عزیزم تو آقایِ این خانه ای مُهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشای رخسار ماهت کنم نگاهِ تو را از خدا خواستم من از دارِ دنیا تو را خواستم تمنای دستانِ سرد منی تو دل گرمیِ من، تو مَرد منی بیا چاره ی حالِ پروانه کن بیا گیسوانِ مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمی کار خانه سرم ریخته سرم را اگر پیش تو بسته ام اگر گریه کردم کمی خسته ام خیالِ تو راحت رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که این گونه دلگیر کرده تو را چه کس این چنین پیر کرده تو را به امر پیمبر عمل می کنی بمیرم که زانو بغل می کنی *بی بی اومد تو مسجد گفت: چرا هیچکی از حق علی دفاع نمیکنه؟ مگه علی با شما چه کرده؟ اون که چاه میکَنه وقف میکُنه، اون که خرماها رو تقسیم میکُنه، عبارو تکون میده مبادا یه خرما به عبا چسبیده باشه و به خونه بیاد...* چه کرده اید که خَلق احترامِ او نکنند سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند ـــــــــــــــــ ببینم تو را رو به راهی علی بمیرم برایت الهی علی غمت را روی شانه ام برده ام نگو از غریبی مگر مُرده ام مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستی عمل می کنند شنیدم تو را کم محل کنند اگر بی قراری به مسجد نرو اگر غصه داری به مسجد نرو کنارِ من و بچه هایت بمان همین جا نمازِ جماعت بخوان تو مولای والامَقامِ منی بدان تا قیامت امامِ منی اگرچه دَرِ خانه ات هم شکست علی خانه ی تو بهشتِ من است یل خیبر این قدر گریه نکن جلوی در این قدر گریه نکن من از اشک مردانه دق میکنم همین گوشه ی خانه دق می کنم مگر مُرده باشم تو گریه کنی زمین خورده باشم تو گریه کنی تو به حدِّ کافی پریشان شدی همان کوچه بس بود، گریان شدی زمین خوردن من فدای سرت کتک خوردم اصلاً فدای سرت بر آن خونِ دیوار خیره مَشو به تیزی مسمار خیره مَشو به جانِ علی پهلویم بهتر است عزیزِ دلم بازویم بهتر است تو حرف از مدینه شنیدی علی سَرِ من خجالت کشیدی علی ببین رفتنی ام به زحمت نیوفت جواب هرکسی را نده هرچه گفت @majmaozakerine
|⇦•نمی تونم پَرَمو بلند کنم... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *هر کاری میخوای بکنی مردونه اش خوبه، جهاد مردونه، صدقه مردونه، دستگیری مردونه، یه کاری هست زنونه اش به همه ی کارها می ارزه، اگه خواستی برا زهرا گریه کنی زنونه گریه کن، هی به سینه بزن بگو: یارالی نَنَه، ای مادرِ زخمیِ من، به پا بزن بگو: ای جوان نَنَه... مادری که تو سن هجده سالگی دست به دیوار میگرفت راه میرفت...* نمی تونم پَرَمو بلند کنم از زمین مادرمو بلند کنم زدنت تو کوچه ها روم نمیشه جلوی مردم سَرمو بلند کنم * امام حسن میگه: موقعی که میرفتیم من دستم تو دستِ مادرم بود، اما از مسجد که می اومدیم من عصای مادرم بودم...* از مسجدِ جَدّم می اومدیم خونه ابرِ چشمِ مادر دیدم که بارونه حسرت او روزا کوتاهی قد شد با مادرم رفتم خیلی برام بد شد ـــــــــــــــــ مردک پست که عُمری نمکِ حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد *یهو دیدم نامرد یه قدم جلو اومد مادرم یه قدم عقب رفت، دوباره یه قدم جلواومد مادرم عقب تر رفت، مادرم نگاه به اون نانجیب نمی کرد، نانجیب یه نگاهی دور و برش کرد تا دید کسی نیست، تا دید بابام نیست، بی هوا سیلی به مادرم زد...* ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ـــــــــــــــــ سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده روزِ قیامت که میگن امروزه در داره رویِ مادرم میسوزه ـــــــــــــــــ اون مادر شهید میگن: هر چه اصرار می کردیم که آزمایش دی اِن اِی انجام بده تا بچه ات که گمنامه مشخص بشه کجاست، حتی به بچه هاش هم اجازه ی این کار و نمیداد، میگفت: الان بچه ی من که گمنامه مادرش زهراست، اگه دیگه پیدا بشه من میشم مادرش، الان شب های جمعه زهرا میره بالا قبرش، من مادری بیشتر بلدم یا زهرا؟ بخدا زهرا بیشتر مادری بلده... بچه ها اومدن فضه گفت: بچه ها غذاتون آماده است، بشینین غداتون رو بخورید، یه نگاهی کردن گفتن: فضه! کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟ فضه گفت: بچه ها دیگه بی مادر شدید زود باشید باباتون علی رو خبر کنید، روایت میگه: بچه ها دویدن سمت مسجد تا گفتن:"اَبَتا مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَة" بابا مادرمون فاطمه از دنیا رفت، دیدن علی با صورت زمین خورد، هی دیدن تا مسجد زمین میخوره، دست گذاشت روی در" یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل" دید فاطمه جواب نمیده... "يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن" راوی میگه: "فَأَلْقَی الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ"دیدن علی عبا و عمامه رو درآوُرد" وَ نَادَاهَا یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ" زهرا! با من حرف بزن..* بگذار بگویمت به فریاد چون طفل علی به گریه افتاد ارکان فلک ز حرکت افتاد مولای سخن به لُکنت افتاد *دوباره علی صدا زد"یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُکَلِّمْه" راوی میگه: دید علی چاره ای نداره، صدا زد:" فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب" روح از جسم قبض شده بود، اما زهرا دید علی داره گریه میکنه، با خودش شاید گفته باشه، من محسن دادم علی گریه نکنه، من دستم شکست علی گریه نکنه، روایت میگه: "فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِه" زهرا چشماش رو باز کرد، یه نگاه به صورت علی کرد،"وَ نَظَرَتْ إِلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَی" دو تایی شروع کردن گریه کردن... بذار از اینجای روضه برم کربلا، آخه خود مادرمون لحظه های آخر وصیت کرد" وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق" علی جان خیلی حواست به حسینم باشه... "صلی الله علیک یا مظلوم" حسین هم از باباش امیرالمؤمنین یاد گرفت، دید چه جوری باباش مادرش زهرا رو صدا زد تا جوابش رو داد، حسین هم روز عاشورا، کربلا کنارِ بدنِ اِرباً اِربای علی اکبرش، صدا زد:* اي پسر من پدر پير توام پدر پير و زمين گير توام آمدم با چه شتابي سويت تا مگر زنده ببينم رويت چشم اگر باز كني جادارد حال باب تو تماشا دارد *ای حسین!...* @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5855229928525532846.mp3
1.01M
کوچه باریکه (۲) چرا امروز آسمون تیره و تاریکه !؟ کوچه تاریکه (۲) شیعه ها روزایِ  بی مادری نزدیکه کوچه دلگیره (۲) زود بیاید به دادِ مادر برسیم دیره ! به خدا دیره (۲) یه حرومیه داره راهشُ می گیره بی هوا می زنه (۲) بی حیا لگد به قرآن خدا می زنه ! بی حیا می زنه (۲) مادرُ جلو چش همسایه ها می زنه خیلی بددهنه (۲) جُعده نه ! همین حرومی قاتلِ حسنه ! قاتلِ حسنه (۲) کی یه مادرُ کنار پسرش می زنه !؟ پستِ بد کینه (۲) بدونید دستایِ این حرومی سنگینه ضربِ سنگینه (۲) چشایِ فاطمه جایی رو نمی بینه ! @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5855229928525532851.mp3
1.9M
