eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
377 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کبوترم که زدم بال در هوای مُحرم به گوش می‌رسد از کوچه‌ها صدای مُحرم ببین که ماهِ عزا باز بی‌تو می‌شود آغاز چرا نمی‌رسی ای صاحبِ عزای مُحرم قسم دهیم خدا را به حقِّ عمه‌ی سادات که در فرج به اجابت رسد دعای مُحرم برای آن که فقط اندکی شبیه تو باشم سیاه‌پوش شدم مثل تو برای مُحرم فقط نه ما، که تمامیِ سال در غم جَدَّت سیاه کرده به تن خانه‌یِ خدایِ مُحرم چگونه نَزدِ تو بالا بیاورم سر خود را اگر که جان ندهم بین روضه‌های مُحرم چه می‌شود دهه‌ای پایِ منبر تو بِگِریم میان روضه‌ی شب‌های کربلایِ مُحرم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه از معشوق آورده‌ست، کِسوَت را ببین مبدأ تاریخ عشاق است هجرت را ببین در نمازش دید تنها مانده با سجاده‌اش مسلمین را در وفا بنگر جماعت را ببین دزد را کِی می‌سپارد یک نفر دست شُرِیح کودکانش را به دستش داد غربت را ببین دستگیرِ هاشمیان بین کوفه یک زن است طوعه تنها مرد این شهر است غیرت را ببین در اسارت وارد بزم عُبِیدُالله شد روی گرداند از حرامی‌ها برائت را ببین در اسارت وارد بزم عُبِیدُالله شد مثل دختر عمه، خود زینب، شباهت را ببین آب آوردند و خونش در درون کاسه ریخت تشنه‌لب پرواز خواهد کرد قسمت را ببین مکه را از کوفه می‌بیند تماشا را نِگر گفت بنویسید برگردند وصیّت را ببین شد سرش دروازه را آذین بعد از واقعه خود حسین آمد به دیدارش، زیارت را ببین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من رویِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟ دلِ من راضی از این شیوه یِ قربانی نیست موی من را دم دروازه به میخی بستند همچو زلفم به خدا زلف پریشانی نیست زرهم رفت ولی پیرهنم دست نخورد روزیِ مسلمت انگار که عریانی نیست کاش میشد لبِ گودال نبیند زینب بر بدن پیرُهَن ِ یوسفِ کنعانی نیست سوخت عمامه ام امروز ولی دور و برم دختر ِ سوخته یِ شام غریبانی نیست هرچه شد باز زن و بچه کنارم نَبُوَد که عبور از وسط شهر به آسانی نیست دستِ سنگین، دلِ بی رحم، صفات اینهاست کارشان جز زدن سنگ به پیشانی نیست دخترم را بغلش کن به کنیزی نرود چه بگویم که در این شهر مسلمانی نیست ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا