#زنجیر_زنی #سینه_زنی
.
#امام_حسن #امام_رضا #رسول_الله
▪️🎤سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر
حضرت_فاطمه_عزابپامیکند
🌴🌴▪️🌴🌴_____ _
حضرت فاطمه /عزا به پا میکند
گریه در ماتم/ سه مقتدا میکند
ریزد از دیدۀ،/ شیعه اشک عزا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)
🌴🌴▪️🌴🌴___ _
درمدینه عیان / نشانۀ محشر است
آسمان تیره در/ ماتم پیغمبر است
بسته شد دیدۀ،/ خاتم الانبیا
یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)
🌴🌴▪️🌴🌴___ _
شیعه دست اَلم / به سینه و سر بزن
تیرباران شده / پیکر پاک حسن
گریه کن گریه کن، در غم مجتبی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)
🌴🌴▪️🌴🌴___ _
فاطمه ناله از / غم پسر میکند
قاسم بن الحسن / پدر پدر میکند
گشته از گریهاش / ،خون دل مصطفی
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)
🌴🌴▪️🌴🌴_ _
وامصیبت که در/ آخر مـاه صفر
کُشته گردد رضا/ زادۀ خیرالبَشر
قلب او میشود،/ خون ز زهر جفا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)
🌴🌴▪️🌴🌴___ __ _
در خراسان به پا / محشر کبری شده
تازه داغ دل / حضرت زهرا شده
کشته شد کشته شد، / نجل خیرالنّساء
یا نبی یا حسن، یارضایا رضا
یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
97.9K
#نوحه. #سنتی
#پیامبراکرم ص
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_حسن
🎤کربلایی مجتبی کمالی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
نوحه امام رضا علیه السلام
از خراسان رسد ناله ی یا رضا
حضرت فاطمه گشته صاحب عزا
یا رضا، یا رضا
خیز و بار دگر ای شهِ عالمین
گریه کن گریه کن بهر جدّت حسین
یا رضا، یا رضا
جسم تو محترم چون کتاب مبین
جسم جدّت حسین بی کفن بر زمین
یا رضا، یا رضا
جان زهرا و جان جوادت رضا
وقت مردن ز ما کن عیادت رضا
یا رضا، یا رضا
یک نظر کن بر این قلب خسته رضا
جان زهرای پهلو شکسته رضا
یا رضا، یا رضا
موضوع: #امام_رضا علیه السلام
سبک: #همه_جا_کربلاست
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
112.9K
#نوحه. #سنتی
#امام_رضا_علیه_السلام
🎤کربلایی مجتبی کمالی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
محرم صفر زود گذشت
شبِ آخرِ ذکرِ ما
حسین جان حسین جان حسین
رضا جان رضا جان رضا
چه روزایی خوبی ، بود
چه شب هایِ خوبی بود
مثله چشم بهم زدن تموم شد
داره میگذره عمرم
مثله بیشتر عمرم
باز ماهِ محرم آرزوم شد
حلالم کن ، ارباب
برام کاشکی دست به دعا شی
همین کافیه به غلامت
بگی تو یه خسته نباشی
حسین ... حسین وای ...
دو ماهِ سیاه پوشمُ
دو ماهِ که سینه زدم
یه پایِ دلم کربلا
حالا راهیِ مشهدم
چه روزایی خوبی ، بود
چه شب هایِ خوبی بود
با این گریه ها شدم خدایی
بازم صحنِ گوهرشاد
بازم پنجره فولاد
یک عمرِ منم امام رضایی
حلالم کن ارباب
برایِ تو بازم نمردم
به جز یا حسین رو لب هام
دو ماهِ که اسمی نبردم ...
حسین ... حسین وای ...
تو از آسمونا ببین
چشایِ پر از ابرِ من
میشه یا حسین گفتنم
چراغی تویِ قبرِ من
چه روزایِ خوبی بود
چه شب هایِ خوبی بود
شورِ ماتمِ تو عالمیِ
عشقِ تو مدالِ من
با تو خوبِ حالِ من
وعدۀ منو تو فاطمیه
حلالم کن ارباب
به جز تو کسی رو ندارم
شاید سالِ دیگه نبودم
بیا وقتِ مردن کنارم ....
حلالم کن ارباب
برام کاشکی دست به دعا شی
همین کافیه به غلامت
بگی تو یه خسته نباشی
حسین ...
