eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 گزارشی از احوالات مُعَلَّی بْنُ خُنَیْسٍ از اصحاب امام صادق علیه‌السلام در روز عید 👈🏼👈🏼 كَانَ الْمُعَلَّی بْنُ خُنَیْسٍ رَحِمَهُ اللَّهُ إِذَا كَانَ یَوْمُ الْعِیدِ خَرَجَ إِلَی الصَّحْرَاءِ شَعِثاً مُغْبَرّاً فِی زِیِّ مَلْهُوفٍ معلی بن خنیس زمانی که روز عید می‌شد، ژولیده و خاک آلود در ذلتی تأسف بار به سوی صحرا بیرون می‌رفت. فَإِذَا صَعِدَ الْخَطِیبُ الْمِنْبَرَ مَدَّ یَدَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ: و چون از ارتفاع بالا می‌رفت دستانش را به سوی آسمان دراز می‌کرد و می‌گفت: اللَّهُمَّ هَذَا مَقَامُ خُلَفَائِكَ وَ أَصْفِیَائِكَ وَ مَوَاضِعُ أُمَنَائِكَ الَّذِینَ خَصَصْتَهُمْ ابْتَزُّوهَا وَ أَنْتَ الْمُقَدِّرُ لِلْأَشْیَاءِ- لَا یُغَالَبُ قَضَاؤُكَ وَ لَا یُجَاوَزُ الْمَحْتُومُ مِنْ تَدْبِیرِكَ كَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ عِلْمُكَ فِی إِرَادَتِكَ كَعِلْمِكَ فِی خَلْقِكَ خدایا، این مقام مخصوص خلفای تو و برگزیدگان تو، و این پایگاه‌ها مخصوص اُمَناء - تو در درجه رفیعی که ایشان را بدان اختصاص داده‌ای است - که از طرف غاصبین، دستخوش سلب و نهب گشته است، و تقدیر کننده آن تویی. فرمان تو مغلوب نمی‌گردد، و تدبیر قطعی‌ات هر طور بخواهی و هر زمان که بخواهی رد نمی شود. علم تو در اراده‌ات، بسان علم تو در آفرینشت است. حَتَّی عَادَ صَفْوَتُكَ وَ خُلَفَاؤُكَ مَغْلُوبِینَ مَقْهُورِینَ مُبْتَزِّینَ یَرَوْنَ حُكْمَكَ مُبَدَّلًا وَ كِتَابَكَ مَنْبُوذاً وَفَرَائِضَكَ مُحَرَّفَةً عَنْ جِهَاتِ شَرَائِعِكَ وَ سُنَنَ نَبِیِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَتْرُوكَةً و کار این سلب تا آنجا گسترش یافته که برگزیدگان و خلفای تو مغلوب و مقهور و مسلوب الحق شده‌اند، در حالتی که حکم تو را تبدیل یافته و کتاب تو را دور افتاده و واجباتت را از راه‌های تو، تحریف شده و سنت‌های پیغمبرت را متروک می‌بینند. اللَّهُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ الْغَادِینَ وَ الرَّائِحِینَ وَ الْمَاضِینَ وَ الْغَابِرِینَ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ زَمَانِنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أَحْزَابَهُمْ وَ أَعْوَانَهُمْ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ خدایا دشمنان ایشان را از اولین‌ها و آخرین‌ها، از روندگان و آیندگان و گذشتگان و بازماندگان نفرین کن. خدایا جباران زمان ما، پیروان، اتباع، احزاب و یاران آنان را نفرین کن که تو بر هر چیزی توانا هستی. 👤 علامه مجلسی در توضیح می‌نویسد: یدل علی استحباب إظهار الحزن فی العیدین عند استیلاء أئمة الضلال و مغلوبیة أئمة الهدی صلوات الله علیهم إذ فعل أجلاء أصحاب الأئمة علیهم السلام حجة فی أمثال ذلک مع أن فیه التأسی بهم علیهم السلام لما سیأتی من أنه یتجدد حزنهم فی کل عید لأنهم یرون حقهم فی ید غیرهم. این نقل بر استحباب اظهار اندوه در عیدین به هنگام استیلای امام ضلالت و مغلوب شدن ائمه هدایت علیهم السلام دلالت دارد؛ زیرا عمل بزرگان اصحاب ائمه علیهم السلام در چنین مواردی حجت است؛ علاوه بر اینکه در آن، تأسی به ائمه علیهم السلام است، به دلیل آنچه که به زودی در این باره خواهد آمد که اندوه آنان در هر عیدی تجدید می‌شد، زیرا آنان حق خود را در دست دیگران می‌دیدند. 📚 بحارالأنوار (ط دارالاحیاء التراث) ج۸۷ ص۳۶۹
🔷🔶 👈🏼👈🏼 روایت کرده‌اند از محمد بن عبدالله اسکندری که گفت: من از جمله ندیمان منصور دوانقی (لعنة‌الله‌علیه) و مَحرم اسرار او بودم؛ روزی به نزدش رفتم، او را بسیار مغموم یافتم و آه می‌کشید و اندوهناک بود؛ ➖ گفتم: أیّها الأمیر! سبب تفکّر و اندوه شما چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را هلاک کرده‌ام و سیّد و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمی‌توانم کرد! گفتم: کیست؟ گفت: جعفر بن محمّدٍ الصّادق (علیه‌السلام)! ➖ گفتم: أیّها الأمیر! او مردی است که بسیار عبادت او را کاهانیده و اشتغال او به قُرب و محبّت خدا، او را از طلب مُلک و مال و خلافت، غافل گردانیده. گفت: می‌دانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را می‌دانم، ولیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کرده‌ام که پیش از آنکه شامِ این روز در آید، خود را از اندوه او فارغ گردانم! 📚 جلاء العیون (علامه‌مجلسی)، ص۸۸۰ ➖ لعنت بر منصور دوانیقی زنازاده 🔆
🔷🔶 👈🏼👈🏼 روایت کرده‌اند از محمد بن عبدالله اسکندری که گفت: من از جمله ندیمان منصور دوانقی (لعنة‌الله‌علیه) و مَحرم اسرار او بودم؛ روزی به نزدش رفتم، او را بسیار مغموم یافتم و آه می‌کشید و اندوهناک بود؛ ➖ گفتم: أیّها الأمیر! سبب تفکّر و اندوه شما چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیهاالسلام) را هلاک کرده‌ام و سیّد و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمی‌توانم کرد! گفتم: کیست؟ گفت: جعفر بن محمّدٍ الصّادق (علیه‌السلام)! ➖ گفتم: أیّها الأمیر! او مردی است که بسیار عبادت او را کاهانیده و اشتغال او به قُرب و محبّت خدا، او را از طلب مُلک و مال و خلافت، غافل گردانیده. گفت: می‌دانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را می‌دانم، ولیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کرده‌ام که پیش از آنکه شامِ این روز در آید، خود را از اندوه او فارغ گردانم! 📚 جلاء العیون (علامه‌مجلسی)، ص۸۸۰ ➖ لعنت بر منصور دوانیقی
◾️ 👈🏼 آیت‌الله العظمی 📅 ۱/آبان/۱۳۸۷ ➖ آن صادقی که اسمش را شخص اول عالم، بگذارد، کسی است که مذهب، امروز به نام او مزین است، منتهی تأسف این است که نه شناخته شد و نه ! ➖ ...اگر نبود کلام جعفر بن محمد علیهماالسلام و اگر نبود ، ‌اثری از توحید نبود. نشانی از تسبیح نبود. خبری از تهلیل و تکبیر و تحمید نبود. اگر او نبود شناخته نمی‌شد! ➖ ... شما ، ‌اهل فکر، در روایات او کار کنید. این انوار را به دنیا اضائه کنید. قیاس بشود آنچه دیگران دارند با آنچه شما دارید. به میدان بیایید. ➖ خودش می‌گوید: چشم من در روزگار، به صورت کسی، افضل از نیفتاده!
◾️ 👈🏼👈🏼 عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِالله عليه‌السّلام یَقُولُ: أَشْکُو إِلَی الله عَزَّوَجَلَّ وَحْدَتِی وَتَقَلْقُلِی بَیْنَ أَهْلِ الْمَدِینَةِ حَتَّی تَقْدَمُوا وَأَرَاکُمْ وَآنَسَ بِکُمْ. فَلَیْتَ هَذِهِ الطَّاغِیَةَ أَذِنَ لِی فَأَتَّخِذَ قَصْراً فِی الطَّائِفِ فَسَکَنْتُهُ وَأَسْکَنْتُکُمْ مَعِیَ وَأَضْمَنَ لَهُ أَنْ لَا یَجِیءَ مِنْ نَاحِیَتِنَا مَکْرُوهٌ أَبَداً. 📝 از روایت است که امام صادق سلام الله علیه فرمود ؛ از تنهایی و پریشانی خود در میان مردم مدینه به خدا شکایت می‌کنم، تا زمانی که شما [شیعیانِ کوفه و...] می‌آیید و شما را میبینم و انس می‌گیرم. ای کاش این ظالمِ سرکش [منصور دوانیقی] مرا رها می‌کرد تا در طائف حصاری سنگی بنا کنم و به همراه شما در آن ساکن شوم و به او ضمانت می‌دادم که هرگز از جانب ما هیچ گزندی به او نخواهد رسید. 📚 کافی، ج۸، ص۲۱۵ ◾️ ➖ عَنْ أَبِي عَبْدِالله‌ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَالَ: حَدِيثٌ فِي حَلاَلٍ وَحَرَامٍ تَأْخُذُهُ مِنْ صَادِقٍ خَيْرٌ مِنَ اَلدُّنْيَا وَمَا فِيهَا مِنْ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ. 📝 امام صادق عليه‌السّلام فرمود: در يادگيرى دانش شتاب كنيد،قسم به آنكه جانم در دست اوست؛ یك سخن در مورد حلال و حرام كه از شخص راستگويى ياد بگيرى از دنيا و آنچه طلا و نقره در آن است بهتر است. 📚 المحاسن، ج۱، ص۲۲۹ ؛ وسائل‌الشیعة، ج۲۷، ص۹۸ 🔘
🔷🔶 👈🏼👈🏼 می‌گوید: لعنه‌الله‌علیه هفتاد مرد از شهر کابل را فراخواند. او با وعده‌های بسیار آن‌ها را تحریک کرد تا با انجام سحرهای خود امام‌صادق علیه‌السلام را مبهوت و مقهور خود سازند. ساحران به مجلسی که منصور دوانیده فراهم کرده بود رفتند و انواع صورت‌ها از جمله صورت‌های شیر را به تصویر کشیدند تا هر بیننده‌ای را سحر کنند. 🔻 منصور بر تخت خود نشست و تاج خود را بر سرگذاشت و به دربان خود دستور داد که امام علیه‌السلام را وارد سازند. وقتی حضرت وارد شد، نگاهی به آن‌ها کرد و دست به دعا برداشت و دعایی خواند که برخی از الفاظ آن شنیده می‌شد و قسمتی را هم به‌طور آهسته خواند، سپس فرمود: وای بر شما (ساحران) به‌خدا قسم سحر شما را باطل خواهم نمود. 🔻 سپس با صدای بلند فرمود: ای شیرها آن‌ها را ببلعید، پس هر شیری به ساحری که او را درست کرده بود حمله کرد و او را بلعید. منصور بهت زده از تخت خود بر زمین افتاد و با ترس می‌گفت: ای اباعبدالله! ای جعفر بن محمد! مرا ببخش دیگر چنین کاری نخواهم کرد. حضرت هم به او مهلت داد. بعد منصور دوانیقی از امام علیه‌السلام درخواست کرد، شیرها ساحرانی را که خورده بودندبرگردانند. امام علیه‌السلام فرمود: اگر عصای موسی آنچه را بلعیده بود برمی‌گرداند، این شیرها نیز چنین می‌کردند. 📚 منابع: ۱. مدیند المعاجز، علامه بحرانی، ج۵، ص ۲۴۶ ۲. دلائل الامامة طبری ص ۲۹۸ ۳. اختصاص، شیخ مفید، ص۲۴۶