eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ یادمه همیشه از خدا میخواستم که باشه نوکریام از روی اخلاص هدفم اینه یه روز بشم شبیه قهرمان زندگیم حضرت عباس رفقا اگه میخواین پسر فاطمه بشین باید تو زندگی مثه شهید علقمه بشین اباالفضل دلیری و بی همتایی اباالفضل عزیز دل زهرایی اباالفضل همه میدونن آقایی ... مدد یا سیدنا اباالفضل ... اونی که مریض میاره در خونت داره از عمق وجودش تورو باور همه حاجت میگیرن از سر سفرت حتی اون مسیحی و سنی و کافر باب الحوائجه آقام ، منم به درگهش غلام کِی میشه روبرو ضریش دست به سینه بدم سلام اباالفضل از بچگی مبتلاتم اباالفضل امیری و من گداتم اباالفضل خاک پای نوکراتم ... مدد یا سیدنا اباالفضل ... علم دین خدا رو دوش سقا میره سمت علقمه یکه و تنها دم خیمه چشم به راهشه رقیه تا که دست پُر بیاد از دل صحرا آخ بمیرم که شد قلم ، دستای صاحب علم خبر رسید به خیمه ها که بی مدافع شد حرم اباالفضل فدا سرت که آب نیست اباالفضل پاشو که وقت خواب نیست ... مدد یا سیدنا اباالفضل ... شاعر : ع @majmaozakerine
◼️ یا رسول‌الله ! ‬ فلانی و فلانی مرا کشتند... ◼️ دمی که تیر سه شعبه مسموم به قلب شریفش می نشیند... سیدالشهدا علیه السلام تنهای تنها مشغول قتال بودند، فوقف ساعةً يستريح و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حَجَرٌ، فوقع على جبهته، فسالت الدّماء من جبهته ▪️اندکی توقف کردند تا استراحتی کرده باشند در حالی که از قتال،ضعیف شده بود که ناگهان سنگی به طرف حضرت پرتاب شد که بر روی پیشانی مبارکش نشست و خون از آن جاری شد فأخذ الثّوب ليسمح عن جبهته فأتاه سهم محدّد مسموم له ثلاث شعب، فوقع في قلبه؛ فقال الحسين عليه السّلام: بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه ▪️پس امام علیه السلام با لباس، خون ها را از روی پیشانی پاک می کردند که ناگهان تیر سه شعبه مسمومی بر قلب شریف حضرت نشست. پس امام علیه السلام فرمود: بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه و رفع رأسه إلى السّماء، و قال: إلهي! إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره ▪️و سر را به طرف آسمان بالا برد و فرمود:خدای من! تو میدانی که اینان مردی را دارند می کشند که غیر از او دیگر پسر پیغمبری برروی زمین نیست. ثمّ أخذ السّهم، و أخرجه من وراء ظهره، فانبعث الدّم كالميزاب.فوضع يده على الجرح، فلمّا امتلأت دما رمى بها إلى السّماء، فما رجع من ذلك قطرة ، و ما عرفت الحمرة في السّماء حتّى رمى الحسين بدمه إلى السّماء ▪️سپس تیر را گرفتند و از پشت سر آن را خارج کردند و خون مثل ناودان سرازیر شد. پس دست مبارک را روی زخم گذاشته و وقتی که از خون پر شد به طرف آسمان پرتاب کردند و از آن خون قطره ای دیگر به زمین برنگشت و هیچ گاه در آسمان سرخی ای دیده نشده بود تا اینکه سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام خون مبارکشان را به آسمان پرتاب کردند ثمّ وضع يده على الجرح ثانيا، فلمّا امتلأت لطخ بها رأسه و لحيته و قال: هكذا و اللّه أكون حتّى ألقى جدّي محمّدا، و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه! قتلني فلان و فلان ▪️سپس برای بار دوم دست خود را پر از خون کردند و با آن سر و محاسن شریف خود را خضاب کردند و فرمودند : به خدا قسم همین‌گونه خواهم بود تا جدم رسول خدا صلی الله علیه و اله را ملاقات کنم در حالیکه به خون خود خضاب کرده ام و می‌گویم : ای رسول خدا! به درستی که فلانی و فلانی(عمر و ابوبکر) مرا کشتند. 📚مقتل الحسين خوارزمی ، ج۲/ص ۳۴ _______ ⬅️نکته اول :تعبیر "فلان و فلان" در روایات ما بسیار آمده که مراد، خلیفه اول و دوم می باشد ولی به جهت تقیّه، حضرات معصومین علیهم السلام بیان نفرمودند. ⬅️نکته دوم:اینکه حضرت می‌فرمایند:خلیفه اول و دوم مرا کشتنه اند در واقع ریشه و اساس واقع عاشورا را بیان فرمودند چراکه اگر این دو نفر حق امیرالمؤمنین علیه السلام را غصب نکرده و حکومت جور را بنا نمی‌کردند، هیچگاه نوبت به واقعه عاشورا نمی‌رسید.
❁﷽❁ تمام زندگے و هستےام فداے حسین چرا بمانم اگر نیستم براے حسین بگو بہ مرغ اجل روے بام ما منشین ڪه وهشت روز دگر مانده تا عزاے حسین ❤️ 🍂 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگرچه از می لطفت سبو سبو بردم همیشه از تو ندانسته آبرو بردم اگرچه آب به نام تو پاک شد اما ببخش، نام تو را گاه بی وضو بردم که کفته است پس از مرگ دست من خالی‌ست که من به شوق تو در خاک، آرزو بردم لباس مشکی من بیرق عزای شماست من این نشان را با خویش کو به کو بردم غذای خانهٔ من هم غذای حضرتی است چقدر لقمه از این سفره در گلو بردم به راحتی ز تو دل می‌برم چرا که من از علاقهٔ تو به نام حسین بو بردم سیاه بود دلم اشک روضه پاکش کرد چه خیرها که از این آب شست و شو بردم یتیم بودم و پرسید هر که از پدرم به افتخار، فقط نام از عمو بردم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
چشماتو وا نکن، خجالتم نده به کی بگم که چی، سرِ تو اومده؟ کربُ‌بلا پر از، بوی حسن شده اندازه‌ی عمو، قدت بلند شده داماد کربلا، تنت مثل عسل، رو خاک کشیده شد حنا گذاشتی و دونه دونه همه رگ‌هات بریده شد از دور که اومدم عمو شنیدم تو دشت صدای استخوان شکسته وقتی رسیدم به تن تو دیدم داداش حسن بالا سرت نشسته حسن آه آه آه... یتیم کربلا، غریبیم رو ببین جلو چشم‌هام نکش، پاهاتو رو زمین عمو بمیره کاش، برای غربتت تموم سنگ‌هاشون خورده به صورتت از گل هم اینجوری گلاب نمی‌گیرند که از تنت عمو از نعل اسب‌هاشون یکی شده تنت با جوشَنِت عمو رو سینه‌ی شکسته‌ی تو دارم زخم عمیق مادرو می‌بینم با دیدن خون روی نعل اسب‌ها خونِ روی میخِ درو می‌بینم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
الموت اولی من رکوب العاری مردن بهتر از ذلت است و خواری از ما نداری غیر از این انتظاری   مثل شهید بی گناه کربلا  سازش با اهل ستم نمیکنیم   پیش کسی به جز خدا و اهل بیت تا به ابد سر را خم نمیکنیم   ای که شده از غمت ناله مادر بلند از سر بر نیزه ات شیعه شده سربلند ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به اذن الله رب قادر ازلی میرود میدان شیر حسن ابن علی میتابد همچون ماه پسر برادر ثارالله آمد نور مطلق آیه ی جاء الحق حسن آمده با شوق و ذوق فراوان ببیند چه شیری پرورش داده غُران به هر ضربه ی کاری بگوید ابالفضل دستمریزاد جانم حسن جانم ای جانم حسن جان **** عمه زینب میگوید چه قرص قمری تا دعای زهرا هست نخواهد سپری میگوید بی پرده گوئیا حسن رجعت کرده قاسم روحی فِداه قاسم ماشاالله یلان عرب از دیدن او هراسان بهم میزند نظم عدو را چه آسان به وقت رجزهایش حرم غرق شور است دستمریزاد جانم حسن جانم ای جانم حسن جان ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
(نوجوان مجتبایم شیر مردِ کربلایم لشکر دشمن نباشد گَرد پایم) 2 در شجاعت وارث شیر جمل هستم می‌شود آسی در اینجا دشمن از دستم با خدا هستم یادگار پنج تن، قاسم آمد بی زره شد با کفن، قاسم آمد لا فَتی إلا حسن، قاسم آمد... بُزدلان در این نبردند کی حریف شیر مردند چونکه درماندند او را دوره کردند در هجوم سنگ‌ها از سر به زین افتاد نیزه را پرتاب کردند این‌چنین افتاد بر زمین افتاد ای عمو دیگر بیا قاسمت رفت با حسن از کربلا قاسمت رفت زیر سم اسب‌ها قاسمت رفت ای شهید نوجوانم نور چشم نیمه جانم پیکرت را سوی خیمه می‌کشانم غرق خاک و سنگ دیدم گیسوی مَه را خورده بر پهلوی تو نیزه در این صحرا آه یا زهرا مثل زهرا روح تو، وای مادر چون غمش اندوه تو، وای مادر سینه‌ی مجروح تو، وای مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هم پریشان حسینم هم پریشان حسن (اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن) 2 روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن هر شبی که فاطمه در روضه‌هامان می‌رسد هست گریان حسین و هست گریان حسن ای به قربان حسین و ای به قربان حسن زیر ایوان نجف دیدم که روزی می‌رسد (یا حسن جان می‌نویسم زیر ایوانِ حسن) 2 هر کجا رفتم دیدم کار دست مجتباست بشکند دستم نباشد گر به دامان حسن (ای به قربان حسین و ای به قربان حسن) 2 قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت می‌رود جان حسین و می‌رود جان حسن نعره زد إن تُنکِرونی فَأنا ابن المجتبا تیغ را چرخاند و گفت این است طوفان حسن ای به قربان حسین و ای به قربان حسن ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ما لشگریان آماده‌ی آمدنیم ما کارگران حرم امام حسنیم جانمان مالمان زندگیمان وقف حسنستان هر که پرسیده از عشق دوران گفتیم حسن جان چهار گنبد طلا به دست ما بنا شود به یاری امام حسین بقیع کربلا شود (نَحنُ خُدّامُ ائمةِ البقیع) اینجاست همان دروازه‌ی فتح جهان آباد شود با مدد امام زمان می‌شود از تب غیرت ما دنیا متحیّر در مدینه بپیچد طنین احلًا یا زائر بنا به امر فاطمه چه محشری به پا شود شبیه ظهر اربعین بقیع کربلا شود این تازه شروع رزم حماسی ماست بیداری ما صدقه سریِ شیر خداست بدر و احزاب و خیبر که دیدی کرار جهان را وقت فتح عربستان ببینی پیروزیمان را پشت و پناه ما علیست یاور ما خدا شود صبح ظهور منتقم بقیع کربلا شود ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بقیعو باید مثل عرش کنن خادماتون حرمو فرش کنن اسم تو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن میزنیم نفس که بوزن نسیم‌ها قربونت برم ای سید کریم‌ها ای وارث دلیران یک کلمه طوفان حضرت حسن جان ای جان استاد علی اکبر حامی دلاور حیدر در حیدر ای جان (ای جانم حسن جان، ای جانم حسن ای جان) بسازیم حرم به این شاه بیاد هر شبم واست یه مداح بیاد مدح مولا بگه از ماه بگه یا علیًّا ولی الله بگه بگه دین به حرف نیست مرحبا به ریشه پسر علی هم غیر از این نمی‌شه دستت که به علم خورد معرکه به هم خورد لشکری قسم خورد والله می‌شه جمل احاطه با حسن فاتح حیدریه قاطع والله (ای جانم حسن جان، ای جانم حسن ای جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️