eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
از "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖ عطش رسیده تا قلبم لبم کویر بی‌آبه ضریح سینه پرخونه دلم شبیه سردابه توو خیمه‌های تو، خدا عزاداره تا روضه‌خون زهراس؛ علی میون‌داره توو این محرّمی، خیمه‌ت شبامو غرق نور کرده چی میشه امسال عاشورا بگن آقا ظهور کرده؟! توو خیمه‌ام؛ یعنی توو آستان تو این عشقو مدیونم به عمّه‌جان تو ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖ بین بازار راه می‌رفتند دست در دست، دختر و پدری دخترک گفت: می‌شود بابا؟! گوشواره برای من بخری؟ پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره‌ی طلاسازی گوشواره خرید؛ دختر گفت: گوشوار مرا می‌اندازی؟ پدرش گفت: دخترم این‌جا پر نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به‌سمت خانه رویم عمّه هم، خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه‌یشان حجره‌ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدار و گل‌سرهای دخترانه خرید حسّ پرواز داشت بر روی ابر دخترک روی شانه‌های پدر بین پرواز، گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک‌نفر ناگاه لگدی زد به پهلوی دختر بعد زد بی‌هوا کشیده‌ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید می‌لرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او، خراب شد و لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست، داد میزد هی دخترک گریه کرد و می‌ترسید گله‌ها ماند تا زمانی که سر باباش در طبق می‌دید دست خود می‌کشید بر سر او بوسه می‌داد روی بابا را بود رأس پدر در آغوشش ناز می‌کرد موی بابا را یاد آن روزهای رویایی باز هم دختر پدر، شده بود هی زبان می‌گرفت با گریه روضه‌‎خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگ‌ها حنجری ریش‌ریش را حس کرد تا که با اشک گفت: یا ابتا گلوی پاره‌پاره، خس‌خس کرد یادم میاد وداع کردیم چقد حرم پریشون بود توو خیمه‌ها که خوابم برد بابام هنوز توو میدون بود از انتظار و از درد توو خیمه رفتم از حال میگن که آخر کار، کشوندش توو گودال می‌بینم اشکامو بابام به خنده‌ها بدل کرده به هوش میام و می‌بینم عمّه، منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توو خواب ببینم نه می‌تونم بخوابم؛ نه می‌تونم بشینم شکایت همه بابا از دست نیزه‌دارانه من امّا بیشترین ترسم از ناقه‌ها‌ی عریانه بیا منو بغل کن؛ بیا منو سوار کن خدا می‌دونه دیگه، نه می‌تونم سوار شم نه می‌تونم ببینم؛ نه می‌تونم بیدار شم ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖➖ تا از غم تو نداده‌ام جان به دیدن من بیا شتابان تب کرده‌ام از ندیدن تو کم حوصله‌ام ز درد هجران گفتم به همه پدر می‌آید گفتم به همه می‌آیی الان شأن تو خرابه نیست بابا با بزم شراب نیست یکسان من رخت مناسبی ندارم شرمنده شدم ز روی مهمان گفتند که در تنور بودی از بوی غذا شدم گریزان من دخترم انتظار دارم که باز ببوسی‌ام دو چندان گفتم که ببوسم از لب تو با این لب پاره نیست امکان رفتی و مرا بغل نکردی باید بغلم کنی کماکان با دیدن روی غرق خونت هم مردم و هم گرفته‌ام جان من چوب یزید را شکستم تا از عملش شود پشیمان کوتاه نیامدم خلاصه در پیش عدو به هیچ‌عنوان دندان تو را شکست چوبش طفل تو گرفت درد دندان افتاد به جان دخترت، زجر شد شام غم تو عید قربان من فاتحه بهر خویش خواندم تا زجر رسید در بیابان پاداش به حرمله ندادند از دختر تو گرفت تاوان در شام زدند بین بازار ناموس تو را دکان به دکّان یک مشت شراب‌خوار کافر گفتند به عمّه نامسلمان تاراج شدی؛ حراج کردند اموال تو را ولی چه ارزان من را ببر از خرابه بابا اوضاع من است نابسامان‏ ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از در "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖ شده شب تار، هر روزم به تیغ آه، جان‌سوزم بدون بیرق، سردارم بدون شمشیر، پیروزم فامّا الیتیم؛ یتیم حسین شده سرفراز در عالمین فامّا السّلام؛ فقط یک کلام عشق والسّلام؛ سلام بر حسین به بال عشق، شه‌پرم؛ رقیّه‌ی اطهرم حسین را دخترم، من نوه‌ی حیدرم ما زنده کردیم، اسلام و مستحبّات و، احکام و عمّه چرا، این بی‌دینا کفن نکردن بابام و ببین جان دین، به من سر زده اومد از فراق نجاتم بده شعار تو بر لبم؛ مبلّغ مکتبم فاطمه‌ی قافله؛ من زینبِ زینبم غصّه نخور بابا؛ دردم فقط یه‌کم دل‌گیری بود اگه نخوردم من چیزی فقط دلیلش سیری بود غصّه نخور که دندونام اگر که افتاد، شیری بود موهام شد سفید؛ فدای سرت بذار دق کنم برای سرت فدات بشه دخترت؛ چی اومده بر سرت تو میشی مهمونم و؛ من میشم مادرت ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖➖ زخم گلوی حسین، چشمه‌ی خون خداست خون خدا را فقط ذات خدا خون‌بهاست آن‌که ز خون گلو، داده به قرآن حیات کشته‌ی او را اگر کشته بخوانی، خطاست مصحف آیات نور، پیکر صدچاک اوست آینه‌ی حسن او، آن سر از تن جداست ما همه ذریّه‌ایم سلسله‌ی عشق را شیعه به دریای خون، طالب خون خداست شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت شیعه به اوج عطش، تشنه‌ی جام بلاست شور که شد با شعور، شور حسینی شود گریه‌ی با معرفت، معرفت کبریاست بزم وصال حسین در دل دریای خون سیر عروج حسین از سر نی تا خداست زخم جوانان او خنده‌ی فتح است و بس خون علی اصغرش، خون همه انبیاست ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖ یاد بابام که می‌افتم، دست‌وپا گم می‌کنم درد دارم؛ اشک می‌ریزم؛ تبسّم می‌کنم شبا از سرما می‌لرزم سراغ از اجل می‌گیرم با یاد آغوش گرمت خودم رو بغل می‌گیرم شبا که هی به خوابم میای چن‌تا دیگه به خوابم میای؟! وقت دیدار، چی بپوشم که لبش خندون بشه؟! زیر دستام، این‌همه زخم چجوری پنهون بشه؟ جدا از زخمام با مویی که حالا سفیده چکنم؟! اگه چادر هم پیدا شد با قدّ خمیده چه کنم؟! توو اوج اضطرابم میای چن‌تا دیگه به خوابم میای؟! ای قرار دیدن یار، بیا عاشقونه باش ای نفس! تو رونما باش؛ بوسه! تو بهونه باش برام وقتی مرهم آورد اگر پر نگیرم، عیبه برا من که جونم، باباس اگر که نمیرم عیبه دعای مستجابم میای چن‌تا دیگه به خوابم میای؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از در "علیه‌السلام" (س) ➖➖➖➖➖➖➖➖ من نورم؛ نوه‌ی نور، فوق کلّ نورم من فاتح و منصورم در عالمین، حسین جان و من جانانم زینب، روح و من ریحانم اباالفضل، علمدار و من، مقلّد عمو جانم کس‌وکارم، ولی‌االله من اسیرم ولی فتّاح؛ خردسالم ولی آگاه منم دختر دردانه‌ی شاه؛ سلطان دین‌پناه اعلی حضرت همایون ابی عبدالله علی‌اکبر قاری و من مفسّر قرآنم من امّید آرزومندانم؛ قبله‌ی سینه‌زنانم أجر اشکم؛ عشق صاحب مشکم من به حکم عشق بر عالم تحکّم می‌کنم اختر عشقم؛ پس نور، نور من است دختر عشقم؛ پس امر، امر من است داور عشقم؛ پس حکم، من حکم است نوه‌ی حیدرم؛ رقیّه‌ی اطهرم من دخترم؛ عفیفه و دلاورم با عقیلة‌العرب هم‌سنگرم پدرم شمع و من پروانه؛ پدرم روح و من ریحانه پیش چشم من یکی‌ست کاخ و ویرانه من حیدر کرّار را نواده‌ام؛ من شاه‌زاده‌ام من خود اراده‌ام؛ مثل پدر به حکم خدا، سر نهاده‌ام آغوش بر رضای الهی گشاده‌ام به بابایم قول داده‌ام تا آخرین‌نفس من ایستاده‌ام چه در رها، چه در قفس، من ایستاده‌ام حرف عمّه‌جان و من، همین و بس؛ با خانواده‌ام من ایستاده‌ام با جسم کوچک و روح و لطیف و ساده‌ام، من ایستاده‌ام هرچند هرچه داشتم از دست داده‌ام؛ من ایستاده‌ام هرچند چندبار از ناقه فتاده‌ام؛ من ایستاده‌ام نوه‌ی حیدرم؛ رقیّه‌ی اطهرم ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از "علیه‌السلام" (عج) ➖➖➖➖➖➖➖ کی ببینیم همو؟! کجا ببینیم همو؟! متی ترانا و نراک؛ کربلا ببینیم همو زیبا میشم، منو می‌بینی برگ‌برگ میشم، تو رو می‌بینم احیا میشم، منو می‌بینی ذوق‌مرگ میشم، تو رو می‌بینم کی می‌بینن تو رو؟! کیا می‌بینن تو رو؟! ببخش نامحرمیم؛ محرما می‌بینن تو رو بیدار میشم، منو می‌بینی مدهوش میشم، تو رو می‌بینم هشیار میشم، منو می‌بینی بی‌هوش میشم، تو رو می‌بینی کی بمیرم برات؟! کجا بمیرم برات؟! ایشالا توو مرقد؛ مجتبی بمیرم برات ویرون میشم، منو می‌بینی آباد میشم، تو رو می‌بینم مجنون میشم، منو می‌بینی آزاد میشم، تو رو می‌بینم چجوری خوب بشم؟! لایق محبوب بشم تجسّم قصّه‌ی؛ یوسف و یعقوب بشم گر می‌گیرم، منو می‌بینی مبهوت میشم، تو رو می‌بینم پر می‌گیرم، منو می‌بینی لاهوت میشم، تو رو می‌بینم ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا