eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 دراین دریای خون درشوروشینم بـه دنبـال گل خـونین حسینم بمیرم که گلم بی برگ وبال است شمار زخم جسم او محال است دلم آتش گرفت از درد و داغش بگیـرم بیـن نیــزه هـا ســراغش من ازحالش نمیدانم که چون است همی دانم گل من غرق خون است گلی که می نمایم جستجویش تمــام کـربلا پُــر شـد ز بـویـش گل من عالمی را نورعین است گلم فرزند پیغمبر حسین است الهی ای حسین،خواهر فدایت صدایم کـن بـه قـربان صدایت به لـب آمـد ز دوری تـو جــانم بـدنبالت ببیـن هــر سـو روانـم حسین جانم ز دوری تو ای داد ببین زینب به هِق هِق کردن افتاد نفس بنـد آمـده بیـن آه آهم کجا افتاده ای  ای تکیه گاهم دلم خواهد درآغوشت بگیرم سرم رو سینه ات باشد بمیرم ز خیمه تا به اینجا را دویدم صدایم کن حسین دیگر بُریدم صدایم کن رسد بوی تن تو دلم شد تنگ خواهر گفتن تو فقـط یکـبار دیـگر گــو اُخَــیَّه بخوان سوی خودت بایک اِلَیَّ فدای تو شوم ای نور دیده صدایم کن ز رگهـای بُـریده دگـر بند دلـم را پـاره کـردند مرا با کُشتنت بیچاره کردند چه با تو کرده اند ای نوردیـده؟ تو را زینب هنوز بی سر ندیده الهـی کــور مـی بــودم بــرادر نمی دیدم تو رادرخاک بی سر حسین جانم ببخشا خواهرت را کمی دیر آمدم بردند سرت را کجا بـوده گمانم وقت پیـری تو بر نیزه روی من هم اسیری کنــار پیـکر تــو ای بــرادر رسیده بر مشامم بوی مادر اگر مادر کنارت امشب آمد بگو که جان زینب بر لب آمد بگو که تازیانه خورد زینب هزاران بار اینجا مُرد زینب بگو من چون کنم بی نورعینم نخواهم زندگی را بی حسینم بگو«مداح» باسوز دل و درد که هجران حسین بیچاره ام کرد 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 تاکه تورفتی ای حسین آتیش زدند به خیمه ها رفته بسوی آسمان ازکودکانت ناله ها ای یارِدیرینه بیازینب پریشون مانده است زینب پریشون اندراین شام غریبون مانده است جان برادر جان بیادیگربه مشکل خورده ام بی تو برادرجان حسین یک خواهر دل مُرده ام ناله ی کودکان توفقط پدرپدر شده بیاکه آتیش دلم زغصه شعله ورشده بیاکه مانده ام غریب بنگرکه مستاصل شدم هم پاسبان خیمه وروضه خونِ مقتل شدم بجان مادرم حسین خیلی دلم تنگ برات قرآن بخوان قرآن بخوان خواهر بقربان صدات تاکه تورفتی از برم رقیه لرزیده تنش نبودی ببینی حسین آتیش گرفته دامنش تاکه تورفتی دشمنات به زخم من نمک زدن چشم تو روکه دوردیدن بچه هاتو کتک زدن دیگر زداغ توحسین من روبه پیری میروم تنها شدم ای همسفردارم اسیری میروم غریب حسین غریب حسین «4» 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 آندم که خیمه هادرآذرداشت می سوخت ازهُرم آن قلب پیمبرداشت می سوخت گل های باغ فاطمه پژمرده بودند درزیربوته هادودخترداشت میسوخت قرآن زینب بی ورق افتاده بر خاک بسم اله ویاسین وکوثرداشت می سوخت وقتی که باخنجربه جان حنجر افتاد ازتشنگی رگهای حنجرداشت می سوخت گودال نوحه خواندوزینب سینه می زد ازسوزآن جسم مطهرداشت میسوخت گرچه حسین درزیرخنجردست وپازد درگوشهٔ گودال مادرداشت میسوخت آن سرکه جایش بودروی قلب زینب برنیزه تاکه دید دیگرداشت میسوخت هر یک به دردی مبتلا بودند عزیزان زینب زهجران برادرداشت میسوخت دیگرچه گویم من که مرکبهاچه کردند باضرب نعل تازه پیکرداشت میسوخت پشت حسین گرچه شکست ازداغ عباس اماحسین ازداغ اکبرداشت میسوخت وقتی که آب آزاد شد نالیده زینب یادحسین افتاده خواهرداشت می سوخت طفل حسین تا آب از بهر پدر برد وقتی پدررادیدبی سرداشت میسوخت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام بیش ازهمه زینب مکرر داشت می سوخت وقتی ز دلتنگیِ زینب گفت «مداح» ابیات می نالید ودفترداشت میسوخت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 کِجه دَری تِه مِه مظلوم برار؟ بَوینی مِه گرفتاری و مه زار گمون نکردمه در سنِ پیری اینجوری بَوِرن مِره اسیری برار بَوین خواخرِ غریبی ره اسیری بُوردِن وغم نصیبی ره اسیری بُوردن من چَنّه زاره مه روزگار دیگه مثل شو تاره مـره بَـوردنه یهودی بازار برار مره زونه در بین انزار از داغ ته حسین دل تَش وِشِنه تِـه جـدایی دَره مـره کِشـنه گمون نَیّـه تِره بی سر بَوینم چِتی تِه سر ره نیزه سر بَوینم؟ تِه دردِ دوری بـرار مِـره وَسّـه دعا هاکن بَمیرم بَیمه خَسّه نِخوامه بی تِه دیگه زِنده باشم تَرسمه که تِه جا شرمنده باشم 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 علی اکبراسفندیار«مداح»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بَدیمه سرزمین کربلا ره مصیبت و غم و درد و بِلاره بَدیمه کربلا ره غم وارسّه دَم بدَم وارش ماتم وارسّه بَدیمه شه حسین ره دَره خونّـه اِنـا لِله اِلَیهِ الــرّاجـعونّـه بَدیمه دَسِ گلچین ستمگر هرچی گل داشتمه هاکرده پرپر بَدیمه شمر ره چَنّه کینه داشته مِه پِرِ جا کینه شِه سینه داشته بِرار ره بَدیمه تَشنا و خَسّه زمین وآسمونّه دود  وینِسّه بَدیمه شه برا ره دَس و پا زو دیگه از کار بَکِته وِنِه بازو بَدیمه که حسین ره او نِدانه وِه با خشک گَلی نفس نفس زو عطش وِنِه تِک و پِـه ره بَدوتِه خدا دونّـه مِه دل چَنّه بَسوته بَدیمه تَش بَهیته باغ احساس دیگه از علقمه نَگرسّه عباس حسین ره داغ اکبر داغ بَزوعه تیر بخردن اصغر داغ بَزوعه دیگه شمرهرچی داشته روهاکرده وِه مِه بِرار ره پُشتِ رو هاکرده بَدیمه بی رَمَق برار ره تَنّه نانجیب خنجرِ جا دَره زَنّه دوازده ضربه آه الله اکـبر جدا بَیّه برار ره تنِ جا سر نَهووِم دیگه شمر هاکرده چیکار اَنّه بَوِّم که داد دَر بِمو مِه مار نَزِن ای نانجیب حسین غریبه وِنِه دل پرِ درد و غم نَصیبه نزن ای نانجیب وه مار ندارنه غریبی دَکِتِه و یـار ندارنه برارِ بی رمق خواخِر تِه قِروون مِه قرآنِ  ورق خواخر تِه قِروون برار نَیّه تره یاری هاکنم دَم آخر تِه ور کاری هاکنم تِه غریبی ره«مداح»جار بَزوعِه تِـه مظلومی ی وسه زار بَزوعِه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 علی اکبراسفندیار«مداح»
4_5828183836562820017.m4a
2.67M
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 مره چیکاربکته ای، برار تِه جا جدابَیمه خدادونّه حسین جان من خواخربی وفا نَیمه اگه تقدیر من اینه که دیگه بی برار باشم جانِ برار دعا هاکن که بی تِه زنـّه نواشم بدون ته مگه روزگارسربونه             داغ دوریِ ته موسه شَربونه ته هم مه عزیزِدل بی،وهم مه نازنین برار ته مارنداشتی ومن هم ته خواخربِیمه هم تِه مار ازمدینه تاکربلاحسین ته غصه خوار بِیمه نَدومّـه که تِوسّه خواخرِبَدیاکه خار بِیمه خوامه ته گَلیِ جا لاله بچینم              دیگه نخوامه فردا روزه بَوینم                    چنه ته اُستخون سینه وکَش وپَلی خورده هرچی که نیزه دَیـّه کربلاته تن فرو بُورده برارِ نازنینی داشتمه  هاکردنه پرپر حسین جان کاش که کور بِیبوم تا تِره ندیبوم بی سر ته بوردی خولی و حرمله بمونه              دنیبی بَوینی که مره بزونه 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 ای دلِ بی تابِ جان برلب بنال امشب از درد و غم زینب بنال باید امشب خون بگرید دیدگان تـا کنند همـدردیِ رنجـیدگــان برشب شام غریبان حسین اشک خون باید بباریم ازدوعین امشب ای شام غریبان ناله کن چونکه ماندی بی شهیدان ناله کن هیچ دانی حال زینب ای فلک زیر بازویش بگیرید ای ملک وای بر من ای خدای عالمین زینب ازامشب دگر شدبی حسین کوهی ازغم دید زینب کم نبود شددلش چون صورت طفلان کبود سهم او غم،داغ،ماتم شد حسین قَدِ ماتم ازغمش خم شد حسین یک دلش آواره سوی قتلگاه یک دلش حیران میان خیمه گاه کیست زینب را کند یاری حسین خیز و بهر او نما کاری حسین خواهرت را داغ تو بیچاره کرد رشته ی تدبیر او را پاره کرد از ازل ما یار هم بودیم حسین یار وهم غمخوارهم بودیم حسین ای عزیز دردانه ی یاس کبود هیچ وقت زینب بدون تو نبود کو برادر؟ کو برادر زاده ام؟ حیف آنان رامن ازکف داده ام باورم شد بی برادر گشته ام بی کس وبی سایهٔ سرگشته ام ای برادر خوب می دانم حسین بی تو من زنده نمی مانم حسین گر چه دلتنگت شوم ای نور عین می روم تا شام خداحافظ حسین شرح احوال مرا«مداح» گفت گرچه با سوز دل و با آه گفت 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
