اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت فاطمیه مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها
اگر چه خَیِّرهای خِیرِ روزگار ندیدی
چه رنجها نکشیدی چه غصّهها نچشیدی
تو که برایِ ولایِ علی زِ خویش گذشتی
چه ضربهها که نخوردی چه طعنهها نشنیدی
نَفَسنَفَس زدَنَت اِی نَفَس بریدهیِ خانه
هَوار میزند از دردِ دنده سخت خَمیدی
بمیرم از غمِ تو اِی جوانِ پیر و کمانی
سِپر شدی و بلا را به جانِ خسته خریدی
به رویِ پهلو و بازویِ تو نشانِ تولّاست
پِیِ ولی تو دَویدی ولی چه شد نرسیدی
قسم به چادر و قبری که هر دوتا شده خاکی
که هر کجا شدهام نااُمید روحِ اُمیدی
همین که پایِ عَلَم میزنم نَفَس همِهدَم حمد
چه مادرانه خودت آبرویِ رفته خریدی
صدایِ اَلعجل از سینهیِ شکسته میآید
به انتظارِ نگار و شنیدنِ « وَ نُریٖدی »
📃۱۴۰۱/۹/۲۳
#فاطمیه #غزل #مدینه #بقیع #مدح_مرثیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #روضه
#چه_مادرانه_خودت_آبروی_رفته_خریدی
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم
#شهید_رضا_ایمانی #شهید_مهدی_علیسواری #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مدح و مرثیهیِ امام حسین علیه السلام و شبِ قدر
ای بهترین مُقدَّرِ سالِ گدا حسین
ای لحظِهلحظِه روضهیِ اهلِ کسا حسین
یا أیُّهاَالعزیز تَصَدَّقْ علیَ الفقیر
دستِ مرا بگیر و ببر کربلا حسین
من بی نگاهِ نابِ تو بیچاره میشوم
از من مَگیر عاشقی و شور را حسین
قرآن به سر گرفتهام و ناله میزنم
العفو باِالحسین عزیزِ خدا حسین
معنایِ رحمتی تَهِ گودال دادهای
پیراهن ُو عمٰامه وُ خوُود وُ عبا حسین
آیاتِ نابِ عشق بخوان آیههایِ وحی
جانم فدایِ قاریِ سرنیزهها حسین
زیباترین نواست سلامٌ علیَ الحسین
کِی میرسد تقاصِ غمِ نینوا حسین
#غزل #شب_قدر #کربلا #مدح_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام
حسین ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ امام حسن علیه السلام
تو کریمی و منم نوکرِ دربارِ کریم
شک ندارم که حسین است علمدارِ کریم
فاطمه مِهرِ تو را بر دلم انداخته است
هر دلی نیست به وَاللّه سزاوارِ کریم
یوسفِ حضرتِ کوثر پسرِ سرداری
خالقت مشتریِ دائمِ بازارِ کریم
گِرهیِ کورِ مرا باز کند این گریه
گِره در کار ندیدهست گرفتارِ کریم
هرکه دارد هوسِ کربوبلا بسمِاللّه
میشود زائرِ ششگوشه عزادارِ کریم
بیحرم نیست کسی که حرمَش سینهیِ ماست
ندبه آباد کند بُقعهیِ آوارِ کریم
#غزل #مدح_مرثیه #مدینه #شهادت #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع شهادت امام حسن علیه السلام
ای کریمانهترین جلوهیِ معبود حسن
همهیِ دلخوشیِ حضرتِ محمود حسن
از غلامِ حَرمت فاطمه خشنود حسن
ریشِ خصمِ تو خداوند دَهد دود حسن
تو کریمی و منم نوکرِ دربستِ حرم
نذرِ تو جانِ پدرْ مادر ُو عمرِ پسرم
نفَسِ مادری و ضربهیِ قلبِ بابا
پرچمِ سبزِ تو تا صبحِ قیامت بالا
ما جُوزامی و نشستی سرِ سفره با ما
دستِ ما را تو همِه جوره گرفتی آقا
شکرُلِلَّه همگی بر سرِ خوانِ حسنیم
سائلِ دائمیِ روضه و نانِ حسنیم
نانِتان قُوتِ شبَم نامِ شما وِردِ لبم
یاحسین است دَم و یادِ حسن تابوُتبم
خادمی در حرمِ کوثر و شاهِ عربم
من کجا و عَلمِ یار کجا؟! در عجبم
نانخورِ سفرهیِ تو آدم و عالم باشد
روضهخوانِ صَفرت شاهِ محرّم باشد
جگرت پاره شد و جانِ حرم غارت شد
زار زد شاهِ کرم برگ وُ بَرم غارت شد
تو زمین خوردی و نورِ بصرم غارت شد
آخرِ روضه چهها پایِ سرم غارت شد
سخن از غارتِ انگشتر و معجر شده است
حرفِ آب و عطش و مَشکِ برادر شده است
کفنِ تو پُرِ تیر و بدنِ او پُرِ تیر
عَلم افتاده زمین کودکِ خیمه بیشیر
به پَر ُو بالِ حرم بود طناب و زنجیر
ذکرِ هفتاد و دو سر نوحهیِ هشتاد اسیر
کوفه و شامِ بلا مثلِ تنِ بیکفن است
روضهیِ ندبهسراهایِ حرم یاحسن است
#روضه #مدح_مرثیه #مدینه #شهادت #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #بقیع #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ امام حسن علیه السلام
تو کریمی و منم نوکرِ دربارِ کریم
شک ندارم که حسین است علمدارِ کریم
فاطمه مِهرِ تو را بر دلم انداخته است
هر دلی نیست به وَاللّه سزاوارِ کریم
یوسفِ حضرتِ کوثر پسرِ سرداری
خالقت مشتریِ دائمِ بازارِ کریم
گِرهیِ کورِ مرا باز کند این گریه
گِره در کار ندیدهست گرفتارِ کریم
هرکه دارد هوسِ کربوبلا بسمِاللّه
میشود زائرِ ششگوشه عزادارِ کریم
بیحرم نیست کسی که حرمَش سینهیِ ماست
ندبه آباد کند بُقعهیِ آوارِ کریم
#غزل #مدح_مرثیه #مدینه #شهادت #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع شهادت امام حسن علیه السلام
ای کریمانهترین جلوهیِ معبود حسن
همهیِ دلخوشیِ حضرتِ محمود حسن
از غلامِ حَرمت فاطمه خشنود حسن
ریشِ خصمِ تو خداوند دَهد دود حسن
تو کریمی و منم نوکرِ دربستِ حرم
نذرِ تو جانِ پدرْ مادر ُو عمرِ پسرم
نفَسِ مادری و ضربهیِ قلبِ بابا
پرچمِ سبزِ تو تا صبحِ قیامت بالا
ما جُوزامی و نشستی سرِ سفره با ما
دستِ ما را تو همِه جوره گرفتی آقا
شکرُلِلَّه همگی بر سرِ خوانِ حسنیم
سائلِ دائمیِ روضه و نانِ حسنیم
نانِتان قُوتِ شبَم نامِ شما وِردِ لبم
یاحسین است دَم و یادِ حسن تابوُتبم
خادمی در حرمِ کوثر و شاهِ عربم
من کجا و عَلمِ یار کجا؟! در عجبم
نانخورِ سفرهیِ تو آدم و عالم باشد
روضهخوانِ صَفرت شاهِ محرّم باشد
جگرت پاره شد و جانِ حرم غارت شد
زار زد شاهِ کرم برگ وُ بَرم غارت شد
تو زمین خوردی و نورِ بصرم غارت شد
آخرِ روضه چهها پایِ سرم غارت شد
سخن از غارتِ انگشتر و معجر شده است
حرفِ آب و عطش و مَشکِ برادر شده است
کفنِ تو پُرِ تیر و بدنِ او پُرِ تیر
عَلم افتاده زمین کودکِ خیمه بیشیر
به پَر ُو بالِ حرم بود طناب و زنجیر
ذکرِ هفتاد و دو سر نوحهیِ هشتاد اسیر
کوفه و شامِ بلا مثلِ تنِ بیکفن است
روضهیِ ندبهسراهایِ حرم یاحسن است
#روضه #مدح_مرثیه #مدینه #شهادت #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #بقیع #حسین_ایمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام حسن علیهالسلام
حتّٰی سیاهیلشگرِ خوبی برایت نیستم
داری هوایم را ولی مرغِ هوایت نیستم
یک بینوایم در سرایت شرحِ حالم این نوا
من با نوایت نینوایی بینوایت نیستم
شاهانه میگویم گدایِ خانهزادِ دلبرم
هیچم ندارم نیستم وقتی گدایت نیستم
حرفِ دلِ این سینهزن بعد از دوماه این شد حسین
در کربلا هم جز به یادِ مجتبایت نیستم
از روضهیِ گودال هم این روضهاش سنگینتر است
این کوچه پیرت کرده امّا من عصایت نیستم
دیوار را میگیری و دست مرا وِل میکنی
مادر مگر من مَحرمِ درد و عزایت نیستم
یک تکّه از آویزهات بر رویِ خاکِ کوچههاست
حیرانِ این کوچه نباشم مبتلایت نیستم
باران که میبارد به یادِ ندبههایت هستم و...
باور نخواهم کرد مشمولِ دعایت نیستم
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #بقیع #کربلا
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #روضه
#نوای_کربوبلا_رفتهها_حسن_جان_است
#شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح حضرت رسولاللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم
دینِ ما زیرِ دِیْنِ این آقاست
حاصلِ شور و شِینِ این آقاست
ما کویریم و تشنهیِ مطلق
شأنِ باران حسینِ این آقاست
در وفا و محبّت و ایثار
اسداللّه عینِ این آقاست
عَلمش را علی که بردارد
عالمینْ عالمینِ این آقاست
کُلِّ اَسرارِ عالَمِ خلقت
بینِ اَللّه ُو بینِ این آقاست
او حسینیتر از همه باشد
دلبرِ ما حسینِ این آقاست
بعد از آن روضهیِ عجیب و غریب
ندبه با زینبینِ این آقاست
#شهادت #غزل #مدح_مرثیه #مدینه #کربلا
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#پیمبری_که_همیشه_به_فکر_امت_بود
#شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:علی سپهری، محمد جواد شیرازی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب ما را سحر نمی آید
خواب، در چشمِ تر نمی آید
مدحش از من که بر نمی آید
چون سکینه دگر نمی آید
دختر شاه...گوهر نایاب
بی قرینه... درست مثل رباب
روضه می خواند، روضه با احساس
روضه اش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضه ای حساس
وای از مشک پاره ی عباس
روضه ی دست و چشم و مشک عمو
روضه ی قطره قطره اشک عمو
روضه خوان چشم های خود را بست
مادرش دست خود زند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
به خدا خواهر است حق دارد
خواهر اصغر است حق دارد
بر سر ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خنده های حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمه ی خود
صبر می کرد... مثل عمه ی خود
قلبش از غصه ها کباب شد و
بعد سقا فقط عذاب شد و
مثل او از خجالت آب شد و
وارد مجلس شراب شد و
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بی قرینه ی پدرش
روضه خوان مدینه ی پدرش
همه جا شد سکینه ی پدرش
یادش افتاده سینه ی پدرش
زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همه سپاه حسین
بود یک نیزه تکیه گاه حسین
داد می زد که قتلگاهِ حسین...
...پر شد از خونِ زخم های تنش
پر شد از تیر و نیزه ها بدنش
وسط حجره ی محقر خود
با دل خون میان بستر خود
باز در لحظه های آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای روی تو قبله ی عبادت بانو
وی بوی تو خوش ترین طراوت بانو
داریم همه بزرگ و کوچک هامان
از روز ازل به تو ارادت بانو
ما مست نگاه فاطمیِ تو شدیم
با گوشه ی چشم تو چه راحت بانو
تو ناب ترین عشق به اهلبیتی
باید بنویسم به صراحت بانو
من هرچه گره داشته ام باز شده
از لطف تو و نیمه نگاهت بانو
بی راهه نمی رود دلم هیچ زمان
وقتی که تویی راهِ هدایت بانو
بانوی دو عالمی تو یا معصومه
این حُسن برازنده برایت بانو
تا در حرمت می روم و می آیم
مأنوس شدم به آستانت بانو
از صحن تو بوی عطر زهرا آید
قربان تو و صحن و سرایت بانو
عمریست که همسایهی خوشبخت توأم
به به، به منو به این سعادت بانو
تو دختر آن امام معصومی که..
گفته پدرت جان به فدایت بانو
هم فاطمه ای و هم گل فاطمه ای
این است برای تو کرامت بانو
در بطن دلِ اهل جهان جا داری
با چادرِ عفت و حیایت بانو
تو مثل پدر باب الحوائج هستی
ای جود کرم برایت عادت بانو
من یک سفرِ کرببلا می خواهم
کِی می کنی ام شما عنایت بانو؟
هر وقت دلم هوای ارباب کند
جایش بدهم تو را سلامت بانو
تو آمده بودی به پی دلبر خویش
در ساوه عوض شد زِ چه راهت بانو؟
چون زینب کبری به دیار غربت
از خصم شده بر تو جسارت بانو
اما شده فرق تو و زینب اینجا..
دیگر تو نرفتی به اسارت بانو
دیگر زِ سرت نرفت چادر، حتی
اموال شما نگشت غارت بانو
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:حسین ایمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای نورِ ذاتِ لَمْ یَزَلی همدمِ علی
سمت و صراطِ مصطفوی مَحرمِ علی
آئینهیِ تمامْ قدِ شأنِ مصطفی
همپایِ اشتیاق و شریکِ غمِ علی
سرچشمهیِ تمامیِ عرفان و معرفت
عالِم به علمِ کاملی ای عالَمِ علی
افلاک را برایِ شما آفرید و داد
خالق به دستِ لایقتان پرچمِ علی
خشنودیات رضایتِ حق بود و خشمِ تو
اسبابِ قهرِ احمدی و ماتمِ علی
طوبایِ خانهیِ علوی دستِ روزگار
کمکم خمیده میکندَت محکمِ علی
بازویِ یاوریِ غریبی و با غلاف
افتادهای به کوچه تو در مقدمِ علی
درمانِ دردِ مردِ خدا بستری شدی
دردت دوا نمیشود اِی مَرهمِ علی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#مدح_مرثیه
🏴#ترکیب_بند
✍شاعر:حسین ایمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای بهترین توسّلِ اِحیایِ اهلِ بیت
قدرِ خدایِ قادر و یکتایِ اهلِ بیت
سرچشمهیِ حقیقیِ دریایِ عاشقی
سرمایهیِ خدایی و والایِ اهلِ بیت
اوج و عروجِ معرفت و بندگیِ حق
فصلِ بهارِ وصل و تماشایِ اهلِ بیت
انگار هر چه بود و نبوده خدا گذاشت
با نامِ نابِ فاطمهاش پایِ اهلِ بیت
جایی برایِ فاطمیونش خدا نداشت
جز در جوارِ خویش همان جایِ اهلِ بیت
هر جا که حرفِ عزّت و حُجب و عفافِ توست
معنا شود به وسعتِ معنایِ اهلِ بیت
ای دانهچینِ روزِ جزا دانهیِ تواَم
چون دل شده محلِّ تولّایِ اهلِ بیت
بویِ بهشتِ قُربِ خدا از تو میرسد
عطری پر از لطافتِ نجوایِ اهلِ بیت
در روضههایِ فاطمیه جمع میشود
هر درد و آه و غصّه و غمهایِ اهلِ بیت
مبنایِ روضهها تویی اِی مادرِ پدر
بِنْما نظر به روضهیِ خود صاحبِ نظر
در بطنِ مادرت شده غربت نصیبِ تو
در کودکی یتیم شدی و حبیبِ تو ....
ماند و کنایه و هدفِ خاکروبه شد
غمخواریِ نبی و تلاشِ عجیبِ تو
اسلام پا گرفت و علی را امام کرد
حقَّش که خورده شد غم و صبر و شکیبِ تو
بغضِ سقیفه آمد و در کوچهها نشست
بر چهره پیشِ کودکِ زار و غریبِ تو
رفتی و همسر و پسرت را تمامِ عمر
آزرده نیشِ خصمِ بد و نانجیبِ تو
سیلیِ کوچه سنگِ بنایِ ستم شد و ....
کربوبلا و تشنه و شیبالخضیبِ تو
آتش دوباره در حرم افتاد و کینه زد
سیلی و رویِ ارثیهات شد قریبِ تو
در بند شد دوباره امیرِ حریمِ عشق
گودال ماند و عطرِ دلانگیزِ سیبِ تو
دستِ نفاق رو شد و کاخِ ستم خراب
با صوتِ ذوالفقاریِ نطقِ خطیبِ تو
دلخونِ غصّههایِ گلِ یاس کعبه است
تنها دوایِ فاطمیون عهد و ندبه است
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:حسین ایمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وفایِ عالیِ اعلا اَدیبهیِ اَعلم
کنیزِ خانهیِ زهرا مَلیکهیِ عالَم
شکوهِ صبر و عبادت زبانزدِ ایثار
شروعِ قصّهیِ سقّا مُتمّمِ علقم
گرفته حضرتِ عبّاس از تو درسِ ادب
تپیده در غمِ مولا دلِ تو در همهِدَم
تو وقفِ حیدر و آن چاٰر شیر وقفِ حسین
جنونِ عشق و تمنّا فدایِ یار سرم
وجودِ تو به هوایِ صفایِ آئینه
مدینه را به تماشا کشانده تا به حرم
تمامِ هستِ تو قربانیِ نگاهِ نگار
چهار ماهِ تو بر نیزهها اَمان زِ ستم
تو در بقیع به انگشتِ حسرتَت کردی
قبورِ گمشده پیدا گرفتهای ماتم
دِگر نَه اُمِّبنین مادرِ غم و اشکی
نَه با ربابه و لیلا که شرمسارِ خِیَم
مُحرّمی زِ نوایت به پا شد اِی بانو
همیشه کربوبلا لحظه لحظه روضهیِ غم
فدایِ اشکِ تو در قصّههایِ ساقی و مشک
به لطفِ درسِ تو بالا اِلیَالاَبد پرچم
برایِ ختمِ اباالفضل ذکرِ وای حسین
شکفته بر لب و فردا مُشوّقت خاتم
میانِ بزمِ عزایت رضایتت این است
شود حسینیه دلها حسین وِردِ لبم
به نامِ اُمِّبنین ندبههایِ دینِ مبین
رسیده دشتِ بلا در حریمِ شاهِ کرم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_ام_کلثوم_س
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ندارد عشق در مدح کسی جز یار مفهومی
فدایت ایکه بر هفت آسمان عشق منظومی
تویی کوه کرم چون حضرت شیر خدا آری،
چرا که با شما دیگر، نماند عبد محرومی..
اگر زهراست خورشید جهان، تو ماه او هستی
که اینگونه میان ظلمت شبها تو معلومی
تویی معصومه پرورده، تویی معصومه از این رو..
که هم دختر وَ هم خواهر وَ هم عمه به معصومی
نباشد مدح تو کار کسی غیر از خدای تو
که مداح تو اللّه و.. تو مدح حیّ قیومی
تو اسرار خدایی چون اَب و اُم و اَخیهایت
که در دنیای فانی فاش گویم، سرّ مکتومی
فدای نام زیبایت، به قربان صفاتِ تو...
تویی ام الحیا، ام الوقار و ام کلثومی
به طفلی در میان کوچه ها غم دیده چشمانت
که از طفلی به رنج و غصهی سیلی تو محکومی
پس از روز دوشنبه، روز عاشورا میان آمد
سری بر نیزه ها بود و.. تویی کز ناله مغمومی
بمیرد «ملتمس» وقتی، نوشته مقتل این غم را
که بی عباس در کوفه، تو مظلومی تو مظلومی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - مدح و مرثیه حضرت اُمِّکلثوم سلام اللّه علیها
از مرتضی یک قطره خون در پیکرش باشد...
باید تمامِ نُه فَلک خاکِ دَرَش باشد
پشتِ سرِ زینب قدم برداشت با دقّت
پس حق به مریم میدهم پشتِ سرش باشد
این دخترِ مرضیه است و کوثری جاری
باید هر آن کس حیدری شد نوکرش باشد
مثلِ حسن مظلوم و چون زهراست معصومه
تصویرهایِ کـربلا در باورش باشد
در کوفه بعد از خواهرِ خود خطبه میخوانَد
یعنی همیشه خواسته همسنگرَش باشد
این اُمِّکلثوم است اِرثِ یاسِ مظلومه
با اینکه دارد مقبره چون مادرش باشد
گریهکنانِ کوچه و گودال و بزمِ شام
بانو همیشه روضهای دور و بَـرَش باشد
پایِ سرِ بر نیزه ندبهخوانِ دیدار است
در آرزویِ روزِ وصل دلبرش باشد
#وفات_شهادت_گونه #غزل
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت مسلمیه شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام
دستم قلم شود که نوشتم بیا نیا
آواره شد سفیرِ تو در کوچهها نیا
دل را به عهدِ کوفهیِ نامرد خوش نکن
بویی نبرده شهرِ ریا از وفا نیا
سردارِ روز قبلمُو بر دار میروم
آقا سفیر شد هدفِ سنگها نیا
چرب است نانِ سفرهیِ آهنگرانِ شهر
شد کورهها پر از سپر و تیغها نیا
مردیِ مردِ کوفه محال است و فکرِ اوست
دنبالِ غارتِ حرم و خیمهها نیا
اینجا به هر که سر ببرد حکم میدهند
رِی مزدِ بردنت شــده بر نیزهها نیا
برداشت حرمله سه سهشعبه برایِ جنگ
وای از گلو و دیده و قلبِ شما نیا
زنجیرها و بند و غـلِ جامع حاضرند
تکرارِ روضهیِ علی و بچّههـا نیا
جانم به لب رسید و ندیدم نگار را
آقا بگیر جان و نـگو کربلا نیا
#غزل #مدح_مرثیه #مسلمیه #اول_محرم #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #کوفه
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل اوّل محرّم مدح و مرثیهیِ حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
اِی سفیرِ سفارتِ ارباب
اِی اَبَرمردِ دولتِ ارباب
در وفا و شجاعت و ایثار
دوّمین کوهِ غیرتِ ارباب
مسلمی و مسلّماً اسلام
دینِ تو با ولایتِ ارباب
اسداللّه در دلِ کوفه
نبیُّاللّه صولتِ ارباب
در رَگت خونِ مرتضی جاریست
قاصدِ با اُبهّتِ ارباب
تشنه جان میدهی غریبانه
روضه مثلِ شهادتِ ارباب
از فرازِ بلندی افتادی
رَفَعَاللّه راٰیَتِ ارباب
مانده رویِ قناره پیکرِ تو
به امیدِ زیارتِ ارباب
دخترت دخترِ حسین که شد
خورده سیلیِ غربتِ ارباب
تازیانه میانِ آتش و دود
میخورد عهد و عصمتِ ارباب
#غزل #مدح_مرثیه #اول_محرم #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #کوفه
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت اوّل محرّم شهادت حضرت مسلمابنِعقیل علیه السلام
دارم به یادِ دردِ حرم گریه میکنم
با روضههایِ تاجِ سرم گریه میکنم
قسمت نَشد بنوشم از این آبْ شاکرم
حالا که از تو تشنهتَرم گریه میکنم
از رویِ دار گرمی بازار دیدهام
یادِ امیرِ دربهدرم گریه میکنم
خنجر برایِ حنجرِ تو تیز میکنند
از داغِ یارِ خونجگرم گریه میکنم
حرف از سرِ به نیزه وُ آویزِ بچّههاست
آید چهها به روزِ حرم گریه میکنم
زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا؟!
کِل میکِشند دور وُ بَرَم گریه میکنم
جایِ کسی که کودکِ بیشیر را زده
بالایِ مجلس است و حرم گریه میکنم
تا روزِ انتقامِ شهیدی که پیکرش....
بیسر به دشت کرده کرم گریه میکنم
#ماه_محرم #اول_محرم #غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام #کربلا #مسلمیه
#زینب_کجا_و_مجلس_نامحرمان_کجا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم #شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع اوّلِ محرّم حضرت مسلمابنِعقیل علیه السلام
اَمینِ اِمامت سفیرِ ولایت
عَلم رویِ دوشَت جهان زیرِ پایت
کلامَت پیامِ اُمید و هدایت
شبیهِ اَمیرِ حرم روضههایت
غریبی و عطشان و زخمی و خسته
سرَت مثلِ پیشانیِ او شکسته
وفایت وفایِ علمدارِ شاه است
سفیرِ حرم یکتَنه یک سپاه است
کُشنده چنان مرتضی هر نگاه است
به لبهایِ تو لحظهیِ آخر آه است
به یادِ غریبیِ شاهِ وفایی
تو در کوفهای و دلَت کربلایی
سرِ دارِ غمهایی و فکرِ یاری
به یادِ حرم مضطر و بیقراری
دَمِ آخر است و تو دلشوره داری
دو چشمَت به راه است و چشمانتظاری
بخوان با لبِ تشنه این روضهها را
بمان تا تماشا کُنی نیزهها را
تنَت بر قَناره سری رویِ نیزه
رسید از سفر لشکری رویِ نیزه
دلی پایِ نِی دلبری رویِ نیزه
گلِ پرپرِ مادری رویِ نیزه
شده بسته با سنگِ کوفی میاُفتد
وَ آویزه در چنگِ کوفی میاُفتد
مَیا کوفه که لشکرِ بیشماره
به غارت فقط فکر کرد وُ شَراره
وَ چنگالها میکَنَد گوشواره
غنیمت شود معجر و گاهواره
به ویرانهها میرسد کارِ زینب
شده فکرِ بازار آزارِ زینب
در این کوفه بستند بازویِ ناموس
شکسته شده کنجِ اَبرویِ ناموس
لگد میخورَد هر دو پهلویِ ناموس
عجب غیرتی داشت بر رویِ ناموس....
سرَش را زمین میزند غیرتُاللّه
بگو اَلعجل اَلعجل حجّةُاللّه
#ماه_محرم #اول_محرم #غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
#شهادت #کوفه #غزل #یا_زین_العابدین #امام_سجاد_علیه_السلام #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
غزل مدح حضرت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم
دلبرِ صاحبدل و قرآنِ نازل مصطفی
اُسوهیِ خُلقِ نکو انسانِ کامل مصطفی
شد اَشِدّاٰءُ علیَ الکُفّار هنگامِ نبرد
با مسلمان تا کند چون اهلِ منزل مصطفی
جز رضایِ حق ندید و جز ثنایِ حق نگفت
خدعههایِ مشرکان را کرده باطل مصطفی
دل نَبسته بر کسی جز آن که دلدارش خداست
جز علی هرگز نمیبندد به کس دل مصطفی
در رکابش میزند شمشیر شیرِ کردگار
مرتضی دریایِ غیرت بود و ساحل مصطفی
با منافقهای اُمّت هم مدارا میکند
رویِ خوش داده نشان حتّی به قاتل مصطفی
با ولایت تا شهادت مانده ختمُالمرسلین
بیقرارِ کوثر و قرآنِ نازل مصطفی
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #مدینه #حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#حسین_ایمانی
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
غزل _مدح و مرثیه امام حسن مجتبی علیه السلام
آنقَدَر اهلِ کرم شد عَلمش را بخشید
دِرَمَش را خَدَمش را حَشَمش را بخشید
دست و دلبازیِ او شهرهیِ آفاق شده
هرچه که داشت بهجز درد و غمَش را بخشید
همهیِ نُه فَلک از آنِ حسن بود ولی ....
به حسینی شدنِ ما حرمَش را بخشید
وسطِ کوچه چهها دید خدا میداند
روضه این است که مادر ثنَمَش را بخشید
گمشد آویزهیِ یاسی که دَم از حیدر زد
مادرم زیرِ لگد بازدَمش را بخشید
شد عصا شانهیِ لرزانِ حسن در کوچه
چشم بارانی و آن قدِّ خَمَش را بخشید
کاش میشد قلمی یا غزلی وقفَش حیف
ندبهخوان شد حسن و محتشَمش را بخشید
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #مدینه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #روضه
#حسین_ایمانی
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:علی سپهری، محمد جواد شیرازی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب ما را سحر نمی آید
خواب، در چشمِ تر نمی آید
مدحش از من که بر نمی آید
چون سکینه دگر نمی آید
دختر شاه...گوهر نایاب
بی قرینه... درست مثل رباب
روضه می خواند، روضه با احساس
روضه اش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضه ای حساس
وای از مشک پاره ی عباس
روضه ی دست و چشم و مشک عمو
روضه ی قطره قطره اشک عمو
روضه خوان چشم های خود را بست
مادرش دست خود زند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
به خدا خواهر است حق دارد
خواهر اصغر است حق دارد
بر سر ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خنده های حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمه ی خود
صبر می کرد... مثل عمه ی خود
قلبش از غصه ها کباب شد و
بعد سقا فقط عذاب شد و
مثل او از خجالت آب شد و
وارد مجلس شراب شد و
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بی قرینه ی پدرش
روضه خوان مدینه ی پدرش
همه جا شد سکینه ی پدرش
یادش افتاده سینه ی پدرش
زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همه سپاه حسین
بود یک نیزه تکیه گاه حسین
داد می زد که قتلگاهِ حسین...
...پر شد از خونِ زخم های تنش
پر شد از تیر و نیزه ها بدنش
وسط حجره ی محقر خود
با دل خون میان بستر خود
باز در لحظه های آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#مدح_مرثیه
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای روی تو قبله ی عبادت بانو
وی بوی تو خوش ترین طراوت بانو
داریم همه بزرگ و کوچک هامان
از روز ازل به تو ارادت بانو
ما مست نگاه فاطمیِ تو شدیم
با گوشه ی چشم تو چه راحت بانو
تو ناب ترین عشق به اهلبیتی
باید بنویسم به صراحت بانو
من هرچه گره داشته ام باز شده
از لطف تو و نیمه نگاهت بانو
بی راهه نمی رود دلم هیچ زمان
وقتی که تویی راهِ هدایت بانو
بانوی دو عالمی تو یا معصومه
این حُسن برازنده برایت بانو
تا در حرمت می روم و می آیم
مأنوس شدم به آستانت بانو
از صحن تو بوی عطر زهرا آید
قربان تو و صحن و سرایت بانو
عمریست که همسایهی خوشبخت توأم
به به، به منو به این سعادت بانو
تو دختر آن امام معصومی که..
گفته پدرت جان به فدایت بانو
هم فاطمه ای و هم گل فاطمه ای
این است برای تو کرامت بانو
در بطن دلِ اهل جهان جا داری
با چادرِ عفت و حیایت بانو
تو مثل پدر باب الحوائج هستی
ای جود کرم برایت عادت بانو
من یک سفرِ کرببلا می خواهم
کِی می کنی ام شما عنایت بانو؟
هر وقت دلم هوای ارباب کند
جایش بدهم تو را سلامت بانو
تو آمده بودی به پی دلبر خویش
در ساوه عوض شد زِ چه راهت بانو؟
چون زینب کبری به دیار غربت
از خصم شده بر تو جسارت بانو
اما شده فرق تو و زینب اینجا..
دیگر تو نرفتی به اسارت بانو
دیگر زِ سرت نرفت چادر، حتی
اموال شما نگشت غارت بانو
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها
ای عُلیا مخدّرهیِ خانهیِ علی
آهِ تو کوهِ غم شده بر شانهیِ علی
وا کن دوباره بال وُ پرِ عاشقانهها
پرواز کن پرستویِ کاشانهیِ علی
لبخند میزنی تو برایِ دلم ولی .....
جان بر لبِ تو آمده جانانهیِ علی
با تو بهشت میشود این خانه فاطمه
بی تو خرابه باشد و ویرانهیِ علی
حالِ حسن عوض شده بیتاب و مضطر است
هِی بغض میکند گلِ گلخانهیِ علی
این ماجرایِ خاک و خُلِ چادرِ تو چیست؟!
چه گفتهای که دخترِ دردانهیِ علی ....
هر شب زمانِ نافلهات زار میزند
ندبه شده نوایِ لبِ خانهیِ علی
#غزل #مدح_مرثیه #فاطمیه #مدینه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی