eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با نوای حاج ابوذر بیوکافی ـــــــــــــــــــــ با دل خون تو بستر روضه میخونه حیدر میره به سوی زهرا میره سوی پیغمبر شده بی‌دوا ، شکاف سرش شده بی‌رمق ، چشای ترش شده بی‌قرار ، دل دخترش داره پر میگیره حیدر، واویلا واویلا داره میره پیش مادر، واویلا واویلا خونه پر از ماتم شد کوفه سرای غم شد از غم باباش حیدر زانوی زینب خم شد غریبونه دل برید از همه به درد علی رسید خاتمه رسیدن به هم ؛ علی فاطمه شده آشوب شده غوغا، واویلا واویلا که علی رفته ز دنیا، واویلا واویلا *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داره میلرزه دست و پام از شوق دیدن زهرام تو نفس های آخرم یا زهرا مونده رو لب هام چادر زهرامو بیارید و بذارید روی چشمام یه کمی آروم بگیره دردام دیگه امشب خسته خسته شدم از غصه و غم هام تا نفس دارم یاد اون روزام بی زهرا سخت بود این سالها واویلا واویلا جون به لب هام بود تا حالا واویلا واویلا واویلا واویلا ... برا هرکس که این شبا شب های ماه رمضونه برا من هر شب شب داغ ماه جمادی میمونه کسی حال این دل تنگ پریشونو نمیدونه همه شب ها شب هجرونه چی کشیدم که وقتی که دیدم در و دیوار پر خونه گل یاسم سوخت توی اون خونه گرچه من قلبم میسوزه مظلومه من پیروزه واویلا واویلا ... چادر زهرامو بیارید و بذارید روی چشمام یه کمی آروم بگیره دردام دیگه امشب خسته خسته شدم از غصه و غم هام تا نفس دارم یاد اون روزام بی زهرا سخت بود این سالها جون به لب هام بود تا حالا واویلا واویلا ... حالا که از چشما تو جاری خون سر من پسرم بشنو حرفای آخرو ای قمر من پسرم بابا دارم امید به تو عباس برا اون روزی که حسین تنهاست روزی که لب تشنگی اهل حرم حسرت دریاست کنارت اون روز مادرت زهراست لب تشنه باش و دریا باش وقف عزیز زهرا باش واویلا واویلا ... 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟💫🌾💫 💫🌻🌼 🌾🌼 💫 روضه و گریز ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در شب 19 ماه رمضان 📜 راوى مي گويد : آن حضرت در شب نوزدهم، بسيار از بيت خود بيرون مى رفت و داخل مى شد و به اطراف آسمان نظر مى كرد و اضطراب مى نمود و تضرّع و زارى مى كرد و سوره يس را تلاوت فرمود و مى گفت: اللّهمّ بارك لى فى الموت. يعنى: خداوندا مبارك گردان براى من مرگ را، و بسيار مى گفت: انّا للّه و انّا اليه راجعون. و كلمه مباركه لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم را بسيار مكرّر مى كرد و بسيار صلوات مى فرستاد و استغفار مى نمود. و ابن شهر آشوب و غيره روايت كرده اند كه: حضرت در تمام آن شب بيدار بود و براى نماز شب بيرون نرفت به خلاف عادت هميشه خويش امّ كلثوم»عرض كرد: اى پدر، اين بيدارى و اضطراب شما در اين شب براى چيست؟ فرمود: در صبح اين شب من شهيد خواهم شد، عرض كرد: بفرماييد جعده به مسجد رود و با مردم نماز گزارد، (جعده فرزند هبيره است، و مادرش امّ هانى خواهر امير المؤمنين عليه السّلام است) فرمود: بگوييد جعده به مسجد رود و با مردم نماز گزارد، پس بى توانى فرمود كه: از قضاى الهى نمى توان گريخت و خود آهنگ رفتن به مسجد نمود. و روايت شده كه در آن شب آن حضرت بيدار بود و بسيار بيرون مى رفت و به آسمان نظر مى افكند، و مى فرمود: به خدا قسم كه دروغ نمى گويم، و دروغ به من گفته نشده. اين است آن شبى كه مرا وعده شهادت داده اند. پس به مضجع خويش بر مى گشت.(١) 👆 فقط خدا مي داند اميرالمؤمنين وقتي آيه استرجاع را مي خواند چه داغى بر دل بچه هايش مي نشست ، بچه هاى اميرالمؤمنين بيشتر ناراحت بودند يا بچه هاي امام حسين ع ، اما دلها بسوزد براي غريب كربلا عقبة بن سمعان مي‌گويد: در اواخر شب امام حسين عليه السلام دستور داد از «قصر بني مقاتل» آب برداشته و كوچ كنيم، چون حركت كرديم و ساعتي ركاب زديم امام عليه السلام همانگونه كه سوار بود مختصري به خواب رفت، سپس بيدار شد در حالي كه مي‌فرمود: «انالله و انا اليه راجعون و الحمد لله رب العالمين» و دو يا سه مرتبه اين جمله را تكرار كرد. علي بن الحسين عليه السلام روي به پدر نمود و گفت: اي پدر! جانم بفداي تو باد، خدا را حمد كردي و آيه ي استرجاع خواندي، علت چيست؟ امام عليه السلام فرمود: پسرم! در اثناي راه مختصري به خواب رفتم شخصي را ديدم كه سوار بر اسب بود و مي‌گفت: اين قوم سير مي‌كنند و اجل هم بسوي آنان در حركت است، دانستم كه خبر مرگ ماست كه به ما داده شده است. (٢) 📚 منبع ١- شهادت عضرت على عليه السلام صاحب غدير صفحه ١١١ منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام (فارسى)، ج ١ ص: ٤١٨ ٢- قصه كربلا صفحه ٢٠٧ 📝 نشر مطلب فوق صدقه جاریه می باشد... کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
جواب من به تو هربار ناله و زاری است درون سینه‌ام این روزها عزاداری است به نامه‌ی عملم، هیچ احتیاجی نیست تمام عمر من ناخلف، بدهکاری است چه‌قدر توبه شکستم؛ کسی چه می‌داند دل شکسته پر از قول‌های تکراری است چه ننگ بیشتر از این به روی پیشانی؟ که کار روز و شبت با من، آبروداری است مرا درون قفس حبس کن که پر زدنم در این هوای پر از دام‌ها، خودآزاری است ببین چگونه فرورفته‌ام به خواب؛ آری هرآنچه دیده نگاهم، سراب بیداری است بگیر دست مرا از خودم رهایم کن تمام درد من از اختیار اجباری است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما خاک پای حضرت موسی‌بن‌جعفریم در سایه‌سار رحمت موسی‌بن‌جعفریم داده به ما زیادتر از آن‌چه خواستیم شرمنده‌ی عنایت موسی‌بن‌جعفریم مدیون لطف بی‌حد این خانواده‌ایم ما نوکران عترت موسی‌بن‌جعفریم ما نسل پشت نسل فقیران سفره‌ی دولت‌سرای عزّت موسی‌بن‌جعفریم ایثار او عقیده‌ی ما را درست کرد ما شیعه‌ی کرامت موسی‌بن‌جعفریم با یاد روضه‌های سیه‌چال، سال‌ها گریه‌کنان غربت موسی‌بن‌جعفریم زنجیر و ساق پا و نم خاک‌های سرد خونین‌دل از اسارت موسی‌بن‌جعفریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود لب‌های خشکش، تشنه‌ی ذکر و دعا بود بی‌جلوه هم از بنده‌ی بد، عبد می‌ساخت موسای ما در معجزاتش بی‌عصا بود از ساق عرش افتاد در زندان ویران آن‌کس که مجروحیتش از ساق پا بود با ضربه‌ها هرچند که از حال می‌رفت در سجده مدهوش ملاقات خدا بود زیر عبایش جلوه‌ای از پنج‌تن داشت هرجای جسمش روضه‌ی آل عبا بود بار قنوتش را ورم‌هایش کشیدند هر وعده سیلی خورد آقا، بی‌هوا بود هرکس که آمد پیش او حاجت‌روا شد هرچند حرفش نیش‌دار و ناروا بود زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد بس‌که ردیف استخوانش جابه‌جا بود با زخم لب‌هایش به سختی آب می‌خورد هرشب گریز روضه‌هایش کربلا بود ای کاظمینی‌ها! جنازه بر زمین ماند ای کاش در بین شما یک آشنا بود هرچند بی‌کس روی تخته‌پاره افتاد در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود اینجا همه مردم، کفن آماده کردند در پیش مردم، حرمت صاحب‌عزا بود در کربلا یا سر به روی نیزه می‌رفت یا هر تنی صدپاره با سرنیزه‌ها بود آن‌جا سری در دست قاتل بود امّا با خنجر کندی بریده از قفا بود بعد سه‌روز، ارباب ما را دفن کردند تجمیع جسم او به دست بوریا بود
6837830316579.mp3
14.37M
مناجات شب چهاردهم ماه سه‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ مداح: (علیه‌السّلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروی هر درد ما از دَم تو می‌رسد حک شده بر سینه‌‌ یا باب حوائج مدد می‌رود از زندانش با بدن بی‌جانش ارض و سما گریانش گریانش گریانش دختر یتیمش می‌زند صدایش می‌رسد صدای گریه‌ی رضایش (داروی هر درد ما از دَم تو می‌رسد)۲ (حک شده بر سینه‌ یا باب حوائج مدد)۲ تا که رها موسی شد هر دو جهان غوغا شد چشم فلک دریا شد دریا شد، دریا شد مرغ پَر شکسته از قفس رها شد قبله‌ی حوائج حاجتش روا شد سوی خدا رفتنِ نور خدا را ببین گریه‌ی معصومه و حال رضا را ببین (با جگر صد پاره گشته رباب آواره نیزه شده گهواره گهواره گهواره)۲ (رفته روی نیزه روبروی مادر)۲ رفته نیزه انگار در گلوی مادر از دل عالم گره دست تو وا می‌کند غنچه‌ی لب تشنه یا باب حوائج مدد (ای علی لای لای علی)۲ گوشه‌ی این ویرانم تا تو شوی مهمانم منتظرت می‌مانم می‌مانم می‌مانم در پی‌ات دویده با قد خمیده دختر یتیمت ای سَره بریده مجلس دارالشفا روضه‌ی تو می‌شود دختر ارباب یا باب حوائج مدد)۲ وقت جدایی رسید باد مخالف وزید)۲ از شرر داغ تو پشت برادر خمید
6837832908748.mp3
15.02M
(می‌رود از زندانش) شب چهاردهم ماه سه‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ 🎙 مداح: (علیه‌السّلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن نده جواب مرا لااقل جواب مکن . تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن . صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن . همین که ترس برم داشته خودش کافی ست تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن . عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن . چقدر جار زدم من که ” دوستم داری ” بیا مقابل مردم مرا خراب مکن . خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن . اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن . سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غلام حسینیم انتخاب مکن
باز هم پشت درت بار گناه آوردم نفسی پر شده از غصه و آه آوردم بنده ی غم زده را گوشه ی چشمی کافیست2 که دل خسته به امید نگاه آوردم بارسنگین گناه است هرآن چیز که من بر در لطفت از این عمر تباه آوردم *وقتی شبای جمعه میبینم این نوجوونا جلو جلسه میشینند بیشتر خجالت میکشم ... یادش بخیر ما که هم سن و سال شما بودیم ... یادش بخیر سبک تر از حالا بودیم ... یادش بخیر ... وقتی مارو می آوردن تو روضه تا اسم اربابمون می اومد دلمون میلرزید ... میگه دیدم گوشه سنگر13-14سال بیشتر نداره یه جوری داره ناله میزنه!! بهش گفتم تو که اصلا تکلیف نشدی گناه نکردی یه نگاهی به من کرد گفت:مگه آدم فقط باید گناه کرده باشه با معشوقش حرف بزنه؟!! عمرم تمام شد تو گناه ... عمرم گذشت ...* دست خالی تر ازاین دست مگرمیخواهی دست خالی که شب جمعه ماه آوردم دستگیر همه ای دست مرا نیز بگیر2 که به درگاه کریم تو پناه آوردم *چی با خودت آوردی قبولت کنم؟!* به حسین بن علی ... 2 بپذیرم که فقط روی سیاه آوردم ... قسمت میدهم امشب به همان دخترکی 2 که همه کودکیش پیری غم هایش بود *قسم دادی که چی بشه؟!!* بنویسند سر سنگ مزارم ای کاش 2 این جوان گریه کن روضه ی بابایش بود *** دلم از خرابه دیگه خونه امشب .... دعا کن برم من دلم خونه امشب
6951945479137.mp3
17.92M
|🎤|‌•|حاج مهدی |• |بازهم پشت درت بارگناه آورد‌ه‌ام نفسی پرشده از غصه وآه آورده‌ام💔| @maajmazakerine
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 منـادی زد نــدا اهــل زمـین را علـی گـــویـد اذان آخــریـن را علی میرفت تاکه لحظه ای بعد ز خون دل کند رنگین جبین را 🏴🏴🏴 شبی از آسمانم ماه می رفت یتیمان را ز سینه آه می رفت چه حالی داشت وقتی دیدزینب علی با پای لرزان راه می رفت 🏴🏴🏴 پدرجان ازچه حال زار داری؟ رخ زرد و دو چشـم تـار داری چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن چو مادر دست بر دیوار داری؟ 🏴🏴🏴 تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را علی ازخون دل شسته جبین را بگــردی در زمیــن و کهکــشانها نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را 🏴🏴🏴 فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش نمی داند علـی حـاجت روا شد جوابش کرده مولا راطبیب اش 🏴🏴🏴 فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را زخونهای دلش شسته جبین را یتیمی با فغان و ناله می گفت چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟ 🏴🏴🏴 عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت بــه محـراب عبـادت زد زمینت تمام خون دلهایی که خوردی بـه یکباره روان شد بر جبینت 🏴🏴🏴 حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد 🏴🏴🏴 درد و غم هی عدد تا نشد سقف سرت سنگ لحد در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد 🏴🏴🏴 ز قلب خسته خیزد نـاله و درد فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد کجـایی نـاشناس کیسه بردوش کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد 🏴🏴🏴 بنال ای دل که دردم ماندنی شد کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد 🏴🏴🏴 شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس زهـم پاشیده شـدکـانون احساس حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس 🏴🏴🏴 چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟ درون سیـنه آهـی سرد داری چرا لب می گزی بابای خوبم؟ الهـی مـن بمــیرم درد داری... 🏴🏴🏴 امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـی رفـت چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت 🏴🏴🏴 اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» ‍
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیش مظلوم شهادت حضرت علی علیه السلام یا اَبتاٰ واویلتا                  یا اَبتاٰ واویلتا  غریب علیِ مرتضی          یا اَبتاٰ واویلتا کوفه شده کرب‌وبلا          یا اَبتاٰ واویلتا صاحب‌عزا خودِ خدا         یا اَبتاٰ واویلتا تابوتِ شَه بر شانه‌ها         یا اَبتاٰ واویلتا تشییعِ مولا بی‌صدا           یا اَبتاٰ واویلتا ذکرِ حسین و مجتبی         یا اَبتاٰ واویلتا واٰ ابتاهُ واٰ اُمّاه                  یا اَبتاٰ واویلتا شد علی مهمانِ زهرا           یا اَبتاٰ واویلتا یتیمِ کوفه بی‌بابا               یا اَبتاٰ واویلتا جان داده پیرِ نابینا             یا اَبتاٰ واویلتا ذکرِ لبِ سینه‌زنها                یا اَبتاٰ واویلتا نوحه‌یِ شاهِ نینوا                یا اَبتاٰ واویلتا زمزمه‌یِ لبِ آقا                   یا اَبتاٰ واویلتا