eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
شب و روز محمد خرمشهر بود. خودش را وقف جنگ کرد. یک بار که با حمزه،پسرم، به خرمشهر رفته بودیم و حمزه هم چهار ماهه بود، محمد برای اینکه بچه های خرمشهر را دلداری بدهد و به همه ی آنانی که از راه دور و نزدیک برای دفاع از خرمشهر آمده بودند بگوید من با شما هستم، حمزه را به خط برد! بعدا به من گفت حمزه چه امیدی در دل بچه های خط به وجود آورد. 📚: خرمشهر کو جهان آرا سردارشهید محمد جهان آرا 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
‍ 🌷﷽🌷 شهید روح الله اول خرداد سال ۶۸ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پدرش از سرداران سپاه و مادرش معلم بود. روح الله از همان کودکی چنان معصوم بود که مادرش او را شهید روح الله صدا می‌کرد. علی‌رقم علاقه شدید که به مادرش داشت در سن ۱۵ سالگی مادرش را از دست داد اما صبورانه و مردانه مقابله تمام مشکلات ایستاد تا افتخار مادر و پدرش شود. روح الله شاگرد ممتاز مدرسه و پیشگام در کارهای علمی و هنری و ورزشی بود. او از شاگردان پروپاقرص حاج آقا مجتبی تهرانی بود و با دروس حوزوی آشنایی داشت. مدتی را هم در حوزه هنری انیمیشن می‌خواند و در خطاطی و نقاشی زبده بود. با پذیرش سپاه در سال ۹۰ از دانشگاه هنر سمنان انصراف داد و لباس خدمت به اسلام به تن کرد. در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و معتقد بود با ازدواج رزق و روزی اش دو چندان شده است. روح الله در ورزش‌های: کاراته، کیوکوشین، تیراندازی، راپل، چتربازی ، شنا و... مهارت کامل داشت. در شهریور سال ۹۴ برای دفاع از مظلومیت مسلمانان و همچنین دفاع از حریم شریف حضرت زینب کبری(س) در مقابل کثیف ترین انسانها ایستاد و سرانجام در ۱۳ آبان ۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. قسمتی از وصیتنامه:📝 اگر رضاالله رضا والدین است پس چرا راه سخت را انتخاب می‌کنید. از پدر و مادر حرف شنوی داشته باشید. . منتهی رضای الهی تقواست. شهادت خوب است اما تقوا بهتر، تقوایی که در قلب باشد و در رفتار بروز کند. اول واجبات بعدا مستحبات من برای شهادت به اینجا(سوریه) نیامده ام. من وظیفه ام که جهاد در راه خداست به نحو احسن انجام می‌دهم و نتیجه را به خدا واگذار می‌کنم. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توهین بی شرمانه رسانه سعودی اینترنشنال به امام حسین علیه‌السلام و وقایع کربلا!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین تصاویر از اعترافات قاتلان شهید روح الله عجمیان
فرزندم هر طور که میتوانست گاه بازبان و گاه باقلم و گاه با رفتار به اسلام خدمت می کرد. او درهمه مسائل نمونه بود یک فعال فرهنگی و اجتماعی خبره  و یک ورزشکار با اخلاق. 🎤راوی: مادر شهید 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 یکی از ویژگی بارز پسرم اخلاق و انضباط در کارها  بود. احوال پرسی  و دستگیری از نیازمندان از خصلت های شایسته دیگر ایشان بود. او حتی غذاهایی که مادرش در زمان طلبگی برایشان می پختند به همکلاسی هایش می داد و حتی تشک خواب خود را هم بخشیده بود و روی زمین می خوابید. او کمربند خود را بالای سرش می گذاشت و به دوستانش می گفت اگر برای نماز شب بیدار نشدم با این کمربند بیدارم کنید. 🎤راوی:پدر شهید شهید میرزا محمود تقی پور🌷 🌷🕊
شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت، خودش (در حوزه نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید. او همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت؛ و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 این صحنه را بدقت نگاه کنید! 🔹درس بزرگی در خود دارد... گر نگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد 🔸اگر آهوها کمی بالا بیایند طعمه کفتارها می‌شوند اگر کمی جلوتر بروند از صخره سقوط خواهند کرد. گاهی سکوت و آرامش درست و بجا در زندگی، انسان را از سقوط نجات می‌دهد. 🔻پ ن: گاهی دشمن وانمود می‌کند که به تو رسیده، تا یک حرکت نسنجیده بکنی اما اگر خونسردی خودت را حفظ کنی و خود را نبازی و تدبیر داشته باشی بر او پیروز خواهی شد
