انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه پر غمه پر ماتمه
ابر دیده ها پر شبنمه
خسته از نوا برای بابا
زینب و حسین میگیرن عزا
شد یتیم کوفه دوباره باز بی بابا، بی بابا
ناله میزنه زینب از دلش واویلا، واویلا
چشمای حسن از غم بابا شد دریا، شد دریا
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
با دل پر آه و ناله داره چاه
می پوشن همه پیرهن سیاه
مرد خسته رفت دل شکسته رفت
با یاد همون دست بسته رفت
روضه هاش و با چاه کوفه گفته از زهراش، از زهراش
بعد فاطمه روز خوش ندیده از دنیاش، از دنیاش
رفت و بود هنوز جای یک طناب رودستهاش، رو دستهاش
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه ظالمه ناملایمه
اهل کینه با بنی هاشمه
کوفه بی حیاست کوفی بی وفاست
قاتل سر روی نیزه هاست
کوفه شهر نامردی و پر از نیرنگه، نیرنگه
کوچه هاش برا زینب و حسین دلتنگه، دلتنگه
تفریح اینا سر زدن روی نی با سنگه، سنگه
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#رباعی
✍مداح :حاج علی اکبر اسفندیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منـادی زد نــدا اهــل زمـین را
علـی گـــویـد اذان آخــریـن را
علی میرفت تاکه لحظه ای بعد
ز خون دل کند رنگین جبین را
شبی از آسمانم ماه می رفت
یتیمان را ز سینه آه می رفت
چه حالی داشت وقتی دیدزینب
علی با پای لرزان راه می رفت
پدرجان ازچه حال زار داری؟
رخ زرد و دو چشـم تـار داری
چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن
چو مادر دست بر دیوار داری؟
تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را
علی ازخون دل شسته جبین را
بگــردی در زمیــن و کهکــشانها
نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را
فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش
نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش
نمی داند علـی حـاجت روا شد
جوابش کرده مولا راطبیب اش
فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را
زخونهای دلش شسته جبین را
یتیمی با فغان و ناله می گفت
چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟
عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت
بــه محـراب عبـادت زد زمینت
تمام خون دلهایی که خوردی
بـه یکباره روان شد بر جبینت
حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد
و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد
طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت
مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد
درد و غم های دلت شدبی عدد
تا نشد سقف سرت سنگ لحد
در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو
یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد
ز قلب خسته خیزد نـاله و درد
فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد
کجـایی نـاشناس کیسه بردوش
کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد
بنال ای دل که دردم ماندنی شد
کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد
چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی
مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد
شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس
زهـم پاشیده شـدکـانون احساس
حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی
ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس
چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟
درون سیـنه آهـی سرد داری
چرا لب می گزی بابای خوبم؟
الهـی مـن بمــیرم درد داری...
امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـیر رفـت
چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت
دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود
بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت
اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه
بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه
پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر
رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_نوزدهم
🏴#مناجات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گناه آورده ام بسیار یا غفار ارحم
بپوشان هر چه را میبینی ای ستار ارحم
کنار این همه گل آمدم چون خار ارحم
تمنا میکنم همواره پُر تکرار ارحم
نبخشی میروم سر به بیابان میگذارم
طلب کن هر چه خواهی تو بگو جان میگذارم
شب قدر آمد و من همچنان پشت درم وای
شکسته از گناه و معصیت بال و پرم وای
به دست غم چه خاکی پس بریزم بر سرم وای
اگر با دست لطف خود نگیری در برم وای
حسابم را نده دست کسی غیر از امیرم
اگر چه از خجالت پیش مولایم بمیرم
من از دست امام مهربانم مطمئنم
که از همدردی صاحب زمانم مطمئنم
خودش یک عمر داده آب و نانم مطمئنم
نمیاندازد آتش را به جانم مطمئنم
میان سینه طرح آه میاندازد امشب
دعایش کار ما را راه میاندازد امشب
#محمد_علی_بقایی ✍
آسمان و قمر پریشان است
چقدر این سحر پریشان است
صحن این خانه مثل هر شب نیست
مثل دیوار و در پریشان است
در نگاه پدر چنین دیدیم
مژه چشم تر پریشان است
منتظر بوده سالها انگار
غصه دارد اگر پریشان است
دست بر دامنش اگر زد میخ
از همه بیشتر پریشان است
محکم از خانه رفت تا مسجد
مرد و مردانه رفت تا مسجد
ماذنه خاک بوس مولا شد
بعد از آن روز قامتش تا شد
داشت محراب بر سرش میزد
آتش از جان به منبرش میزد
ناگهان اشقی الاشقیا برخواست
قاتل نفس مصطفی برخواست
آبرو از تمام دنیا برد
تیغ را با دو دست بالا برد
آنچنان ضربه زد که سر وا شد
در جنان قد فاطمه تا شد
قامت دین به خاک افتاده
حیدر است این به خاک افتاده
مثل دستار خونی بابا
چشم های پسر پریشان است
چشم های حسین کاسه خون
چشمهای قمر پریشان است
از دل کوچه بوی خون آمد
زینب از این خبر پریشان است
ام کلثوم میزند بر سر
بر روی شانه سر پریشان است
#محمد_علی_بقایی ✍
یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5825946502198986168.mp3
12.67M
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_نوزدهم
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : کربلایی کمال شریفی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_نوزدهم
🏴#سبک_زمینه
🏴#سبک_تو_که_رفتی
🎤مداح :کربلایی کمال شریفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
می میرم می بینم می کشی از سینه تو اه
نمونده انگاری برای موندن تو راه
بزن حرفی اخه با دختر دل پریشون
تورو خدا تو از خدا دیگه مرگ و نخواه
میری و
داغه تو می مونه تو دل همیشه
میری و
داغ مادر دوباره تازه میشه
بابا جون
دوست دارم بازم بابا صدات کنم
من به جای تو بمیرم جونم و فدات کنم
حرف رفتن نزن وااااا
میمیرم بی تو من واا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برای من دیگه زندگی معنا نداره
شبیه تو پرستارت دیگه نا نداره
بعد تو دیگه زندگی بابا جهنمه
بعد تو دیگه این شهر واسه من جا نداره
می گفتی
می مونم من با غم و درد محن
می مونم
با غما وغربت داداش حسن
می بینم
سر حسینم و به روی نیزه ها
می بینم
تنش و که افتاده زیر دست و پا
می رم بین انظار وااا
می رم کوچه بازار واااا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
توام شبیه مادرم وصیت می کنی
تنها صحبته از غروب و غارت می کنی
توام می گی یه روزی می بینم بزم شراب
صحبته دست بسته و اسارت می کنی
میگی از
چوب خیزران و از تشت طلا
میگی از
ظلم اون یهودیا و شامیا
میگی از
اون همه دشنام و تازیونه ها
میگی از
سنگایی که می ریزن رو سر ما
می گفتی از بازار وااای
از تلخیه آزار وااای
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بیا نور دو دیده ام کنار بسترم
بیا پهلوونم عباس من ای پسرم
بگم رازی برات از کربلاو غربتت
بگم از غربتت این لحظه های آخرم
اباالفضل (ع)
ای کاشف الکرب عن وجه الحسین(ع)
بمیرم
میشی توکربلا مقطوع الیدین
بمیرم/دوتا دستات ازتنت جدامیشه
بمیرم/جون تو تو علقمه فدا میشه
جاری میشه اشکت وااای
پاره میشه مشکت وااای
✍#کربلایی_رضانصابی
✍#کربلایی_مجیدمرادزاده
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1. سلام ما به آخرین نماز.mp3
4.16M
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#روضه
🏴#گریز_به_حضرت_زینب
🎤مداح :استاد میرزا محمدی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#روضه
🏴#گریز_به_حضرت_زینب
🎤مداح :استاد میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلُ مَظْلُومٍ
وَ یا أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ
سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و
به دیده ی تر او
سلام ما به سجودش
که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پر ز آه دختر او
*دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن .... حسین ....
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_قدر
🏴#روضه
🏴#شب_نوزدهم
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شبِ ضربت خوردن امیرالمؤمنینِ، امشب اون شبیِ که ندایِ "فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه " از محراب مسجد کوفه بلند شد،امشب تا صبح که درِ خونه ی خدایی،هی بگو:ای وای علی،ای وای علی...اصلاً از اعمال شبِ نوزدهمِ،هرکی نگفته بگه:" اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمِیرَالمُؤمِنِین" خدایا! ابن ملجم رو لعنت کن...فقط ابن ملجم نیست،اونهایی که خون به دلِ علی کردن...آقایِ مظلومم!...
اِبن شهرآشوبِ مازندرانی یه روایت عجیبی نقل کرده: "أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام لَمْ يَقُمْ مَرَّةً عَلَى الْمِنْبَرِ"امیرالمؤمنین از هیچ منبری بالا نرفت"إِلَّا قَالَ فِي آخِرِ كَلَامِهِ قَبْلَ أَنْ يَنْزِل"اِلا اینکه آخرین حرفش یه جمله بود"مَا زِلْتُ مَظْلُوماً،مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ" از وقتی پیغمبر از دنیا رفت،مَنِ علی همیشه مظلوم واقع شدم....
ای خدا! دلم میخواست امشب مسجد کوفه بودم،روبرویِ محراب می نشستم،برای آقام گریه می کردم...
مجلسی روایت کرده: "فلمّا احسّ الامام بالضّرب"وقتی آقایِ ما ضربه ی شمشیر رو حس کرد،"لم یتأوّه" ناله نزد"وَ صَبَرَ " صبر کرد،"وَ وَقَعَ عَلی وَجهِه"علی با صورت رو زمین افتاد....
شبِ زیارتیِ امام حسینِ،علی جان شنیدم پسرات کربلا با صورت رو زمین افتادن،شنیدم عباست از شما یاد گرفت،وقتی دستِ راستش رو جدا کردن،صبر کرد"فَقَطَعَ یَدَهُ الْیُسْری مِنَ الزَّنْدِ" دست چپ رو که جدا کردند صبر کرد....آی عاشقا! دلِ شنیدنش رو دارید یا نه! "فَجاءَهُ سَهْمٌ فَاَصابَ الْقِرْبَهَ وَ اُریقَ ماؤُها" یه تیری اومد به مشک اصابت کرد،آب ریخت،اینجا پسرش چه کرد؟"وَ وَقَفَ الْعَباس مُتِحَیِّرا" عباس همین طور ایستاد...یه چیزی باید به این حیرت خاتمه بده،یه وقت عمود آهن به سرش زدن،مثل بابایِ غریبش با صورت به زمین افتاد...*
علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست
تیر آنقدر به او خورد که از نا افتاد
علقمه گفتم و دیدم که عمودی آمد
ناگهان در وسط معرکه سقا افتاد
ده مرتبه صدا بزنید: یا حسین....
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
🏴#فضائل
نقل شده که روزی امیر مؤمنان علی سلام اللّه علیه بر بالای منبر مسجد بصره فرمود: «از من بپرسید قبل از آن که مرا از دست بدهید.» مردی از میان جمعیّت برخاست و گفت: «ای امیر مؤمنان! جبرئیل هماکنون کجاست؟» حضرت علی سلام اللّه علیه نگاهی به سوی آسمان نمود، آنگاه به سمت چپ و راست نگاه کرد و فرمود: «تو جبرئیل هستی.» در این هنگام، آن شخص به پرواز درآمد و سقف مسجد را شکافت و رفت. مردم فریاد "الله اکبر" سرداده و گفتند: «ای امیرمؤمنان! از کجا فهمیدی که او جبرئیل است؟» امیرمؤمنان علی سلام اللّه علیه فرمود: «وقتی به آسمان نگاه کردم، تمام طبقه های آسمان را تا عرش دیدم، ولی او را نیافتم، آنگاه به تمام اطراف زمین نگریستم و او را ندیدم، پس فهمیدم که او جبرئیل است.»
📚انوارالنعمانیه 1/32
📚القطره ج٢ص٣۶١
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
🏴#ماه_رمضان
🏴#مناجات
🏴#جوشن_کبیر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ماه رحمت آمد ماه نعمت آمد
شد برای عالم. رحمتت پدیدار
خلصنا من النار(4)
کرده ام خطاها کرده ای عطاها
کن نظر به حالم حق آل اطهار
خلصنا من النار
کرده ای تواحسان برتوگشته مهمان
میکشم خجالت با گناه بسیار
خلصنا من النار
ای همه قرارم جز تو کس ندارم
از فرط گناهان دل گرفته زنگار
خلصنا من النار
پابه سر گناهم کن نگه به آهم
در حریم نفسم گشته ام گرفتار
خلصنا من النار
برگنه دچارم جرم بی شمارم
بنده را ببخشای بر حیدر کرار
خلصنا من النار
بس که مهربانی بنده راامرانی
برتوام خدایا تا ابد بدهکار
خلصنا من النار
با کوه گناهم بر تو من پناهم
آمده سوی تو بنده گنهکار
خلصنا من النار
با گناه بیحد بسکه کرده ام بد
بین خلق عالم بنده ات شده خار
خلصنا من النار
گرچه بی ثوابم کن تو مستجابم
یارب از کرامت بگذر از من زار
خلصنا من النار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم