eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مرحوم شوشتری یه جمله داره، تو خصائص میگه ابی عبدالله روزِ عاشورا کنارِ هر بدنی یه بار شهید شد .. هر داغی که دید یه بار جون داد، لذا دیگه عصرِ عاشورا دسگه جانی براش باقی نمانده یود .. هدف دشمن فقط این نبود جانِ حسینُ بگیره، میخواست جگرِ حسینُ پاره پاره کنه .. خدا کند همه‌ی زخم ها به تن بخورد خدا کند که کسی زخم بر جگر نزند زخم تنُ میشه خوب کرد .. امام سجاد میفرماید شهادت کرامتِ ماست .. ما عاشقِ شهادتیم «أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ» .. میخوام بگم ابی عبدالله رو تیر و نیزه نکشت .. درسته امام باقر فرمود جد ما رو به پنج وسیله کشتن .. فرمود فرقةٌ بالسيوفِ یه عده با شمشیر جد ما رو زدن .. فرقةٌ بالرماحِ یه عده با تیر زدن .. وفرقةٌ بالحجارةِ .. اونایی شمشیر و نیزه و تیر نداشتن با سنگ حسینُ زدن .. فِرقَةٌ بِالْخَشَب و بِالْعَصَا .. پیرمردا با چوب و عصا میزدن .. ای حسین .. بعد فرمود یه عده‌ام با زخم زبان حسینُ کشتن .. به جگرش زخم زدن .. لذا تو گودال قتلگاه هی میگفت جگرم داره میسوزه .. حالا چندتا از زخم زبان ها رو بگم صدا ناله‌ت بلند بشه .. سادات من معذرت میخوام .. اولین زخم زبانی که بهش زدن الله اکبر .. میومدن جلو چشم حسین با صدای بلند به باباش علی ناسزا میگفتن .. دومین کاری که روز عاشورا میکردن که جگر حسینُ بسوزونن این بود : ابی عبدالله بلند قرآن میخواند، تا صدای قرآن خواندنش با صوت بلند شد همه کف میزدن .. همه هلهله میکردن .. یه کارِ دیگه‌ام میکردن، اون ساعت های آخر بچه ها هی دامن بابا رو میگرفتن، بابا العطش ..هی مشک خالی میاوردن .. میوندن جلو بچه های حسین آبُ رو زمین میریختن .. میگفتن حسین، خودت و بچه هات از تشنگی بمیرید محاله یه قطره آب به شما بدیم .. حسین به حیواناتِ تو بیابان آب میدیم به تو آب نمیدیم .. تو باید تشنه بمیری .. حسین جان تو برا اینا تو کوفه دعا کردی .. لشگر حرُ سیراب کردی .. تو صفین به اینا آب دادی و شریعه رو باز کردی .. اینا با تو چیکار کردن .. یه دونه دیگه‌ش رو بگم و التماس دعا .. یا اباعبدالله .. سب امیرالمومنین، مسخره کردن و طعنه زدن تو قرآن خواندنش، آب ریختن جلو بچه ها رو زمین، یکی دیگه ام فردا عصر اون نانجیبِ حرام زاده کرد .. وقتی نشست رو سینه‌ی حسین .. یه نگاه به حسین کرد .. صدا زد شنیدم بابات ساقی کوثرِ .. شنیدم مهریه‌ی مادرت همه‌ی آب های عالمه .. (بگم چکار کرد؟!) با دستش محاسن حسینُ گرفت .. با یه دستش خنجرُ رو گلو گذاشت .. گفت حسین به بابات بگو بیاد آب بهت بده .. به مادرت بگو بیاد سیرابت کنه .. حسین ..... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد... 👤 کلیپ زیبای «مداحی جانسوز و سنگین» با نوای حاج‌محمود کریمی تقدیم نگاهتان ◾ ویژهٔ
؛ ؛ شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَمِ آه آه می‌آیم مادرش آمده‌ست می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس مي‌زد بيشتر مي‌زدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر مي‌زدند زينب را) شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می‌خواند یک نفر روضه این‌چنین می‌خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو ✍ حجت‌الاسلام
؛ هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم می‌زند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه‌ات؟ کو سرت، کو حنجرت، کو یاورت، کو دخترم؟ بشکند دست کسی که دستْ بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم مثل من پیشانی‌ات با تیزی سنگی شکست درد می‌گیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می‌برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم ✍
هر چند کهنه، پیرهنی داشتی؛ چه شد؟ گر بود پیرهن، کفنی داشتی؛ چه شد؟ ای یوسف عزیز! چه کردند گرگ‌ها؟ آخر تو "کهنه‌پیرهنی" داشتی؛ چه شد؟ جسم تو ذرّه ذرّه در این دشت، پخش گشت در زیر آفتاب، تنی داشتی؛ چه شد؟ ای دور از دیار که تا دیر می‌روی! آواره تا به کی؟ وطنی داشتی؛ چه شد؟ خود را چه خوب خرج خدا کردی! ای کریم! سر داشتی؛ چه شد؟ بدنی داشتی؛ چه شد؟ هم بی حبیب ماندی و هم بی زهیر؛ آه! نام‌آوران صف‌شکنی داشتی؛ چه شد؟ تو شمع و در طواف تو جمع مخدّرات در خیمه‌‌گاه، انجمنی داشتی؛ چه شد؟ بالین تو سکینه، کنارت رقیّه بود در باغ، یاس و یاسمنی داشتی؛ چه شد؟ ✍
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن الشبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟ جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟ یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر محمود اسدی
): 🏴 اشعار ___________ نمیدونم چرا دلم آشوبه دل نگرون حال بچه هاتم فکر نکنی که زینبت بریده تا آخر دنیا داداش باهاتم یه یاعلی بگو رو پا بلند شو دشتو سره یزیدیا خراب کن اصلا همین شبی بزن به میدون اصلا داداش روی منم حساب کن چادرمو دور کمر میبندم خودم دفاع از حرم میکنم غصه نخور هرکی بیاد این طرف با ذوالفقار پاشو قلم میکنم نمیدونم چرا دلم گرفته بیا با هم یه ذره صحبت کنیم به یاد روزای خوب مدینه با هم دیگه امشب و خلوت کنیم یادمه شرط ازواجم بودی گفتم محاله از حسین جدا شم حتی اگه یه روز بیاد که با او مجبور بشم راهی کربلا شم قرار نبود تنهایی جایی بری قرار نبود که من تنها بمونم تو روی نیزه ها سفر کنی و منم با این نامحرما بمونم اینقده حرف گودال و پیش نکش اینقده روضه توی گوشم نخون یه دل سیر میخوام تو رو ببینم یه شب دیگه کنار زینب بمون از این به بعد خواب به چشم نمیاد از این به بعد با غصه ها مانوسم نیتم اینه امشبو حسین جان زیر گلوتو هی تا صبح ببوسم از نعلای تازه ی مرکباشون باد خزون برام خبر آورده خدا کنه دروغ باشه که گفتن حرمله هم تیر سه پر آورده از تن زیر نیزه ها که گفتی میدونی که با دل من چه کردی؟ چرا داری گوشه کنار خیمه دنبال کهنه پیرهن میگردی؟؟ نفرین به هرچی کوفه و کوفیه از هرچی بی وفائیه دلخورم افتاده به دلم داداش که فردا  شبیه مادرم لگد میخورم دلت میاد فردا کنار گودال حرمله به چشم ترم  بخنده ؟ دلت میاد  ببینی از رو نیزه دستمو خولی با طناب میبنده ؟ 🔸شاعر: 🏴 اشعار _____▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️______ مادرم خورده زمین تا که تو را دیده، چرا؟! قاتلت این همه از قتل تو ترسیده چرا؟ به سر و صورت تو سنگ تراشیده زدند خورده بر وجه خدا سنگ تراشیده چرا؟ بوسه بر زیر گلوی تو فقط حق من است نیزه ای حق مرا خورده و بوسیده چرا مگر این آب روان مهریه زهرا نیست؟ پسر مادر من با لب خشکیده چرا؟ آسمان را لب عطشان تو گریانده و شمر پیش تو آب زمین ریخته خندیده چرا؟ نکند شمر دوباره به تنت سر زده است بند بند تن عریان تو پاشیده چرا؟ همه ی حرف من این است که با خنجر کند گل پرپر شده ی باغ مرا چیده چرا؟! هر چه کردم نشد آخر که بلندت بکنم آه بر روی زمین جسم تو چسبیده چرا؟ آفتاب از تن عریان شده ات شرم نکرد؟ به تن بی سر تو یکسره تابیده چرا؟ به تو وابسته ام و بعد تو دق خواهم کرد به تو احساس مرا کوفه نفهمیده چرا؟! 🔸شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سبک .. به سمت گودال از شد شام عاشورا دلاچه بی تابه🖤 تو خیمه ها زینب (س) به فکر اربابه🖤 یکی داره قرآن تو خیمه میخونه🖤 صوت حزین او دلو میسوزونه🖤 جدایی از ارباب سخته برا زینب (س)🖤 میادسرش ای وای فردا چه ها زینب (س)🖤 امون از دل زینب (س)♣️♠️ مکن طلوع ای صبح لحظه ها دلگیرند حسینمو (ع) از من دشمنا میگیرن🖤 مکن طلوع ای صبح اوج غمه فردا میاد توی گودال مادر ما زهرا (س)🖤 سری جدا از تن تو قتلگاه خون واعطشا میگه مادر ما گریون🖤 خار بیابونا تو پای دخترها دامناشون آتیش صدای واویلا 🖤 مکن طلوع ای صبح که عصر عاشورا سرا رو ، رو نیزه میزارن این اعدا🖤 امون از دل زینب (س)♣️♠️
