7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼دعای فرج🌼
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
farahmand1_414483086.mp3
زمان:
حجم:
1.22M
🌷دعــای_عهـــد»🌷
🎤 🌸 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
💐قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عجل الله تعالی فرجه الشریف )هر روز صبح
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
www.karballa.ir4_468051916576786804.mp3
زمان:
حجم:
4.02M
❣️ #زیارٺ_عاشـورا ❣️
#هر_روز_یڪ_زیارت_عاشورا_بخوانیم
به نیت ظهور و سلامتی 😍
🌹مولا_صاحب_الزمان_عجل الله تعالی فرجه الشریف🌹
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷اگر هر روز آیه الکرسی
را بخوانید
تا شب در امان خدا هستی🕊🍃
آیه الکرسی عظیم ترین آیه
در قرآن است🕊🍃
🌼برای حفظ ایمان و مال و جان هرروز
آیه الکرسی بخوانید🕊🍃
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
دعاي سلامتی امام زمان عجل الله1_655722392.mp3
زمان:
حجم:
432.7K
🌺دعای_سلامتی_امام_زمان_عجل الله تعالی فرجه الشریف💐
✨به شیعیان و دوستان مابگویید
که خدا را به حق عمه ام
حضرت زینب (سلام الله علیها) قسم دهند
که فرج مرانزدیک گرداند✨
اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری( سلام الله علیها)
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
🌷قصه های قرآن
🍂داستان برصيصاى عابد
☘قسمت1⃣
در روزگاران پيش در ميان بنى اسرائيل پادشاهى زندگى مىكرد، او داراى دو پسر بود، كه بنابه قولى نام يكى از آنها تمليخا، و نام ديگرى فُطرُس بود.(1043) پدر از دنيا رفت و براى آنها ثروت بسيار به جا گذاشت.
تمليخا انسان با ايمان و مهربان و خداشناسى بود، و همواره در فكر حساب و كتاب قيامت، و انجام كارهاى نيك بود، و به نيازمندان كمكهاى شايانى مىكرد، ولى به عكس، فطرس انسانى دنياپرست، سنگدل، و بى اعتنا به امور دين و معاد و خدا بود، خدا و معاد را قبول نداشت، فقط به زرق و برق دنياى خود فكر مىكرد.(1044)
بخشى از سرگذشت اين دو برادر (يا دو دوست) در سوره كهف، از آيه 32 تا 44 به عنوان دو نمونه، يكى نمونهاى از انسان نيك، و ديگرى، نمونهاى از انسان بد ذكر شده، تا ما با تابلو قرار دادن اين ماجرا، پيروى انسان نيك را برگزينيم و انسان نيك گرديم.
اين دو برادر هر كدام حق خود را از ارث پدر گرفتند، تمليخا ثروت پدر را پلى براى آخرت قرار داد، و از آن به نحو احسن براى تأمين نيازهاى مستمندان استفاده مىكرد، ولى فطرس همواره در عياشى و هوسبازى خود به سر مىبرد، و بر اموال خود مىافزود، و چيزى به نيازمندان نمىداد.(1045)
فطرس از اموال اندوخته شدهاش دو باغ انگور بسيار بزرگ به وجود آورد، كه در گرداگرد اين دو باغ، نخلهاى بلند خرما سر به آسمان كشيده بودند، و در بين اين دو باغ، سرزمين بزرگ مزروعى پربركت وجود داشت، و نهرى بزرگ و پر آب همواره براى سيراب كردن درختان اين دو باغ و مزرعه و نخلها جريان داشت، و در مجموع يك مزرعه كامل بود كه همه چيزش جور و جامع بود، و در آن از همهگونه محصولات كشاورزى به طور فراوان وجود داشت.
فطرس به جاى شكر و سپاسگزارى خدا، با سرمستى و غفلت و غرور، فكر مىكرد كه نسبت به برادرش برترى دارد، و تا ابد غرق در نعمت مىباشد، ولى برادرش بر اثر عدم دلبستگى به دنيا، براى خود - جز به مقدار نياز - چيزى نگذاشته بود، و بقيه را در امور نيك به مصرف رسانده بود.
فطرس، تمليخا را مسخره مىكرد و او را ابله مىدانست، ولى تمليخا دلش براى عاقبت برادرش ميسوخت و همواره سعى داشت با نصيحت و اندرز، برادرش را از راههاى باطل بيرون كشيده به سوى خدا بكشاند.
فطرس به برادرش مىگفت: من از نظر ثروت از تو برترم، و به خاطر افرادى كه دارم از تو توانمندتر مىباشم.
او با غرور و سرمستى وارد باغش مىشد و منظره شاداب باغ را مىديد مىگفت: من گمان نمىكنم هرگز اين باغ فانى و نابود شود.
خيره سرى او به جايى رسيد كه آشكارا منكر معاد و قيامت گرديد و گفت: باور نمىكنم قيامت برپا گردد، و اگر قيامتى باشد و به سوى پروردگارم بازگردم، جايگاهى بهتر از اين جا خواهم داشت.(1046)
او با خيال خام خود مىپنداشت اكنون كه در دنيا داراى شخصيت برجسته (صورى) است، در آخرت نيز (فرضاً اگر باشد) داراى شخصيت برجسته خواهد بود.
او همواره در اين فكرها بود، و زرق و برق ظاهرى خود را به رخ برادر مىكشيد و تمليخا را تحقير مىكرد، و پيوسته حرفهاى گُنده، و بزرگتر از خود مىزد، و برادرش را، انسانى سرخورده و مفلوك معرفى مىكرد.
اندرزهاى حكيمانه و پرمهر برادر مؤمن
تمليخا كه دورانديش و آخربين بود، و درست فكر مىكرد، دلش براى غفلت برادرش مىسوخت. تصميم گرفت با اندرزهاى پدرانه، برادر را از منجلاب فريب و بى خبرى خارج سازد، از اين رو او را چنين نصيحت مىكرد:
آيا به خدايى كه تو را از خاك و سپس از نطفه آفريده، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد كافر شدى؟! ولى من كسى هستم كه الله پروردگار من است، و هيچ كس را شريك پروردگارم قرار نمىدهم.
چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواست است؟!
نيرويى جز از ناحيه خدا نيست! و اگر مىبينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم (مطلب مهمى نيست).
شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد، و مجازات حساب شدهاى از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، به گونهاى كه آن را به زمين بى گياه لغزندهاى تبديل سازد.
و آب آن در اعماق زمين فرو رود، آن گونه كه هرگز نتوانى آن را به دست آورى.(1047)
📚پی نوشتها
1043 - اعلام قرآن خزائلى، ص 714.
1044 - اقتباس از تفسير مجمع البيان، ج 6، ص 468.
1045 - همان، (به طور اقتباس).
1046 - مضمون آيات 34 تا 36 كهف.
1047 - سوره كهف، 37 تا 41.
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🥀آنچه بعد از کربلا گذشت
☘قسمت1⃣2⃣
🌺و در تذکرة سبط و صواعق و از تِبر مُذاب نقل است که: زید برخاست و میگفت: ای مردم از امروز شما بندهاید پسر فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را امارت دادید به خدا قسم نیکان شما را خواهد کشت و اشرار را بنده خواهد گرفت دوری باد آن را که به خواری و ننگ تن دهد.
آنگاه گفت: ای پسر زیاد تو را حدیثی گویم سختتر از این، رسول خدا(صل الله علیه واله وسلم) را دیدم حسن(علیه السلام) را بر ران راست نشانیده بود و حسین(علیه السلام) را بر زانوی چپ و دست بر سر آنها نهاده گفت: خدایا این دو را با صالحالمؤمنین به تو سپردم پس امانت رسول خدا(صل الله علیه واله وسلم) نزد تو چه شد ای پسر زیاد؟
و در تذکرة سبط است که در مفردات بخاری از ابن سیرین روایت شده است که: چون سر حسین(علیه السلام) را پیش ابن زیاد گذاشتند در طشتی و او دندانهای آن حضرت را به چوب میزد و در زیبایی آن سخنی گفت انس بن مالک نزد او بود بگریست و گفت: شبیهترین مردم است به پیغمبر و آن حضرت و به وسمه و به روایتی به سیاهی خضاب کرده بود.
و بعضی گویند: خضاب کردن آن حضرت به سیاهی ثابت نیست و آفتاب رنگ آن را بگردانیده بود.
در حبیبالسیر مسطور است که: چون آن سر مطهر را نزد ابن زیاد بردند برداشته بر رو و موی او مینگریست. ناگاه لرزه بر دست سومش افتاد آن سر مکرّم را بر روی ران خود نهاد و قطرهای خون از آن بچکید از جامههای آن ملعون درگذشت و رانش را سوراخ کرد چنانکه هر چند جرّاحان سعی نمودند معالجة آن علت نتوانستند کرد، لاجرم ابن زیاد با خود مُشک نگاه می داشت تا بوی بد ظاهر نشود.
از این روایت معلوم میشود که ابن زیاد هنوز جاهلیت داشت و کاهن مخصوص همراه او بود و مؤید آن پیش از این در داستان مَیثم گذشت.
مؤلف گوید: خدای مختار را جزای خیر دهد که تلافی کرد چنانکه شیخ ابوجعفر طوسی و شیخ جعفر بن نما روایت کردند که: چون سر ابن زیاد را نزد مختار آوردند چاشت میخورد خدای را بر این پیروزی شکر گفت و گفت: سر حسین(علیه السلام) را نزد ابن زیاد ـ لعنه الله ـ بردند چاشت میخورد و سر ابن زیاد را نزد من آوردند و من چاشت میخورم، چون از خوردن فراغ یافت برخاست و به نعل لگد بر روی ابن زیاد زد آنگاه نعل را سوی غلام خود افکند و گفت: آن را بشوی که بر روی پلید این کافر نهادم.
سبط از شعبی روایت کرد که: قیس بن عباد نزد ابن زیاد بود، ابن زیاد گفت: دربارة من و حسین(علیه السلام) چه گویی؟ گفت: روز قیامت جدّ و پدر و مادر او دربارة او شفاعت میکنند و جدّ و پدر و مادر تو دربارة تو. ابن زیاد سخت برآشفت و او را از مجلس براند. و مدائنی143 گفت: یکی از حاضران مجلس او مردی بود از بکر بن وائل جابر یا جبیر میگفتندش چون آن کار زشت از ابن زیاد بدید پیش خود گفت: با خدا پیمان بستم که اگر دو کس بر ابن زیاد خروج کند من یکی از آنان باشم و چون مختار به خونخواهی حسین(علیه السلام) برخاست (او با مختار شد) وقتی سپاه شام برای سرکوبی او آمدند و دو سپاه روبرو شدند این مرد به مبارزه بیرون آمد و میگفت:
وَ کَلُّ شَیءٍ قَد اَراهُ فاسِداً اِلاّ مُقام الرُّمحِ فِی ظِلِّ الفَرس
یعنی: «هر چیزی را تباه و بیهوده بینم مگر افراشته بودن نیزه در سایة اسب».
و بر آن صفوف تاخت و فریاد زد: ای ملعون ملعونِزاده و دستنشاندة ملعون! مردم از گِرد ابن زیاد بپراکندند، او و ابن زیاد درهم آویختند پس هر یک بر دیگری نیزه فرو برد که هر دو بیفتادند. و کشته شدند و قول دیگر آنکه قاتل ابن زیاد، ابراهیم بن مالک اشتر بود و پس از این یاد کنیم.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🍂🍃🌹🍃🍂🌷🍃🍂🌹🍃🍂
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_موسی_عليه_السلام
✨#قسمت_دوم
👈خواب وحشتناك فرعون و تعبير آن
🌴فرعون (رامسيس دوم) طاغوت خودسر و مغرور مصر بود، او مردم را به دو طبقه مستضعف و مستكبر (بردگان و اشرافيان) به نام سبطيان و قبطيان، تقسيم نمود، قبطيان همان فرعونيان بودند كه در اطراف فرعون به هوسبازى و عيش و نوش و ظلم و ستم سرگرم بودند، و همه اختيارات كشور در دست آنها بود، ولى به عكس، سبطيان طبقه پايين اجتماع، و ستمديدگان مستضعف بودند، كه همواره زير چكمه و چنگال فرعونيان، به رنج مى بردند، موسى عليه السلام و بنى اسرائيل از سبطيان بودند، ولى فرعون از قبطيان.
🌴به اين ترتيب نژادپرستى عجيبى در كشور مصر و اطراف، حكمفرما بود، و قبطيان مى خواستند، همين وضع ادامه يابد، چهارصد سال اين وضع نابسامان ادامه يافت تا اين كه خداوند بر بنى اسرائيل لطف كرد، كه پيامبرى به نام موسى عليه السلام بفرستد، و آنها را از زير يوغ استعمار و استثمار فرعون نجات بخشد.
🌴در همين ايام، يك شب فرعون در عالم خواب ديد: آتشى از طرف شام شعله ور شد و زبانه كشيد و به طرف مصر آمد و به خانه هاى قبطيان افتاد و همه آن خانه ها را سوزانيد، و سپس كاخها و باغها و تالارهاى آنها را فراگرفت و همه را به خاكستر و دود تبديل نمود.
🌴فرعون در حالى كه بسيار وحشتزده شده بود، از خواب برخاست و در غم و اندوه فرو رفت، ساحران، كاهنان و دانشمندان تعبير خواب را به حضور طلبيد و به آنها رو كرد و گفت: چنين خوابى را ديده ام، تعبيرش چيست؟
🌴يكى از آنها گفت: چنين به نظر مى رسد كه به زودى نوزادى از بنى اسرائيل به دنيا آيد و واژگونى تخت و تاج فرعون، و نابودى فرعونيان، به دست او انجام شود.(اقتباس از بحار، ج 13،ص 51؛ تاريخ انبياء،ص 493)
ادامه دارد...
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
💐خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و پنجم
❇️ مکاتبات با معاویه
🔸فرستادن اولین نامه از کوفه به معاویه
[ پس از مشورت با یارانم نامهای به معاویه نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی، امیرالمؤمنین، به معاویه فرزند "صخر"
🔻اما بعد، گر چه من در مدینه بودم و تو در شام، بیعتی که در مدینه با من انجام گرفت شامل حال تو که در شام بودی نیز میشود؛ زیرا همان کسانی با من بیعت کردند که قبل از من، با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند. پس همانگونه که حاضران در مدینه پس از آن بیعت عمومی، حق انتخاب دیگری نداشتند، کسانی هم که غایب بودند و در هنگام بیعت در مدینه حضور نداشتند، نمیتوانند به مخالفت با آن بیعت برخیزند.
🔻در مورد موضوع عثمان و حوادثی که به کشته شدن او منجر شده بود نیز، توضیحاتی دادم و در پایان از او خواستم که با پذیرش بیعت عافیت را انتخاب کند، چرا که هر کس بر خلاف آن رفتار کند، از مسیر حق خارج میشود و هر کس در پذیرش آن تاخیر کند، زیان خواهد دید.
پس مطابق آنچه برای تو نوشتهام رفتار کن. والسلام.
🔻[ معاویه به فرستاده من پاسخی نداد و در هنگام روانهکردن وی گفت: پشت سر تو فرستاده من به کوفه میرسد. پاسخ معاویه کاغذ سفیدی بود که در آن نوشته شده بود: از معاویه به علی. بسم الله الرحمن الرحیم ]
❇️ ارسال دومین نامه به معاویه
[جمعی از یارانم پیشنهاد کردند نامه دیگری به معاویه بنویسم و حجت را بر وی تمام کنم. به وی نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به معاویه و کسانی از قبیله قریش که در اطراف وی هستند.
سلام بر شما، ستایش میکنم خدایی را که خدایی جز او نیست.
🔻برای او توضیح دادم که خداوند بندگانی دارد که به آنچه او نازل کرده است، ایمان دارند و با تفسیر آن آشنایند و به فهم عمیقی از دین رسیدهاند. آنها کسانی هستند که فضیلت و برتری آنها را قرآن بیان کرده است و آنان پیشگامان در اسلام هستند. همچنین حوادث زمان پیامبر را برای او مرور کردم و در مورد شایستهترین فرد برای رهبری این امت، چنین گفتم:
🔻اما دیروز و امروز، شایستهترین فرد برای رهبری این امت کسی بوده است که نزدیکترین فرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده باشد، در میان امت آگاهترین فرد به قرآن و آشناترین فرد با دین باشد، نخستین فرد از میان مسلمانان باشد که اسلام آورده است، برترین کس در میدان جهاد و مبارزه با دشمنان باشد و تواناترین و چیرهدستترین مردم در تحمل بار مسئولیتهای حکومت باشد.
🔻پس، از مخالفت با خدایی که بازگشت همه بهسوی اوست بپرهیزید.
"وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛
ﻭ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﻃﻞ نیامیزید و حقیقت را با اینکه میدانید، کتمان نکنید".
همچنین او را به کتاب خدا و سنت پیامبر و جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان و پذیرش دعوتم، فرا خواندم.
🔻[ پاسخ معاویه به این نامه نیز عبارت بود از یک بیت شعر:
میان من و قیس گفتوگویی نیست
جز دریدن جگرگاهها و زدن گردنها
با رسیدن این پاسخ، این آیه را تلاوت کردم: ]
"إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛
تو نمیتوانی کسی را که دوست داری، هدایت کنی؛ ولی خداوند هر کس را بخواهد، هدایت میکند و او به هدایتیافتگان آگاهتر است".
📚منابع:
۱. الفتوح، ج۱، ص۱۴۲
۲. الامامه و السیاسه، ص۱۰۲
۳.قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۴۲
۴. قرآن کریم، سوره قصص، آیه۵۶
۵. وقعه صفّین، ج۳، ص ۲۰۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋
20.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
نظر استاد عباسی در مورد اقدام انقلابی شورای نگهبان در انتخابات 1400
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ برای امام زمانت عباس باش
🎬استاد رائفی پور
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