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_صفر
@majmaozakerine
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
sire emam reza.mojtahedi.mp3
4.48M
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی
🌺 سیره شخصیتی امام رضا علیه السلام
#امام_زمان
#امام_رضا
#منبر_کوتاه
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚ای خانم فاطمه نون جانی حسن
🤍وی علینون رگینون قانی حسن
💚ای جوانان بهشتون آقاسی
🤍مردم پاک سرشتون آقاسی
💚انبیانون گوزینون نوری حسن
🤍یثربون هادی رنجوری حسن
💚ذوالجلال احدون مرآتی
🤍آسمان شرفون مشکاتی
💚ای اولان گنبدی تاج ملکوت
🤍قبرینون دوری رواج ملکوت
💚ای اولان مدفنی مهبط ملکه
🤍مرقدی سایه سالان نه فلکه
💚سن کیمی صائب صاحب کرمه
🤍فخر ائدر اولسا خدیوان خدمه
💚ای خدنگ محن آماجی حسن
🤍ای ملکلر باشینون تاجی حسن
💚حلمده مثل علی دریا سن
🤍علمده عین بابون طاهاسن
💚قاف حکمتده اولان عنقا سن
🤍سن او عنقای ملک پیما سن
💚رمز توفیق ید بیضا سن
🤍معجزه بخش دم عیسی سن
💚جانشین علی اعلاسن
🤍تا ابد ماخلقه مولاسن
💚حیرته دهری سالان صبری حسن
🤍گون قباقینده قالان قبری حسن
💚دوشنبه تون متبرک به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚حسیندی حضرت سلطان حسیندی حضرت عشق
♥️حسیندی شاهترین شهریار دولت عشق
💚حسیندی شعر بهارین ردیف و قافیهسی
♥️حسینون آدینی پوزسام گئدر طراوت عشق
💚حسیندی حیّ جمیلین جمیل آینهسی
♥️حسینده نقش اولونوب آیه آیه صورت عشق
💚حسیندی حیّ اَعلیَ الحَقین اوّلین قدمی
♥️حسینی کیم دانا بیلمز نهدور حقیقت عشق
💚دوشنبه تون متبرک به حضرت امام حسین علیه السلام
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
📖 تقویم شیعه🌾
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۲۰ شهریور ۱۴۰۲
میلادی: Monday - 11 September 2023
قمری: الإثنين، 25 صفر 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امر حضرت رسول به اتباع ثقلین
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️5 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️13 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️14 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
✅ با ما همراه شوید..🌾
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی شهادت امام رضا علیه السلام
دَمِ آخر که چشمَش تار میشد
جهان رویِ سرش آوار میشد
میانِ حجره در میدید و دیوار
فدک در روضهاش تکرار میشد
#دوبیتی #شهادت #مشهد #مدینه
#امام_رضا_علیه_السلام #فاطمیه
#بیقرار_آمد_حرم_آرام_شد_با_یک_نگاه
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی امام حسن علیه السلام
به دل دارد حسن داغی همیشه
در آتش سوخت برگ و ساق و ریشه
به دیواری که از سنگ است خورده....
پس از سیلی کسی با بار شیشه
#دوبیتی #شهادت #مدینه #فاطمیه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#نوای_کربوبلا_رفتهها_حسن_جان_است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی شهادت حضرت رسولاللّه علیه و آله و سلم
الهی قلبِ پیغمبر نسوزد
اگر میسوزد ایندل در نسوزد
الهی پیشِ چشمِ بچّههایش
میان شعلهها مادر نسوزد
#دوبیتی #شهادت #مدینه #فاطمیه
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
حسین ایمانی
هدایت شده از روضه دفتری
#متن_روضه_پیامبر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
▪️امشب شب رحلت پیغبره، سفره، سفره پیغمبره اما می خوام از پیغمبر اجازه بگیرم، روضه حسینشُ بخونم.
پیغمبری كه سلمان می گه: ندیدم یه بار پیغمبر حسینُ ببینه و گریه نكنه،می گه تو اوج شادی داشت لبخند می زد،صورتش پر از شور و شعف و شادی بود تا نگاش به حسینش می افتاد، اشك از گوشه چشمش جاری می شد.
▪️پیغمبر بالای منبر داره خطبه می خونه،پیغمبری كه اجازه نداد حسینُ از روی سینه ش جدا كنند،اون پیغمبری كه دم آخر هی زیر گلوشُ بوسه زد،پیغمبری كه همه وجودش پر شده از عشق حسینِ
▪️پیغمبری كه گفت: حسین منی و انا من حسین،اون پیغمبری كه حسین، جاش رو دوشش بود،بالا منبر داشت خطبه می خوند،یه مرتبه دیدند،نگاه پیغمبر چرخید به طرف در مسجد،شوق و شور توو چهره پیغمبر نمایان شد،دیدند بغلش و وا كرد همه دیدند حسین داره می دوه،می خواد بیاد تو بغل پیغمبر،قرار بگیره،حواسش تو صورت پیغمبره،پاش گرفت به حصیر كنار ستون مسجد، جلو پیغمبر باصورت افتاد رو زمین،پیغمبر خطبه شو قطع كرد،سراسیمه از بالا منبر اومد پایین، رو زمین نشت، لباسای حسین رو درآورد، هی بوسه می زنه، عزیزم طوریت نشد بابا،جایی از بدنت درد نگرفت، جایت زخم نشد..
گفتند: یا رسول الله ما حسینُ بلند می كردیم ، شما خطبه تونو ادامه می دادید.
پیغمبر فرمود: خاموش، وقتی حسینم رو زمین افتاد، دیدم عرش خدا به لرزه افتاد،آسمونیا می گن یا رسول الله پاشو،آسمونی ها طاقت ندارن حسین زمین بیفته...
▪️جان....رحمت خدا به این ناله ت،روضه پیغمبر و می خوای بشنوی من روضه پیغمبر و اینجور بلدم، جور دیگه ای بلد نیستم،من میگم روضه پیغمبر این دو بیته:
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
آااای حسین...
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
شب است وبسته دلم تاسحربه گیسویت
تو شاه راه هدایت به جاده ی عشقی
خمار جام وصبوی تو ساقی خوبان
شراب می تو بده زانکه باده ی عشقی
تو از ثلاله ی سلطان اولیا هستی
کریم عالمی و تو نواده ی عشقی
کریم آل عبا افتخار آل الله
توشاه جودوکرامت توزاده ی عشقی
تو سفره داری و عالم به نان تومحتاج
تو شیرجنگ حنین مرد ساده ی عشقی
به راه عشق تو آواره هستم و (مجنون)
حسن تویی وتواز خانواده ی عشقی
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن#مرثیه_امام_حسن مجتبی(ع)
دل مست نگاهی سَرِ بازار حسن بود
هرعاشق دلخسته خریدار حسن بود
این سوز جگر مصلحتش درپی یار است
زیرا جگر سوخته بیمار حسن بود
در سینۀ من عشق چنین خانه نموده است
صدحیف که عمری دل من خار حسن بود
وصل است دوای منه دلخسته همیشه
تدبیر، چه سودی که دلم زار حسن بود
عمر ی به دره خانه ی ارباب نشستم
همواره دلم مشتری کار حسن بود...
نومیدنگشتم به دره کوی تو آقا
این مرحمت از خانه ی ایثار حسن بود
آخر به کجا روی کنم,تاکه توهستی
دیدم که جهان جمله گرفتار حسن بود
از زهرشرربار جگرپاره شدی تو
آن قاتل بی رحم بدهکارحسن بود
(مجنون )به هوای حرمت زار نشسته
عمری همه جا بندۀ دربار حسن بود
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
🌹اشعارشهادت کریم اهلبیت
امام حسن مجتبی ع. .🍀
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🌹🍀
دعوت شدم به بزم عزای تویاحسن
پرمیزند دلم به هوای تویاحسن
عمری بپای بزم عزایت نشسته ام
گریه گنم برای رضای تویاحسن
من مجتباییم همه جا جارمیزنم
سرزنده ام به فیض دعای تویاحسن
ازکودکی به ذکر حسن خو گرفته ام
هستم همیشه مرغ هوای تویاحسن
میخانه بهشت من آن تربت بقیع است
هستم همیشه مست ولای تویاحسن
آقامنم غلام غلام سیاه تو
هستم گدای کوی گدای تویاحسن
از محرمت توزخم زبانها شنیده ای
گریان شدم دوباره برای تویاحسن
سجاده زیر پای تودشمن کشیده است
(مجنون) فدای لطف وعطای تویاحسن.
📕.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
اشعارشهادت کریم اهلبیت
امام حسن مجتبی ع. .🍀
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🌹🍀
حسنی هستم وشرمنده ی روی حسنم
حسنی هستم ومن بسته به موی حسنم
حسنی هستم وباروی سیه آمده ام
حسنی هستم وباموی سیه آمده ام
گرگنهکارم وبد.آقا خریدارم تویی
مقتدای این دل زار ودل افکارم تویی
حسنی هستم وهستی تو صفای سینه ام
غم مرگ توحسن گشته غم دیرینه ام
حسنی هستم و(مجنون )درخانه ی عشق
باده تنها گیرم ازساقی میخانه ی عشق
📕.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن
گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن
نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت
ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن
بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل
سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن
زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم گفت: حسن...
تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم
چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن
قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود.
آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود
🔸شاعر: ؟؟
كی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم
تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم
نهادم از سعادت دست در دامن مولایی
كه تاج سلطنت در كوی او ریزد زدامانم
ندارم باك از محشر، ندارم باك از میزان
كه كامل با تولای رضا گردیده ایمانم
تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی
كه وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین