بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
التماست کردمه زهراچاویلت واز که
فاطمه پشت و پناگم بَهر خود اعجاز که
وه نَفَس توکفتیه، گیان علی لب وابکه
م وه پایان هاتمه ، توزندگی آغاز که
له حسن هربار پرسیمه جواوه اشک بی
بوشه تو له کویچه و ،ای راز ه تو اِبراز که
کیشیده ن صورت وگیره له کَف پاگد حسین
لااقل تو هزگره زهراحسینت ناز که
چن روزی هاتیه نا مَحرمم ،له نزده تو
فاطمه، گیان م ،الان صورت خود واز که
سینه گدمجروحِ مِسمار و پــَــر ه گد پرپره
له چنین بال و پری آرامتر پــرواز که
🔸شاعر :
#آرمین -غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
_______________________
╭┅──────——————─
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها
رفتنت فاطمه جان پشتِ مرا میشکند
گریه ی زینب تو، قلبِ خدا میشکند
چقدر آب شدی ، گریه ی توکشت مرا
بغضِ چشمان تواین،حال و هوا میشکند
گل بشکسته از این،غصه کمی راه برو
که قد و قامتِ تو زیرِ بلا میشکند
ترسم ای بانو،مرا تنها کنی دربین شهر
حیف یک روز کسی دستِ تو را میشکند
من سیه پوشِ توو شهر به همدردی من
حرمتِ شیر خدا را همه جا میشکند
کودکانت همه در خانه چرا میلرزند
که درِ خانه به یک ضربهی پا میشکند
میدوی پشتِ علی تانرود سمت کسی
ضربهای میرسد و آینه را میشکند
پی حیدر وسط کوچهِ زمین افتادی
بین در سینه جدا ، دست جدا میشکند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
کابوس کوچه وه که چه تعبیرشدمرو
حیدر میان کوچه ی غم، پیرشــد مرو
خیبرشکن ،به کوچه،طنابش فکنده اند
از زندگانیش بخداسیرشدمرو
دیدم که لشکری به تو گردیده حمله ور
دستان بسته ام همه تقدیرشدمرو
دیدم زهرطرف به سرت ضربه میخورد
آیات غربتم همه تفسیرشدمرو
میزدمغیره ضربه ی شلاق برتنت
حیدر اسیر غربت وتقدیرشدمرو
دستان حیدرت شده دربنده،سلسله
قلبم به احترام توتطهیرشدمرو
هرشب بیاد ه فاطمه ام گریه میکنم
عکست میان آینه تکثیرشدمرو
دیدم که بارشیشه ی تو درکوچه شکست
این خانه ازفراق تو دلگیرشدمرو
جان علی فدای نگاه توفاطمه
حیدر ،ز زندگی بخداسیرشدمرو
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🌤ألــلــَّھُـمــَ ؏َـجــِّـلــْ لــِوَلــیــِڪْ ألــْـفــَـرَجــ🌤
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
شمع این کاشانه زهرا،من همان پروانه ام
ازچه ،زهرا روگرفتی،گومگربیگانه ام
حالتی دارم که «دلتنگی» برای آن کم است
جان فدا کردی برایم ای گل دُردانه ام
زندگی من توهستی وتوبودی فاطمه
بر تو هر شب مرگ جولان می دهد در خانه ام
پهلویت از در شکست وبازویت خورده ترک
شانه ات بشکست بانوجان به راه، شانه ام
هیچ می خواهی تو از من، کاش جان می خواستی
جان بخواه ای خوب! ای معشوقه ی فرزانه ام
حال داری میروی،جان مرا باخودببر
من مگر با تو ،گل این خانه ام بیگانه ام
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
اشعارکردی
زویتر ایکاش م بمرم ، له خم اما چه بکم
م نمه، گرده تنِ تو منه تنیا چه بکم
حاجتم بی م نَگیِرَم وه کنارِ بابا
خواهشم تا م نَگِریَم وه تو گیانا چه بکم
گیره سخته له علی تو ولی گیره بکم
ژیره لب زمزمه گم بیه ، م زهرا چه بکم
وه سرِ شو که دیه، شانه له مویم وه لبت...
خوین وه جایِ نَفَست هاتیه گیانا چه بکم
پشت سرخوین چکیده ن، له سره ای، شویه تنت
وتمه پشت سرای وای که بابا چه بکم
دیمه او روژه چه هاتیه ،گلگم وه سرت
م نمه فاطمه، لو همهمه تنیا چه بکم
در و دیوار وه یک خوارد و تو زهراکفتی
م شنفتم نَفَست بی، که خدایا چه بکم
م وه دنبالِ تو و فکرِ عدو کُشتنِ تو
کَس نیوشه که له ژیر،ِ ای دس وپا،چه بکم
پلکِ سرخِ تو گل م ،وه چه وا نیه گلم
بوشه م وه دلِ دلتنگِ تماشا چه بکم
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
❣﷽❣
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
م پرم، وه خم واندوه و له غم ، ای بانو
پیکرت بی یسه پیچیده وه هم، ای بانو
رده ضرب تازیان، برده تابت زهرا
تار دیمه، م تنت ای محترم ای بانو
وقت غسلت هاتیه..دستم له گیسوت رسی
تاره گیست له چه رو، بی یسه کم ، ای بانو
پوستی له استخوانت منیه، آو بیه
تودعا!که زویتر ، وه تو رسم ای بانو
سینه گم تنگ ونفس تنگ و دو چاوم لاله گون
دیده وا که زنده که ، تو م وه دم ای بانو
جای سالم نیه له بینه تنت صدیقه
جو بنفشه بی سرت تا وه قدم ای بانو
خوینِ پهلوی تو وه آوه روان مخلوطه
م گریبان پاره کم یا بدرم، ای بانو
لیله ی قدر علی مخفی له ژیره خاکی
تا که بوشه :شیعه گد « ای بی حرم ای بانو
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
دربین دیوارودری زهرا به هم ریخت
ناگه همه شیرازه ی دنیا به هم ریخت
گیسوی زهرا بین درمیسوخت حیدر
ازشعله ی آتش دل دریا بههم ریخت
درکوچه دیدم جا شده صد ابـــر تیره
حالِ دلِ چشمانِ من اینجابه هم ریخت
کابوس تنــــــــــها ماندنم بی توچه سخت است
با غربت بیحد و از غم ها به هم ریخت
دست تورادرکوچه هابشکست قنفذ
نبضِ حیاتم هم زمان اینجا به هم ریخت
میزدمغیره تازیان درکوچه برتو
دیدم که با شلاق او،زهرا به هم ریخت
هفتادمرد جنگی ویک مرده تنها
کابوسِ شبهای علی یکجا به هم ریخت
کاره علی یکسرشده بارفتن تو
حال دل من بی توای زهرا به هم ریخت
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
❣﷽❣
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
هر له زخم دوریت مرهم و درمانی نی
بی دلیل ساحل دل، ای همه طوفانی نی
هرچه گردیم ،له ای خاک نیه کس همدرد
چاوه کس له خم هجران تو بارانی نی
بین هردل تا به ابد جای تونه یازهرا
چو فراموشی ای داخ وه آسانی نی
سر منحوس عمر ارزشه کمتر، وه سگه
ارزشش بیشتر ه، ثم ستورانی نی
شور خونخواهی م، تلخ بکه کام عدو
انتقامم له عمر، نقطه پایانی نی
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
-اشعارکردی
دایه مدینه خصه و خم دیره دایه
ایره هوای ماتم وغم دیره دایه
یه یاس پرپر دیریدن شاره مدینه
چَاوه علی اشکِ دمادم دیره دایه
دویته توزینب طاقتِ هجره تونیره
له سینه گی اندوهِ عالم دیره دایه
وه ضرب سیلی صورت ماهت کبوده
له نوجوانی قامتی خم دیره دایه
وه آه اوشیدن حسین مظلوم دوران
له داخ مرگت سینه گم غم دیره دایه
🔸شاعر:
#حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
45.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور فاطمیه(س)_۱۴۰۳
#حاج آرمین غلامی
32.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه فاطمیه(س)_۱۴۰۳
#حاج آرمین غلامی
.🤞🤞
|⇦•شمع خموشِ ما را...._۱۴۰۳
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی
●━━━━━━───────
آتشِ دَر بی مهابا عُمر زهرا را گرفت
دودِ این آتش تمام اهل دنیا را گرفت
ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد
ضربه ای که روشنیِ چشم حورا را گرفت
در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی
جان زهرا را نه تنها، جان مولا را گرفت
پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت
در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت
صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد
یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت
بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه
بود تا وقتی که قنفذ راه آن ها را گرفت
خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند
آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت
جاهلیت در لباس اولی و دومی
انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت
برنخواست از شهر فریادی به یاری علی
باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت
من همین جا دلم رفت مدینه، یه شبی هم چند تا طفل پنج ساله با قد و نیم قد، پشت سرِ بابا ایستادند، به بدن مادر نماز خوندند ... اون شب علی خیلی غریب بود :
شمع خموشِ مارا از خانه بردند
تابوتِ مادرم را شبانه بردند
مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است
مادر به خانه برگرد، بابا غریب است ...
*اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد، وقتی بدن رو تنها دفن کرد، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟
سردارِ خیبره، فاتح خیبره، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا، یه مرتبه دیدند بابا خم شد، صورت روی قبر مادر گذاشت، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ..."نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ" فاطمه جان، بلند شو ببین دیگه نفس علی بالا نمیاد ...
بگم یا علی!مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی، گریه کردی، ناله زدی، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ...*
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
👆صوت مراسم عزاداری فاطمیه
#شهادت حضرت زهرا
#سه شنبه ۲۹_آبان۱۴۰۳
#کرمانشاه/
#حسینیه اجدادی(بیت الحسین)
#مداح.حاج آرمین غلامی👇👇