🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی
#خاطرات_شهدا 🌷
💠اخلاص
🌷در باقرآبادورامین، پیرزنی زندگی میکرد که سه فرزند #جانباز داشت، که یکی از پسرانش، جانباز #قطع_نخاعی بود؛ از گردن به پایین، قطع نخاع بود و اصلاً نمیتوانست🚫 تکان بخورد. سقف خانۀ این خانواده🏚، مشکل پیدا کرده و حسابی ترک برداشته بود.
🌷به مهدی گفتم: #مهدی. بیا یه کار خیری بکنیم، بریم سقف خونۀ این خانوادۀ جانباز رو درست کنیم🛠. مهدی هم بدون تأمل گفت: من #عاشق همین کارهام😍! کِی بریم⁉️گفتم: روز #جمعه که من هم بتونم بیام. اما من این مسئله را فراموش کردم🗯.
🌷جمعه ساعت هفت و نیم صبح بود که #مهدی به من زنگ زد📞. من هم حسابی گیج خواب بودم😴. گفت: کجایی پس، چی شد برنامه⁉️گفتم: کدوم برنامه؟
🌷گفت: همون #پیرزن که گفتی بریم سقف خونهشون رو درست کنیم دیگه. من رفتم گچ گرفتم با یه نفر #ایزوگامکار هم صحبت کردم که بیاد و با هم بریم👌. وقتی این را گفت، تازه یادم افتاد که با مهدی قرار داشتم.
🌷خیلی شرمنده شده بودم😥 و با شرمندگی تمام به مهدی گفتم: حقیقتش من این موضوع رو یادم رفته بود، با خانواده قرار گذاشتم بریم #مهمونی. بدون اینکه ناراحت بشود و یا به روی خودش بیاورد گفت: پس هیچی، اشکالی نداره🚫، من #خودم میرم خودش رفت و تا عصر هم کارها را تمام کرد✅.
🌷جالب اینکه وقتی کارش تمام شده بود، آن #خانوادۀجانباز از او خواسته بودند خودش را معرفی کند و از او پرسیده بودند: اسم شما چیه❓ مهدی هم به جای اسم خودش، #اسم_من را گفته بود.تا مدتها، هر کسی به دیدن آن خانوادۀ جانباز میرفت، میگفتند: آقای #علی_رمضانی اومد اینجا و سقف خونۀ ما رو درست کرد؛ خدا خیرش بده☺️!
📚بابامهدی، زندگینامه و خاطراتی از
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_قاضیخانی
🌹🍃🌹🍃
در مکتب ولایت
در محضر روح الله
راه امام ، عمل امام
موضوع: #احترام_به_بزرگتر
لحظه ورود امام به میهن وقتی هواپیمای امام بر زمین نشست
آیت الله پسندیده برادر بزرگتر امام جهت خوش آمد گویی و همراهی وارد هواپیما شدند و وقت پیاده شدن امام فرمودند شما جلو بروید ولی ایشان قبول نکرد و گفت درست نیست مردم منتظر شما هستند اما امام هم گفتند من جلوتر از برادر بزرگترم هرگز نخواهم راه رفت و به این ترتیب آیت الله پسندیده برادر بزرگتر امام پیاده شدند و بعد امام آمدند پایین
کجایی اماما یادت بخیر
نکته قابل توجه اینکه در آن شلوغی و انتظار جمعیت و آن جو و همه مسائل
امام عزیز در چه فکری بودند و کوچکترین مسائل را رعایت میکردند و هرگز خود را گم نکردند
خدایا روح امام عزیز با روح مطهر اهلبیت محشور و همنشین بگردان
شادی روح امام #صلوات
#عشق_فقط_امام
بی عشق #خمینی نتوان عاشق #مهدی شد
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
🌷 #خاطرات_شهدا 🌷
#سه_تا_بزرگه
#سه_تا_كوچيكه
🌷قبل از عملیات همه دور هم نشسته بودیم. کمال به مادر گفت: مادر، شش تا پسر داری، سه تا بزرگه برای خودت، سه تا کوچیکه را بده برای خدا. مادر گفت: راضیم به رضای خدا....
🌷کمال مهندس مکانیک، یکی از پنج شخص شاخص توپخانه سپاه. مهدی مهندس شیمی، فرمانده ستاد قرارگاه و لشکر فجر. جمال ظل انوار مهندس دامپروری، جهادگر و فرمانده گروهان. هر سه برادر در یک شب و در یک ساعت شهید شدند....
🌹 #خاطره_اى به ياد برادران شهيد #كمال ظل انوار، #جمال ظل انوار و #مهدى ظل انوار
شادی روحشان صلوات
📝 برگی از دفتر خاطرات
روزے که در گوش پسرم
اذان خواندند و هنگامے ڪه فرزندم
را به سینه چسباندم، به او گفتم:
نامت را #مهــدے میگذارم تا در
سایهسار وجود امام زمان(عج)
منتقم خون امام حسین(ع) باشے . . .
🌷 #شهید_مهدی_ذاکر_حسینے
یاد عزیزش با صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
#سردارشهید
#مهدی_کازرونی
دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش #مادر، از او خواست که فردا بیاید مدرسه ، #مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش #پدر و گفت : این دفعه رو با #پدرت برو ، چقدر من بیام #ضمانت تو رو بکنم .
#پدر دستهای کبود #مهدی را در دستش گرفت و گفت : دوباره به معلمات گیر دادی ، مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش ، #بی_حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون ، ببین چطوری کتکت زدند .
#مهدی که هشت سال بیشتر نداشت گفت : برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها #مسلمون نیستند؟ مگه تو #قرآن نیومده باید #حجاب داشته باشند؟
در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتابهایش میکند و میگفت : دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز میکنم، چشمم به اینها بیفته! زمانی که کسی جرأت نمیکرد اسمی از خاندان #سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به #ساواک و شهربانی میافتاد .
ایستاده بود کنار در #مسجد مردم میخواستند بعد از یک اعتراض آرام، از #مسجد خارج شوند ، ناگهان #مهدی عکس #امام را بالای سر گرفت و فریاد زد :
#یا_مرگ
#یا_خمینی
در مکتب ولایت
در محضر روح الله
راه امام ، عمل امام
موضوع: #احترام_به_بزرگتر
لحظه ورود امام به میهن وقتی هواپیمای امام بر زمین نشست
آیت الله پسندیده برادر بزرگتر امام جهت خوش آمد گویی و همراهی وارد هواپیما شدند و وقت پیاده شدن امام فرمودند شما جلو بروید ولی ایشان قبول نکرد و گفت درست نیست مردم منتظر شما هستند اما امام هم گفتند من جلوتر از برادر بزرگترم هرگز نخواهم راه رفت و به این ترتیب آیت الله پسندیده برادر بزرگتر امام پیاده شدند و بعد امام آمدند پایین
کجایی اماما یادت بخیر
نکته قابل توجه اینکه در آن شلوغی و انتظار جمعیت و آن جو و همه مسائل
امام عزیز در چه فکری بودند و کوچکترین مسائل را رعایت میکردند و هرگز خود را گم نکردند
خدایا روح امام عزیز با روح مطهر اهلبیت محشور و همنشین بگردان
شادی روح امام #صلوات
#عشق_فقط_امام
بی عشق #خمینی نتوان عاشق #مهدی شد
🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
*﷽*
سخن_عشق💌
حدیث_روز 📝
✨کلام نور 🎤
🌻پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
ای مردم!
آیا شما را به #مهدی بشارت بدهم؟
گفتند: آری
حضرت فرمودند:
بدانید که خداوند تعالی در امّتم سلطانی عادل و امامی دادگر مبعوث می کند که زمین را از عدل و داد پر می کند، همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد.
او نُهمی از فرزندان پسرم حسین است.
نام او نام من و کنیه او کنیه من است.
📚: سلیم بن قیس هلالی، ص ۷۱۳
اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
نذر گل نرجس صلوات⚘
۲ روز تا ولادت #امام_زمان⚘
🌷 لینک مکتب سردار سلیمانی در پیام رسان ایتا👇
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
لطفا جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز و ترویج فرهنگ شهید و شهادت لینک کانال سردار سلیمانی عزیز را به همه معرفی کنید و در گروه هایی که هستید نشر بدهید
اجرکم عندالله و عندالشهدا