eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه دفتری
《رباعیّات بی‌بی امّ‌کلثوم علیهاسلام》 @roze_daftari این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت 🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت 👇 @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🔰 س 🥀🥀🥀🥀 زینبی خصلت وزهرا صلوات جان تقوا تویی و روح صلات ام کلثوم ،گل باغ جنان بر تو و آل محمد صلوات 🥀🥀🥀🥀 تو گل گلشن دینی کلثوم شیعه را حبل متینی کلثوم همچوزینب گل باغ حیدر زینت خلدبرینی کلثوم 🥀🥀🥀🥀 ما همه ریزه خور خوان توایم تو کرم کردی و مهمان تو ایم ای گل باغ علی یا کلثوم همه شرمنده ی احسان تو ایم 🥀🥀🥀🥀 گل باغ ولایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام کلثوم تو همچون زینب کبرا همه عمر سفیر کربلایی ام کلثوم 👆👆 🥀🥀🥀🥀 این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟ از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟ زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟ پنهان شده نام «امّ‌کلثوم» چرا؟ 🥀🥀🥀🥀 غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب 🥀🥀🥀🥀 تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت 🥀🥀🥀🥀 در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد 🥀🥀🥀🥀 آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود 🥀🥀🥀🥀 ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر 🥀🥀🥀🥀 داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق 🥀🥀🥀🥀 هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام 🥀🥀🥀🥀 ای زینب دیگر! که جگرسوخته‌ای چو لاله ز داغ، رخ برافروخته‌ای تو درس صبوری و فداکاری را پیداست که از فاطمه آموخته‌ای @roze_daftari 🥀🥀🥀🥀 هر کس به جهان تو را ثنا کرده بسی خشنود، دل فاطمه را کرده بسی ای دختر باوقار زهرا و علی! در حق تو تاریخ، جفا کرده بسی 🥀🥀🥀🥀 در ماتم دردانه‌ی معصوم علی خون می‌چکد از دیده‌ی مظلوم علی امروز زمین، لباس غم پوشیده از داغ غریب «امّ‌کلثوم» علی 🥀🥀🥀🥀 هم خواهر و هم دختر معصوم تویی مظلوم‌تر از زینب مظلوم تویی ای شاعره‌ی حماسه‌ی عاشورا! بانوی شرافت، «امّ‌کلثوم» تویی 🥀🥀🥀🥀 آن زینب او عزیز مردم شده است این فاطمه اش ملیکهء قم شده است افسوس که نام ام کلثوم فقط مانند مزار مادرش گم شده است 🥀🥀🥀🥀 در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم 🥀🥀🥀🥀 هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله 🥀🥀🥀🥀 باید که تو را به برج دین، کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزّینب گفت @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاه‌سلام‌علیڪ✨✋ صبح ها غرق عطر و گلابـــ رو به ڪربُبلا بہ چشم پر آب ٺا ڪمر خم شوم بگویم باز السلام علیڪ یا اربابـــ صلی‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله صبحتون حسینی💚🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درجهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است هرکه مولایش شود غیر علی دیوانه است هر که در بندش شود با جرعه ای مستش کند چون که حیدر صاحب جامِ می و میخانه است جرعه ای از جام حیدر را بنوش به به ببین غیر این میخانه هر جایی روی غمخانه است نقد حیدر را بگیر ورنه هلاکی آدمی وعده اش بر حوض کوثر درب سقاخانه است عشق را از میثم خرما فروش آموختم گرد شمع روی حیدر قنبرش پروانه است سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر مخلصی مرحم غم های مولا حضرت ریحانه است خوش بود آن دل که در مدح امیر المؤمنین دم به دم هوهو کنان در ناله مستانه است هر که را در دل بود الطاف پاک حیدری در میان دوستانش عالم فرزانه است نام او نام خدا و حرف او حرف خدا هر که عاشق بر خداست با مرتضی هم خانه است یکشنبتون متبرک به حضرت علی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱دم ز حیدر زدن از فاطمه، آموخته ام مثل شمعی به ره عشق علی سوخته ام... شیعه هستم من اگر موهبت فاطمه است گر محب علی‌ام مرحمت فاطمه است... 🔅السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام. 🔅السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها
483.4K
💚🌴💚🌴💚 یاعلی من زمین گیرم گرفتارم دعایم کن علی. از خودم والله بیزارم دعایم کن علی ناظر من بودی و من ملتفت بودم بازهم آلوده رفتارم دعایم کن علی میکنم توبه ولی ..دنبال عصیان میروم بخدا خسته ز تکرارم دعایم کن علی گام بالا ..اوج اوج میکنم توبه ولی دنبال عصیان میروم بخدا خسته ز تکرارم دعایم کن علی علی هرچه من بد میکنم تو مهربانی میکنی من به تو خیلی بدهکارم دعایم کن علی 😭 ازتو دورم که رفیقِ خلوتم.. شیطان شده زخم خورده از همین یارم. دعایم کن علی. علی اگر خسته جانی بگو. یاااااعلی اگر ناتوانی بگو یاااااعلی اگر دردمندی بگو یااااعلی. بگویاااعلی تنت گر بیافتد به دام بلا.... نترس از بلا و. بگو یاااااعلی 💚🌴💚🌴💚 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۵ دی ۱۴۰۱ میلادی: Sunday - 15 January 2023 قمری: الأحد، 22 جماد ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹موت خلیفه اول ابوبکر بن ابی قحافه، 13ه-ق 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️9 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️11 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️18 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام ▪️21 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ✅ با ما همراه شوید... 🔗 🔗🔗 🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دخت شَه مردانی معلم قرآنی با خطبه هات طوفانی تو خواهر اربابی تو گوهر نایابی خورشید عالم تابی یا اُم کلثوم ماده شیر مرتضی یا اُم کلثوم ای اسیر کربلا یا اُم کلثوم افتخار اولیا دلم شده به عشق تو محکوم مولاتی یا اُم کلثوم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ به شأنت این بس بانو که دختر زهرایی ما قطره تو دریایی دل به تو بستم بانو تو ضامن فردایی شفیعه ی عقبایی یا اُم کلثوم بانوی محترمه یا اُم کلثوم کنیزنت مادرمه یا اُم کلثوم سایتون رو سرمه ای خواهر تشنه لب مظلوم مولاتی یا اُم کلثوم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با خطبه هات ای بانو حکم خدا اجرا شد کرب و بلا احیا شد خطبه که خوندی بانو توی دلا غوغا شد اِبن زیاد رسوا شد یا اُم کلثوم بانوی معظمه یا اُم کلثوم بانوی محترمه یا اُم کلثوم نقش روی علمه دلم شده به عشق تو محکوم مولاتی یا اُم کلثوم شاعر :
. |⇦• قربانیِ تو نزد خدایت .... و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت سلام الله علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو با آن مقام، پیش خدایی که داشتی در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی در خُلق و خو وفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی *شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم... عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل می نمود آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی ____
مور را رخصت تمجید.. سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست پیشگاه کرمت عرصۀ جولان ها نیست از کرامات فراوان تو خوبان ماتند این همه حسن در اندیشۀ انسان ها نیست باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر سیر اوصاف تو در قدرت عَمّان ها نیست نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان ها نیست شام زیر لگد خطبۀ تو جان می داد مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو *برا همین صدا زد عزیزِ دلم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! .. آخرین افطار رو تو خونۀ اُم کلثوم، امیرالمومنین مهمان بود ..*(1) نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست می شود گفت زتو از غم و درد تو نگفت ؟ مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست *دو سه خط روضه ش رو بگم :* یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت خیمۀ سوخته جایِ سر و سامان ها نیست ناز پروردۀ دستان پر از مهر علی شأن تو ناقۀ عریان و بیابان ها نیست دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود بزم مِی، طشت طلا جای پریشان‌ها نیست هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست شاعر : *بالاترین روضه برا بی بی جان حضرت زینب و این خانم همینه: بالای منبر بود گفت: دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ ‏زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..(2) وارد شد زینب بر مجلس نامحرمان .. مجلسِ ابن زیاد .. اون عالم و بزرگ عمامه از سر برداشت .. فرمود بسه دیگه چی میخوای دیگه بگی ؟! آخه مگه جای عمۀ سادات تو مجلس نامحرما بود .. یه جا مجلس عبیدالله یه جا هم مجلسِ بزید .. (غیرتیا ..) نوشتن زن یزید ملعون از خواب بیدار شد شنید قافلۀ اسرا رو تو کاخ آوردن ، پریشان اومد وارد مجلس شد (3) با سر عریان یه وقت یزید سریع از جا بلند شد، عباشُ رو سرِ زنش انداخت .. گفت نانجیب بهت برخورد من با این وضع وارد شدم!! من همسرِ توام اما ببین ناموس آل الله رو با چه وضعی تو مجلس آوردی .. منابع: 1)منتهی الآمال چاپ افست، ج 1، ص 125 2) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 141 بحارالانوار، ج 45، ص 116. ارشاد مفید، ص 244 تاریخ طبری، ج 6، ص 263 لهوف، ص 160 3)بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196،بیروت‏ ابو مخنف، ص 269 – 271 ــــــــــــــــــ
باب الحرم _ حاج محمد طاهری-.mp3
13.17M
|⇦•مور را رخصت تمجید.. و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مےدهم سوےامیرم یڪ سلام صبح من آغازشدبا این ڪلام ڪارهرروز من ازفرط فراق یڪ سلام ازراه دور ازروےبام دوشنبه های امام حسینی
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۵ دی ۱۴۰۱ میلادی: Sunday - 15 January 2023 قمری: الأحد، 22 جماد ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹موت خلیفه اول ابوبکر بن ابی قحافه، 13ه-ق 📆 روزشمار: ▪️8 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️9 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️11 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️18 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام ▪️21 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است غمش آنقدر بزرگ است که یه روضه ی آن مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است زینب دیگری از کرببلا رفت به شام دختر دیگر زهراست که دور از وطن است کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است خیمه می سوزد و او حال عجیبی دارد شاهد آتش در ، باخبر از سوختن است شام بازار بدی دارد و گرز سخنش هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است شاعر: