eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•ای پدر جان! عجب دلی داری... به امیرالمؤمنین علیه السلام وحضرت رقیه سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده یکم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام‌حسن و امام‌حسین از تشیع جنازه ی بابا که برگشتن، غریبانه، نیمه ی شب گذرشون افتاد به خرابه دیدن صدای جانسوزی از خرابه میاد.. یه پیرمردی داره ناله میزنه گریه میکنه: خدایا! امشب آقای من رو نفرستادی؟ غم‌خوار من رو‌نفرستادی؟ سنگ صبورم رو‌نفرستادی؟ امام‌حسن وامام حسین علیه السلام همدردی کردن باهاش... پیرمرد! چه کسی رو داری میگی؟ وقتی نشانه ها رو‌ داد، با پیرمرد نشستن، باهم شروع کردن گریه کردن... فرمودن: این نشانه هایی که میدی نشانه های بابای غریب ما علی است. پیرمرد شروع کرد گریه کردن. گفت: این آقا هرشب میومد به من سر میزد خودش لقمه درست می کرد تو‌ دهانم میذاشت... آقای من! مولای من! مرام شما این بود به بیچاره ها سر می زدید. مرام شما این بود به خرابه نشین ها سر می زدید. غم خوار خرابه نشین ها بودید. شما که مرده‌ و زنده ندارید حتما تو‌خرابه ی شام‌ هم اومدی آقاجان... اون‌ وقتی که صدای دردانه ی حسین بلند شد، عمه‌جان این سر مُنوّر را کمکم میکنی که بَردارم؟ شامیان ای حرامیان دیدید که من راست گفتم‌ پدر دارم...* گفت: ای پدر جان! عجب دلی دارم ای پدرجان عجب سری داری گیسویم‌ را به پات‌ میریزم تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا میشد برسر زینبِ تو آوردند قاری من! چرا نمیخوانی چه به روز لب توآوردند؟ *گفت: بابا جان‌! بذار برات درد و دل کنم ... وقتی چشم تو را دور دیدند. وقتی دیدند بابا ندارم، برادر ندارم، عمو‌ندارم، غریب گیر آوردن..* دستی از پشت خیمه ها آمد لاجرم راه‌ چاره ام‌ گم شد در هیاهوی غارتِ خیمه ناگهان گوشواره ام‌ گم شد *وقتی بین راه که این سرهارو حمل میکردن، این نانجیبها در یکی از این منازل اتراق کردند زن وبچه یه طرف، سرها یه طرف. این‌نانجیبها به‌ مِی گُساری مشغولند... میگه دیدم نیمه ي شب یه بچه ی سه، چهار ساله ای آروم آروم با دست و پاش اومد سمت نیزه ای که سر ابی عبدالله بالا نیزه است... از پایین داره التماس می کنه به سرِ بالای نیزه... گفت: بابا! یا تو‌ بیا پایین، یا من و ببر پیش خودت... میگه دیدم یه وقت نیزه خم‌شد سر اومد تو‌ي دامن این بچه، سر رو شناخت رفت سمت سر، اما چه‌ کرده بودن با این سر... وقتی تو خرابه سر رو‌ گذاشتن مقابلش با تعجب نگاه کرد گفت: عمه جان! "هذا رَأسُ مَن؟" این سر کیه عمه جان؟ تا گفت این سر بابات حسینه..."وضعت فمها على فمه الشّریف " این لبهارو‌ گذاشت به لبهای بابا.. یه وقت زینب نگاه کرد دید سر یه طرف... سه ساله یه طرف...*
14010203eheyat-salahshor-roze.mp3
2.72M
|⇦•ای پدر جان !عجب دلی داری و توسل به امیرالمؤ‌منین علیه السلام وحضرت رقیه یلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده مبارک رمضان به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تیر محبّت تو را منم نشانه یا علی گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی بار ولایتِ تو را به دوش دل گذاشتم کوه معاصیم فتاد از سرِ شانه، یا علی ای ز دو دیده ام روان خون سَرِ شکسته ات ای ز دلم گُل غمت زده جوانه، یا علی تو قهرمانِ خیبری چرا کنار بَستری هما چگونه سر کند در آشیانه، یا علی تو کَز عطوفتِ دلت شیر دهی به قاتلت دستِ تُهی کجا مرا کنی روانه، یا علی ای پدرِ یتیم ها، دو چَشمِ خود زِ هم گشا طفلِ یتیمت آمده بر درِ خانه، یا علی فدای دیدۀ ترت، چه شد که مثل همسرت شد بدنِ مُطّهرت دفن شبانه یا علی؟ قسم به خون پاک تو، به قلبِ چاک چاک تو که کُشته بارها تو را تیغِ زمانه، یا علی مرگ تو بود آن زمان که بینِ خانه دشمنان زدند همسرِ تو را به تازیانه یا علی *سرو صدا ها که پشت در زیاد شد، امیرالمؤمنین فرمود:حسن‌جان! بگو‌ همه برن‌ دیگه پشت در خانه کسی نمونه... یه بار حضرت اومد همه رو از پشت در خانه پراکنده کرد. بعدِ دقایقی دید هنوز صدای گریه میاد، اومد دید اَصبغ بن نَباته سرش و گذاشته به دیوار، های های داره گریه میکنه، حضرت فرمود: اصبغ مگه نگفتم برو بابام‌ ممنوع الملاقاته؟ اصرار کرد، گفت: آقاجان من تا علی رو‌نبینم نمیرم... از امیر المؤمنین برا اصبغ اجازه ی ملاقات گرفت. اصبغ میگه امدم‌ تو‌ اتاق آقا رو‌ دیدم‌ حالم‌ خراب شد، دیدم یه دستمالی به سر آقا بستن صورت آقا زرد شده دیگه نای حرف زدن نداره... بعد ساعتی دوباره صدای جمعیت از پشت در می اومد. امام‌حسن اومد دید یه عده بچه یتیم کاسه ی شیر به دست گرفتن، همین‌ که شنیدن شیر برا علی خوبه، بچه یتیما، ندارا، فقرا، این نون شبشونه، ولی همه گرسنه موندن و این شیرها رو آوردن برا علی... میگن خبر پیچید شیر برا علی خوبه، بعضیا میگن چهل تا بچه یتیم کاسه ی شیر آوردن... اما من یه علی رو سراغ دارم‌ کربلا، مادرش از این خیمه به اون‌خیمه دنبال آب بود.میگفت...* علی جان هرچقدر چنگ بزنی شیر نمیاد دیگه بعد از عمو آب گیر نمیاد اونی که تشنه هارو آب میداده حالا دستش توی صحرا افتاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به امیر المومنین صلوات زمینه ی امیر المومنین دلم خونه چشام برای تو گریونه کنار بسترت می خونه زینب با قلبی که محزونه بمیرم من غرقه خون بین بستری بابا چقد امشب دلتنگه روی مادری بابا هنوزم هست بامن کابوس دیوار و در صدای گریه های مادر غریبیه و غم تو حیدر دلم خونه چشام برای تو گریونه کنار بسترت می خونه زینب با قلبی که محزونه دم اخر میگی از لحظه های اخره من دم اخر میگی از روضه ی برادره من تو می ری و سهم دل منم اه می شه کتاب عمرم کوتاه می شه غصه پس از تو جانکاه می شه دلم خونه چشام برای تو گریونه کنار بسترت می خونه زینب با قلبی که محزونه دم اخر میگی از روضه ی دست بریده دم اخر میگی از فرق تا ابرو دریده بابا حیدر بمیرم من چقد تبداری بی اختیار داری میباری نگاه به دست عباس داری دلم خونه چشام برای تو گریونه کنار بسترت می خونه زینب با قلبی که محزونه دم اخر میگی از پیکره افتاده بر خاک دم اخر میگی از یک تنه پاره و صد چاک رضا نصابی
به احترام مناجاتِ نیمه‌شب‌هایش خدا گذشت ز ما شیعیانِ رسوایش چگونه حاکم کوفه "نمک" غذایش بود؟! چگونه پی بِبَرد عقل بر معمایش؟! برای نوکر خود کفشِ نو خرید ولی همیشه کفش پُر از وصله داشت بر پایش علی که قامت یَل‌های شام را خم کرد شکست گریه‌ی اطفال، قد طوبایش طلاق داد خوشی‌های پوچ دنیارا خوشی آخرتش بود حزن دنیایش... کسی که باعلی امروزِ خویش را گذراند خوشا به روز قیامت، خوشا به فردایش! خدا گواه به نامرد و مرد، رو نزند هرآن‌کسی که فقط حیدرست آقایش کریمیِ پسران از کریمی پدرست چه خوب ارث گرفته حسن ز بابایش نشاند قاتل خودرا به سفره‌ی کرمش چه رحمتی‌ست دراین سفره‌ی مُصفایش :: سرش شکسته ولی عاشقانه می‌خندد نمانده فاصله‌ای تا وصال زهرایش ✍
تیر محبّت تو را، منم نشانه یا علی گرفته بر زیارتت، دلم بهانه یا علی بار ولایت تو را، به دوشِ دل گذاشتم کوه معاصی‌ام فتاد، از سر شانه یا علی ای ز دو دیده‌ام روان، خونِ سرِ شکسته‌ات ای ز دلم گل غمت، زده جوانه یا علی تو کز عطوفت دلت، شیر دهی به قاتلت دست تهی کجا مرا، کنی روانه یا علی :: تو قهرمان خیبری، چرا کنار بستری؟! هما چگونه سر کند، در آشیانه یا علی ای پدر یتیم ها! دو چشم خود ز هم گشا طفل یتیمت آمده، بر در خانه یا علی داغ تو کرده آتشم، هر نفسی که می‌کشم شعله‌ی آهت از دلم، کشد زبانه یا علی فدای دیده‌ی تَرَت، چه شد که مثل همسرت شد بدن مطّهرت، دفن شبانه یا علی قسم به خونِ پاک تو، به قلب چاک‌چاک تو که کشته بارها تو را، تیغ زمانه یا علی مرگ تو بود آن زمان، که بین خانه دشمنان زدند همسر تو را، به تازیانه یا علی عُمر تو یافت خاتمه، در شب دفن فاطمه بر جگرت ز داغ او، مانده نشانه یا علی طوطی طبع «میثمت»، یاد کند چو از غمت ناله دمد ز سینه‌اش، جای ترانه یا علی ✍
📋 آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده * بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده که به صد شهر دگر هم، خبرم افتاده هرچه را جمع نمودم، سر یک غفلت سوخت زیر پای همه حالا، ثمرم افتاده من همان شاخه‌ی سرسبز، تَه باغ توام که دگر پیر شدم، برگ و برم افتاده بشکند پای من ای وای! چه کردم به خودم به چه جاهای بدی که گذرم افتاده دل من جای علی بود خرابش کردم از دلم نام شریف پدرم افتاده آشتی کن که دوباره به خودم برگردم آرزوهام همه دور و برم افتاده جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش من که خوردم به زمین و سپرم افتاده بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، الْعَفْوِ که هوای نجف او به سرم افتاده تا به ایوان طلایش نظر من خورده جنت و هشت بهشت در نظرم افتاده برسانید سلام منِ بد را به حسین فطرس امشب تو ببر، من که پرم افتاده شب قدری ببریدم طرف کرب‌ و بلا خبر خیر عالم همه در این سفرم افتاده دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده نیزه‌ها عاقبت از اسب زمینش زدند خبر ذبح سرش بین حرم افتاده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 سلام آقا که الان روبروتونم /*بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام آقا ، که الان روبروتونم من ایستادم، زیارتنامه میخونم حسین جانم... تو که باشی، دلم دیگه نمی‌لرزه همین گریه، به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم... پناهم باش، به جز روضه‌ت پناهی نیست به جز خونه‌ت، برا من تکیه‌گاهی نیست حسین جانم غلط گفتم، که چیزی توی کاسه‌م نیست تو رو دارم، تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم... بزار سایه‌ت، همیشه روسرم باشه قرار ما، شب جمعه حرم باشه حسین جانم... "حسین جانم... حسین جانم ، حسین جانم" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 آه ای هلال زینب * بخش سوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه ای (هلال زینب)۳ ماه (شبای تارم)۳ خیلی (دلم گرفته)۳ دیگه (آروم ندارم)۳ بی‌قرار نگاتم این شب آخر من شنیدم میگفتی از تن بی‌سر از تنی که توو گودال میزنه پر پر بی‌سر (غریب مادر)۳ مهموم (حسین مظلوم)۳ وای از (گلوی زخمی)۳ ظالم (یه ذره آروم)۳ بی‌حیا پیش چشم مادرت میزد نیزه‌ش و بعد حلقوم توو سرت میزد انگاری توی قلب خواهرت میزد بی‌حیا زیر گوش دخترت میزد وای قدم روی نعش اکبرت میزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
) دیگه از دست خودم خسته شدم درد و دل هامو حکایت میکنم داره کارم به جایی میکشه که از خودم به تو شکایت میکنم راه بنده های خوبو نمیرم مسیرم رو از اونا کج میکنم هر چی که ازم میخواهی اون نمیشه زبونم لال هی باهات لج میکنم ربنا ربنا ربنا ارحمنا ... داره تک تک موهام سفید میشه جوونیم داره ز دست من میره یه نفر فقط میتونه ای خدا دستمو تو بی کسی ها بگیره تو به من حسین دادی چه نعمتی ولی من قدرش رو خوب نمیدونم وای اگه همه حسینیا برن من از این قافله ها جا بمونم ربنا ربنا ربنا ارحمنا ... بی حسین بی کس و بیچاره میشم با حسین من به سعادت میرسم بی حسین چیزی برام نمیمونه با حسین من به شهادت میرسم اون کسی برنده واقعیه که حسین پر میکنه پیالشو عاقبت بخیر میشه هرکی کنه نوکری دختر سه سالشو ربنا ربنا ربنا ارحمنا . ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی جان تموم شد دیگه اون نگاهای شوم مغیره علی جان تموم شد دیگه اون نگاهای شوم مدینه الهی که دیگه چشمت روزای بد نبینه یا مظلوم علی جان تموم شد شبایی که میگفتی درداتو با چاه تموم شد غم و غصه کوچه و بستن راه یا مظلوم میدونم که خسته ترینی مگه نه میای که کنارم بشینی چه خوبه که شیش ماهمونو عشق من حالا بعد سی سال میبینی علی جان تموم شد دیگه اون سلامای بدون جوابت تموم شد همه دردایی که میدادن عذابت یا مظلوم علی جان میدونم سرت زخم که برداشت چه دردی کشیدی بازم خوبه که تو خودت رو تو آتیش ندیدی یا مظلوم آخه خوب میفهمم با زخمام حالت رو شکستن شبیه کبوتر بالت رو مثل چادر من که مسمار چنگش زد گرفت چوبه در دو دستی شالت رو علی جان علی جان ... علی جان دلم لک زده بچه هامو تو آغوش بگیرم برا تشنگی حسینم الهی بمیرم یا مظلوم علی جان همه فکر و ذکرم از الآن همون مشک آبه دلم لحظه لحظه کنار عروسم ربابه یا مظلوم اونم مادر اصغرش رو دوست داره شبا پای قنداق بچه اش میباره بابایی کجایی ببینی که دیگه نمیبینه چشمام گرفته ورم پر شد از آبله دست و پاهام بابایی به هم خورده وضعم پریشونم و سوخته موهام منو مسخره کردنم بس که کهنه است لباسام منو میزدن بی بهونه بابایی روی صورتم رد خونه بابایی حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم ➖➖➖➖➖➖➖