eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5879601123446231564.mp3
زمان: حجم: 1.34M
کس‌ و کارم علیه دار و ندارم علیه نقشِ برجسته‌ی رو سنگ‌ِمَزارم علیه من‌گدای‌علی‌‌ام زیر لوای علی‌ام کفتر چاهیِ ایوان طلای علی‌ام پناهه‌عالمه‌علی وَصیّ‌خاتَمه‌علی قسم‌به‌عین‌و‌ لام‌و یا  که‌اسم‌اعظمه‌علی فقط‌علی‌به‌فکر‌ماست  فقط‌علی‌گره‌گُشاست فقط علی تجلّیِ هزار و یک‌اسم خداست علی مدد علی مدد شَبه‌قدره،می‌زنم رو به خُـدای‌ِاَزلی تا ببخش‍ـه منو بازم به‌گُـل روی‌ِعلی اومدم قسم بدم خدا رو به ابوتراب به‌مَحاسِنش‌که‌ازخون‌سرش‌شده‌خضاب آهای‌خُدای‌مهربون جزو مُقـدّراتِمون بخواه‌که‌باشه‌فرجه‌ مهدی‌ِصاحب‌َالزَّمون من‌اِسمـهُ‌دواعلی وذکرهُ‌شِفـاعلی ظهورِیارو برسون به‌حقّ‌ِ‌مُرتضی‌علی علی مدد علی مدد می‌پیچه توو آسمون ناله‌ی‌جبریلِ‌اَمین آبروی دوجهان دیگه شده نقش‌زمین اومده فاطمه از عرش خدا با پدرش خاک محراب‌وعلی داره میریزه روسرش فدای‌درد‌وغربتش   که‌لحظه‌ی‌شهادتش می‌بینه‌فاطمه‌ش روکه هنوز‌کبوده‌صورتش امشب‌اگه‌سرش‌شکست نماز‌آخرش شکست یه‌روزی‌هم‌توکوچه‌ها حُرمت‌همسرش‌شکست غریب علی غریب علی
✅ گدای جواد الائمه 🔻شاعر: محمد قاسمی به لطف خدای جوادالائمّه گدايم ، گدای جوادالائمّه غريبم نخوانيد ياايّهاالنّاس شدم آشنای جوادالائمّه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمّه ازآن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمّه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادالائمّه اگر عاشقي هر نفس مثل سايه برو در قفای جواد الائمّه تو و جنّت و قصر و حور،آي زاهد من و خاك پای جوادالائمّه ملك در لباس كبوتر مي آيد به ايوانْ طلای جوادالائمّه نه تنها فلك،عرش هم تكيه داده به گلدسته های جوادالائمّه شميم دل انگيز مشهد مي آيد ز صحن و سرای جوادالائمّه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادالائمّه مرا بيمه ام مي كند تا محرّم لباس عزای جوادالائمّه زنی بود و ظلم و دف و پايكوبي عطش بود و نای جوادالائمه در حجره را بسته اند، آه خانه شده كربلای جوادالائمّه بريده بريده ، شكسته شكسته مي آيد صدای جوادالائمّه دم العطش شد دم وا حسينا عوض شد نوای جوادالائمّه شبيه حسين ، آه آبش ندادند صدا زد ، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند دم آن همه كفتر باوفا گرم كه تحـويل بر آفتابش ندادند تنش از سر بام در كوچه افتاد ولي نعل ها پيچ و تابش ندادند دگر سنگها بغض خود را نشانِ گُلِ روی از خون خضابش ندادند زماني كه تشييع شد،رهگذرهـا عذابي به عاليـجنابش ندادند ولي آه ، در گودي قتله گاهي غروبی ، غريبی پس از بي سپاهي تنش زير سُمّ ستوران رها شد به بغض علي يكصد و ده هجا شد همين كه سرش رفت روي سنان ها نشستند در موج خون آسمان ها در آمد ز عمق جگر ، آهِ زنها كه در بين گودال مي گفت تنها زني قد خميده : بنيّ بنيّ گل سر بريده : بنیّ بنيّ علیه السلام
(ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از غمِ دلم خدا خبر داره اگه من آه بِکشم، اثر داره مثل من چند نفرو سراغ دارین؟ که‌ دل‌ِسوخته‌ی‌ شلعه‌ور داره از چهارسالگی‌ درد‌ و غم‌ دیدم تو یه‌روز قدِّ یه‌عُمر سِتَم‌ دیدم شمر و با چکمه‌، یه‌بار تو قتلگاه یه دفعه‌م تو غارت حرم دیدم دلخوشی‌هام یهو ناپدید شدن عموهام جلو چشام شهید شدن وقتی برمی‌گشتیم‌ از بالای تل موهای دخترامون سفید شدن دیگه از شام‌غریبون نمیگم از رباب و چشم گریون نمیگم دیگه از اون دوتا دُردانه‌ای که گُم شدن تو اون بیابون نمیگم راویِ مُصیبتای باز شدیم اسیر یه مُشت یتیم‌نواز شدیم!!! تا که خوب حقّ‌مون‌و ادا کنن سوار ناقه‌ی بی‌جهاز شدیم به دلای زخمی‌مون چنگ میزدن صورتامون‌و با خون رنگ میزدن کوفیا به جای مهمون‌نوازی دم دروازه به ما سنگ میزدن همه‌ی قافله‌‌مون خسته بودن پَروبال ما رو بشکسته بودن من و با رُقیّه تو ورود به شام نانجیبا به‌ طناب‌ بسته‌‌بودن آره من جوهره تو صِدام نبود آره من رمق تو دست و پام نبود نون و خرما می‌آوردن واسه ما!!! صدقه مگه به ما حرام نبود؟؟؟ *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. علیه‌السلام ✍ ای‌ که‌ شد آب‌ از‌ لبت‌ مَحروم اَلسَّلامُ عَلیکَ یا مَظلوُم نگران بودی و تو را کُشتند با دلی خون و خاطری مغموم موج‌ می‌زد غمی‌ عجیب‌ و‌ غریب در نگاه تو اَیّـهاالمَهموم بغضِ‌ کوفی به‌ حضرت‌ حیدر از جراحات‌ِ پیکرت، معلوم آه‌؛ با قتل‌صبر کُشته‌ شدی بود این‌‌ کار اگرچه نامرسوم آه؛ دیدم که مادرت غش کرد چون به گودال شمر بُرد هجوم آه؛ در لابلای گیسوی تو پنجه‌ انداخت تا که دشمنِ شُوم همه دیدند خواهرت هم دید اُستخوانهات نرم شد چون مُوم زیر سُمّ سُتور جان دادند بعد تو چند کودک معصوم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ..........................................................................
کانال متن روضه مجمع الذاکرین شعرمذهبی رضیع الحسین (766).mp3
زمان: حجم: 1.64M
از غمت خون‌جگرم؛شاهدمه چشم ترم سر خاکت می‌ریزم خاک عزاتو به سرم بهتره عُمره علی بعد تو طولانی نشه روبرو شوهرتو با قنفذ و ثانی نشه عالمو سوگوار کنم  قلبمو بی‌قرار کنم  نیام‌سرِ مزارِ تو  خودت‌بگوچیکارکنم؟ فاطمه یا فاطمه حال بچّه‌یتیمات آتیش به قلبم می‌زنه بدتر از گریه‌هاشون سُکوت تلخِ حسنه دو شـبه حُسین تو لب به غـذا نمی‌زنه زینبت با روضه‌خوندن دل مارو می‌شکنه فاطمه‌ی‌جوان‌من  جوان‌قدکمان‌ِمن غم‌ِتو پُشت‌مو شکست شکسته استخوان‌من فاطمه یا فاطمه قسمت‌این بود دلمو به داغ تو دُچار کنم این‌قَـدَر غریبونه ختـم تو برگُـزار کنم نمیشه زندگی‌مو اینجوری از هم بِـپاشن تازه‌قصدِ نبش قبرِ تورو هم داشته باشن به‌رفتنت‌مُجاب‌شدم  ببین‌خونه‌خراب‌شدم تشنه‌ی‌یک‌جواب‌توست‌ سلامِ‌بی‌جواب‌شُدم فاطمه یا فاطمه @majmaozakerine
✅ گدای جواد الائمه 🔻شاعر: محمد قاسمی به لطف خدای جوادالائمّه گدايم ، گدای جوادالائمّه غريبم نخوانيد ياايّهاالنّاس شدم آشنای جوادالائمّه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمّه ازآن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمّه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادالائمّه اگر عاشقي هر نفس مثل سايه برو در قفای جواد الائمّه تو و جنّت و قصر و حور،آي زاهد من و خاك پای جوادالائمّه ملك در لباس كبوتر مي آيد به ايوانْ طلای جوادالائمّه نه تنها فلك،عرش هم تكيه داده به گلدسته های جوادالائمّه شميم دل انگيز مشهد مي آيد ز صحن و سرای جوادالائمّه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادالائمّه مرا بيمه ام مي كند تا محرّم لباس عزای جوادالائمّه زنی بود و ظلم و دف و پايكوبي عطش بود و نای جوادالائمه در حجره را بسته اند، آه خانه شده كربلای جوادالائمّه بريده بريده ، شكسته شكسته مي آيد صدای جوادالائمّه دم العطش شد دم وا حسينا عوض شد نوای جوادالائمّه شبيه حسين ، آه آبش ندادند صدا زد ، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند دم آن همه كفتر باوفا گرم كه تحـويل بر آفتابش ندادند تنش از سر بام در كوچه افتاد ولي نعل ها پيچ و تابش ندادند دگر سنگها بغض خود را نشانِ گُلِ روی از خون خضابش ندادند زماني كه تشييع شد،رهگذرهـا عذابي به عاليـجنابش ندادند ولي آه ، در گودي قتله گاهي غروبی ، غريبی پس از بي سپاهي تنش زير سُمّ ستوران رها شد به بغض علي يكصد و ده هجا شد همين كه سرش رفت روي سنان ها نشستند در موج خون آسمان ها در آمد ز عمق جگر ، آهِ زنها كه در بين گودال مي گفت تنها زني قد خميده : بنيّ بنيّ گل سر بريده : بنیّ بنيّ علیه السلام
. علیه‌السلام ✍ ای‌ که‌ شد آب‌ از‌ لبت‌ مَحروم اَلسَّلامُ عَلیکَ یا مَظلوُم نگران بودی و تو را کُشتند با دلی خون و خاطری مغموم موج‌ می‌زد غمی‌ عجیب‌ و‌ غریب در نگاه تو اَیّـهاالمَهموم بغضِ‌ کوفی به‌ حضرت‌ حیدر از جراحات‌ِ پیکرت، معلوم آه‌؛ با قتل‌صبر کُشته‌ شدی بود این‌‌ کار اگرچه نامرسوم آه؛ دیدم که مادرت غش کرد چون به گودال شمر بُرد هجوم آه؛ در لابلای گیسوی تو پنجه‌ انداخت تا که دشمنِ شُوم همه دیدند خواهرت هم دید اُستخوانهات نرم شد چون مُوم زیر سُمّ سُتور جان دادند بعد تو چند کودک معصوم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ..........................................................................
عزیز کرده‌ی ارباب ماست حضرتِ سجّاد حُسین‌سیرت‌ و حیدرنِماست‌ حضرتِ سجّاد قسم‌ به‌ یکصد و بیست‌ و‌چهار هزار پیمبر که‌ یک‌تنه‌ همه‌ی انبیاست حضرتِ سجّاد همان‌قَدَر که علی‌اکبر است مثل پیمبر همان‌قَدَر علیِ‌مُرتضاست حضرتِ سجّاد به‌ این‌‌دلیل‌ که‌ میراث‌دارِ حضرتِ مولاست فضائلش‌ یَمِ بی‌اِنتهاست‌ حضرتِ سجّاد زبانزد است‌ در آقایی‌ و کرامت‌ و احسان اِدامه‌ی‌ حُسن مُجتباست حضرتِ سجّاد حدیث‌ لوح‌* بخوان‌ تا بفهمی ای‌ دل‌ غافل حسابش‌ از همه‌عالم‌ جُداست‌ حضرت‌ سجاد امام: حاکم‌ دین؛ اصل‌ دین؛تمامی‌ دین‌ است نماز‌ و روزه‌ وحجّ‌ ودُعاست‌ حضرِت‌ سجّاد به اقتضای مَشیّت به تب نشسته وگرنه به‌دردِ خَلق‌ِ دوعالم‌ دواست حضرتِ‌ سجاد به‌ روز‌ حشر که جمعند خلق اول و آخر شنیدنی‌ست‌ ندایِ(کجاست‌ حضرت‌ِ سجّاد؟) یزید را به حقارت کشید خُطبه‌ی‌ تُندش به‌طرز جنگ‌ اگر برنخاست حضرت‌ِ سجّاد پس‌از گذشت‌ سی‌وچندسال‌ هر نفسش را به‌یاد‌ تشنه‌لب‌ کربلاست‌ حضرت‌ِ سجّاد پس‌از حسین‌ واباالفضل‌ وعون‌ وقاسم‌ واکبر پناه بی کسی عمّه‌هاست‌ حضرت‌ِ سجّاد هزار و یک‌ غم‌ِ سنگین‌ نشسته‌ بر دلش امّا شکسته‌ از غم شامِ بلاست‌ حضرت‌ِ سجّاد ✍ *فرازی از حدیث شریف لوح ((أَوَّلُهُمْ عَلِی سَیدُ الْعَابِدِینَ وَ زَینُ أَوْلِیائِی الْمَاضِینَ
جان‌ و جانانِ ما امام رضاست سر و سامانِ ما امام رضاست نورِ یزدانِ ما امام رضاست ذکر هر آنِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست بی‌حساب‌ است‌ لطفِ‌ دَم به دَمَش بی حدود است وسعت کَرَمش هست فردوس واقعی حَرَمش خُلد و رضوان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ختم قرآن کن و دقیق ببین از سر ذوق نه؛ به قطعِ یقین این بُوَد حرفِ‌ سوره‌ی‌ یاسین قلب قرآن ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست فَردْ فَردِ عَشیره‌ی عُلما پادشاهان؛ حکیم‌ها؛ شُعرا همه‌ هیچ‌اند پیش این آقا فَخرِ ایرانِ ما امام رضاست شرط‌ِ ایمانِ ما امام رضاست تا قدم‌های من به صحن رسید گوش جان باز شد چنین بشنید که خداوند گفت با خورشید شَمس تابان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست غرق این بیکرانه‌ایم و خوشیم صید بی‌دام و دانه‌ایم و خوشیم مورِ این آستانه‌ایم و خوشیم چون سلیمانِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست درِ این خانه مُستفیض شویم «فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيض» شویم هر زمانی که‌ما مریض شویم راه درمان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست اگر ایمان به مرتضی داریم یا اگر رزق کربلا داریم هرچه داریم از رضا داریم برکت نان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست به مقامِ علیِّ عِمرانی بندگی‌اش بُوَد مُسلمانی خانه‌ی قبر ماست نورانی چونکه مهمان امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ما دوتا چشم اشک ریزانیم که خطا کرده و پشیمانیم رو به‌او‌ کرده‌ایم‌ و می‌دانیم باب غفران ما امام‌ رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ما که تحت لوای فاطمه‌ایم متوسّل به شاه علقمه‌ایم روز محشر بدون واهمه‌ایم خطّ پایانِ ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست آنچه توصیه‌‌اش به تَک‌تَکِ ماست گریه در سوگ سیّدالشّهداست هرکجا بزم روضه‌ای‌ برپاست روضه‌گردان ما امام رضاست شرطِ ایمانِ ما امام رضاست ✍
اي توتياي حور و مَلَك خاك پاي تو اي بهتر از بهشت برين سامراي تو تنها نه سامرا، نه زمين و اهالي اش هفت آسمان نشسته به زير لواي تو خورشيد ذرّه وار دم صبح مي رسد در پيشگاه حضرت گنبد طلاي تو هر چند از بهشت فراوان شنیده ایم مارا بس‌است گوشه‌ی صحن‌وسراي تو "از هرچه هست و نيست دگر بي نياز شد" دست كسي كه مرتبه اي شد گداي تو تكبير گفته است هزاران هزار بار آن كه شنيده"جامعه"را با صداي تو تفتیش منزل تو و تبعیدِ آن‌چنان یک پرده بود از آن همه درد و بلای تو ای خانه‌ی تو عرش خداوند ذوالجلال کِی کاروان‌سرای گداهاست جای تو؟ فریاد وامصیبت ما تا به شام رفت یعنی کشیده شد به کجا ماجرای تو؟ توهین دلقکی به تو درمجلس شراب مارا نشانده تا به ابد در عزای تو از بس که باحسین دلت ارتباط داشت شد حُجره ی تو آخر سر کربلای تو با اينكه در ديار غريبي شدي شهيد كاري نداشت دست كسي با ردای تو ديگر هزار و نهصد و پنجاه تا نبود زخم دهان گُشاده روي عضوهاي تو ديگر كنار پيكر بي جان حضرتت سيلي نخورد دختر دردآشناي تو
4_5816458197887619618.mp3
زمان: حجم: 1.4M
آتیش قهر خدا  فردا بهش حَرومه اونی که امروزشو  با باقر العلومه آبِـروی ارض و سما  یا محمّد بن علی جلوه‌ی جمیل خدا   یا محمّد بن علی یابن خاتم الانبیا     یا محمّد بن علی ماه مَشرِقِـینی آقا فَخرِ عالَـمِینی آقا از مادر حسنی هستی  از پدرِ حسینی آقا  یاامام باقر ---‌ادرکنی یاامام باقر شجاعتت دقیقاً مثل جدّت حیدره زیبایی‌تَم عمیقاً  مثل علی اکبره جان سیّدالسّاجدین  یا محمّد بن علی لَنگرِ زمان و زمین    یا محمّد بن علی باطنِ بهشت برین    یا محمّد بن علی بهترین سرآغازی تو  بیکرانِ اعجازی تو سائلات‌شدن‌ثروتمند بسکه‌دست‌‌ضو دلبازی تو یاامام باقر ---‌ادرکنی یاامام باقر سه تا حُجّت خدا دائمَ‌ن همجوارت بال و پر جبرییل  سایه‌بون‌ مزارت صاحب مقام رفیع یا محمّد بن علی باب رحمت تو وسیع یا محمّد بن علی گوهرِ نهان در بقیع یا محمّد بن علی آخرالزّمان‌را دیدیم  بلا آمد و خندیدیم چون‌به‌لُطف‌ِقال‌َالبَاقِر  شُبهِه‌هاروپاسُخ‌میدیم یاامام باقر ---‌ادرکنی یاامام باقر
4_5953788072075202771.mp3
زمان: حجم: 1.04M
یا قُدوةَ الزّاهدین  یا سَیّدَالسَّاجِدین روز قیامت میاد  این ندا از سمت عرش ((آَینَ زَینُ العَابِدین؟)) ((با سجده‌هات زینت سجّاده‌ها شدی)) پنجاه و هفت سال علیِ مُرتضی شدی مثل حسین و مثل حسن با فروتنی ((همسفره یتیم و اسیر و گدا شدی)) دست خدا شدی  مشکل‌گُشا شدی باب توسلّ و   روحِ دعا شدی بعد از امام‌حسین  آقای ما شدی ((یازین العابدین آقاجان)) ‌والا قدر و مرتبه حُبّت خیرُالمَذهبه حفظ‌جونت تو سفر  از کربلا تا به‌شام به عُهده‌ی زینبه پرواز کرده لطفِ تو در اوج ارتفاع فرمایشات تو همه به نَفعِ اِجتماع قربان این ادب که علی اکبر حسین بوسیده دست و پای تورا لحظه‌ی وداع بَدرُ الدُّجی شدی شمسُ الضُّحی شدی کَهف الوَرایی و نُور الهُدی شدی مدّاح مرتضی   بعد از خدا شدی یازین العابدین آقاجان اسمت اسم اعظمه همراه درد و غمه تویی‌اون‌آقایی‌که  سرحلقه‌ی گریه‌ی بَکّائـونِ عالَـمه یعقوب کربلا همه جا گریه کرده‌ای ازصبح زود تا به عشا گریه کرده‌ای این چشم توست دجله و آن چشم تو فُرات از بس به یاد شام بلا گریه کرده‌ای روح‌ُالبَقـا شدی خیرُ العطا شدی سُلطانِ کشورِ  صبر و رضا شدی چل سال بانیِ بزم عزا شدی یازین العابدین آقاجان @sabkeshermoharam