eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
(ان شاالله حقش ادا بشه) بی کسی ، خیلی سخته برای یه مرد آخه مرد ، نمیتونه شکایت کنه رفتی و ، فکر نکردی تو این بی کسی حیدرت ، با کی میتونه خلوت کنه؟ میریزم رو جسمت آبو از شرمندگیت آب میشم اون زخمی که پنهون کردی داره میزنه آتیشم یلحظه وا بکن یاسم چشاتو نگاه کن حال و روز بچه هاتو دلم از سینه داره کنده میشه اخه نشنیدم امشب من صداتو بند دوم خسته ای ، خیلی خواب تو سنگین شده حق داری ، آخه خیلی دادم زحمتت یاس من ، امشبو دیگه آروم بخواب میدونم که دیگه رفته بود طاقتت خیلی غصه هامو خوردی سیلی خوردی جای حیدر پشت در زدن آتیشت جونت شد فدای حیدر دیگه وقتش شده آروم بخوابی چقد لاغر شدی خانوم خونم خیالت جمع باشه از یتیمات یجوری این روزا رو میگذرونم بند سوم حالا که داری میری ببین دور تو حلقه بستن یتیمای تو فاطمه مادری کن برا بار آخر گلم میبینی غرق اشکه چشای همه حیدر میمونه و طفلا نیمه شب میری واویلا حسینت رو پات افتاده حسنت میگه وا اُماه نزار زینب بفهمه داری میری یکاری کن دلش آروم بگیره نوازش کن غریب کربلاتو یکاری کن حسن داره میمیره #
‍ ‍ . خوابیدی آروم راحت شدی از غم حیدر اما آخه نگفتی بی تو علی بی کسه توی دنیا بعد از تو حیدر درد دلاشو به کی بگه زهرا خوابیدی آروم انگار دیگه دردِ پهلو نداری راحت شدی از زخم زبون و تب و شب بیداری میزاری واسه حیدر تو این غربتو یادگاری راحت شدی از غم کوچه ها راحت شدی از غمای علی بعد از تو عَجِّل وفاتی میشه زهرای من ربنای علی بند دوم چشماتو وا کن چشم امیدم هنوز به نگاته چشماتو وا کن که قوت قلب من خنده هاته چشماتو وا کن حیدر دلش خیلی تنگه صداته آروم ندارم من موندم و غصه ی بی شمارم خانوم خونم مثل یتیمای تو بیقرارم بعد از تو زهرا من دیگه یه خواب راحت ندارم این التماس یل خیبره میباره اشکاش جلو بچه هاش اونی که کنده درِ خیبرو داره میلرزه ببین زانواش بند سوم کنده دلم رو خونابه هایی که رو بستره کنده دلم رو اون رَدِّ خونی که روی دره کنده دلم رو اون بچه که حالا بی مادره تو چشم زینب دارم میبینم سر خنجرو میبینم انگار داره حسین میگه زینب برو قاتل رو سینش میشینه و میبُره حنجرو این چادری که تو اون کوچه ها خاکی شد ارثیه ی زینبه کرببلای حسین غریب زهرا شروعش همین امشبه 🎤 👇
4_6039781662462575997.mp3
479.6K
‍ . و و ابدان مطهر امام حسین و حضرت عباس و حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر علیهم السلام و شهدای کربلا 🏴بند اول سرت به روی نیزه و تنت میون خاک گرم کربلا بیارید ای بنی اسد برام جای کفن یه قطعه بوریا سرت تو شهر کوفه و تنت شده پامال سم مرکبا بیارید ای بنی اسد برام جای کفن یه قطعه بوریا با گریه،میبوسم اون رگهای حنجرت و میمیرم با اشکام،میشورم هر قطعه ی پیکرت و میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند دوم میریزه اشکم و میرم آروم آروم کنار نهر علقمه بیاید کمک بنی اسد هنوز داره میاد صدای فاطمه یه قبر کوچیک بِکَنید آخه نمونده چیزی از عموی من توی حصیر بذارید اون دستایی که جدا شده از این بدن با گریه،میبوسم اون دستای قلم رو من میمیرم با اشکام،میشورمش سقای حرم رو من میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند سوم اگر که منقلب شدم کناره پیکر علیِ اکبرم بنی اسد کمک کنید که ارباً اربا شده این برادرم اگر که بی توون شدم کناره پیکر علیِ اصغرم بنی اسد کمک کنید علی رو تا مزار بابام ببرم با گریه،میبوسم هر قطعه ی اکبر و من میمیرم با اشکام،میشورمش حنجر اصغر و من میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند چهارم جدا یه قبری میکَنم برای هفتادو دو یاران غریب اون طرفم یه قبری رو حفر میکنم برای پیکر حبیب برید وهب رو بیارید پیکر بی سرشه بر روی صلیب برید زُهیر و بیارید که رحمت خدا بهش شده نصیب با گریه،خبر کنید قبیله ی حر رو تا که بیان مینْویسم،رو قبر بابام هٰذٰا قَبْرُ ذبیح العطشان واویلا واویلتا ۳ حسین ✍️🎵کربل
4_5814369533816747445.mp3
1.46M
چشام میسوزه از بس که گریه میکنم صدام گرفته خبر داری اتیش به گیسوام گرفته بس که دویدم دیگه زانوام گرفته نمونده نایی که واسه تو گریه کنم دیگه بابایی من توی صحرام اما تو خودت کجایی بگو تو مقتلی یا روی نیزه هایی هرچی صدات زدم بابا نیومدی کاش به سه ساله لااقل سرمیزدی این اولین باره که تنهام میزاری میون صحرا نیمه شب جام میزاری شاید سرت شلوغه بابا سراغی از من نمیگیری دلت میاد ببینی بابا میرم با عمه ها اسیری بند دوم نمیدونم که همه سه ساله ها مثه من بیقرارن؟ شبا که وقت خوابه مثل من بیدارن؟ اینو میفهمن اونا که بابا ندارن دلم نمیخواد ناراحتت کنم ولی پام پُره خاره تنم مثه تو جای سالمی نداره کجا سه ساله تاب تازیونه داره؟ بابا دلم میخواد منو بغل کنی این موهای سوخته رو شونه بزنی بازم بگی لالا لالا دخترکم راستی تو صحرا گم شده عروسکم فدا سرت که سوخته موهام فدا سرت که زخمه دستام تو فکر من نباش بابایی چیزی نپرس از گوشواره هام بند سوم تو فکر اینم اگه بیای چه جوری من پا بشم از جام؟ گفته بودم زخمی شده تو صحرا پاهام داره یکی یکی یکی میریزه موهام میدونی بابا خیلی برا من عمه ها زحمت کشیدن من میدویدم و اوناهم میدویدن با اینکه حال عمه ها بدتره از من بابا بابا بابا بابا بابا بابا از اون بهونه ها دارم که دخترا فقط برا باباهاشون میگیرن و فقط اروم میشن با دیدن اونا نمیدونم که پیر شدم یا توی سه سالگی خمیدم گفته بودی شبیه زهرام حالا شنیده هارو دیدم
(اقا شرمندم) بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم 〰〰〰 هرچی که میگردم جسم تو پیدا نمیشه میخوام بشینم بالاسرت اما نمیشه میخوام که جمِت کنم تو بوریا نمیشه بیرون بکشم از بین نیزه ها نمیشه تکه های جسمت پخشه تو صحرا نمیشه مهل المهلا یابن الزهرا زینب تنهاست تو این صحرا دور تو نی و تیر دور من حرومی نمیشناسم تنت رو خودت بگو کدومی ای داداش بند دوم دیگه رو تنت حتی قد یه نیزه جا نیست چندتا وصله از جسمت کمه سرت چرا نیست؟ هرچی چی گشتم انگشت بریدت هیچ کجا نیست حتی توی گودال بین تیر و نیزه ها نیست بعد از تو دیگه هیشکی مراقب زنا نیست مهل المهلا یابن الزهرا غارت غارت شد معجرها تو کفن نداری پیرُهن نداری چی اومده سرتو بمیره خواهر تو ای داداش بند سوم عمامت الان روی سرِ یه ساربونه انگشتر و انگشتت تو دست این و اونه خولی سرِتو گذاشته تو تنور خونه پیراهن پارتم که سهم دیگرونه با مرکب دویدن رو تنِ تو حشیونه مهل المهلا یابن الزهرا تو تنها و زینب تنها دلم رو میسوزونی با این رگای خونی این تن بی سرِ تو بوسیده خواهرِ تو ای داداش
خیمه خلوت شده بیقراری مثل من تو هم آروم نداری میدونم میسوزه زخم لبهات کاش یلحظه چش رو هم بزاری گریه نکن ، خیمه خیمه رفتم آبی نبود دست خالی برگشتم زخم لبات ، داره بدتر میشه داغه چقد ، نفسات آتیشه داره میزنه بالا ، شعله های نهفته میسوزه سینه ی من از حرفای نگفته چون پوست صورتت از تشنگی خشکه خشکه وقتی نازت میکنم،  یکی یکی میافته لالا گل خزونم ، لالا آروم جونم شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم بند دوم نه طاقت میارم گریه هاتو نه میتونم برات کاری‌کنم کاش یلحظه میخوابیدی مادر شاید تشنگیت کمتر شه گلم گریه نکن ، دیگه آب آور نیست میبینی دل تو دل مادر نیست تشنه تر از توعه بابا اصغر آروم بگیر تو رو جون مادر میسپارمت به بابا ، شاید که آبت بدن دلنگرون اینم ، با تیر جوابت بدن دلهره دارم اما ، راهی برام نمونده کبودی چشم تو ، جگرمو سوزونده لالا گل خزونم لالا آروم جونم شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم بند سوم سه شعبه اوردن واسه سرت چقدره مگه قُطرِ حنجرت دو شعبش اضافیه واسه تو با یه شعبش میکنن پرپرت گریه نکن ، دردتو پنهون کن شرمنده ی تو نشه بابایی دورم ازت اما هرجا باشم شب که میشه میخونم لالایی میگن که حنجر تو ، دوخته به قلب بابات میگن که خون گلوت ، پاشیده روی چشمات میگن دم آخری ، خندیدی پر کشیدی خدارو شکر سر بابارو ، رو نی ندیدی لالا گل خزونم لالا آروم جونم شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم
تو چشمام روضه ی گوداله تو قلب من هنوز جنجاله تا چشمامو روهم میزارم میبینم پیکرت پا ماله اشکایی که میبارم خونه این بیشتر منو میسورونه نیزه داری که بین زنها سر رو روو نیزه میچرخونه زیر سایه میشینم نگرونم نگرونم نگرونم سوخت تن بی سر تو نمیتونم نمیتونم نمیتونم زیر سایه بعد تو من بمونم من بمونم بمونم سوخت تن بی سر تو نمیتونم نمیتونم نمیتونم توی چشام چادریه که داره با خیمه ها میسوزه سه ساله ای که زخم پاهاش مثل لب بابا میسوزه بند دوم آب آتیشو میخوابونه تو قلبم اما غوغا میشه با یاد اون لبای خشکت آبم واسم مثه آتیشه هرجا دختری میبینم میریزه قلب من واویلا ای وای ای وای از اون ویرونه ای وای ای وای از اون صحرا دست به پهلو میگیرم وای مادر وای مادر وای مادر میریزه خون چشام از حنجر از حنجر از حنجر داره میدوه هنوز با خنجر با خنجر با خنجر سمت قتلگاه یکی وای مادر وای مادر وای مادر تو سوختی و منم میسوزم تا طفلی میبینم میسوزم با روضه های عمه زینب چهل ساله دارم میسوزم بند سوم خدا کنه که پیش چشمام نیافته هیچ زنی واویلا دیگه طاقت نمیارم من آخه دیدم میون صحرا دخترهای سرگردونو زنهارو با لباس پاره من زنده بودم و میدیدم عمه هامون شدن آواره عمه هامو میزدن دیدم من دیدم من دیدم من خواهرامو میزدن دیدم من دیدم من دیدم من چادرای سوخته رو دیدم من دیدم من دیدم بردنه انگشترو دیدم من دیدم من دیدم من دستای یه مرد و ببندن جلوش اسیر کنن زنارو سخته برادری ببینه سیلی زدن به خواهرارو به نیابت از حضرت بقیه الله الاعظم و جهت شفای بیماران محترم از جمله بیماران منظور
الهی بمیرم ، چی اومد سرت؟ فقط یکی میگفت ، حسن مادرت میونِ شلوغی زمین خوردی و دیدم شرمُ تو چشمای حیدرت تو جگرم ریخته غمِ سیلی و داغِ کوچه ها موهایِ من سفید شده تو بچگی نپرس چرا الهی بمیرم میخوای پا بشی نمیتونی چون پات نداره رمق میخوای دست بزاری روی شونه هام ولی دیگه دستات نداره رمق وا اُمّا وا اُمّا وا اُمّا بند دوم چی میشه یکم استراحت کنی میترسم که زخمِ تو سر وا کنه کی میدونه دردً منو مادرم نتونست مسیرش رو پیدا کنه از وقتی که پایِ مغَیره وا شده به خونمون مادرِ من هرجا میره پشت سرشه رَدِّ خون دیگه جای سالم نمونده براش شد عجّل وفاتی تمومِ دعاش برا حیدر از بس که ضجه زده یه چند روزه مادر گرفته صداش وا اُمّا وا اُمّا وا اُمّا بند سوم بیا زینبِ من وصیت کنم گذاشتم کنار واسه حیدر کفن یه پیراهنِ کهنه واسه حسین یدونه کفن هم برای حسن پیرُهنِ محسنمو بده به اصغرِ رباب زینبِ من از این به بعد با فکرِ کربلا بخواب عزیزم یروز پیش چشمایِ تو حسینُ غریبونه سر میبُرن میبینن لباش پاره پاره شده جلوش هی میخندن هی اب میخورَن حسین وای حسین وای حسین وای
السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
4_5951766323594801852.mp3
15.51M
‍ ‍ . خوابیدی آروم راحت شدی از غم حیدر اما آخه نگفتی بی تو علی بی کسه توی دنیا بعد از تو حیدر درد دلاشو به کی بگه زهرا خوابیدی آروم انگار دیگه دردِ پهلو نداری راحت شدی از زخم زبون و تب و شب بیداری میزاری واسه حیدر تو این غربتو یادگاری راحت شدی از غم کوچه ها راحت شدی از غمای علی بعد از تو عَجِّل وفاتی میشه زهرای من ربنای علی بند دوم چشماتو وا کن چشم امیدم هنوز به نگاته چشماتو وا کن که قوت قلب من خنده هاته چشماتو وا کن حیدر دلش خیلی تنگه صداته آروم ندارم من موندم و غصه ی بی شمارم خانوم خونم مثل یتیمای تو بیقرارم بعد از تو زهرا من دیگه یه خواب راحت ندارم این التماس یل خیبره میباره اشکاش جلو بچه هاش اونی که کنده درِ خیبرو داره میلرزه ببین زانواش بند سوم کنده دلم رو خونابه هایی که رو بستره کنده دلم رو اون رَدِّ خونی که روی دره کنده دلم رو اون بچه که حالا بی مادره تو چشم زینب دارم میبینم سر خنجرو میبینم انگار داره حسین میگه زینب برو قاتل رو سینش میشینه و میبُره حنجرو این چادری که تو اون کوچه ها خاکی شد ارثیه ی زینبه کرببلای حسین غریب زهرا شروعش همین امشبه ✍ 🎤 @majmaozakerine
السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده نیمه شبه اما چشام خواب نمیگیره بخدا مادرم از شدت درد داره میمیره بخدا چه جوری من راحت بخوابم با ناله ی مادر خودم دیدم روی کمرش چه جوری افتاد در گلم شده پرپر گلم شده پرپر یعنی مادر ، دووم میاره امشب؟ یعنی فردا ، یتیم نمیشه زینب؟ اشک مادر ، دلم رو میسوزونه اما تا هست ، همیشه گرمه خونه مادر مادر صفای خونه مادر بند دوم هی پهلو به پهلو میشه دردش شده خیلی زیاد خودم دیدم لب میگزه اما صداش در نمیاد جَوونه اما راه که میره دستش به دیواره جارو بدست میگیره دردِ کمر نمیزاره دلم شده پاره دلم شده پاره انگار میخواد ، برای بار اخر خونه داری ، کنه برای حیدر میخواد بویِ ، نون بپیچه تو خونه اما دیگه توون نداره مادر مادر مادر صفای خونه مادر بند سوم میخنده مادرم بزور برای دلخوشیِ ما موهامونو شونه زده روشو میگیره از بابا به زینبش میگه حواسِ تو به حسین باشه عزیزِ مادر نزار یلحظه هم بابا تنها شه نزار که تنها شه ، نزار که تنها شه زینب مادر ، به فضه هم سپردم شبها واسه ، حسینم اب بزاره مهل المهلا حسین غرببه مادر میدونی تابِ تشنگی نداره مادر مادر صفای خونه مادر
همیشه تو سختیایِ زندگی دلِ من خوش بود تورو دارم ولی حرفِ رفتن میزنی چند روزیِ حالا که هیشکی نمونده با علی حالا که حتی بی جواب میمونه هر سلامش پا نمیشه تو مسجدم هیشکی به احترامش پاشو نفس نمونده ، دیگه برای حیدرت جونِ علی رو نگیر ، با نفسایِ اخرت بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی بند دوم تو دلم موند که ازم چیزی بخوای تو دلم موند واسه تو کاری کنم تورو به دستم سپرد احمد ولی نتونستم امانت داری کنم حلالیت میگیری از ، علی گُلِ کبودم ببخش اگه تو کوچه ها کنارِ تو نبودم خمیدی تو جوونی ، شرمنده کردی علی رو این همه مهربونی ، شرمنده کردی علی رو بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی بند سوم صدای اذون میاد تو کوچه ها نمیخوای بازم چشاتُ وا کنی خونه ی علی رو یک بارِ دیگه با نگاهت جنتِ اعلی کنی دوست داشتی صوتِ اشهدُ ، پاشو دمِ اذونِ نزار بپاشه از هم این ، قشنگیایِ خونه این حسنِ که حالا ، شبیهِ تو قدش خمیده پاشو چشاتُ وا کن ، اخه حسینِ تو رسیده بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی
دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
این اشکا اشکای آخره دریا تو چشمای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در 2 سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که آه نیمه شب حرفای نگفته ی منه شاهد من اون پیراهنه زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن 3 قلبم رفت این دم آخری به گودال و صحرای بلا امون از غم کبوترا زهرا تب کردم به یاد العطش طفلی که تو صحرا کرده غش فکر زینبه دلم همش زهرا داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم که زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
زیر لب روضه میخونم ، ببین دریا بعد سی سال به دیدارم بیا زهرا بیا تا وا کنم دردای قلبم رو یه آهم میسوزونه کل عالم رو بیا زهرا ، مث گذشته پیشم باشو ، رفیق حیدر تنها شو ، بیا که بشنوی درداشو بیا زهرا ، بگیم از اون شب بارونی ، چهل تن اومدن مهمونی ، ببین چه درد بی درمونی چه سخته واسه ی یه مرد جلو چشش بیافته زن صدای بچه ها بیاد با سیلی مادرو نزن چه سخته واسه ی یه زن که بسته دست همسرش چه سخته بین شعله ها بسوزه چادره سرش 2 دیگه راحت میشم از درد بی درمون به زینب میرسه میراث دردامون دیگه راحت میشم از فکر اون کوچه خدا روشکر بزرگ شدن یتىمامون شده زینب ، دیگه برا خودش خانومی ، مردی شده حسینت زهرا ، حسن شده انیس بابا یتیماتو ، با خون دل بزرگ کردم من ، با روضه های اون پیراهن ، حالا رسیده وقت رفتن بفکر زینبت نباش عباس کفیل زینبه تموم فکر و ذکر من تنهاییای اون شبه همون شبی که آسمون میباره خون برا حسین همونجا که میره سرش به روی نیزه ها حسین 3 سپردم زینبو دست برادرهاش نمیذاره حسین یک لحظه هم تنهاش نگران حسینت هم نباش زهرا گذاشتم دست عباسو توی دستاش دارم میرم ، ولی با این همه دلشوره ، آخه مسیر صحرا دوره ، اوضاء خیمه ها ناجوره میترسم از ، حوادثی که داره صحرا ، میترسم از غم عاشورا ، نیافته زینب از پا زهرا میترسم از رو نیزه ها بیافته با سرش حسین میترسم از غم و جفا بمیره خواهرش حسین خدا کنه نگردونن تو کوچه بازارای شام کسی که سایشم شده برا نامحرما حرام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اشکا اشکای آخره که توی چشای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای بیای که مونس ، این مرد تنها شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در بند دوم سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که چاهه همدمم من اول غریب عالمم میریزم غمامو تو خودم زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت؟ اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن بند سوم تو چشمام میباره آسمون دادن کربلا رو بم نشون دیدم زینبو نداره جون ای وای دیدم لحظه های آخرو دیدم روی نیزه ها سرو اشک خواهر و برادرو ای وای صحرا مجسم شد برام تو لحظه ی آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره