📋 هرکه از لجه ی غم جرعه مکرر نخورد
#سبک_مناجات (بخش اول صوت)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ@majmaozakerine
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد
پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود
گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اول عمرش هوای دردسر کرد
من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتما سرم را می گذارند زیر پایش
از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد
هر چند من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد
هرچند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
*شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
.
زبانحال #حضرت_ام_البنین
🎤#محمود_بیات #مدرس_نغمات
#دشت_نوا
فلک امشب به حالم ناله سر کن
به قلب پر ملالم ناله سرکن
فلک پرسیده ای از آسمانها
کجا رفته هلالم ناله سرکن
خدایا خانمانم رفته بر باد
که تنها آشیانم رفته بر باد
مراموی سفید زینبم گفت
تمام آشیانم رفته بر باد
مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند
توان دست وپایم راگرفتند
کمانی ترشدم از زینب افسوس
عصایم راسر پیری گرفتند
آاایی
چه کس گیسوی خون افشانده بر مشک
هزاران تیر رابنشانده بر مشک
ببین زینب چه آوردی برایم
هنوزم رد خونش مانده بر مشک
شبی کابوس صد سر نیزه دیدم
شبی مهتاب را بر نیزه دیدم
به خود گفتم که بی عباس گشتم
که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم
آاایی
بجوش ای خون که شد تعبیر خوابم
بخون افتاده ماه وآفتابم
تو وشرم از لبان اصغر عباس
من وشرم از دو چشمان ربابم
🎤#محمود_بیات_علیا مؤلف کتابهای "الفبای نوای دل"
👇
..........................
.
#زمزمه
#مرثیه #دشتی
#وفات_حضرت_ام_البنین
یه مادر داره از احساس میگه
داره از روضه ی حساس میگه
گمونم روضه خون ام البنیه
داره از قامت عباس میگه:
قد و بالای عباسم نظر خورد
به چشم شیر من تیر سه پر خورد
خود من از بشیر اینو شنیدم
عمود آهن دشمن به سر خورد
شنیدم کوفیا دورش رسیدن
شنیدم دست عباس و بریدن
شنیدم بچمو شرمنده کردن
شنیدم مشکشو تیرا دریدن
تا وقتی روضه خون ام البنینه
ربابم گوشه ی مجلس میشینه
تا وقتی حرف مشک پاره میشه
رو لب گل میکنه داغ سکینه:
همین قد میگم از داغ زیادم
نگاه مهربونش مونده یادم
الا ام البنین شرمنده ام من
خودم دسته عموجون مشک دادم
شدیم آواره با زخم و تب و درد
سر ما نعره میزد شمر نامرد
پایین نی رد خونو میدیدم
عمو بالای نی خون گریه می کرد
میگه ام البنین، غم بی حسابه
جلو چشمام یه مشکه پاره قابه
میسوزه قلبمو آروم نمیشم
دلیل شرم من اشکه ربابه
خدایا پُر اگه پیمونه می شد
علی اصغرم گریون نمی شد
حسین من با طفل شیرخوارش
میون هلهله حیرون نمی شد
همین که روضه میره سمت گودال
رباب و زینبَن که میرن از حال
امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه
امون از غارت پیراهن و شال
چرا تشنه تو رو کشتن حسینم
سرت رو روی نی بردن حسینم
همه رفتن...یه گوشه دم گرفته
حسین من حسین من حسینم
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی✍
.............../
📋 هرکه از لجه ی غم جرعه مکرر نخورد
#سبک_مناجات (بخش اول صوت)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد
پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود
گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اول عمرش هوای دردسر کرد
من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتما سرم را می گذارند زیر پایش
از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد
هر چند من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد
هرچند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
*شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سبک_مناجات
#
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴#مناجات_با_خدا
🏴 #زیارت_کربلا
🏴#امام_حسین
✍#مرضیه_نعیم_امینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وصال، حسرت دیروز و همچنان من است
بلای دوری از یار امتحان من است
به فصل هجر بجز گریه چیست خاصیتش؟
به صورت همه چشم است و اشکدان من است
سلام تا به کی از دور، فکر فطرس باش
ملک مدام پی کار کاروان من است
حوالهی حرمش را به این و آن دادی
غمش حواله به من کن، غمش از آن من است
چنان دهان به دهان شعر تازهام چرخید
که هرکه رفت به قربانش از دهان من است
سپرده ام به کفن دستمال اشکم را
به روز حشر همان برگهی امان من است
فقیر و عاشق و مملوک و بندهی اویم
مجیر و مالک و معشوق و مستعان من است
مرا به مرحمت عشق با تو پیوندیست
خلاصه اینکه حسین تو مهربان من است
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره #زمزمه
یه باغچه گُل با ساقهی شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافلهی نشسته
نیستی شده کُنج خرابه خونهم
دخترا میزنن زخم زبونم
بذار بگن "بابات تو رو نمیخواد"
دوسِت دارم، دوسم داری، میدونم
چقد صدا زدم "بابا کجایی؟"
سخته توو صحرا گم شدن خدایی
من که اصن شمرو حلال نکردم
زجرو حلال نکن تو هم بابایی...
قصّهی غصّههام نداره آخر
حق بده تاره چشم دائماً تر
اما بابا سوی چشامو کم کرد
ضربهی بی هوای سیلی بیشتر
سیلی زدن به صورت منی که
توو شهرمون بهم میگن ملیکه
خیلی برای عمه جون دعا کن
توو درد تَکتَکِ ماها شریکه
برمیدارم فاصلمونو تا تو
باید ببینی حال خواهراتو
آوردنت تا پیش عمه با من
بردن من از این خرابه با تو
محاسنت رو کی به خون کشونده؟
خاک یتیمی رو سرم نشونده؟
عیبی نداره دستاتو نداری
مویی واسه شونه شدن نمونده
بریم یه جایی که گِله نباشه
بین من و تو فاصله نباشه
هرجایی پیشم باشی خوبه اما
بریم یه جا که حرمله نباشه...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_زهرا_س_شهادت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار... حیف
از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود:
«ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»...
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمیدانیم، «نَعلُ السیف» میداند چرا
«مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴#مناجات_با_خدا
🏴 #زیارت_کربلا
🏴#امام_حسین
✍#مرضیه_نعیم_امینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وصال، حسرت دیروز و همچنان من است
بلای دوری از یار امتحان من است
به فصل هجر بجز گریه چیست خاصیتش؟
به صورت همه چشم است و اشکدان من است
سلام تا به کی از دور، فکر فطرس باش
ملک مدام پی کار کاروان من است
حوالهی حرمش را به این و آن دادی
غمش حواله به من کن، غمش از آن من است
چنان دهان به دهان شعر تازهام چرخید
که هرکه رفت به قربانش از دهان من است
سپرده ام به کفن دستمال اشکم را
به روز حشر همان برگهی امان من است
فقیر و عاشق و مملوک و بندهی اویم
مجیر و مالک و معشوق و مستعان من است
مرا به مرحمت عشق با تو پیوندیست
خلاصه اینکه حسین تو مهربان من است
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین