eitaa logo
[درمکتب‌عشق💕]
344 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
8 فایل
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌱 . . 【درمکتب قرآن و اهلبیت علیه‌السلام🌸】 مباحثات و سخنان استادصاحبی🌸. . 🧡 فهرست‌مطالب‌کانال: https://eitaa.com/maktabeshgh313/4
مشاهده در ایتا
دانلود
◘◘◘■ ابوالفضل ملک محمدی ■◘◘◘: 🔳بسمه تعالی ✍ویژه امروز، (ع) 📗: ابوالادیان و امام زمان«عج» ✅با ما همراه باشید🔰🔰🔰 👳‍♂ابوالادیان می‌گوید: ✍من خدمتگزار علیه السلام بودم و نامه هایش را به شهرهای مختلف می‌رساندم. 🖊🗞🗞 🔸در آن مسمومیت که به واسطه آن از شهید شد، خدمتشان رسیدم. 📜 نامه‌هایی نوشتند و فرمودند: ↩️ «این‌ها را به ببر! تو پانزده روز از دور خواهی بود و روز پانزدهم که وارد سامرا شدی، صدای شیون از خانه من می‌شنوی و مرا در غسال خانه خواهی دید». 😔😔😔 👳‍♂ابوالادیان گفت: آقای من! پس از این اتفاق امام کیست؟⁉️ 🔷امام  فرمود: 👈«آ ن کس که پاسخ  را از تو بخواهد، او بعد از من است». 👳‍♂ ابوالادیان گفت: علامت دیگری هم اضافه کنید. ✨✨✨ 🔹 فرمود: 👈 «آن کس که بر من بگذارد، هم او پس از من است». 👳‍♂ابواادیان گفت: علامت دیگری نیز بفرمایید.⁉️ 💫💫💫💫 🔹فرمود: 👈«آن کس که از درون به تو خبر دهد، او بعد از من است». 🚨هیبت حضرت اجازه نداد که از آنچه در است سؤال نمایم. 👳‍♂ابوالادیان میگوید: 🗞🗞نامه‌ها را برداشته و به سمت رفتم. پاسخ نامه‌ها را گرفتم و روز وارد شدم که صدای شیون از خانه امام علیه السلام به گوشم رسید***🔳 🔘 و حضرت علیه السلام را بر روی سنگ غسال خانه دیدم. ✨✨✨✨✨ 🚨 در همین اثنا بود که دیدم ، برادر حضرت امام عسکری«ع» دم در ایستاده است. شیعیان بر گرد او حلقه زده،... ↩️شهادت برادرش را و امامتش را می‌گفتند. 💫💫💫 🤔با خودم گفتم: اگر این امام باشد پس شده است! ↩️چرا که من او را می‌شناختم؛ می‌نوشید، در کاخ جوسق می‌کرد و اهل و سه تار هم بود.... 💫💫💫 👳‍♂پیش رفتم، به او و گفتم، ولی از چیزی سؤال نکرد. ✍لحظاتی بعد،  خادم امام السلام  آمد و گفت: آقای من! برادرت کفن شده است؛ برخیز و بر او نماز بگزار! 🔰🔰🔰🔰 🔻 به همراه شیعیان که پیشاپیش آنان، سمّان - عثمان ابن سعید - و حسن ابن علی - بودند، برای نماز وارد خانه شدند..... ✨✨✨✨✨ 🔳 وارد خانه که شدیم، با جنازه کفن شده امام السلام بر روی مواجه شدیم. 🟥 پیش آمد تا بر برادرش بگذارد. ↩️ اما همین که خواست تکبیر بگوید، با صورت گندم گون، مویی مجعد و دندان‌هایی باز وارد شد و عبای را گرفت و فرمود: 👈  ای عمو عقب برو! چرا که من برای نماز خواندن بر پدرم سزاوارترم. ✨✨✨✨💫💫💫💫 🔺 با صورتی رنگ پریده و زرد عقب رفت. ✨✨✨ ✅آن کودک پیش آمد و بر علیه السلام نماز گزارد و سپس حضرت را در کنار قبر پدرشان به خاک سپردند. 🟩پس از آن، آن کودک به من فرمود: ای ابوالادیان ! جواب نامه‌هایی که نزد تو است را به من بده!🗞 👳‍♂ آن‌ها را تقدیم کردم و با خودم گفتم: ؛ 🤔فقط اطلاع از باقی مانده است. 🔰🔰🔰 🔶بعد از آن به سمت که در حال ناله بود رفتم. 🧔‍♀شخصی به نام به او گفت:  آقای من! آن کودک چه کسی بود تا ما علیه او  به نفع امامت تو  دلیل بیاوریم؟⁉️ 🌀🌀🌀 🔶جعفر گفت:  به خدا قسم هرگز او را ندیده بودم و نمیشناسمش. 💎نشسته بودیم که چند نفر از وارد شدند و از علیه السلام سراغ گرفتند و فهمیدند که حضرت علیه السلام شده است ✨✨✨ 🔷گفتند: به چه کسی باید بگوییم؟⁉️ 👈مردم به اشاره کردند. آنان بر او سلام نموده، و عرض کرده 👈 و گفتند: نامه‌هایی همراه ماست؛ بگو نامه‌ها از کیست و چقدر پول همراه آنهاست؟⁉️⁉️ 🌀🌀🌀 🔻 از جا پرید و در حالی که لباس هایش را می‌تکاند، گفت:  از ما علم غیب می‌خواهید؟!!! 👳‍♂ابوالادیان می‌گوید: خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: نامه‌هایی که به همراه دارید از فلانی و فلانی و فلانی است.🗞 🔰🔰🔰🔰 ✍ در کیسه و همیان شما هم است که ده تای آن و فقط روکش طلا دارد.... ✨✨✨✨✨✨ 🗞 آنان نامه‌ها و پول‌ها را به او سپردند و گفتند: ↩️  کسی که تو را برای گرفتن این‌ها فرستاده است. 🟥 نزد «خلیفه» رفت و ماجرا را گزارش داد.. . ✨✨✨✨ 🔻 افراد خود را فرستاد و   کنیز حضرت امام عسکری را دستگیر کردند و کودک را از او مطالبه نمودند🧕. 💫💫💫💫 🧕 وجود کودک را انکار کرد و مدعی شد که است تا به این وسیله. کودک را از چشم آنان مخفی سازد. 🧕 را به دست  قاضی سپردند...
🔴 « این نامه‌ها رو ببر مدائن. سفرت ۱۴ روز طول میکشه؛ روز پانزدهم که به سامرا بر می‌گردی، صدای شیون و‌ گریه از خانه من بلنده و بدن من رو آماده غسل دادن میبینی!» ✍️ شیخ صدوق، همین ابن بابویه معروف که در شهرری مدفون شده، در کتاب کمال الدین و تمام النعمة از أبوالأدیان(نامه رسان امام حسن عسکری) نقل میکنه: ⚫ «روزی به محضر امام عسکری رفتم و دیدم حضرت در بستر بیماری هستند. حضرت نامه‌هایی نوشتن و فرمودن « این نامه‌ها رو به مدائن ببر. سفرت ۱۴ روز طول میکشه؛ روز پانزدهم که به سامرا بر می‌گردی، صدای شیون و‌ گریه از خونه من بلنده و بدن من رو آماده غسل دادن میبینی!» ✅ از شنیدن این خبر شوکه کننده، دست و پام رو گم کردم و با ناراحتی گفتم: مولای من! اگه این اتفاق بیفته، جانشین شما کیه؟ حضرت فرمود: همون کسی که پاسخ‌ نامه‌های من رو از تو مطالبه میکنه. گفتم: آقا جان، علامت دیگه ای؟ فرمود: همون کسی که بر بدن من نماز میخونه جانشین منه. عرض کردم:آقا جان، علامت دیگه ای؟ فرمود: همون کسی که از محتویات داخل همیان(کیسه) خبر میده، پیشوای شما بعد از منه. ابوالادیان میگه: هیبت و شکوه امام مانع شد بپرسم کدوم همیان؟ داخلش چیه؟  ⚫ از محضر امام مرخص شدم؛ به مدائن رفتم و نامه‌ها رو به صاحباشون رسوندم؛ پاسخشون رو هم گرفتم و برگشتم سمت سامرا. همونطور که امام عسکری فرموده بود، روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم از خونه امام صدای شیون و‌ گریه بلند بود و بدن مطهّر حضرت در جایگاه مخصوص غُسل بود. ✅ برادر امام هم که معروف بود به جعفر کذّاب، جلوی درب منزل حضرت نشسته بود و گروهی از شیعیان هم اطرافش رو گرفتن و مصیبت رحلت برادرش رو تسلیت میگفتن و امامتش رو هم تبریک و تهنیت می‌گفتن!! ⚫ من جا خوردم و با خودم گفتم: واویلا! اگه جعفر جانشین امام عسکری باشه که فاتحه ی امامت خونده شده! چون می‌دونستم جعفر آدم فاسقیه. شراب میخوره! قمار بازی میکنه! اهل ساز و آواز حرامه! منم جلو رفتم تسلیت و تبریک گفتم ولی جعفر چیزی درباره نامه ها از من نپرسید. خیالم راحت شد که این امام نیست که یکدفعه خادمی ‌اومد سمت جعفر و ازش خواست تا بیاد و بر بدن برادرش نماز میت بخونه! داخل حیاط خونه شدیم. بدن مطهر امام، کفن شده توی تابوت بود. جعفر جلو رفت و شیعیان هم پشت سرش. ✅ تا خواست تکبیر بگه، یکدفعه پسربچه ای گندمگون با موهای مُجَعّد وارد شد و لباس جعفر رو کشید و فرمود:‌ عمو! برو عقب؛ من شایسته ترم که بر بدن پدرم نماز بخونم! رنگ جعفر پرید؛ چهره‌ ش زرد شد و کنار رفت. پسربچه ی خردسال جلو ایستاد و بر بدن امام نماز خوند. بعد از نماز، پیکر مطهر امام کنار پدر بزرگوارشون امام هادی(ع) به خاک سپرده شد.   🟢 کودک خردسال زیبا سمت من اومد و فرمود:‌ پاسخ ‌نامه‌هایی رو که همراهته بیار. نامه‌ها رو به ایشان تقدیم کردم و با خودم گفتم: خب! دو علامت روشن شد (نماز خواندن بر بدن امام و مطالبه نامه‌ها) و فقط مونده بود خبر دادن از محتویات همیان؛ اما کدوم همیان؟! کسی به من همیانی نداده بود! یکی از شیعیان از جعفر پرسید: آقای من! اون کودک کی بود؟ جعفر گفت: به خدا قسم اون کودک رو تا الان اصلا ندیده بودم و نمی‌شناسم!  ✅ در همین حال بود که گروهی از شیعیان قم به منزل امام رسیدن و وقتی خبر دردناک شهادت امام را شنیدن، پرسیدن جانشین امام عسکری کیه؟ جمع حاضر جعفر رو نشون دادن. اهل قم اومدن پیش جعفر؛ سلام کردن و تسلیت و تهنیت گفتن و سوال کردن: همراه ما نامه‌ها و اموالی هست. به ما بگو نامه‌ها از طرف چه کسانیه و اموال همراه ما چقدره؟ جعفر که نشسته بود، آشفته شد؛ بلند شد و لباسش رو تکون داد و گفت: از ما علم غیب می‌خواید؟! من چه میدونم نامه ها مال کیه و چقدر اموال دارید! 🟢 در همین حال، خادمی ‌از خونه بیرون اومد و گفت: نامه‌های شما از فلانی و فلانی و فلانیه(اسم چند نفر رو آورد) و همیان شما هزار دینار داره که ده سکه از اونها روکش طلا داره. اهل قم که دیدن جواب ها همه درسته، نامه‌ها و اموال رو به خادم دادن و گفتن: اون کسی که تو رو فرستاده امام زمانه. ✅ و من فهمیدم امام زمانم، همون پسربچه خردسال گندمگونه❤ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ⚫ از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام آماده می کنی کفن و تربت و لحد صاحب عزای عشق، خدا صبرتان دهد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 . ┄┅═☫نشرمطالب=زکات جاریه☫═┅┄
توسل مجرب به برای برآورده شدن حاجات امروز همه متوسل میشیم به آقا جانمون امام حسن عسکری که پدر بزرگوار امام زمانمون هست .. متوسل میشیم به ایشون به این صورت: 👈۵مرتبه سوره یس می‌خونیم 👈بعد۱۱۸ مرتبه صلوات می‌فرستیم 👈وبعدحاجاتمون رومیگیم این روش برای حاجات سخت خیلی توصیه شده وهرکس انجام داده جواب گرفته به واسطه دعای خیر امام حسن عسکری وامام زمانمون...