eitaa logo
[درمکتب‌عشق💕]
342 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
8 فایل
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌱 . . 【درمکتب قرآن و اهلبیت علیه‌السلام🌸】 مباحثات و سخنان استادصاحبی🌸. . 🧡 فهرست‌مطالب‌کانال: https://eitaa.com/maktabeshgh313/4
مشاهده در ایتا
دانلود
◘◘◘■ ابوالفضل ملک محمدی ■◘◘◘: 🔳بسمه تعالی ✍ویژه امروز، (ع) 📗: ابوالادیان و امام زمان«عج» ✅با ما همراه باشید🔰🔰🔰 👳‍♂ابوالادیان می‌گوید: ✍من خدمتگزار علیه السلام بودم و نامه هایش را به شهرهای مختلف می‌رساندم. 🖊🗞🗞 🔸در آن مسمومیت که به واسطه آن از شهید شد، خدمتشان رسیدم. 📜 نامه‌هایی نوشتند و فرمودند: ↩️ «این‌ها را به ببر! تو پانزده روز از دور خواهی بود و روز پانزدهم که وارد سامرا شدی، صدای شیون از خانه من می‌شنوی و مرا در غسال خانه خواهی دید». 😔😔😔 👳‍♂ابوالادیان گفت: آقای من! پس از این اتفاق امام کیست؟⁉️ 🔷امام  فرمود: 👈«آ ن کس که پاسخ  را از تو بخواهد، او بعد از من است». 👳‍♂ ابوالادیان گفت: علامت دیگری هم اضافه کنید. ✨✨✨ 🔹 فرمود: 👈 «آن کس که بر من بگذارد، هم او پس از من است». 👳‍♂ابواادیان گفت: علامت دیگری نیز بفرمایید.⁉️ 💫💫💫💫 🔹فرمود: 👈«آن کس که از درون به تو خبر دهد، او بعد از من است». 🚨هیبت حضرت اجازه نداد که از آنچه در است سؤال نمایم. 👳‍♂ابوالادیان میگوید: 🗞🗞نامه‌ها را برداشته و به سمت رفتم. پاسخ نامه‌ها را گرفتم و روز وارد شدم که صدای شیون از خانه امام علیه السلام به گوشم رسید***🔳 🔘 و حضرت علیه السلام را بر روی سنگ غسال خانه دیدم. ✨✨✨✨✨ 🚨 در همین اثنا بود که دیدم ، برادر حضرت امام عسکری«ع» دم در ایستاده است. شیعیان بر گرد او حلقه زده،... ↩️شهادت برادرش را و امامتش را می‌گفتند. 💫💫💫 🤔با خودم گفتم: اگر این امام باشد پس شده است! ↩️چرا که من او را می‌شناختم؛ می‌نوشید، در کاخ جوسق می‌کرد و اهل و سه تار هم بود.... 💫💫💫 👳‍♂پیش رفتم، به او و گفتم، ولی از چیزی سؤال نکرد. ✍لحظاتی بعد،  خادم امام السلام  آمد و گفت: آقای من! برادرت کفن شده است؛ برخیز و بر او نماز بگزار! 🔰🔰🔰🔰 🔻 به همراه شیعیان که پیشاپیش آنان، سمّان - عثمان ابن سعید - و حسن ابن علی - بودند، برای نماز وارد خانه شدند..... ✨✨✨✨✨ 🔳 وارد خانه که شدیم، با جنازه کفن شده امام السلام بر روی مواجه شدیم. 🟥 پیش آمد تا بر برادرش بگذارد. ↩️ اما همین که خواست تکبیر بگوید، با صورت گندم گون، مویی مجعد و دندان‌هایی باز وارد شد و عبای را گرفت و فرمود: 👈  ای عمو عقب برو! چرا که من برای نماز خواندن بر پدرم سزاوارترم. ✨✨✨✨💫💫💫💫 🔺 با صورتی رنگ پریده و زرد عقب رفت. ✨✨✨ ✅آن کودک پیش آمد و بر علیه السلام نماز گزارد و سپس حضرت را در کنار قبر پدرشان به خاک سپردند. 🟩پس از آن، آن کودک به من فرمود: ای ابوالادیان ! جواب نامه‌هایی که نزد تو است را به من بده!🗞 👳‍♂ آن‌ها را تقدیم کردم و با خودم گفتم: ؛ 🤔فقط اطلاع از باقی مانده است. 🔰🔰🔰 🔶بعد از آن به سمت که در حال ناله بود رفتم. 🧔‍♀شخصی به نام به او گفت:  آقای من! آن کودک چه کسی بود تا ما علیه او  به نفع امامت تو  دلیل بیاوریم؟⁉️ 🌀🌀🌀 🔶جعفر گفت:  به خدا قسم هرگز او را ندیده بودم و نمیشناسمش. 💎نشسته بودیم که چند نفر از وارد شدند و از علیه السلام سراغ گرفتند و فهمیدند که حضرت علیه السلام شده است ✨✨✨ 🔷گفتند: به چه کسی باید بگوییم؟⁉️ 👈مردم به اشاره کردند. آنان بر او سلام نموده، و عرض کرده 👈 و گفتند: نامه‌هایی همراه ماست؛ بگو نامه‌ها از کیست و چقدر پول همراه آنهاست؟⁉️⁉️ 🌀🌀🌀 🔻 از جا پرید و در حالی که لباس هایش را می‌تکاند، گفت:  از ما علم غیب می‌خواهید؟!!! 👳‍♂ابوالادیان می‌گوید: خادمی از خانه بیرون آمد و گفت: نامه‌هایی که به همراه دارید از فلانی و فلانی و فلانی است.🗞 🔰🔰🔰🔰 ✍ در کیسه و همیان شما هم است که ده تای آن و فقط روکش طلا دارد.... ✨✨✨✨✨✨ 🗞 آنان نامه‌ها و پول‌ها را به او سپردند و گفتند: ↩️  کسی که تو را برای گرفتن این‌ها فرستاده است. 🟥 نزد «خلیفه» رفت و ماجرا را گزارش داد.. . ✨✨✨✨ 🔻 افراد خود را فرستاد و   کنیز حضرت امام عسکری را دستگیر کردند و کودک را از او مطالبه نمودند🧕. 💫💫💫💫 🧕 وجود کودک را انکار کرد و مدعی شد که است تا به این وسیله. کودک را از چشم آنان مخفی سازد. 🧕 را به دست  قاضی سپردند...