ایشان به نماز اول وقت بسيار اهميت مى داد، در هر وضعيت و در هر منطقه اى كه بود به محض رسيدن وقت نماز، براى اداى فرضيه نماز مهيا مى شد. در منطقه سرد شت تردد داشتيم ، در حالى كه جاده ها و محورها از لحاظ امنيتى تضمينى نداشت و از جهت فعاليت گروهك هاى ضد انقلاب بسيار آلوده بود. موقع نماز شد، ايشان در همين اوضاى سريع ماشين را نگه داشت و كنار جاده به نماز ايستاد.   پس از شهادتش ، يكى از برادران در عالم رؤيا او را ديد كه مشغول زيارت خانه ى خداست ، وعده اى هم دنبالش بودند، پرسيده بود: شما اينجا چه كاره ايد؟! گفته بود: به خاطر آن نمازهاى اول وقتى كه خوانده ام ، در اينجا فرماندهى اينها را به من واگذار كرده اند. شهید مهدی زین الدین🌷
شهيد در شبانه روز بيش از چند ساعتي نمي‌خوابيد او در انجام مستحبات به خصوص نماز شب تأكيد بسيار داشت و خودش نيز در انجام آن سخت مي‌كوشيد. حتي به خانواده مي‌گفت:‌ شما چقدر مي‌خوابيد؟ قدري از خوابتان را كم كنيد و به عبادت بپردازيد. به خدا قسم آنقدر در قبر خواهيد خوابيد كه حد و حصر ندارد. شهيد مالك اوزوم چلويي🌷
سنم كم بود، گذاشتندم بي‌سيم‌چي؛ بي‌سيم‌‌چي شهید ناصر كاظمي كه فرمانده‌ي تيپ بود. چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپه‌اي كه بچه‌هاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوال‌پرسي مي‌كرد كه من همان‌جا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد. وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيده‌ام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچه‌ها آمد و گفت: «برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حالي‌ام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيده‌ام. توي تمام اين مدت خودش بي‌سيم را برداشته بود و حرف مي‌زد. وسايل نيروهايم را چك مي‌كردم. ديدم يكي از بچه‌ها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، مي‌خوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم. عادت داشتند با هم بروند منطقه؛ بچه‌هاي يك روستا بودند. فرمانده‌شان كه يك سپاهي بود از اهالي همان روستا، شهيد شد. همه‌شان پكر بودند. مي‌گفتند شرمشان مي‌شود بدون حسن برگردند روستايشان. همان شب بچه‌ها را براي مأموريت ديگري فرستادند خط. هيچ كدامشان برنگشتند. ديگر شرمنده‌ي اهالي روستايشان نمي‌شدند
جوان‌ترین فرمانده‌ گیلانی سپاه از فرماندهـان اطلاعات‌ و عملیـات لشکر ویژه ۲۵‌ کربلا و لشکر ۱۶ قدس شهید گمنـامی کـه شب و روز نمی‌ شنـاخـت. ◇ همـواره زیـر آب گِل‌ آلـود و خـروشـان ارونـد یا بین نخلستان‌ هـای سوزان آبـادان و لابلای نیزارهای‌ باتلاقی‌ خوزستان به‌عنوان فرمانده تیم‌ِ ویژه ردیابی‌ و شناسایی مقرِ اصلی‌ دشمن بیـدار و آگاه به نامحسوس‌ ترین شکل ممکن درحال رصد اطلاعاتی دشمـن بود. ◇ سرانجام در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در فـاو عراق کنار رود ارونـد در عملیات والفجر۸ ، فاتحانه در حالیکه لباس غواصی به تن داشت بـه فیض شهـادت رسید. 🌷
🌻امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: 🌱 ذکر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن؛ و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول و اهل بیتش (علیهم السلام) را زیاد و به طور مکرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب می‌باشد. 📚: بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار سلیمانی🎤 💢 وجود جوانانی مانند علی عرب، با کوله پشتی آتش گرفته بر شانه هایش و کلمات تکان دهنده ای او در آخرین لحظات حیات طیبه ی خود،...‌الگو و اسوه ابدی ملت ایران و منشا افتخار و سربلندی همیشگی مردم شهرستان زرند خواهند بود. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 حکایت سوختن نوگ انگشت با شعله ای کوچک نبود، قصه ی روغن داغ و دست و دو سه تاول ریز نبود، ماجرای لیوانی آب جوش ریختن روی دستی و پایی در اثر اتفاق نبود. حقیقت، گازهای داغ و مذابی بود که می توانستند یک وسیله ی زرهی فولادی را متلاشی کنند و حالا سراغ بدن نوجوانی آمده بودند که تن و بدنش آسیب پذیر اما اراده اش محکم تر از فولاد بود. گازهای سوزنده، گوشت را نرم کرده بود، ریه و قلب را در بر گرفته بود و آرام آرام، راه تنفس تنگ می شد و این که چه مقدار درد و رنج به ارمغان می آورد قابل تصور نیست. اما علی تاب آورد و فقط آرام زمزمه کرد: سوختم یا صاحب الزمان. سوختم! 📚: آینه در آتش شهید علی عرب🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥همسر شهید مهدی باکری خطاب به مادرشهید آرمان علی وردی: به شما تبریک میگیم با مدال افتخاری که به درب خانه شما زده شده است تصاویری از دیدار مادران و خواهران برخی از شهدا با خانواده شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی 🕊🌷🕊
🌹 ‌شرطِ ورود در جمعِ شهدا اخلاص است! و اگر این شرط را داری ، چه تفاوتی می کند نامت چیست و شغلت؟! سید شهیدان اهل قلم 🕊🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه شهدا 🕊🌷🕊 قرآن میاوردن پست نگیرن.. لاوی میکنند پست بگیرن... تورو خدا گوش کنید 😔 🕊🥀🕊
خواهرم از نظر انجام واجبات و ترک محرمات نمونه بود و در این مسائل، کوتاهی نمی کرد.خانمی معتقد، اهل نماز و روزه و مقید به احکام شرعی بود. همسر خواهرم نیز نظامی بود و از این آب و خاک دفاع می کرد، او اعتقادش به مقام معظم رهبری که فرمانده کل قواست قوی بود و برای همین سی سال محکم پای اعتقاداتش ایستاد و به وطنش خدمت کرد، خانواده‌اش هم این‌گونه بودند و به دفاع از رهبری و نظام اسلامی پایبند و علاقه‌مند بودند. خواهرم به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی علاقه فراوانی داشت، از وقتی سردار به شهادت رسید خواهرم غبطه می خورد و مدام می گفت خوش به حال حاج قاسم.یعنی می شود روزی برسد ما هم مثل حاج قاسم تشییع شویم؟ آرزویی که برآورده شد و مانند حاج قاسم، با شکوه تشییع شد. 🎤راوی: برادر شهید شهیده زهرا اسمعیلی(مادر آرتین)🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
شهید همت🕊🌷🕊 بعدازپایان‌نمازوقتے سربه‌سجده‌میگذارید مروری‌بر اعمال‌صبح تا شب‌خودبیاندازید آیاکارمان‌برای‌رضایت خدا بوده! شهید جهاد مغنیه یه جا میگفت که جوری روی خودتون کار کنید که حتی اگر یک گناه هم کردید گریتون بگیره.. مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀🕊
از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجده‌ی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو ببخشه!» 🌷شهید مجید کاشفی 📙فرهنگ‌ نامه‌ شهدای‌ سمنان،ج۸،ص۱۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ مصاحبه با شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه 🌹درست بیست روز بعد از این مصاحبه ایشون به شهادت میرسند🌹
پدر و مادرم ، خوشحال باشید که شما هم یاور حسین (ع) بودید و هستید. چون فرزند خود را در این راه هدیه نمودید. شهید علی محمد افروز🌷
قبل از رسیدن به سن سربازی ازدواج کردم و فرزندم نیز همان سال به دنیا آمد. مرتب از کسانی که به سن سربازی رسیده بودند، در خواست می کردند برای خدمت سربازی ثبت نام کنند و آن زمان فرزند سومم نیز متولد شده بود... جواد دو سالی می شد داماد ما شده بود و در سپاه خدمت می کرد و چند بار هم به جبهه رفته بود، وقتی به دیدن ما می آمد به من می گفت: برای سربازی اقدام کن و من می گفتم: نون زن و بچه ام را که بدهد؟ می گفت: خدا روزی دهنده است. بالاخره با اصرار پدرم و بقیه، خدمتم را در سپاه زرند شروع کردم.‌‌‌‌‌‌... چند ماهی بود به خاطر کشیک های زیاد در محل سربازی نتوانسته بودم به خانواده ام در روستا سر بزنم... جواد گاهی برای سرزدن به خانواده به روستایمان می رفت، موقع رفتن می گفت: کاری نداری و من با شرمندگی این که چیزی ندارم برای بچه هایم بفرستم، فقط می گفتم سلام برسون. بلاخره سربازیم تمام شد‌ مدتی بیکار بودم.یک روز خانمم گفت:بی کار که نمیتونی باشی، این دام ها هم کفاف زندگی را نمی کند.ای کاش هنوز سربازیت تمام نشده بود! گفتم: شما چه خیری از سربازی من دیدید که این طور می گوید؟ همسرم گفت: حقوق خوبی می گرفتی. گفتم: کدام حقوق؟ من که پولی نداشتم! او گفت: جواد هر وقت برای دیدن پدر و مادرش می آمد، برای ما هم کلی خوراکی با مقداری پول می آورد و می گفت: این ها را حسین فرستاده. از حرفی که شنیدم شوکه شدم و از جواد خجالت کشیدم. او از نظر سنی از من کوچکتر بود ولی با عملکردش، بزرگی و مردانگی را به ما یاد می داد. 📚: مثل باران شهید جواد پوررشیدی🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
🌷 ▪️از جبهه به سمت تهران برمی‌گشت، راننده‌ی اتوبوس آهنگ ترانه گذاشت تا بدین وسیله خوابش نبرد، ابراهیم برای اینکه کار بد او را گوشزد کند، قرآن را باز و شروع کرد بلند بلند قرآن خواندن! راننده آهنگ را خاموش کرد! این طور هم راننده خوابش نبرد و هم آهنگ پخش نشد✌️