eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی آنلاین - زلف شب را به سراپای سحر می‌ریزم صابر خراسانی.mp3
زمان: حجم: 5.31M
ویژه (عج) تا خود صبح به راه تو قمر می ریزم ساحل چشم من از شوق به دریا زده است چشم بسته به سرش موج تماشا زده است جمعه را سرمه کشیدیم مگر برگردی با همان سیصدو دل تنگ نفر برگردی زندگی نیست ممات است تو را کم دارد دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد از دل تنگ من آیا خبری هم داری آشنا پشت سرت مختصری هم داری منتی بر سر ما هم بگذاری بد نیست آه،کم چشم به راهم بگذاری بد نیست نکند منتظر مردن مایی آقا!؟ منتظرهات بمیرند میایی آقا!؟ من بجز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست به اجل مهلت جولان بدهم ممکن نیست به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنیست غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنیست دارد از جاده صدای جرسی می آید مژده ای دل مسیحا نفسی می آید چون قرار همه با حضرت آقا جمعه ست همه ی دل خوشی هفته ما با جمعه ست منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست یوسف گم شده ای اهل حرم آمدنی ست 💔 🌷
‍ . 📝 هر که در این راه مقرب تر است 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر که در این راه مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند هر که ز دوریِ تو آشفته تر شور و نوا بیشترش می‌دهند هر که به دام تو گرفتار تر بال رها بیشترش می‌دهند هر که به پای غمت از دست رفت دست شفا بیشترش می‌دهند هرکه نظر بست ز غیر شما حال بُکا بیشترش می‌دهند هر که در این دایره رسوا تر است حال و هوا بیشترش می‌دهند هر که به اداب حریم تو مودب تر است بانگ بیا بیشترش می‌دهند هر که شده خانه به دوش غم تو پیش تو و فاطمه، جا بیشترش می‌دهند ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمه تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی غربت این قافله را کم کنی آنکه دعا کرد برایت سحر فیض دعا بیشترش می‌دهند هر که به تقدیر جدایی ز تو راضی شده عشق رضا بیشترش می‌دهند هر که به یاد شه لب تشنه پریشان تر است کرب‌وبلا بیشترش می‌دهند هر که به سر داشت که قربانی راهت شود دم خوریِ با شهدا بیشترش می‌دهند خون شهیدان همه در همهمه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن کاش شهید شهدایت شوم خادم خدام سرایت شوم شاهد نجوایِ دعایت شوم کاش هواییِ هوایت شوم کاش که مشمول عنایت شوم نیمه شبِ جمعه‌ای ای دوست، رفیق سفر کرب‌وبلایت شوم بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین زهره‌ی منظومه‌ی زهرا: حسین کشته‌ی افتاده به صحرا: حسین بر سر نی زلف رها کرده‌ای با جگر شیعه چه‌ها کرده‌ای روضه بخوانی ز حسین بن علی سینه زنِ سینه زنِ سوز و نوایت شوم کاش رفیق رفقایت شوم .... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 طعنه ی خلق مرا سخت اذیت کرده (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ طعنه ی خلق مرا سخت اذیت کرده بارها آینه از سنگ شکایت کرده به گدایی که در این کوچه محبّت نچشید چه کسی غیر تو اِنقَدر محبت کرده بهترین کیفیت سجده ی ما سوختن است هرکسی سوخت، بگو خوب عبادت کرده حکم دادند در این شهر به دیوانگی ام شهر بی عشق، مرا زود قضاوت کرده آنقدر گریه برای تو مرا بالا برد هرکسی بال مرا دید، حسادت کرده نام تو نان شب ماست اباعبدالله نان ما از قِبَل نام تو برکت کرده روز محشر نبری نام مرا از یادت مادرت گفته مرا نیز شفاعت کرده پدرم آب نخورده است مگر که پس از آن به لب تشنه ی تو عرض ارادت کرده ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود پیش چشم تو کسی قصد جسارت کرده ته گودال به پیراهن تو رحم نشد… هرکسی هرچه دلش خواسته,غارت کرده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 ترسی از فقر ندارند گدایان کریم (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ترسی از فقر ندارند گدایان کریم دست خالی نروند از در احسان کریم حاجت خواسته را چند برابر داده است طیب الله به این لطف دو چندان کریم کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود بار بستیم سوی شاه خراسان کریم بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم به قسم‌های خداوند به قرآن کریم طلب رزق نکردیم ز دربار کسی نان هر سفره حرام است مگر نان کریم هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد دست ما نیز رسیده است به دامان کریم نا امیدم مکنید از کرمش فرض کنید باز بدکاره‌ای امشب شده مهمان کریم "آخه تو زندان زن بدکاره رو فرستادن؛ میخوان اذیت کنن آقا رو آزار بدن. زن بدکاره رو فرستادن بره برقصه جلو آقا. همچین که وارد زندان شد؛ دید آقا به حال سجده است. اصن توجه نمیکنه. یهو این زن بدکاره هم تکون خورد  به سجده افتاد. هی می‌گفت آقا من غلط کردم! امشب میشه یه تکونی‌ام به من بدی؟" گر چه خوب است شود شیعه بلا گردانش سپر درد و بلای همه شد جان کریم ظاهرش فقر ولی باطن او عین غناست ترسی از فقر ندارند گدایان کریم مثل یک تکه عبا روی زمین است تنش آن قدر حال ندارد که نیفتد بدنش جابه‌جا گر نشود سلسله، بد می‌چسبد آن چنانی که محال است دگر وا شدنش نفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت زن بدکاره به یک باره عوض شد سخنش آه مانند گلیمی چقدر پا خورده بی‌سبب نیست اگر پاره شده پیرهنش از کلیم اللَّهی حضرت ما کم نشود گر چه هر دفعه بیاید بزند بر دهنش به رگ غیرت این مرد فقط دست مزن بعد از آن هر چه که خواهی بزنی اش ، بزنش بستنش نیز برایش به خدا فایده داشت مدد سلسله‌ها بود نمی‌ریخت تنش با چنین وضع کفن کردن او پس سخت است آه! آه! از پسرش آه... به وقت کفنش مثل گودال دچار کمی جا شده بود فرقش این بود فقط سایه ی بالا سر داشت زحمت چکمه ی سنگین کسی را نکشید یعنی پامال نشد تا نفس آخر داشت السلام ای بدن بی کفن کرببلا سوره ی یوسف بی پیرهن کرببلا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
گروه تخصصی صدابرداری آوای غدیر هیات_بین_الحرمین_موئیجین_همدان_شب_شهادت_امام_حسن_مجتبی_1403_5_22 (10).mp3
زمان: حجم: 10.1M
▪️روی ضریحت میگذارم - شعرخوانی 🔘 شام 7 صفرالمظفر 1403 روی ضریحت میگذارم تا سرم را انگار در آغوشِ خود دارم حرم را با گریه آمد هر کسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنیِ جود و کرم را با دست خالی آمدم چیزی ندارم آورده ام با خود فقط چشم ترم را من روبروی گنبدِ تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوترهای صحنت پهن کردم در زیر پای زائران بال و پرم را حالا که دقت میکنم صحنی نداری هرچند میگردم همه دور و برم را با این خیالات دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را شاعر :
🏴 به انقلاب و شهیدان حق وفادارم 🏴 / 🎤مداح: کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قسم به روح خمینی ٬ قسم به سیدعلی به امر رهبر و فرموده‌های شخص ولی قسم به عارف جبهه ٬ به مصطفی چمران به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای حسین خرازی قسم به جوخه‌ی اعدام و سینه‌ی نواب به عالمان شهیدِ فتاده در محراب به انتهای افق ، سرگذشت حاج احمد خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند قسم به پیکر بی‌سر ، قسم به حاج همت به چادر و به حجاب زنان باعفت به صبحگاه دوکوهه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت شلمچه ، به کربلای پنج قسم به سیدحسن شیرمرد حزب‌الله به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب‌الله قسم به حنجر حجاج خونی مکه به رمل‌های روان و به مقتل فکه قسم به باکری و باقری و زین الدین به غرش نهم دی به فتنه‌ی رنگین قسم به تنگه‌ی مرصاد و عقده از صیاد به غربت اسرا و شکنجه و فریاد قسم به روح هنر از نگاه آوینی به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی قسم به قدرت خون در برابر شمشیر به یک پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو به دست خالی رزمنده‌ای که میجنگید به آن جنازه که با چشم باز میخندید قسم به خون خلیلی٬ شهید راه حیا به ندبه و به کمیل و زیارت عاشورا که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم حسینی‌ام حسنی‌ام ، و زینبی هستم و سر سپرده‌ام و از تبار عمارم به انقلاب و شهیدان حق وفادارم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