🌀 بررسی اظهارات جناب آقای محقق داماد در مصاحبهای با ادعای نفی حجاب اجباری
🔢 بخش نخست
🖋 میلاد کیانی؛ #یادداشت_مهمان
🔸 در مصاحبهای که اخیراً منتشر شده است، جناب آقای مصطفی محقق داماد، در تلاشی فقاهتگونه سعی در نقد آنچه حجاب اجباری خوانده میشود داشتهاند. در ادامه نکاتی از اظهارات ایشان ارائه میشود که مورد تأمل قرار گرفته و امید است جناب محقق داماد نسبت به آنها پاسخگو باشند باشد که اصلاحات لازم را در بیانات خود اعمال نمایند.
1️⃣ در یکی از مباحث مطرحشده، ایشان اشاره کردهاند که اجماع فقهی بر جواز فروش «ام ولد» است و ادعای خود را به صاحب جواهر اسناد میدهند.
نقد و بررسی:
مطابق نقل فقها، اجماع امامیه بر عدم جواز فروش و هبه «ام ولد» است. مضاف بر اینکه به مجرد فوت مولا، «ام ولد» منطلق گشته و حقوق مالکیتی او به فرزند مشترکش با مولا منتقل نمیشود.
اسنادی که به صاحب جواهر میدهند نیز کاملا غلط و خلاف تصریح نویسنده است!
در جواهر الکلام، ج ۲۲، ص ۳۷۴، چنین آمده است:
«و لا يصح أيضا بيع أم الولد فعلا أو تقديرا بان كانت حبلى ذكرا كان الولد أو أنثى أو خنثى...»
بعد فرمودند: «و على كل حال فلا يجوز بيعها و لا الصلح و لا غيره من وجوه النقل إجماعا بقسميه.»
〰️〰️〰️〰️
2️⃣ در قسمت دیگری از مصاحبه اظهار شده چنانچه نتیجه فقاهت با وجدانیات شخص فقیه و بلکه حس مشترک میان جمیع بشر (common sense) مخالف باشد، کشف میشود که آن نتیجه غلط است.
نقد و بررسی: تعابیری چون وجدان نیازمند تعریف است. اگر مراد از وجدان، قطع است چنانچه حجیت قطع را ذاتی بدانیم فرمایش ایشان در خصوص وجدان شخص فقیه (یعنی قطع او) صحیح است. لکن مطابق تحقیق هرچند منجزیت قطع ذاتی است، اما در معذریت آن باید تفصیل قائل شد و لذا در این فرض باید دید این قطعی که مقابل ادله قرار گرفته از کجا حاصل شده است؟ آیا متأثر از اموری چون فرهنگ غرب و امثال آن است یا خیر؟
〰️〰️〰️〰️
3️⃣ ایشان دو نکته را مندمج و بدون تفکیک بیان فرمودهاند؛ یکی تقیید خطابات به آنچه عقل آن را ظلم میداند و دیگری آنچه حس مشترک بشری میگوید ظلم است.
این دو باید به تفکیک بحث شود:
اما در مورد تقیید خطابات به ظلم توسط عقل:
در اینکه احکام واقعیه مقید به عدل است تردیدی نیست؛ لذا تمامی خطابات شارع نیز مقید به عدل فهم میشود. بنابراین چنانچه فقیه در انطباق یقین کند انطباق یک خطاب بر یک مورد منجر به ظلم میگردد کشف میکند خطاب شامل آن مورد نمیگردد. البته باز هم اهمیت مبدأ قطع در تأمین مؤمّن به قوتش باقی است.
اما تقیید خطابات به آنچه حس مشترک بشری ظلم میداند:
اگر مراد از حس مشترک، همان بنای عقلا یا عرف است:
توجه به این نکته لازم است که عدالت امری واقعی است و با تغییر سلیقهی عقلا عوض نمیشود.
اگر چیزی ظلم باشد حتی اگر در نظر عقلای زمان پیامبر ظلم نبوده باشد، اسلام آن را رد نموده است.