۳۷ (شام غریبان) امشب شب قتل حسین،شام غریبان است هر دیده گریان است از سوز داغ کربلا،زینب پریشان است هر دیده گریان است گل های باغ مصطفی،در کربلا پرپر گشته چنان اکبر از داغ اصغر دیده تر،چشم محبان است هر دیده گریان است اندر کنار علقمه،نقش زمین سقاست اشک همه دریاست از داغ سقای حرم،ماتم فراوان است هر دیده گریان است امشب رقیه با سکینه گشته جان بر لب چون عمه اش زینب از داغ بابایش حسین،سر در گریبان است هر دیده گریان است افتاده جسم شاه دین،با پیکر بی سر چون لاله ای پرپر جسم حسین سرجدا،اندر بیابان است هر دیده گریان است در پیش چشم زینبش،آتش زدند خیمه سرها روی نیزه در خون تپیده پیکر،شاه شهیدان است هر دیده گریان است زینب عزیز فاطمه،امشب شده دلخون دلخسته و محزون از داغ پور مرتضی،اشکش چو باران است هر دیده گریان است
۲۹ (شام غریبان) شده شام غریبان امشب جان طفلان رسیده بر لب خون دل سکینه و زینب کنار قتلگه شد غوغا واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف گلان پرپر است یک طرف پیکر اکبر است درون سینه ها محشر است شده شام غم عاشورا واویلا واویلا واویلا۳ پشت خیمه تن اصغر است که از کین بریده حنجر است دیده گریان او مادر است بزم ماتم بگشته برپا واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف عزیز خیر الناس بر زمین غرق در خون عباس شده صحرا پر از عطر یاس ماهی افتاده در آن صحرا واویلا واویلا واویلا۳ یک طرف حسین شهید است که در خون خود آرمیده است قامت زینبش خمیده است بی حسین زینبش شد تنها واویلا واویلا واویلا۳ جسم بابا بود بر زمین ز داغ پدر گشته حزین خون بگرید ز غم ساجدین کنار قتلگاه بابا واویلا واویلا واویلا۳ غرق خون شد مه مدینه تن بابا روی زمینه بسوزد از غمش سکینه با پدر می کند او نجوا واویلا واویلا واویلا۳
۲۱ (شام غریبان) هر دیده ز غم گریان(در شام غریبان است)۲ در ماتم عاشورا(دل های پریشان است)۲ تسلیت بگویید بر رسول الله از سوز ماتم حسین ثار الله واویلا واویلا آه و واویلا۲ زینب گل آل الله(در غربت و تنهایی)۲ اشک بصرش ریزد(چشمش شده دریایی)۲ در اشک و ناله بر نور دو عین است یاد پیکر در خون حسین است واویلا واویلا آه و واویلا۲ جسم ابی عبد الله(افتاده به روی خاک)۲ زینب نگرد با اشک(بر روی زمین صد چاک)۲ کنار خیمه ها در غم نشسته درون سینه اش غم حجله بسته واویلا واویلا آه و واویلا۲ هر خیمه ی آل الله(در آتش سوزنده)۲ زینب شده در ماتم(چون شمع فروزنده)۲ می نالد می سوزد با شعله ی آه نگاه او بود سوی قتلگاه واویلا واویلا آه و واویلا۲ گاهی نگه زینب(بر جسم شهیدان است)۲ با بغض گلوگیرش(گریان یتیمان است)۲ بر زمین پیکر ماه مدینه می گرید زینب با اشک سکینه واویلا واویلا آه و واویلا۲ بر روی زمین بی سر(افتاده گل زهرا)۲ بر سینه زند زینب(اشکش شده چون دریا)۲ از غم برادر در شور و شین است در سوگ و عزای نور دو عین است واویلا واویلا آه و واویلا۲ زن های حرم سوزند(از بهر علی اکبر)۲ گریند همه ی طفلان(از بهر علی اصغر)۲ یاد علی اصغر دل ها کباب است شمع بزم آن ها اشک رباب است واویلا واویلا آه و واویلا۲ دشمن زده بر طفلان(با کعب نی و سیلی)۲ گردیده ز ظلم و کین(رخسار همه نیلی)۲ وای از ظلم و کین بنی امیه زد دشمن سیلی بر روی رقیه واویلا واویلا آه و واویلا۲
۱۹ (شام غریبان) شب شام غریبان شهادت حسین بود در راه دین کشته شدن سعادت حسین بود بنشسته زینب دلغمین با کودکان در خیمه ها واویلتا واویلتا۲ گل های باغ مصطفی پرپر شده از ظلم و کین جسم شهیدان خدا افتاده بر خاک زمین اهل حرم گرفته در هر خیمه ای بزم عزا واویلتا واویلتا۲ در یک طرف افتاده جسم صد چاک اکبر بود از ظلم و کین دشمنان اربا اربا پیکر بود علی اکبر حسین کشته شد با تیغ جفا واویلتا واویلتا۲ سوزانده قلب همه را گریه ی بر طفل رباب از بهر مادر اصغر دل ها همه گشته کباب بلبل بستان حسین افتاده دیگر از نوا واویلتا واویلتا۲ اندر کنار علقمه افتاده ساقی عطشان ساجدین و عمه جانش از داغ او گشته گریان دستان او در راه دین گردیده از پیکر جدا واویلتا واویلتا۲ در یک طرف دشمن زده آتش کین بر خیمه ها سرهای پاک شهیدان کربلا بر نیزه ها از عصر عاشورای خون کربلا شد کرب و بلا واویلتا واویلتا۲ در یک طرف در قتلگه افتاده پیکری بی سر شهادت برادرش بر جان زینب زد شرر دشمن بریده رأس فرزند زهرا را از قفا واویلتا واویلتا۲ در یک طرف خواهر غمگین حسین جان بر لب است تسلای دل همه چشم گریان زینب است زین همه داغ و مصیبت گردیده او غم مبتلا واویلتا واویلتا۲
۱۸ (شام غریبان) شام غریبان حسین رسیده واویلا واویلا گردیده زینب قامتش خمیده واویلا واویلا گل ها همه از کینه گشته پرپر واویلا واویلا نقش زمین جسم علی اکبر واویلا واویلا جسم شهیدان گشته پاره پاره واویلا واویلا رقیه ریزد از بصر ستاره واویلا واویلا زینب کنار قتلگه نشسته واویلا واویلا یاد حسین دخیل گریه بسته واویلا واویلا اصغر به پشت خیمه ها به خواب است واویلا واویلا دلخون اصغرش دل رباب است واویلا واویلا نقش زمین گشته مه مدینه واویلا واویلا سوزد دل رقیه و سکینه واویلا واویلا زینب غریبی اش نموده احساس واویلا واویلا جدا ز پیکر گشته دست عباس واویلا واویلا جسم حسین گردیده پاره پیکر واویلا واویلا پیکر پاکش غرقه خون و بی سر واویلا واویلا زینب شده تنها و بی حبیب است واویلا واویلا با دیده ی گریان و بی شکیب است واویلا واویلا زینب بسوزد بهر نور دو عینش واویلا واویلا با ناله و فریاد یا حسینش واویلا واویلا
۱۲ (شام غریبان) شده شام غریبان گل فاطمه بر زمین فتاده نور دل فاطمه در عزا زینب است جان او بر لب است وا حسینا۲ زده آتش عدو به خیمه های حسین می کنند کودکان گریه برای حسین بین دشت جنون تن او غرقه خون وا حسینا۲ پیکر شهیدان به روی خاک زمین شد شهید ستم نور خدای مبین گل زهرا نشان دیده اش در فشان وا حسینا۲ بر زمین تمام گلان پرپر شده پاره پاره تن علی اکبر شده زد به جانش شرر ریزد اشک از بصر وا حسینا۲ دیده گریان شده دختر خیر النسا در کنار گلان پرپر کربلا ساقی کربلا شده دستش جدا وا حسینا۲ خواهر غم گرفته ای به دشت بلا در کنار خیمه گرفته بزم عزا با غم و اشک و آه نگهش قتلگاه وا حسینا۲
۷ (شام غریبان) بر گلان باغ ایمان شد شب شام غریبان شور محشر به پا گشته امشب می زند بر سر و سینه زینب یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ پاره پیکر شاه دین است جسم اکبر بر زمین است لاله های حسین گشته پرپر اصغر و قاسم و عون و جعفر یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ هر شهیدی با تن چاک اوفتاده بر روی خاک آتش کین زدند خیمه ها را غم گرفته تمام فضا را یا حسین یا حسین یا حسین جان۲ کربلا را غم گرفته عابدین ماتم گرفته در کنار بدن های پاره ریزد از چشم زینب ستاره یا حسین یا حسین یا حسین جان۲