|⇦•عاشق شدن فقط.. و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟! امیر عظیمی
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ مارو برسان...
Mirdamad 1402 shab11 a.mp3
36.81M
|⇦•عاشق شدن فقط.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض سلام وادب خدمت شما ذاکرین گرامی قبول باشه عزاداریهاتون امروز، روز عاشورای حسینی مصادف است با سالگرد درگذشت پدر من حقیر 😔 از همه اعضای محترم تقاضا دارم جهت شادی روح مطهر شهدا و گذشتگان و روح پدربنده فاتحه ای قرائت فرمایید رحم الله من یقرالفاتحه مع الصلوات🤲
❤️روضه یازدهم محرم❤️ بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند همان وجود نازنین خدای صبر در زمین تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده. برادر جان تواینجا باش آرام خدا حافظ که من رفتم سوی شام تو بااین نوخطان نو رسیده من واین مادران داغدیده فراق واین ره دور ودرازم برادر با یتیمانت چه سازم حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم..... 🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁 🍂التماس دعا🍂 @majmaozakerine
بسم‌الله الرحمن الرحیم بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم حرفها با سپهِ کوفه ز حنجر دارم شِکوه بر فاطمه دارم ز جسارتهاتان من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم تشنه کشتید و بریدید سرِ مهمان را حال این رختِ اسیریست که در بر دارم مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید غارت آزاد شد و دست به معجر دارم بزنیدم ببَریدم به همه میگویم من در این دشتِ بلا چند برادر دارم بار بستید و برفتید ولی من چه کنم من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم یا اجازه بدهید اینهمه را دفن کنم یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم یکطرف بی سر و بی دست، علمدارِ رشید یکطرف دستِ علمدارِ دلاور دارم دارم اینجا به حرم یک تنِ ارباً اربا و سرِ نیزه سرِ زخمیِ اکبر دارم رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید دستها را چه کنم،اینهمه لشگر دارم یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم یکطرف کعب نی و حرف بَد و سوی دگر تازیانه به سر و صورتِ خواهر دارم خواهرانی همه معصوم و عفیف و مضطر داغدیده به برم، اینهمه مادر دارم یا اخی بوسه به رگهای بریده بزنم زانکه مأموریتِ تازه ز حیدر دارم بوسۀ حنجرۀ تو نَفَسِ تازه دهد تا ببیند که من هم کس و یاور دارم
مرثیه شام غریبان و گودال تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد بوی سقیفه و در و دیوار می رسد از زخم های سوخته ی بی شماره ات حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو از کربلا به کوچه و بازار می رسد 😢😢ا😢😢 ای یادگار مادر پهلو شکسته ام من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام هستند قاتلان تو همخون دوّمی ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو از موی تو نشانه در انگشت شمر بود دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است یادش به خیر مادرمان شانه کرده است از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد از من زمان غارتمان سر شکسته اند از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند ناچار می شوم که رهایت کنم حسین فکری برای خیمه و غارت کنم حسین از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم آیا به خواهر تو اسیری روا بود؟ با لشکری که بد دهن و بی حیا بود ای وای من زمان خداحافظی شده ای پاره تن زمان خداحافظی شده
4_6019557791042112701.opus
148.6K
‍ . این زینب و این نور دو عین اش بر نیزه رفته رأس حسین اش پیکری بی سر - همچون گل پرپر افتاده در گودال - پیش رخ خواهر ای حسین جانم حسین حسین جانم قاتل به مقتل آذر کشیده بر حنجر او خنجر کشیده حنجری در خون - با جلوه ای گلگون گوید سخن یارب - با خواهری محزون ای حسین جانم حسین حسین جانم افتاده هستی در تاب و در تب آید صدای زهرا و زینب مادری خسته - با اشک پیوسته بنشسته در گودال - با قلب بشکسته یا حسین جانم حسین حسین جانم در خون فتاده تا دین بماند اسلام و قرآن آئین بماند مردی آزاده - جان بهر حق داده مانده از او بر جا - شمشیر و سجاده ای حسین جانم حسین حسین جانم فرزند زهرا خورشید دین است مانند حیدر حبل المتین است نهضت‌ش یاران - از بهر حق جویان گردیده در هستی - احیاگر قرآن ای حسین جانم حسین حسین جانم در مقتل اکنون خون است و تقدیر تنهای صدای تیغ است و شمشیر گشته در میدان - دل بی سر و سامان قاتل به مقتل شد - با خنجری بُران ای حسین جانم حسین حسین جانم ** محمود تاری «یاسر»✍🏿
۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که می‌گفت: «به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهای‌تان به عزای‌تان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد... همین ساعتها😭😭😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج‌حسین_سیب‌سرخی_تو_قتلگاه_شمر_نشسته_رو_سینه_.mp3
2.34M
شور ❌ تذکر: این صوت شامل روضه‌ بسیار سنگینی از می‌باشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه می‌شود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید 📝 تو قتلگاه شمر نشسته رو سینه... 🎤 حاج‌حسین سیب_سرخی ◼️ ویژهٔ 🏴 ماه @majmaozakerine
پيش مادر پيش حيدر ، سر بريدن آقاى ما را با حوصله، سر بريدن 😭
❣﷽❣ 🔳 روز عاشورا زینب من مدافع حرم باش مراقب چادر دخترم باش! نیفتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود… از سر نی گفت سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر ⬛⬛⬛⬛ شاه گفتا کربلا امروز میدان من است عید قربان من است! مادرم زهرا در این گودال مهمان من است عید قربان من است! خواهرم زینب پرستار یتیمان من است عید قربان من است… ┈••✾•
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
.. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ➖➖➖➖ دوباره در دلت آقا غم شام غریبان است به خیمه گاه شدی حاضر چرا که عمه گریان است ببین که چشم به راه توست میان خیمه ای سوخته صدای ناله ی ایتام به قلبش آتش افروخته به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ➖➖➖➖ میان قتلگاه رفته رقیه دیدن بابا کنار پیکری بی سر که دارد نقش ردّ پا چگونه دختری معصوم گلوی پاره اش دیده به یاد کام عطشان ِ پدر یک دم نخوابیده رسیده جان او بر لب امان داده به او زینب به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ➖➖➖➖ دوباره مادر اصغر به یاد لعل شیرخوار است به یاد حنجر پاره میان خیمه بیدار است بمیرم که نمانده است قراری در دل ایتام چگونه می روند فردا با زجر و شمر به سمت شام عقیله خون جگر گردد با دشمن همسفر گردد به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸 عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت وسط سرخی آتش دل زینب اما یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت بعد ها  کنج خرابه به پدر دختر گفت: تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت از غم سوختن اهل حرم بود اگر نیمه  شب آمدو در کنج تنور  آن سر سوخت خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت محمد جواد مطیع ها علیه السلام
گشته کنون شام_غریبان_حسین عصرِ دهم است و کربلا خاموش است زینب که به گردابِ بلا مدهوش است شد باغِ گلِ یاس تمامی پَرپَر خون از رگِ هفتاد و دو تن در جوش است با نیزه روَد راسِ شهیدان تا شام از عرش صدای زمزمِ چاووش است گویا که شده محشر کبرا بر پا بین منظره ی عرض و سما مخدوش است از یک طرفی دامن طفلی می سوخت از یک طرفی زمزمه ای در گوش است! هر خیمه بسوزد ز شرارِ آتش عصرِ دهم است و کربلا خاموش است وای شده_شام_غریبان_حسین