👆 این پاسخ ادمینِ یکی از معروفترین کانالهای فلسفی تلگرام (که تمام اعتبار و مخاطبش را مدیون بازنشر درسگفتارهای اساتید فلسفه است) به طرح مسئلهی «جهالت علمی» از سوی استاد خسروپناه درباب «علوم انسانیِ اسلامی» است. شما فقط به «منطقِ سنجش اعتبار علمی» یک نظریه توجه کن!
میگوید «اگر صدها مجله را هم سیاه بکنید» اعتبار علمی ندارد؛ چرا؟ چونکه در یک «مجلهی معتبر بینالمللی» (منظورش دقیقاً اروپایی یا آمریکایی است) «چاپ» نشده است!
تنِ کانت در گور میلرزد اگر باخبر شود بشر به نقطهای رسیده که معیار سنجش معرفت نزد فلسفیترین آدمها شده است «چاپ در یک مجلهی خاص»، نه «عقلِ محض»!
‼️ گویا ما خبر نداشتیم و #ارسطو که «نیکوماخوس» را نوشت و #ماکیاولی که «شهریار» را و #روسو که «قرارداد اجتماعی» را و #هابز که «لویاتان» را، و اصلاً همهی پدران و نظریهپردازان علوم انسانیِ غربی، قبلاً ایدهشان را در یک مجلهی معتبر(!) بینالمللی به تأیید رسانده بودند و بعد جسارت ایدهپردازی در علوم انسانی را به خود دادهاند!!
🚫 البته یک فرض دیگر هم هست: شاید متفکران ایرانی و مسلمان اصلاً بلد نیستند دربارهی انسان و کنشهای انسانی فکر و نظریهپردازی کنند و برای اینکه معلوم شود بلدند، باید فکرهایشان را یک مجله بینالمللی به تأیید برساند تا «ارزش معرفتی» پیدا کند!!
بد نبود بیکن به آن چهار بُتی که معرفی کرد، یک بتِ دیگر را هم اضافه میکرد و آن بت «مدرنیته» است؛ شاید پیروانِ غربزدهاش در ایران معاصر مسیر متفاوتی را طی میکردند!
✍️ علیرضا ملااحمدی
@Maktabkhaaneh
🔰 گفتوگو بهمثابه امرِ مقدّس
🔸 طی سالهای متمادی از وقتی با علم #منطق آشنا شدم تا امروز، هرچه که گذشت، باورم به «گفتوگو» بیشتر شد. تاحدّی که گاهی فکر میکنم چهبسا بهتر بود #ارسطو بهجای اینکه انسان را «حیوانِ ناطق» معرفی کند، او را «حیوانِ اهلگفتوگو» معرّفی میکرد!
🔹 #سقراط که او را نقطۀ عطفِ دوران جدید تفکّر برای بشر میدانند، در کوچه و خیابان راه میرفت و با مردم معمولیِ شهر #گفتگو میکرد. مهمترین دیدگاههای فلسفی او در قالب #گفت_و_گو شکل گرفته است و به همین دلیل هرچه اثر از او (به روایتِ شاگردش #افلاطون ) باقی مانده، تحت عنوان «محاورات» منتشر شده است. نمونهی امروزیِ سقراط را در شیوهی استاد #ابراهیمی_دینانی میتوان یافت!
🔸 تا امروز هم، نه فقط #فلسفه، که اساساً «علم» هویّت خودش را در بستر گفتوگو سامان داده است. تاریخ دانشهای بشری در واقع تاریخِ گفتوگوهایی است که میان اندیشمندان رخ داده است. اساساً #تفکر در بستر گفتوگو شکل میگیرد و پیش میروَد و انسان با گفتوگو است که امکانِ ظهور و بروز خودش و انسانیّت خودش را پیدا میکند.
🔹 گفتوگو را نه امری عادی و روزمره، بلکه شاید بتوان حتی معجزهای نرم دانست که خدا آن را در اختیار بشر قرار داده تا به کمک آن بتواند، ناممکنها را دستیافتنی و به معنای حقیقی کلمه #پیشرفت کند.
🔺 این امر آنقدر در حقیقتیابی برای انسان کارآمد است که بخش قابل توجّهی از #قرآن -این معجزۀ آخرالزمانیِ خدا- هم بر همین اساس سامان یافته. تقریباً صفحهای از قرآن را نمیتوان یافت که حاوی یکی از مشتقّاتِ «قول» نباشد و از یک «گفتوگو» روایت نکند!... این امر چنان مهمّ بوده که بعضی از متفکّرین از آن الگوهای منطقی استخراج کرده و از خداوند متعال با عنوان «خدای گفتوگو» یاد کردهاند!
🔹 جامعۀ انسانی در سطح خرد و کلان نیازمند گفتوگو است. بدون گفتوگو، انسانیّت در جامعه کمرنگ میشود و هرجا که باب گفتوگو بسته باشد، قطعاً شکلی از توحّش امکان ظهور و بروز پیدا میکند.
🔺 اینها را گفتم که بگویم [هیچوقت در زندگی گفتوگو را رها نکنید. و هیچوقت راهِ گفتوگو را به خودتان نبندید.]
به قول #فاضل_نظری «راه بستن به صدا سنگدلی میخواهد»!...
✍ ملااحمدی
@Maktabkhaaneh