eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41.2هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام عمر با گریه عجین بود تمام عمر هرلحظه حزین بود سلاحش گریه بوده در نبردی که در راه دفاع از جان دین بود سبک‌تر از فرشته، بال می‌زد پر پرواز او، اشک وزین بود نشان مهربانی با ضعیفان به روی شانه‌هایش چون نگین بود دعاهایش برای اهل تقوا همیشه اوّلین و آخرین بود صحیفه، شرح الفت با خدا و فرار از دست ابلیس لعین بود امیر نفس در بالاترین وجه سرآمد بر تمام مؤمنین بود غلامش إذن باران داشت وقتی که او در عرش، سجّاده‌نشین بود ملائک، مستمندان نگاهش امام آسمان‌ها و زمین بود قنوتش، وصل عرش و فرش می‌کرد جهان در دست زین‌العابدین بود چهل‌سال آه، جان نازنینش دچار زخم‌های سهمگین بود شهید زخم عاشوراست مولا شهید روضه‌ی باباست مولا چهل‌سال است آقا داغ‌دار است چهل‌سال است چشمش بی‌قرار است چهل‌سال است که تقویم این مرد تمام فصل‌هایش بی‌بهار است ستون آسمان و جان دنیا ولی در تنگ‌نای روزگار است پس از کرب‌وبلا و قتلگاهش همیشه چشم‌هایش سوگوار است هنوز از هتک‌حرمت در اسیری دچار زخم‌های بی‌شمار است عبورش از دل بازار، سخت است چه رنجی در ضمیرش، یادگار است چهل‌سال است خود را می‌کشاند شهید زنده‌ی چشم‌انتظار است گذشته سال‌ها امّا هنوزم شبیه روز اوّل، داغ‌دار است برایش آب و نان و خاک، روضه‌ست همان‌گونه، حصیر و گوشوار است اسیر کوفه‌ای شد که برایش علی‌ کشتن به‌نوعی افتخار است ندیده تاکنون چشمان غیرت از این‌ها بانویی را در اسارت ➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از غمِ آل حق شده، گریه و دیده هم‌نشین اشک چِکَد به سینه با اذن ِامیرِمؤمنین دستِ نیاز می‌زند بر سر و سینۀ خودش آهِ نماز می‌کشد، شعله به جانِ اهلِ دین روضه گرفته آسمان، آب شده‌است نوحه‌خوان زآتشِ قلب فاطمه، لرزه فتاده بر زمین می‌رود آن امام که از برکات سجده‌اش باز شده است راهِ دل، تا خود ربُ‌العالمین صفحه به صفحه عشق را، صفحه‌ای از صحیفه‌اش سجده‌کنان رقم زده، حضرتِ زین‌العابدین آن که زِ گریه‌های او، سنگ به گریه آمده خوانده میان گریه‌ها، داغ، حسین را چنین گرچه غمی به وسعت کرببلا نمی‌شود هیچ کجا به سختیِ شامِ بلا نمی‌شود زِ بس که گریه کرده‌ام، خون شده هر دو دیده‌ام نفس گرفته عاشقی، از نفسِ بریده‌ام گرچه گرفته از عطش، شعله زِ پای تا سرم گرچه تنم گرفته گُر، زهرِ جفا چشیده‌ام گرچه در آخرین دمم، دَم زِ فراق می‌زنم شعله زند به جانِ من، آه زِ دل کشیده‌ام گرچه به چشم خویشتن، روزِ دهم مصائبِ گودی قتلگاه را، از دلِ خیمه دیده‌ام گرچه به گوشِ خویشتن از لبِ خشک تشنه‌ها از دمِ زیر دشنه‌ها، واعطشا شنیده‌ام این همه داغ دیده‌ام، این همه روضه خوانده‌ام باز در این عزا ببین، من به کجا رسیده‌ام که سال‌هاست دیده از اشک، رها نمی‌شود هیچ کجا به سختیِ شامِ بلا نمی‌شود پرده به پرده در نظر، می‌رود از برابرم بعدِ وداعِ آخرش، می‌رود اکبر از حرم قاسم و اذنِ رفتن و بوسه نعل بر تن و طعمِ عسل چشیدنِ طفلِ عموی اطهرم ناله آب آب را، شرمِ رخِ رباب را بر روی دستِ باب خود، ذبحِ علی اصغرم ساقی بی‌قرار را، خیمه و انتظار را عمه که با برادرش گفت چه شد برادرم حمله تیغ و دشنه را، خاک و گلوی تشنه را عمه کنار قتلگه، گرفت چشم خواهرم بر روی نیزه ماه را، آتش و خیمه‌گاه را نالۀ خواهرم که گفت، عمه کجاست معجرم گرچه دلم از این همه غصه جدا نمی‌شود هیچ کجا به سختیِ شامِ بلا نمی‌شود **
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شام شلوغو یادمه؛ دیدم همه دف می‌زدن یه‌عدّه‌ای می‌خوندن و می‌رقصیدن؛ کف می‌زدن خرابه و خستگی و نافله‌های عمّمون گریه‌های سه‌ساله و زوزه‌ی چوب خیزرون توو دست یکی، یه سپر؛ دست یکی، گوشواره بود بین سنان و حرمله، دعوا سر شیرخواره بود یادم نمیره آتیش محلّه‌ی یهودیا سنگای روی پشت بوم؛ سرای زیر دست و پا بابام که قرآن می‌خونه، اشک رقیّه درمیاد میون مجلس شراب، بین طبق یه سر میاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطره‌قطره اشکام، یار لحظه‌هامه؛ همدم چشامه دونه‌دونه زخمام، یادگار شامه؛ عمریه باهامه بعد تو من و غم‌ها همه ‌روزام، همه شب‌ها کلُّ یومٍ عاشورا بیا من رو ببر بابا خسته و شکسته، همسفر شدم با قاتل تو بابا من با دست بسته، بین نیزه‌دارا، بین دشت و صحرا اون‌همه سر پرپر سر قاسم، سر اکبر پیش چشمای مادر روی نیزه، علی‌اصغر مونده یادگاریت روی این پروبال؛ داغ این چهل سال یادته کنارت رفته بودم از حال روی خاک گودال بین بوریا بودی توو آغوش خدا بودی غرق زخم و غرق خون رو خاک کربلا بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا