4_431665907127812272.mp3
زمان:
حجم:
1.41M
@majmaozakerine
حاج منصورارضی
منصوری:
روضه مادر سادات حضرت زهرای مریضه س
حاج منصور ارضی
سلمان میگه تو نماز ایستاده بودم، دیدم یکی در میزنه، خودم هم آماده بودم، نماز و شکستم، دویدم دم خانه دیدم حسین سر به دیوار گذاشته، سلمان اگه میخوای بیای تشییع جنازه ی مادرم بیا، میخوایم بدن مادرمون رو ببریم"رفیق خوبم خوبه، به موقع میاد کمک آدم"سلمان میگه آروم همه ی ما گریه میکردیم، من و مقداد و ابوذر ..بدن و آروم بلند کردیم"به عزت و شرف لااله الا الله"دیدم این بچه هاش دارن جون میدن، مرو مادر، مرو مادر، مرو مادر، آروم تابوت رو آوردیم بیرون ، همه آستین به دهان گریه میکردن، بعضی ها میگن اصلاً حرکت ندادن تا تابوت بیارن، همون تو خونه دفنش کردن، بدن رو حرکت دادیم آوردیم، قبر و کنده بود امیرالمؤمنین علیه السلام، از این شعر هر چی فهمیدی خودت گریه کن.
خوب شد شانه های سلمان بود
یه وقت یکی گریه میکنه، زود زیر بغلش رو بگیر، مادرشه، بچه شه، پدرشه
خوب شد شانه های سلمان بود
تا نیفتاد امیرمان از پا
سلمان میگه زیر بغل های علی رو گرفته بودم
دست هایش اگر چه میگردد
گوشواری نمیکند پیدا
نغمه ی لا اله الا الله
میرود از غم شما بالا
تو نماز خمیده میخوانی
مرد سجاده التماس دعا
دیدم دو رکعت نماز خوند دستاشو بلند کرد، با خاک صحرا این دست ها آغشته شده بود، دستاشو بلند کرد دیدم میگه خدایا به من صبر بده، بعد روش رو کرد به آن دست های قشنگ پیغمبر، سلام کرد، یه جمله خیلی سوزناک بود، فرمود:یا رسول الله، این دخترت حرف هاشو به من نزد، تو سئوال پیچش کن شاید به تو بگه به سرش چی آوردن.....
#روضه
#تشیع
@majmaozakerine
.
#شام_غریبان #فاطمیه
#غسل_شبانه
امشب از خانه میبرن تو را. (شاعر بلافاصله در مصرع بعد درست کرده حرفو..کدوم خانه جوابش واضحه اصلا خانه بی زهرا خانه است؟ کجای عالم دیدی خانه ی بی مادر خانه بشه زود درست کرده ) امشب از خانه میبرن تو را...یا ز ویرانه میبرن تو را...زیر تابوت شمع جمع شدند..هفت پروانه میبرن تو را...سلمان میگه دیدم نیمه شب دارن در خونمو میزنندر و باز کردم دیدم حسین سر به دیوار گذاشته..عموجان سلام بابام میگه بیا حالا وقتشه ،مقداد بیا اباذر بیا عمار بیا..آدم رفیق خوبم داشته باشه نعمته. باز خدا رو شکر علی چهار تا رفیق داشت مدینه بیان کمک کنن. هفت همدرد با مشایعت. چهار دردانه میبرن تورا. روزگار وببین. ای مقام تو آشنای همه مدینه ای که اینهمه پیغمبر بلند شست نشست گفت فاطمه پاره تن منه. گفت ببین کار زهرا امشب به کجا رسید. ای مقام تو آشنای همه... چه غریبانه میبرن تو را ، بس که بار غم تو سنگین است...به روی شانه میبرن تو را ...فاطمه جان علی داره حرف میزنه...باورش مشکل است ماندن من..ناامیدانه میبرن تورا...آخ هی دستاشو فشار میداد به هم...بی تو از دست میروم امشب..ای همه پشت و پناه علی... ،، بی تو از دست میروم تا صبح...فاطمه جان یادته وقتی اومدی جلو در مسجد غوغا کردی اونجوری قیامت کردی هنوز ستون های مسجد داره میلرزه یادته وقتی گفتی علیمو رها کنید اومدم جلوی در مسجد هم مرحوم علامه قزوینی هم سلیم بن قیس نقل میکنن میگن. امیرالمومنین که تو آستانه در مسجد ظاهر شد بی بی یه نگاه به علی کرد خیالش راحت شد علی سالمه ،،میگن آروم اومد جلو هی دور علی میگشت هی میگفت نفسی لک الفدا یا ابالحسن..خوشحالم یه مو از سرت کم نشده ،بعد نوشتن یه کاری کرد خیلیا نمیگن اما من میگم میگن اومد شونه ی علی رو بوسه زد. بین عاشق و معشوق رمز بسیار است ، شاید میخواست بگه علی شونت و آماده کن چند شب دیگه تابوتمو برداری ، جانم...تو که آستین به دهن نداری. تو که میتونی داد بزنی....بی تو از دست میروم تا صبح...امشب از خانه میبرن تو را.. فاطمه جان زینبت هست چادرت هم هست پس از اینجا نمیبرن تو را..خیالم راحته یه دختر تربیت کردی شب اول چادرتو سرش میکنه ، امشب دنبال جنازه هی چادر لای پاش گیر میکرد خورد زمین هی گفت خدا مادرم را کجا میبرن ، معلوم نیست شام غریبان سال دیگه زنده باشیم حالا ناله بزنیم ،خدا مادرم را کجا میبرن...روضه بخونم..پیغمبر اکرم اشرف مخلوقات و شبانه بردن فاطمه زهرا رو بضعه پیغمبر بود کسی که یه نفر تو عالم خم شد و دستشو بوسید اونم پیغمبر بود این زهرا رو هم شبونه بردن..امیرالمومنین اسدالله عین الله اذن الله. وجه الله هم شبانه بردن فقط تو این خانواده یه نفر و روز میخواستن بردارن ..فقط ه نفر و روز برداشتن اما اینقده بدنشو تیر باران کردن ،،واییی آماده ی اون ناله ای که باید بزنی الان بزن این یه بدن بود روز برداشتن. اما یه بدن یگه رو کربلا نشد تشییع جنازه کنن قبل ازاینکه تشییع کنن تیربارانش کردن. حسین ،، امروز طبق وصیت فاطمه برا اولین باریه تابوتی ساختند با دیواره و جداره کوتاه بی بی گفته بود کسی حجم بدنمو نبینه بی بی گفته بود راضی نیستم حتی تو دل شب حجم بدنمو ببینه..دیواره داشت تابوتش لا اله الا الله زود میبرمت ...کربلا کاری با بدن حسین کردن بدون تابوت کسی حجم بدن حسین و نمیدید ، ده نفر اسباشون و نعل تازه زدن بدن حسینو زیر اسبها ، حسیـــــن
@majmaozakerine
#روضه
روضه_1.mp3حجة الاسلام و المسلمین استاد میرزامحمدی
زمان:
حجم:
5.17M
﷽
🔊 #گزارش_صوتی
🏴 روز اول مراسم عزاداری فاطمیه اول
♻️ #مراسم_عزاداری_فاطمیه_اول
🎙 #حجةالاسلام_استادمیرزامحمدی
🔹 #روضه
💠 شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷
@majmaozakerine
روضه_2.mp3حجة الاسلام و المسلمین استاد میرزامحمدی
زمان:
حجم:
2.92M
﷽
🔊 #گزارش_صوتی
🏴 روز اول مراسم عزاداری فاطمیه اول
♻️ #مراسم_عزاداری_فاطمیه_اول
🎙 #حجةالاسلام_استادمیرزامحمدی
🔹 #روضه_پایانی
💠 شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷
@majmaozakerine
.
بسم الله الرحمن الرحیم
صل الله علیک یا اباعبدالله ۳
السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه
و دست مادر و طفلش بـه دست یکدیگر
درست مـعـنی یک روح در دو تا پیکر
به سوی خانه روان توی کوچه ای خلوت
رسیــد فـاجـعه از روبـرو، ولـی بـدتر
نـگاه کـرد به جز طفل و مادری تنها
کـسی نـبـود، خـدا را نـدید بـالا سـر
جـلـوتــر آمـد و دستـی پلید بالا رفت
چـه شـد که کودک او داد زد: خدا، مادر
مـیـان کــوچه و پـیـش نگاه فـرزندش
همینکه سخت زمین خورد گفت: #یا_حیدر
سـیـــاه شـد همه جا، راه خـانه را گـم کرد
صـدای غمـزده ای گفت: مـادر از اینـوَر
رسیــد خـسته و خاکی به خانه، اما شاد
کـه تـوی کـوچـه نیفتاد چادرش از سر
#نـوكــر_نـوشــت:
مـادر، فـدک، عدو و سه تا نقطه ناگهان
گویا قیامت است زمین خورده آسمان
طوفان کــربلا زِ همین کوچه پا گرفت
آخر حسن چه دید، زبانش چرا گرفت؟
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#به_یاد_شهید_مدافع_حـرم_حسین_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
🌹 #حسیـن_جانـم🍃
عمرم گذشٺ اما، #کربوبلا نرفتم
میل بهشٺ دارم، ڪو بال و پر...؟ندارم
این اسٺ #آرزویم: یڪ روز بر ضریحٺ
با گریہ سر گذارم، تا حشر برندارم
#هواے_دیدن_ششگوشہ_دارم❤️
❤#صبحتون_حسینی❤
@babolharam_ir@babolharam.ir- Azadari_Fatemieh1_Saveh_a.mp3
زمان:
حجم:
3.48M
⚜🕊روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ🎤 سید مهدی میرداماد⚜
@majmaozakerine