آخرین باری که حاج یونس
مرخصی آمده بود گفت:
حاجقاسم اسم تیپ ما را گذاشته
"تیپ امام حسین (علیهالسلام )"
چون اسم تیپ ما امامحسین است
دوستدارم مثل امامحسین شهید شوم.💔
بعد از کمی مکث ادامه داد:
من که شهید شدم
باید مرا از روی پا بشناسید !! 😭
روزی که رفتم تعاون برای شناسایی
روی تابوت را که کنار زدم 💔
جای سَر ، پاهایش بود ....
▫️راوی: "همسر شهید"
#شهید_حاج_یونس_زنگیآبادی
#لشکر۴۱_ثارالله_کرمان
#شهادت_کربلایپنج
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
سجــدهۍ نماز
معجزه است
به خاڪ می افتی
اما به آسمان میرسۍ:) 🙂✨
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
32.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍چگونگی نام گذاری لشکر ۴۱ ثارالله قسمت اول...
#حاج_قاسم
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
41.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍مستند فدائیان امنیت ویژه شهید گرانقدر محمد سعید دهقان اناری هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات قسمت اول...
💢ادامه دارد...
#شهید_محمدسعید_دهقان_اناری
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
هر کس به مدار مغناطیسی
علی بن ابیطالب نزدیکتر شد
این مدار بر او اثر میگذارد؛
او کمیل بن زیاد میشود،
او ابوذر غفاری میشود،
او سلمان میشود ...
📷 آخرین حضور حاج قاسم در حرم امیرالمؤمنین علی (ع)
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✅وصیت حاج قاسم برای رقابت اصلاح طلب و اصولگرا
نکته ای کوتاه به سیاسیون کشور دارم، چه آنهایی که خود را اصلاح طلب می نامند و چه آنها که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموما ما در دو مقطع، خدا، قرآن و ارزش ها را فراموش می کنیم، بلکه فدا می کنیم! عزیزان هر رقابتی با هم می کنید و هر جدلی با هم دارید اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره هایتان به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر می خواهید باهم باشید، شرط باهم بودن، توافق و بیان صریح، حول اصول است.
#انتخابات
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | لحظه باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) به دست شهید حاج قاسم سلیمانی
🏴 به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت زینب (س)
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مصاحبه با مادر شهدای مدافع حرم مصطفی و مجتبی بختی از مشهد مقدس
#گلزار_شهدای_کرمان
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «#درد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل پنجم : روایات سوریه
🔸صفحه: ۲۹۸-۲۹۷-۲۹۶
🔻قسمت: ۱۷۲
همرزم شهید: رسول جمشیدی
دو سال در لاذقیه بودم. تلفنی و حضوری با حسین در تماس بودم. از حال هم خبردار می شدیم. هروقت حسین را می دیدم، با حس و حالی که داشت، نگرانش می شدم. بهش می گفتم《حسین، خیلی مواظب خودت باش.》.تا این که شبی خبردار شدم حسین، نزدیک شهر حماه به شدت مجروح شده و در بیمارستان، زیر عمل جراحی است. تیر به سینه اش اصابت کرده بود. خون ریزی مویرگ هایش خیلی زیاد بود. حدود دو سه ساعت در اتاق عمل بود. همگی نگران بودیم و نومید و دست به دعا.
لحظه به لحظه، از وضعیتش خبر می گرفتیم. تا این که خبر دادند به لطف و مصلحت خدا، تیر فقط دیواره ی ریه و قلبش را خراش داده. خوشبختانه حسین نجات پیدا کرده بود. خیلی خوشحال شدیم. چند روز بعد، حسین را سوار ویلچر، با انواع و اقسام سرم و بانداژ، به فرودگاه شهر لاذقیه آوردند. همین که دیدمش و بوسیدمش و خوش وبشی کردیم، بغض کرد و گفت《رسول، دیدی باز من شهید نشدم؟!من لیاقت نداشتم!》.باهاش دعوا کردم.
گفتم《چی می گی؟!حسین،این حرف ها رو نزن!قرار نیست شهید بشی!عدّه ای باید بمونند برای کمک به اسلام. اگه قرار باشه همه شهید بشن که نمی شه؟! اسرائیل هنوز مثل یه غده ی سرطانی، جلوی ماست. باید از ریشه بکَنیمش.》.با هواپیما به دمشق فرستادیمش. بعدازظهر همان روز، برای مراحل بعدی درمان، به تهران اعزام شد. می دانستم حسین، مثل زمان جنگ، زخم هایش هنوز التیام پیدا نکرده برمی گردد!
🔻قسمت: ۱۷۳
همرزم شهید: مرتضی حاج باقری
حسین، چهارده ماه سوریه بود. دو ماه قبل از شهادتش، در شهر حماه تیر خورده و مجروح شده بود. این تیر، به بغل ریه ی حسین اصابت کرده بود. در همان سوریه، حسین را عمل کرده بودند. هفده بخیه خورده بود. همین که حسین کمی بهتر می شود، برای ادامه ی مداوا به تهران انتقالش می دهند. در بیمارستان بقیه الله بستری اش می کنند. به خانم اش زنگ زدم. گفتم《حسین مجروح شده. الآن در بیمارستان بستریه. امروز بلیت بگیرید و با بچّه ها بیایین تهران. خودم می آم فرودگاه دنبال تون.》.رفتم فرودگاه، و سوار ماشین شان کردم.در طول مسیر،بچّه ها بی تابی می کردند. می گفتند《عمو، تو رو خدا، بگو چی شده! برای بابامون اتفاقی افتاده؟!》. هی می گفتم《عمو، به خدا، باباتون زخمی شده.》
اصلاً باور نمی کردند. رسیدیم به بیمارستان بقیه الله. همه، دور حسین جمع شده بودیم. رفتم کنار حسین. به حسین گفتم:《حسین، این تیری که خورده ای،خیلی قیمت داره.》.گفت:《چرا؟!》.گفتم تو کارهای اقتصادی که در گذشته می کردی، اگه کوچک ترین حقّ الناسی بر گردنت باشه،با این تیر پاک می شه. الآن صفر صفر شده ای.خلاصه،این تیر، واسطه می شه که حق النّاس رو، یا ببخشند، یا بخشیده شی.
حسین، حالا دیگه آماده ی شهادت ای!
#قسمت_اول👇
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم....
#جان_فدا
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ| رقص و جولان بر سر میدان کنند/ رقص اندر خون خود مردان کنند...
▫️شادی روح پاک و مطهر شهدای مدافع حرم صلوات
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
دختر کنار پیکر مادر نشسته است
پسر نیز کنار اوست و پدر ...
روضه مجسم است...
اما اینجا فرق دارد، اینجا همه این دختر را آروم میکردند، اینجا به دختر شهیده شکلات و هدیه میدادند، اینجا کسی سر دختر فریادی نکشید، همه آرام آرام، با محبت صحبت کردند...
آری روضه مجسم است...
🎶 حالا که اومدی پیشم...
#کرمان
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍نگاهی به زندگی و مجاهدت های شهید مرتضی جاویدی همو که امام بر پیشانیش بوسه زد..
🔸هفتم بهمن ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ شلمچه سالروز شهادت مرتضی جاویدی فرمانده گردان در لشکر المهدی کسی که از سوی ارتش صدام برای سرش جایزه گذاشته بودند.
💢خاطرهای از شهید جاویدی معروف به اشلو.
🔹در عملیات کربلای ۵ قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصره دشمن گیر میکند با بیسیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه میگوید عراقیها ما رو محاصره کردن تو چند متریمون هستن بعید میدونم کسی از ما زنده بمونه دیدار به قیامت...
🔸محمدجعفر اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بیسیم را برمیدارد و میگوید قاسم قاسم جعفر...
💢جواب می دهد جعفر به گوشم میگوید اشلو رو برات میفرستم جواب میدهد هر کاری میکنی زودتر جعفر جان...
🔹اسدی هم مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر لشکر المهدی معروف به اشلو را به همراه نیروهایش به کمک قاسم سلیمانی میفرستد...
🔸او نیز به سرعت خود و افرادش را به پشت نهر جاسم در محدودهی پنج ضلعی میرساند با نیروهای عراقی درگیر میشود و میتواند محاصره آنها را بشکند و دشمن را به عقب براند و بچههای لشکرثارالله از محاصره دشمن بیرون بیایند...
💢و حالا چرا اشلو؟...
🔹 مرتضی جاویدی بین عراقیها معروف شده بود به اشلو از بس که خودش را به سنگرهایشان میرسانده و به عربی باهاشان صحبت میکرده و میگفته اشلونک یعنی حالت چطوره؟...
🔸بعد که میرفته میفهمیدهاند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آنها اطلاعات منطقه را بگیرد...
#شهید_مرتضی_جاویدی
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
بـزرگۍمۍگفـت:
تڪیہڪنبہشھدا شھـداتڪیہشـونخـداسـت
اصـلاڪنارگلبنشـینۍبـوۍگـلمۍگیـرۍ
پسگلسـتـانڪنڪلزندگیـترو
بـٰایـٰادشھـدا🙂🌿؛
#جان_فدا
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍به این دلیل شهید صاحب اعجاز است...
#حاج_قاسم
#با_ولایت_تا_شهادت
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🦋
مگر می شود یادتو کرد کمی گریه نکرد
به خدا بعد تو این دل به کسی تکیه نکرد
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
--------‐‐-------------------------------------------------
🌷سردار شهید یونس زنگی آبادی🌷
نام: یونس زنگی آبادی
نام پدر: ملاحسین
ولادت: 1340/01/01 (کرمان/زنگی آباد)
شهادت: 1365/10/25 (شلمچه/کربلای۵)
وضعیت تاهل: متاهل و صاحب دو فرزند یک دختر بنام فاطمھ ویک پسر به نام مصطفی
نام جهادی: ندارند اما در جبهه ملقب به حاج یونس بودند
اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)و فرمانده تیپ امام حسین(ع)از لشکر ۴۱ثارالله کرمان
نحوه شهادت: کربلای پنج ؛ ترکش به سر و دست و بی سر شدن
سن شهادت: ۲۵ ساله
قسمتی از وصیتنامه شهید:
مراقب منافقین داخلی باشید و نگذارید انها پا روی خون شهدا بگذارند و خون شهدا را پایمال کنند
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهید راه قدس...
🔸ان شاءالله با هم بر علیه اسرائیل بجنگیم...
#حاج_قاسم
#قدس_باب_الشهداء
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
✨🦋 مگر می شود یادتو کرد کمی گریه نکرد به خدا بعد تو این دل به کسی تکیه نکرد
بمناسبت هم روز دختر وهم روز مادر سردارتشریف اورده بودن منزل #شهید_محمد_شیخ_شعاعی وچادر برای دختران وعروس وهمسر بزرگوار شهید به عنوان کادو اورده بودن .....حسین اقا بغل دستشون نشسته به سردار میگه چند روز دیگه هم روز پسر وپدر و....سردار به مزاح یکی ازبسته های چادر میبره نزدیکش میگن میخواهی یکی ازاین بسته هارا بهت بدهم ..البته بعدش فرمودن مزاح بود ودلم میخواسته بخندید ودلتون شاد بشه
شادی رو سردار دلها فاتحه و صلوات 🍃
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
#ارسالی_از_همسر_بزرگوار_شهید
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «#درد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل پنجم : روایات سوریه
🔸صفحه: ۳۰۰-۲۹۹
🔻قسمت: ۱۷۴
فایل صوتی: حاج حسین بادپا
در این مدت مجروحیتم، فقط به این فکر میکردم که هر چه زودتر بهتر شوم وبرگردم سوریه. باز می بایست حاج قاسم را راضی می کردم.
می دانستم حتما عیادتم می آید. می بایست رضایتش را همین جا می گرفتم. از آن طرف هم اگر کسی از بچه ها تیر می خورد، احسنت نداشت؛ می گفتند بی احتیاطی کرده. منتظر بودم که حاج قاسم سرزنشم کند.
حاج قاسم، با چند نفراز همراهانش آمد عیادتم. بر خلاف تصورم، با روی گشاده آمد سمتم. بعد از خوش وبش کردن، به پسرم احسان گفت «احسان جان، تا تو دیگه راضی نباشی، بابات به سوریه بر نمی گرده.»
بعد از این حرف حاجی، به فکر عمیقی فرو رفتم؛ بدون این که به اطرافم توجه کنم. به احسان گفتم «احسان، بابا، راضی هستی؟!»
احسان گفت «نه!» خانمم به احسان گفت «احسان، چی داری می گی مادر؟!»
حاج قاسم لبخندی زد و به همراهانش گفت «مادر رو ببینید!» به من هم گفتم«حسین، قدر خانمت رو بدون. زنی که همسرش رو به سمت دین هل میده، باید قدرش رو بدونی.»
راست می گفت حاج قاسم! هر وقت کم می آوردم، هر وقت می بریدم، این خانمم بود که می گفت: حسین، حیف نیست؟! همه چی اونجاست.
🔻قسمت: ۱۷۵
فایل صوتی: حاج حسین بادپا
کادر پرستاری، همین که فهمیدند حاج قاسم آمده بیمارستان، دور حاج قاسم را گرفتند وشروع کردند به عکس گرفتن. حاج قاسم به آن ها گفت «تا حالا برای آقای بادپا چه کارهایی کرده این؟» آن ها شروع کردند به توضیح دادن که از دیشب، این دستگاه را قطع کردیم؛ این سرم را وصل کردیم و...
حاج قاسم خندید وگفت «من از شما کادر پرستاری می ترسم. زمان جنگ تحمیلی، من مجروح شده بودم. من رو توی یکی از بیمارستان های دزفول بستری کرده بودند. اونجا، فرار رو بر قرار ترجیح دادم؛ نه از جنبه ی ایثارگری؛ بلکه از دست شما کادر پرستاری !» معاون بیمارستان، کنار حاج قاسم ایستاده بود. برای این که ازکار آن ها دفاع کند، گفت «حاج آقا، من تضمین شون می کنم» حاج قاسم خندید وگفت «من از تو بیشتر می ترسم!» بعد رو به من کرد و گفت «حسین، خودت می خوای چکار کنی؟»
گفتم «راحت ترم که برم کرمان.» حاج قاسم، فوری به همراهانش گفت «با بیمارستان فاطمه الزهرا هماهنگ کنید. با فرودگاه هم تماس بگیرید. همین الان دستور انتقالش رو بدین.» مرا همان شب انتقال دادند به بیمارستان فاطمه الزهرای کرمان.
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
------------------------------------------
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