eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توصیف حماسه حضرت زینب سلام الله علیها در ۳۰ثانیه... 🌷قرار این بود تا 🌷فتح برادر را کند کامل 🌷بیان عشق و شرح غم 🌷 بماند بعد در وقتش 🌷اسارت رفت فرزند 🌷خیل الله نه هرگز 🌷بُتی در شام باقی بود 🌷 زینب رفت سر وقتش 🌷سیده زینب... 🎤با نوای: حاج مهدی رسولی 💔
سیدرضا ماه‌های محرم تمام فکر و ذکرش حضور در مراسمات حضرت امام حسین (ع) بود. می‌گفت برای این خانواده هر کاری می‌کنی باز دلت راضی نمی‌شود و فکر می‌کنی کم است.... وقتی ناراحت می‌شدم سیدرضا سنگ صبور خوبی برایم بود بیشترین چیزی که او را عصبانی می‌کرد این بود که زمان عصبانیت‌اش حاضرجوابی می‌کردم یا زمانی که کاری می‌کردم که دیگران ایرادی از من می‌گرفتند حتی مادرم. می‌گفت باید کارت را طوری انجام دهی که دیگران از تو هیچ انتقادی نکنند. 🌷
⚫️ هر صندلی مدیریتی معادل ۷۳ سه هزار پست مهم در سه قوه وجود دارد برای نظام و ماندنش حدود ۲۱۹ هزار شهید داده‌ایم. یعنی برای هر صندلی ۷۳ شهید! به تعبيری ديگر برای هر صندلی مدیریتی يك بر پا شده!😭 خوشا به حال مدیرانی که شرمنده شهدا نیستند😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختر: بابا من نمیخوام حجاب داشته باشم ... ⬅️ بشنوید جواب این پدر رو به دخترش...
گفت: من توی دنیا از یک چیز خیلی لذت می‌برم و اون رو مدیون پدر و مادر هستم میدونی چیه؟! گفتم: نه، چی میتونه باشه؟! گفت: از اسم خودم. هر وقت اسم خودم رو میشنوم، یا زمانی که کسی من رو به این اسم صدا میزنه، خیلی لذت می‌برم. 🕊🌹
متوجه شدم می‌خواهد دفترچه‌ی سربازی پست کند. بهش گفتم بیا با بچه‌های لشکر صحبت کنم سربازی‌ات بیفتد نجف‌آباد؛ بعد از ظهرها هم بیا موسسه. زیر بار نرفت. گفت: می‌خوام برم یه جای سخت خدمت کنم. دوست داشت برود لب مرز. حالا چرا؟ قصه‌ی شهید حجتی را برایم یادآوری کرد که زمان شاه می‌گوید: می‌خوام برم سخت‌ترین جای کشور. او را می‌فرستند لامرد فارس؛ جایی که نه آب داشت، نه برق. محسن می‌گفت: شهید حجتی زمان شاه عقیده‌اش این بوده. من که توی جمهوری اسلامی هستم! 📚: سربلند 🌷
یک بار مصطفی گفت: یکی از بچه های محل مون برای پدرش قمه کشیده،نه اینکه خیال کنی پسر بدیه، نه! اتفاقا بچه باحالیه! به قول خودش شیطون گولش زده. امروز می‌گفت اگه کربلا بره آدم میشه. دلم میخواد پول جور کنم و بفرستمش کربلا. چشم هایم گرد شد: مصطفی ما خودمون هشتمون گروی نه‌مونه! -میدونم میدونم عزیز، اما خیلی خوب میشد اگه می‌تونستیم بفرستیمش! فکر کن کسی که کار خلافی کرده، به زبان خودش بگه اگر برم کربلا دیگه درست میشم! اشک در چشمانت جمع شد. نقطه ضعفم را می‌دانستی. گفتم: باشه قبول. ان‌شاالله خدا قبول کنه! - وای عزیزم باورم نمیشه! هر طور بود پول را جور کردیم و او را فرستادیم. وقتی از سفر برگشت. مادرش آمد و کلی از تو تشکر کرد، چون به کلی رفتار پسرش تغییر کرده بود. 📚: اسم تو مصطفاست، ص ۷۰ 🌷
مداحی آنلاین - نماهنگ زیارت - رسولی.mp3
7.89M
🔳 احساسی 🌴حسین ای آب حیات 🌴حسین ای جانم فدات 🎙 👌بسیار دلنشین
🌷انگار برات شهادتش را از حضرت عباس (ع) گرفته بود، وقتی هم شهید شد مانند ابوالفضل العباس نه چشمی داشت و نه دستی... 🌷در آخرین پیام به دوستش گفته بود که در مراسم تشییع جنازه‌اش روضه حضرت عباس (ع) بخوانند. شهید مدافع حرم🕊🌹
| در اوج جوانی... 🔹با شهدا رفیق شوید، بروید با آنها صحبت کنید و برایشان فاتحه بفرستید. حضور فیزیکی پیدا کنید. این حداقل کاری است که ما می‌توانیم بکنیم. آنها هم مثل من و تو جوان بودند. نگاه می‌کنید می‌بینید سنشان هفده ساله، هجده‌ ساله، نوزده‌بیست ساله بودند. فکر کردید او آرزو نداشت؟ او عاشق کسی نبود؟ جنگ سختی بود و هیچ‌کس هم نبود تا بیاید و داوری کند، جز خدا که او هم جای حق نشسته است. ـ - - - - - - - - - 🇮🇷 شهید محمود سعیدی نسب 🔅 ولادت:  ۱۳۴۴/۰۴/۰۲ ❣️شهادت:  ۱۳۶۷/۰۷/۲۶ 🌷محل شهادت: شلمچه 🕌 مرقد مطهر: بهشت مصطفی، زابل ـ
🌻امام رضا(ع) فرمودند: 🌱و چه نیکوست صبر و انتظار فرج مگر نشنیده اید گفتار خدا را که فرموده است : منتظر باشید که من نیز همراه شما از منتظرانم... 📚: کمال الدین ج ۲ ، ص ۶۴۵ 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره شنیدنی فرزند شهید زین‌الدین از توجه خاص حاج قاسم به فرزندان شهدا 🔸در مرحله خیلی سخت و حساس زندگی‌ام حاج قاسم پیگیرِ مشکلاتم شد... شادی روح شهدا صــــــــــ🌷ــــــــــلوات   🌷 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani ┄┅══❁🕊🌷❁══┅┄
💌 ما هر چه داریم از اهل‌بیت علیهم‌السلام داریم و همچنین انقلاب اسلامی‌مان که تا حال روی پای خود ایستاده و استوار است، با توجه خاص و عنایت آن‌ها است و الا ما فانی هستیم و بس. بدانید خواهران، اسلام از ما چیزی نمی‌خواهد مگر این‌ که به واجبات عمل کرده و از محرمات دوری کنیم، خصوصا برای شما 🌷
🔰شهیدی که ۷ روزمهمان امام رضا(ع) شد مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر ، یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم، باید برم جبهه... رفت جبهه، شهید شد؛ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن، بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! 🎤راوی: حاج حسین یکتا 🌷
قـاسـم بودۍ و ؏ـاشقانہ اِقتِدا بھ عَبـ🌷ـاس ڪࢪدۍ و عَلَمـ♡ـداࢪ خیمـہ ‌هاۍ بےپناه قلب‌هایمان شدۍ قلب‌هایے ڪھ با ࢪفتنت هنوز بوۍ سوختن مےدهند حال ڪھ توفیق دیدنِ اباالفضل‌العباس ࢪا داࢪی ضمانت کن ما ࢪا نزد او ڪھ این مغمومیت ࢪا🏴 همیشـہ دࢪ خود حفظ ڪنیم 🌷
اولِ وقت اذان که شد؛ شمشیرها را کنار گذاشتند؛ وضو گرفتند؛ نماز را با نوافل خواندند! اینها با خدا مشکلی نداشتند؛ حرف خدا هم گوش می‌دادند؛ خدا را هم دوست داشتند! فقط با علیه‌السلام مشکل داشتند! مشکل شون هم از بی بصیرتی بود و بس مهلا یابن الزهرا 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸
🌹شهید تقی رفیعی مقدم اول خودش آمد و گفت: حسین خیلی دلم گرفته می خوام برام روضه بخونی. شاید دیگه فرصت روضه گوش کردن نداشته باشم. گفتم: تقی برو شب عملیات خیلی کار دارم. رفت و باز برگشت. این بار شهید یعقوبی رو آورده بود واسطه. اصرار که فقط چند دقیقه. سه تایی رفتیم نشستیم پشت سنگر؛گفتم: چه روضه ای بخونم؟ تقی گفت: دلم هوای حضرت عباس عليه السلام را کرده. و من هم شروع کردم به خوندن؛ ای اهل حرم میر علمدار نیامد ،علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد، علمدار نیامد کلی وقت داشتند با همین دو تا بیت گریه می کردند. رهاشون کردم به حال خودشون و رفتم. عملیات شروع شد. با رمز «یا ابوالفضل عباس » یاد حرف تقی افتادم که گفته بود: دلم هوای حضرت عباس عليه السلام را کرده. بیسیم زدم وضعیتش رو بپرسم گفتند:« چند لحظه قبل شهید شد» راوی: حاج حسین کاجی
از 2_3 ماه مانده به روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد. هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد. خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها . معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت، تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی. خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد. معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد. میگفت هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) ، بیشتر نگاهت میکند. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین صوت و صدای ضبط شده از ( شهید ابراهیم هادی ) 🖤 یک صلوات بفرستید برای روح تمامی شهدا 🌺 ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وعجل فرجهم
🌻امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: 🌱علاقه و محبت ما بی گمان در سه جا تو را نجات خواهد بخشید: ❶ هنگام سؤال ❷ هنگام فرود آمدن فرشته ❸ آنگاه که در پیشگاه ایستادی 📚: اعلام الدین.ص۴۶۱ 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر و صورتمان پر بود از خاک و غبار؛ حتی روی مژه‌هایمان خاک نشسته بود. شرجی هوای تابستان و گرمای دشت مهران هم که جای خود داشت؛ بدن‌ها زیر عرق بود و لباس‌ها پر از شوره! وقتی از عملیات برگشتیم عقبه، یک صف طولانی و پر پیچ و خم ایستاده بودند بروند حمام، تدارکات لشکر، ۴۰ _ ۳۰ تا حمام صحرایی زده بود. با بچه‌ها رفتیم آخر صف. پشت سر من هم یک جوان بسیجی آمد و ایستاد؛ با چفیه صورتش را پوشانده بود. تا نوبتمان شود، دو ساعتی طول کشید. وقتی نوبتم رسید، طبق عادت به نفر پشت سری بفرما زدم. داشت چفیه را از صورتش باز می‌کرد. خشکم زد؛ حاج قاسم سلیمانی بود! فرمانده لشکر دو ساعت ایستاده بود توی صف حمام،مثل بقیه نیروها! 🌷 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی 👇👇👇👇👇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani ┄┅══❁🕊🌷❁══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی حرمت ماه محرم نگه نمی داری استاد دانشمند🎤 سخنرانی بسیار شنیدنی
من هم قاسم می‌شوم🌱 🍂گریه می‌کرد و اصرار داشت که به جبهه برود. پدرش گفت :«تو هنوز بچه‌ای! جبهه هم جای بازی نیست که تو می‌خواهی بروی.» حسن گفت :«مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم می‌شوم.» 🌷