زهرا پشت دره. بار شیشه داره و آتیش در بدجور شعله وره باور نمی کنم این که دارن میزنن باهم دیگه ناموس حیدره ای وای تا که فاطمه زمین گیر شد از همه دنیا علی سیر شد همه میگن که حسن پیر شد حرمتو شکست.     اون که راه و بست.    روی صورتش چرا مونده جای دست  کوچه قتلگاه.  مونده بی پناه.   بین چند تا وحشیه  زن پا به ماه ای وای مادر مادر مادر مادر جون به لبه از تو بسترش جدا نمیشه و بدنش غرق تبه دلواپسه ولی بیشتر از همه بین بچه ها توفکر زینبه ای وای نگران تل و گوداله واسه ساعتی که جنجاله دور پیکری که پاماله همه بی قرار.  همه جا غبار   دیگه راهی هم نمونده  بجز فرار آل بوتراب. حافظ حجاب.  چجوری باید برن مجلس شراب @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5855229928525532872.mp3
1.04M
ای یاس گلزار یاسین! طوبای من! کوثر من! قدر تو پنهان چو قبرت همتای من! همسر من! ای از علی رو گرفته! با درد و غم خو گرفته کشتیّ پهلو گرفته رفتی کجا از بر من؟ پروانه‌ی من پریدی از محفلم پر کشیدی سوزاندی از رفتن خود چون شمع، پا تا سر من ای یاس هجده بهاره! دیدم تو را در شراره بودی "تو" در آتش امّا می‌سوخت برگ و بر "من" بعد از تو ای نور دیده! این دیده شادی ندیده صبرم به پایان رسیده لبریز شد ساغر من گرید حسن، نور عینت هم‌ناله با زینبینت می‌پرسد از من حسینت بابا! چه شد مادر من؟ زین پس دل و حسرت تو اشک من و غربت تو روی من و تربت تو ای خاک غم بر سر من! @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قسم به آیات الهی به معجزات مصطفایی دلاوریه مرتضایی فاطمه تو مادر مایی به حال من توجهت تسکینه قیامت من با شما تضمینه رزق من از سفره ی تامینه چشام فقط از تو کرم میبینه۲ بعد خدا/به تو امیدوارم خودم رو به/کرمت میسپارم همیشه در/قلب من میمونی مادرمی/خیلی دوست دارم۲ 🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قسم به رتبه ی پیمبر به هل اتی،سوره حیدر به آیه های قدر و کوثر برای شیعه تویی مادر حب شما برام اصول دینه تو قبر من اسم شما تلقینه همسرتون امیر مومنینه با پسرت رفاقتم دیرینه۲ نوکریتون/شده کار و بارم تو روضتون/ابری ام،میبارم همیشه در/قلب من میمونی مادرمی/خیلی دوست دارم۲ 🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قسم به غوغای قیامت به روز واپسین امت تا که تویی مادر شیعه خیال شیعه میشه راحت میای و قلب تو پر از احساسه نگات به عده ای یه جور خاصه یه بوی خاص می پیچه بوی یاسه دست تو،دست قلم عباسه۲ بعد خدا/به تو امیدوارم بی بی تویی/اسوه ی ایثارم اگه خدا/بده دختری به من من اسمشو/فاطمه میذارم 🌷مادرمی،خیلی دوست دارم🌷 .. @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنج تن آل عبا  سلام ای خاتم پیغمبران  سلام خیرالانام جان جهان  سلام نور زمین روح زمان  جنگیدی با دست خالی، برا اسلام، میون کفّار  با اینکه دیدی از دشمن، همیشه غم، همیشه آزار  واسه دردای این مردم ، تو بودی یار، تو بودی غم‌خوار  تازه وقت آغاز توست  این نهضت هم، اعجاز توست  «تا جون داریم، دم می‌گیریم  ما مدیون اهل بیتیم» علی آقاجانم اول مظلوم علی با یاد تو دل شد آروم علی، شاه عالم از حق محروم هر جا که حرف غیرت بود، تو هم بودی، میون میدون واسه اسلام پیغمبر، چقدر ساده، گذشتی از جون هرکس که توو راهت باشه، توی فتنه، نمیشه حیرون حیدر یعنی اوج غربت حیدر یعنی کوه غیرت «تا جون داریم، دم می‌گیریم ما مدیون اهل بیتیم» سلام تنهاترین مادر زهرا سلام ای بانوی حیدر زهرا سلام ای شافع محشر زهرا پای عشق حیدر موندی، توی آتیش، توو آتیش غم ای محجوبِ هر دو عالم، ندید اما، تو رو نامحرم واسه حق از جونش نگذشت، شبیه تو، کسی توو عالم دلهای ما، دریایی شد چون حاج قاسم، زهرایی شد «تا جون داریم، دم می‌گیریم ما مدیون اهل بیتیم» حسن، ای صلح تو جنگی پنهان حسن ای روح دین جان قرآن حسن توو دستاته حکم طوفان تو کاری کردی که حتی، سکوت تو، جهادت باشه این عالَم مدیون لطف و کراماتِ زیادت باشه شیعه توو روضه‌ی زهرا قسم خورده به یادت باشه تو طوفانی، تو غوغایی تو فریاد عاشورایی «تا جون داریم، دم می‌گیریم ما مدیون اهل بیتیم» حسین زیبایی دنیای ما حسین ای محبوب دلهای ما حسین آقای ما مولای ما توو راه عشق تو باید، سر و جون داد، بدون تردید تو ثابت کردی که میشه، تک و تنها، با دشمن جنگید بین تیغ و نیزه میشه، میون خون خداوندو دید یا ثارالله و ابن ثاره این دل خیلی دوسِت داره «تا جون داریم، دم می‌گیریم ما مدیون اهل بیتیم» شاعر: رضا یزدانی
خداحافظ ای روح شرم و عفاف خداحافظ ای جان حج و طواف خداحافظ ای لاله پرپرم خداحافظ ای سوره کوثرم خداحافظ ای درد من را طبیب خداحافظ ای آشیان غریب خداحافظ ای طایر نیمه جان خداحافظ ای پوست و استخوان خداحافظ ای به ز جان علی قرار و بهار و توان علی خداحافظ ای بانوی خانه ام پرستوی پر بسته لانه ام خداحافظ ای پیکر خسته اش خداحافظ ای دست بشکسته اش خداحافظ ای سینه چاک چاک خداحافظ ای چادر پر زخاک تو ماه تمام منی فاطمه جواب سلام منی فاطمه تو بودی به در دلم آشنا به مشکل گشایی تو مشکل گشا قسم بر تو و عمر کوتاه تو به آن سینه غرق در آه تو به آن چشم در موج خون خفته ات به آن درد دلهای ناگفته ات ز بعد تو ای شمع افروخته علی ماند و یک در سوخته غمت تار و پود من از هم گسست ببین فاتح بدر از پا نشست چکیده به رخ اشک تنهائیم تماشایم من تماشائیم ندانی چه بر روزم آورده ای در این شهر تنهاترم کرده ای مرا موج غم هر طرف می کشد فراغ تو آخر مرا می کشد
کنار بستری خاموش و غمناک علی امید خود را می کند خاک بهار آرزویش گشته پائیز دلش از غربت و غم گشته لبریز به هر حالش که می آید ز سینه خجالت می کشد شهر مدینه نفسهایش فتاده در شماره کند بر صورت زهرا نظاره به هر چشمی که یارش می گشاید توان از قلب پر سوزش رباید به لب های علی پیوسته آه است گمانم مرتضی در فکر چاه است به آرامی کنار بستر او علی خم شد چو شمعی روی زانو که روی یار را بهتر ببیند ز باغ چشم یارش لاله چیند به نجوا گفت یا زهرا غریبم مخواه اینگونه تنهایم حبیبم گل آلاله گلخانه من تو هستی چهل چراغ خانه من علی اینجا دگر یاری ندارد کسی چون من شب تاری ندارد ببین ای یاور شب زنده دارم ز تنهایی گره خورده به کارم چه شد کز همسر خود دل ربودی مگر اشک امامت را ندیدی چو شرح راز بر دیوار دیدم پس از آن صورتت را تار دیدم اگرچه روز داغ حیدر آمد ولی شادم جدائی ها سر آمد به همره می بری با خود صفا را ولی دیدی چو روی مصطفی را الا ای سوره مجروح کوثر سلامم را رسان نزد پیمبر
آن شب که شب از صبح محشر تیره تر بود آن شب که از آن مرغ شب هم بی خبر بود آن شب که خون از دامن مهتاب می ریخت اسما برای غسل زهرا آب می ریخت آن شب امیرالمومنین با اشک دیده می شست تنها پیکر یار شهیده میشست در تاریکی شب مخفیانه گه جای سیلی گاه جای تازیانه صد بار از پا رفت و دست از خوشتن شست جانان خود را در درون پیروهن شست چشم از نگه، نای از نوا، لب از سخن بست بگشود دست حسرت و بند کفن بست ناگه فتاد آن تیره کوکب را نظاره گریان به گرد آفتابش دو ستاره از بی کسی در بال هم سر برده بودند گویا کنار جسم مادر مرده بودند داغ دل مولا دوباره گشت تازه ریحانه هارا زد صدا پای جنازه آن پرشکسته طائران از جا پریدند افتان و خیزان جانب مادر دویدند چون جان شیرین جان او در برگرفتن گل بوسه از آن لالۀپرپر گرفتند یکباره از عمق کفن آهی برآمد با ناله بیرون دستهای مادر آمد ناگه ندا آمد علی بشتاب بشتاب در دانه های وحی را دریاب دریاب مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند مگذار روی سینۀ مادر بمیرند .
ساعت سخت فراق آغاز شد مخفی و آهسته درها باز شد شد برون آرام با رنج و ملال هفت مرد و چار طفل خردسال چار تن دارند تابوتی به دوش دیده گریان سینه سوزان لب خموش در دل تابوت جان حیدر است هستی و تاب و توان حیدر است گوئی آنشب مخفی از چشم همه هم علی تشییع شد هم فاطمه شهر پیغمبر محیط غم شده زانوی سردار خیبر خم شده آسمان بر اشک او مبهوت بود جان شیرینش در آن تابوت بود کم کم از دستش زمام صبر رفت با دو زانو تا کنار قبر رفت کرد چشمی جانب تابوت باز گشت با جانان خود گرم نیاز کای وجودت عرش حق را قائمه یاریم کن یاریم کن فاطمه یاریم کن کز زمین بردارمت با دو دست خود به گِل بسپارمت وای بر من مرده ام یا زنده ام قبر تو یا قبر خود را کنده ام آسمان، اشک علی را پاک کن جای محبوبم مرا در خاک کن این چراغِ چشم خونبار من است این همان تنهاترین یار من است ناگهان از آن بهشت بی نشان گشت بیرون دست های باغبان کای شکسته بال و پر بلبل بیا وی به قلبت مانده داغ گل بیا باغبانم، هست و بودم را بده یا علی یاس کبودم را بده از چه یاسم این چنین پرپر شده لاله من باغ نیلوفر شده ای بیابان گِل زاشک جاری ات آفرین بر این امانت داری ات باغبان تا یاس پرپر را گرفت اشک خجلت چشم حیدر را گرفت یا محمد از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من زنده ام شاخه یاست اگر بشکسته بود دست های باغبانت بسته بود یا محمد دخترت در خاک خفت دردهای خویش را با من نگفت اینکه بگرفتیش جانان من است بلکه هم جان تو، هم جان من است قلزم خون کاسه صبر علیست خانه بی فاطمه قبر علیست غصه ها را در دل صد چاک ریخت بر تن محبوبه خود خاک ریخت زمزم از دریای چشمش سر گرفت مثل کعبه قبر را در برگرفت ناله زد کای با وفا یار علی ای چراغ چشم بیدار علی همسرم دستی برون از خاک کن اشک از رخسار حیدر پاک کن اشک من در دیده بی لبخند تو است تکیه گاهم شانه فرزند تو است
زمینه فاطمیه -270-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
1.3M
فاطمیه شام غریبان 😭😭😭 امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر همسایه‌هایت را دعا کردی و این شهر هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر ⏪ یازهــــرا چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر بابا تو را می‌شست دیدم رفت از حال وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر ⏪ یازهــــرا این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر هم اشک هم بابا عرق می‌ریخت اما حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر ⏪ یازهــــرا از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست آتش فقط از تو عیادت کرد مادر با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر ⏪ یازهــــرا آنروز دیدم هفت جایت را شکستند دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمی‌داشت هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر ⏪ یازهــــرا از بس برایم روضه خواندی از حُسینم چشمم به این خون‌گریه عادت کرد مادر می‌آید آنروزی که می‌گویم : کجایی پیراهنش را شمر غارت کرد مادر ⏪ یازهــــرا بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار عباس را غرقِ خجالت کرد مادر عمداً سنان با چند نامردِ یهودی ما را معطل چند ساعت کرد مادر ⏪ یازهــــرا شاعر: حسن لطفی
voice1660957291670416775306.mp3
92.6K
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج): 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 سبک..بستری بیمارعلی،میروی ای یارعلی شاعروسبکساز، مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج): 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵 📛اشعار سبک سنگین فاطمیه بستری بیمارعلی.میروی ای یارعلی گفتگو کن بامرتضا.دلبروغمخوارعلی.. /بین بسترفتاده.فاطمه سربه پیکر نهاده روی زانوی حیدر فاطمه.گوییا سرنهاده. /یاس نیلی حیدر.فاطمه.یاس نیلی حیدر..۲ 🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾 بی توغم درخانه شده.بی تو دل ویرانه شده من غریبم فاطمه جان.خانه ام غمخانه شده /یادی ازحیدرت کن.فاطمه.یادی از دلبرت کن پیش چشمان حیدر.فاطمه.پاک وچشم ترت کن. یاس نیلی حیدر.فاطمه.۲ 🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀 ایگل خوش رنگ خدا.فاطمه عشق مصطفی میروی.ای هست علی.تودگر.ازخانه ی ما /رونق خانه ی من.فاطمه .شمع کاشانه ی من ای نمام وجودم فاطمه.نورمیخانه ی من /یاس نیلی حیدر..فاطمه۲ 🎤شعروسبک. .آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ------------------------------------
voice1660957391670417870128.mp3
90.4K
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج): 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 سبک..شبانگاهان تاحریم... شاعروسبکساز، مجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا