در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد
بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد
تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند
لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد
هجمه که آمد یا علی میگفت اما
با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد
وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت
چی شد که جای خادم و دختر عوض شد
در رو به داخل باز میشد قبلا اما
پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد
تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت
شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد
از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت
میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد
هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد
دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد
یک بار دست و سینه و پهلو شکستند
صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد
شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند
روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#حاج_منصور_ارضی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبر از آمدنت من که ندارم، تو ولی...
جانِ من تا نفسی مانده خودت را برسان...
بحق #حضرت_زهرا سلام الله علیها
اللهم عجل لولیک الفرج
#سه_شنبه_های_مهدوی
#ایام_فاطمیه🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
4_5796497616552331925.mp3
17.21M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی رضا شیخی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی رضا شیخی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میرسه از راه
بوی عزای فاطمیه
حال و هوای فاطمیه
گریه برای روضه ها و
مصیبتای فاطمیه
تو بستر افتاده مادر
شده شبیه گل پرپر
نفس نداره این روزا
بانوی خونهی حیدر
دلش از این مدینه پُره
از میخ در همش دلخوره
داره میسوزه توی تب
رسیده جونش رو لب
واویلا واویلا
وا اُوما وا اُوما
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دو ماهه مادر
به درد و غصه ها اسیره
انگاری که داره میمیره
الهی که براش بمیرم
تو خونه هم روشو میگیره
حسن یه گوشه گریونه
حسینشم پریشونه
وخیمه اوضاع مولا
چشای زینبش خونه
پُر از کبودیه بدنش
نشسته خون رو پیروهنش
شکسته پهلو هاش ز جفا
میکِشه هی عذاب این شبا
وا اُوما وا اُوما
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وقتی میره راه
خدا چقدر میبینه آزار
میگیره دستشو به دیوار
خونابهی تازه میریزه
روی زمین از زخم مسمار
میباره چشمای تارش
پُر از غمه حال زارش
رمق نداره این شب ها
دست و پاهای تب دارش
خدا چی اومده به سرش
آتیش گرفته بال و پرش
این لحظه ها چقد مضطره
به فکر غربت حیدره
وا اُوما وا اُوما
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دست بالا بیار
یکم برا خودت دعا کن
فکری به حال بچه ها کن
به صورت حسن نگاه کن
دست بالا بیار
دعات باشه پیشم بمونی
بهار من رو به خزونی
برای جون دادن جوونی
جون منی ، جون علی بسته به جونت
بگو عجب واسه علی بده امونت
نرو عزیز دل من
حیدر و نیم جون نکن
بهار خونه علی
باغ منو خزون نکن
یا زهرا فکیف اصبر و علی فراقک
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شرمندت شدم
سپر شدی برای حیدر
یاور و هم صدای حیدر
بازم بمون به پای حیدر
شرمندت شدم
به خاطرم دیدی تو آزار
از درو از دشمن و دیوار
کشته منو داغیه مسمار
گریه نکن ، میشکنه باز دلم عزیزم
با موندنت ، حل میشه مشکلم عزیزم
بمون کنار حیدرو
بمون کنار بچه ها
خیلی زوده بی مادری
فاطمه واسه غنچه هات
یا زهرا فکیف اصبر و علی فراقک
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5897491616444189536.opus
142.8K
نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
بر روی زانو، سر می گذارم۲
یارب چسازم، زهرا(س) ندارم، زهرا(س) ندارم
وای... رفته زدستم، روح وروانم، یار جوانم۲
ای... فاطمه جانم، فاطمه جانم، فاطمه جانم۲
___________________
دیدم فتاده، روی زمین است
نالان وآهش، بس آتشین است، بس آتشین است
گل... درباغ حیدر، همراه غنچه، گردیده پرپر
ای فاطمه جانم....
______________________
با اینکه زینب، حالی ندارد
زخم دلم را، مرهم گذارد، مرهم گذارد
از... جور زمانه، شد دخت کوچک، بانوی خانه
ای.... فاطمه جانم....
_______________________
بعد تو زهرا، اینجا غریبم
رفته زدستم، صبر وشکیبم، صبر وشکیبم
ای.... بانوی خانه..لطفی نما و، بازآ به خانه
ای فاطمه...
شعر :اسماعیل تقوایی
#نوحه
#سنتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
254.2K
نوحه زینب(س
نوحه زینب(س) در فراق مادر
من زینب نالانم، بی مادر وگریانم۲
حال پدرم کرده، حیران وپریشانم۲
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا۲
______________________
رفته زکفم مادر، حیدر شده بی همسر، حیدر شده بی همسر
خانه شده ویرانه، بی دختر پیغمبر، بی دختر پیغمبر
اوعشق پیمبر بود، اوهستی حیدر بود
در راه دفاع از او، همواره چولشگر بود۲
واویلتا...
______________________
بابا نکند باور، رفته زکفش کوثر۲
نالد که کجایی ای، دردانه ی پیغمبر۲
واویلتا....
____________________
یادم نرود مادر،چون جان بگرفت در بر، چون جان بگرفت در بر
اطفال صغیرش را،جانانه دم آخر، جانانه دم آخر
او کوثر طاها بود، او ام ابیها بود۲
هم گرمی کاشانه، هم هستی بابا بود۲
واویلتا....
شعر:اسماعیل تقوایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
278.9K
نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
رفته زدنیا حضرت زهرا
حبیبه ی حق، ام ابیها، ام ابیها
وای... از حال حیدر. اندر عزای زهرای اطهر۲
ای... مهدی زهرا، آجرک ا...،در سوگ مادر
____________________
علی دگر یاوری ندارد
از غم بزانو، سر میگذارد، سر میگذارد
آه... . رفته ز دنیا، هستی حیدر،مصداق کوثر
ای... مهدی زهرا.....
______________________
مانده علی وطفلان زهرا
گریان ونالان، بر دور بابا، بر دور بابا
وای.... بي مادری و، اطفال مضطر، اطفال مضطر
ای.... مهدی زهرا...
_______________________
شمع شبستان، گردیده خاموش
علی گرفته، غم را در آغوش، غم را در آغوش
ای....حصرت داور، صبری بده بر،درمانده همسر
ای... مهدی زهرا....
شعر:اسماعیل تقوایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
172.6K
زمزمه وداع حضرت علی(ع) وزهرا(س)
بود امشب آخرین شب که بر تو مهمانم ای علی جانم
بیاور نزد من ای جانا جمله طفلانم ای علی جانم
علی جانم ای علی جانم.. ای علی جانم ای علی جانم۲
___________________________
نمی دانم همسر خوبی بوده ام آیا از برای تو
ولی خوشحالم شود حیدر، جان زهرای تو فدای تو
علی جانم....
________________________
شبانه دفنم کن ای حیدر، دور از چشم مردم گمراه
نمی خواهم از مزار من ای علی جانم کس شود آگاه
علی جانم....
_____________________________
ز بعد من ای عزیز من، جان تو جان این یتیمانم
مکن گریه هستی زهرا، می کند این گریه پریشانم
علی جانم....
____________________________
زرفتن حرفی مزن زهرا، میزنی آتش بر دل وجانم
دلم را خوش کن به لبخندی،کوثر طاها روح وریحانم
مرو زهرا جان مرو زهرا، بعدتو حیدر می شود تنها۲
شعر :اسماعیل تقوایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
264.5K
زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س)
فاطمه جان ای نگارم
ای همه دار وندارم
تو میان بستری و
من برایت بیقرارم
گل نیلوفرم، ای از جان بهترم
بپا خیز وببین، که من بی یاورم
مرو زهرا مرو، مرو زهرا مرو۲
________________
ای چراغ خانه ی من
گرمی کاشانه ی من
ناله هایت همچو آذر
بر دل ویرانه ی من
تو دانی جانمی، تبسم کن دمی
بنه بر قلب من، دوا و مرحمی
مرو زهرا مرو.....
______________
بعد تو ای دلنوازم
ای همه راز ونیازم
در هجوم اینهمه غم
با صغیرانت چسازم
دراین رنج ومحن، نما رحمی به من
دوچشم خود گشا،بگو با من سخن
مرو زهرا مرو....
شعر:اسماعیل تقوایی
سبک؛ای صفای قلب زارم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
239.1K
زمزمه شهادت حضرت زهرا (س)
نگار باوفای من
همدم باصفای من
گل کبود یاسمن
مگو زرفتنت سخن
خزان مکن بهار من
مرو مرو تو فاطمه ٣
___________________
منم زبعد تو غریب
شوم غمین وبی شکیب
تو بوده ای پناه من
شنو فغان وآه من
مکن غروب ماه من
مرو مرو...
____________________
گشا دو دیده جان من
عزیز مهربان ما
کمی نما تو گفتگو
بار دگر علی بگو
ای به سرایم آبرو
مرو مرو..
_______________________
مادر کودکان من
گرمی خانه مان من
فتادنت به پشت در
فتاده بر دلم شرر
شکسته از علی کمر
مرومرو..
شعر :اسماعیل تقوایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
259.6K
زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س)
یار جوان حیدر
روح و روان حیدر
حرمت تو شکسته
رفته توان حیدر
فاطمه جان، ای که مرا چو گوهری
پیش چشمم، میان دیوار ودری
علی را در بند عدو می نگری
فاطمه جان ای گل بی مثال من، فاطمه جان ای گل بی مثال من فاطمه جان ای گل بی مثال من۲
_______________
تو ای تمام هستم
شرمنده تو هستم
تو غرق خونی ومن
بسته شده دو دستم
آیه آیه، شدی تو کوثر علی
شدی پرپر گل معطر علی
ناله داری تو در برابر علی
فاطمه جان....
_________________
تویی میان بستر
منم غمین ومضطر
مزن تو حرف رفتن
امانت پیمبر
گر عزیزم، تو ترک مرتضی کنی
حیدر را به سیل غم رها کنی
کودکانت به غصه مبتلا کنی
فاطمه جان.....
__________________
غسل تنت شبانه
دفن تو مخفیانه
میان خاک قبرت
گشته دلم روانه
ای خدایا، بدون زهرا چکنم
بی حبیبم بهر تسلا چکنم
در مدینه غریب وتنها چکنم
فاطمه جان...
شعر:اسماعیل تقوایی
سبک:سرزمین من
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فاطمه الزهرا(س)
نه سال مرا همدم وهمخانه توبودی
آبادگر این دل ویرانه تو بودی
نه سال کنارت همه ایام، خوشی بود
آرامش جان من وجانانه تو بودی
انسیه ی حوریه ی در خانه حیدر
ای فاطمه جان، کوثر بی متل پیمبر
* * *. *
نه سال زمین بود به مانند بهشتم
آمیخته شد مهر تو با طبع وسرشتم
نه سال علی فاطمه و فاطمه حیدر
من نام تو بر سردر قلبم بنوشتم
امید علی در همه احوال تو بودی
من طائر واز بهر علی بال تو بودی
* * * *
ازبعد پیمبر تو شدی پشت وپناهم
بودی به طرفداری من کل سپاهم
افسار رها کرده سگی زد به تو سیلی
در خانه به نیلی رخت افتاد نگاهم
ای وای از آن لحظه وآن چادر خاکی
وای از حسن کوچکِ در حال تباکی
* *. * *
ای وای از آن لحظه که در روی تو افتاد
از ضربه ی در لطمه به پهلوی توافتاد
شش ماهه ی تو در ره اسلام فدا شد
هرآنچه بلا بود رهش سوی تو افتاد
دستان علی بسته وچشمان علی تر
قرآن سخنگو شده شرمنده ی کوثر
*. *. *. *
ای تیر غمت را دل حیدر نشانه
شد بستر بیماری تو پهن به خانه
ایام خوشی من وطفلان بسر آمد
از دیده ما اشک غمت گشت روانه
کردی تو سرانجام می قرب خدا نوش
مرگ آمد و بگرفت تو را سخت درآغوش
* * * *
بی تو چکنم ای گل یکدانه ی حیدر
جان دادی وجان علی ات رفت زپیکر
طفلان تو در هجر تو گیرند بهانه
ای یار جوانمرگ علی،یاس پیمبر
برخیز وببین فاطمه جان قد کمانم
برخیز وببین هجر تو بردست توانم
*. *. *
تابوت تو را غمزده بر دوش ببردم
انگار که صد بار شدم زنده و مردم
بودی تو امانت زپیمبر به بر من
در قبر تورا باز بدستش بسپردم
از بعد تو بودن نبود باور حیدر
دارم طلب صبر خود از حضرت داور
شعر:اسماعیل تقوایی
یا فاطمه الزهرا(س)
عصمت ا... و دری سوزان،وای از بیکسی
پشت در افتاده او نالان، وای از بیکسی
یک زن تنها، چهل نامرد، وای از بیکسی
میخ سوزان. زخم، آه ودرد، وای از بیکسی
فاطمه(س) ، فریاد یا بابا، وای از بیکسی
زینب گریان و وا اُمّا، وای از بیکسی
گل شکسته، غنچه اش پرپر، وای از بیکسی
آیه آیه، سوره ی کوثر، وای از بیکسی
دست بسته حیدر کرار، وای از بیکسی
اشک او غلطیده بر رخسار، وای از بیکسی
ذوالفقار وشرم از زهرا، وای از بیکسی
پهلوانی یکه وتنها، وای از بیکسی
خانه ای وبستری مادر، وای از بیکسی
روزهای غصه ی حیدر، وای از بیکسی
روز وشب، زهرا واشک وآه، وای از بیکسی
شکوه هایش بر رسول ا..، وای از بیکسی
عاقبت جان دادن زهرا، وای از بیکسی
غسل او با حیدر واسما، وای از بیکسی
غربت وتدفین او در شب، وای از بیکسی
روز وصل اَب و ام اَب، وای از بیکسی
شعر:اسماعیل تقوایی
یا فاطمه الزهرا(س)
تنور خانه مان سرد است زهرا
دل حیدر پر از درد است زهرا
ندارم بی تو من پشت وپناهی
علی را غم هماوردست زهرا
سلامم را دگر پاسخ نگویند
مدینه پر ز نامردست زهرا
چه سازم با با غم ودرد یتیمان
رخ اطفال تو زردست زهرا
چه دشوار است بی تو زندگانی
دلم از زندگی سرد ست زهرا
دمی بر خیز وبین داغ فراقت
چه کاری با علی کردست زهرا
شعر:اسماعیل تقوایی