پس اگر حکمی مورد قبول اسلام بود (مثل دوبرابر بودن ارث و دیه مرد نسبت به زن و ... که شاید در نظر بسیاری از عقلا ظلم باشد) حتما موافق عدل و مصلحت است و لذا این انطباق عرفی غلط است.
توجه شود: از نظر فنی اگر حکم شرعی ثابت شد، خود عقلای مسلمان کشف میکنند عدالت و حق، همین حکم است و ایشان در تطبیق اشتباه کردهاند و این حکم بیانکنندهی معیار حق بوده و بر اطلاقات آمره به عدالت، «ورود» دارد.
📌 ادامه در فرستهی بعد...
#حجاب
#الزام_به_احکام
#فقه_حکومتی
#محقق_داماد
@Manahejj
🌀 بررسی اظهارات جناب آقای محقق داماد در مصاحبهای با ادعای نفی حجاب اجباری
🔢 بخش دوم
🖋 میلاد کیانی؛ #یادداشت_مهمان
4️⃣ ایشان رواج یک حکم را به عنوان حیثیت تقییدیه حکم مطرح نمودهاند.
نقد و بررسی:
مراد ایشان از اینکه رواج، حیث تقییدیه احکام باشد و عدم رواج، منجر به سقوط تکلیف بشود از دو حال خارج نیست:
یک. اگر ادعا چنین باشد که رواج به نحو موجبه کلیه قید احکام باشد (یعنی در جمیع احکام این قید اخذ شده باشد)، قابل پذیرش نیست؛ چراکه بطلان آن در عبادیات روشن است. در معاملیات هم با توجه به اینکه امضا، یک نحوه جعل حکم شرعی است، و جعلهای شارع تابع مصالح و مفاسد است، چنین نیست که لزوما آن مصالح و مفاسد تابع رواج باشند. بلکه عقل به روشنی خلاف آن را درک میکند. یعنی عقل میابد که گاهی ملاکاتی هست که نه تنها رائج نیست، بلکه خلاف آن رائج است و لذا شارع باید ابزارهایی برای این موارد هم طراحی کند تا مانع از فوت آن ملاکات گردد.
دو. اگر به نحو موجبه جزئیه باشد، لازم است قیدیت رواج در خطابات شرعی احراز گردد؛ مادامی که دلیل اثباتی دال بر قیدیت رواج در جعل ثبوتی شارع وجود نداشته باشد، از باب اصل انطباق عالم ثبوت و اثبات، کشف میشود این قید در عالم ثبوت هم اخذ نشده است.
حال سؤال اینجاست که ایشان به چه روش فنی فقاهتی احراز کردند که رواج، حیث تقییدیه احکام است؟
〰️〰️〰️〰️
5️⃣ ایشان بقای فقه و حیات اجتماعی آن را در گرو سیالبودن آن در امور اجتماعی و تبعیت از اموری چون امور رائج میان بشر دانستهاند.
نقد و بررسی:
امضائات شارع به معنای پذیرش بی قید و شرط مرابطات عقلایی نیست. بلکه شارع به عنوان یک قانونگذار وقتی یک امر عقلائی را امضا میکند به این معناست که حکمی مماثل آن یا به انضمام قیود و شرایطی جعل میکند.
این حکم مجعول از دو حال خارج نیست:
یک. ملاکی ورای تطابق آراء عقلا در آن هست که آن ملاک، مبدأ امضای شارع واقع شده است:
در این صورت سیالبودن فقه بیمعناست و چنانچه فیالجمله در احکام چنین ملاکاتی وجود داشته باشد، باید موارد خلاف آن احراز شود.
دو. اگر ملاکی ورای تطابق آرای عقلا وجود ندارد و همواره ملاک در معاملات همین تطابق آرا است:
فرمایش ایشان صحیح است اما چنین ادعایی خلاف ضرورت است و مثلا باید قائل شویم با رواج ربا، باید حکم به حلیت ربا دهیم که چنین فتوایی بلاشک باطل است.
〰️〰️〰️〰️
6️⃣ ایشان در قالب یک استفهام انکاری فرمودهاند مگر همه واجبات را باید تبدیل به قانون کرد؟
نقد و بررسی:
روشن است که تمامی واجبات و محرمات در قالب قانون الزامآور حاکمیتی در نخواهد آمد؛ لکن هر حکمی که جنبه اجتماعی داشته باشد و به بیان دیگر ملاکات اجتماعی داشته باشد، جنبه حاکمیتی خواهد داشت و تشخیص مصالح و مفاسدش بر عهده ولی امر خواهد بود.
بنابراین نسبت به حج یا هر حکم دیگری که جنبه اجتماعی داشته باشد، ولی امر میتواند آن را الزامی یا ممنوع کند و مثلا چنانچه مصلحت را در الزامیشدن حج ببیند و ابزار آن بررسی حسابهای مردم باشد اشکالی در چنین کاری نیست.
روایات صحیحی وجود دارد که نه تنها در واجبات بلکه در مستحبات (مثل زیارت پیامبر) نیز به ولی امر اختیار الزام میدهد؛ از جمله در کافی ج۴، ص ۲۷۲:
❇️ عن أبي عبد الله ع قال: لو أن الناس تركوا الحج لكان على الوالي أن يجبرهم على ذلك و على المقام عنده و لو تركوا زيارة النبي ص لكان على الوالي أن يجبرهم على ذلك و على المقام عنده فإن لم يكن لهم أموال أنفق عليهم من بيت مال المسلمين.
❇️ عن أبي عبد الله ع قال: لو عطل الناس الحج لوجب على الإمام أن يجبرهم على الحج إن شاءوا و إن أبوا فإن هذا البيت إنما وضع للحج.
📌 ادامه در فرستهی بعد...
#حجاب
#الزام_به_احکام
#فقه_حکومتی
#محقق_داماد
@Manahejj
🌀 بررسی اظهارات جناب آقای محقق داماد در مصاحبهای با ادعای نفی حجاب اجباری
🔢 بخش سوم (آخر)
🖋 میلاد کیانی؛ #یادداشت_مهمان
7️⃣ گویا روایتی که ایشان به آن اشاره فرمودند روایت ذیل است:
«وَ رَوَى اَلْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: «لاَ بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شُعُورِ نِسَاءِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ اَلْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ اَلْبَوَادِي مِنْ أَهْلِ اَلذِّمَّةِ وَ اَلْعُلُوجِ لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لاَ يَنْتَهِينَ » قَالَ «وَ اَلْمَجْنُونَةُ اَلْمَغْلُوبَةُ لاَ بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِكَ.»
نقد و بررسی:
گرچه روایت به لحاظ سند صحیح است.
اما به لحاظ دلالت:
اولا خصوص این روایت در مورد غیر مسلمین است!
البته روایات دیگری هست که موجب شده برخی از فقها افراد هتاک را در حکم اماء دانسته و فتوا به استحباب عدم نظر به ایشان دهند؛ لکن همانطور که پیشتر بیان شد، حاکم میتواند یک امر مباح یا مستحب را الزامی کند و همچنین یک الزام شرعی را به مصالحی که میداند مؤکد و لازم الاجرا گرداند.
روشن است که بر جامعه نیز اطاعت ناشی از الزام -آن هم الزام شرعی- (نه اجبار) لازم است.
ثانیا به فرض که این آیه منع از الزام افراد به حجاب کند لکن در مقابل آن نهی از اشاعه فحشا و بلکه مبغوضیتِ علاقه به اشاعه فحشا وجود دارد و لذا چنانچه این عدم الزام به حجاب منجر به اشاعه فحشا گردد باید از آن منع کرد. چراکه این روایت نهایتا دلالت بر جواز نظر به ایشان دارد و چنانچه موجب فوت ملاک ادله اشاعه فحشا شود بلاشک ادله اشاعه فحشا بر حکم جوازی مقدم میگردد و دلیل این تقدیم، تقدیم احکام الزامی بر احکام ترخیصی در نظر عقلا است.
ثالثا تدقیق در روایت کشف میکند که این روایت دال بر جواز نظر به کسی است که اگر او را از عدم حجاب نهی کنند این نهی را نمیپذیرد. بنابراین حکم در روایت، جواز نظر است (نه نفی وجوب ستر). نهیای که در روایت محل بحث است هم نهی غیر حاکمیتی از منکر است (یعنی برای افراد جامعه اسلامی، وجوب نهی از منکر را نفی میکند). اگر نهی حاکمیتی بود معنا نداشت که بگوید آنها این نهی را نمیپذیرند. حاکمیت، محل قدرت است و برای اوامر و نواهی خود ضمانتهای اجرایی متعددی تعریف میکند.
بنابراین به مقتضای قاعده اشتراک احکام، وجوب حجاب همگانی است؛ چه بدانند چه ندانند، چه عمل کنند چه نکنند. مطابق این روایت صرفا حرمت نظر و وجوب نهی از منکر برداشته شده است.
رابعا تفسیر ایشان از روایت مذکور واضح البطلان است؛ چراکه اگر تفسیر ایشان صحیح باشد، دیگر هیچ قانونی قابل اجرا نخواهد بود.
〰️〰️〰️〰️
در پایان فرمایشات رهبری در ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ را به ایشان و همه خواص یادآور میشویم؛ باشد که مؤثر افتد:
«آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست.»
➖ پایان.
#حجاب
#الزام_به_احکام
#فقه_حکومتی
#محقق_داماد
@Manahejj
🌀 ماه رمضانی قرآنیتر از گذشته
🖋 #یادداشت_مهمان
🔸 هیچ سالی نبود که تا این اندازه قرآن در فضای رسانهای کشور مطرح شود. از بیلبورد شهرداری تا گوشه قاب صداوسیما زندگی با آیهها بود.
🔺 مهمترین برنامه صداوسیما محفل بود. در شهرستانها بازوهای سازمان تبلیغات به خط شده بودند و محافل زندگی با آیهها فعال بود. انگار تمام قوای فرهنگی و دینی کشور به خط شده بودند و سازمان تبلیغات را یاری کردند تا زندگی با آیهها را ضریب دهند.
✅ اینچنین شور قرآنی در نوع خود کمنظیر بود (آمار ده میلیون نفر در جریان زندگی با آیهها حداقل یک تا چند آیه حفظ قرآن کردند!) و همین موضوع موجب شد که حضرت آقا در صحبتهای امروز خودشان چند بار به قرآن و اتفاقات قرآنی در سطح کشور اشاره کنند.
♨️ این دست اتفاقات بزرگ جامعه را یک قدم به جامعهای مهدوی و قرآنی نزدیکتر میکند؛ ولی بیش از آغاز هر اتفاق مثبتی، استمرار آن مهم است. سخن مهم با مسئولین این امر این است: حالا که چنین اتفاق مهمی را رقم زدید اگر ادامه ندهید ثوابهایی که موجب شده رهبری از شما تعریف کند از بین خواهد رفت پس با همت مضاعف ادامه دهید. به نفوذ قرآن در وجود لایههای مختلف جامعه، عمق و گستره بیشتری ببخشید. برای این کار حتما برنامهریزیهای بیشتر و بهتر لازم است.
#قرآن
#زندگی_با_آیهها
@Manahejj
🌀 زندگی با آیهها، نهضتی برای بازگشت به حقیقت
🖋 حسین انجدانی؛ #یادداشت_مهمان
🔸 در دنیای پرشتاب امروز، که هیاهوی زندگی مدرن ذهنها را مشغول ساخته و انسانها را از تأمل در ژرفای حقیقت بازداشته است، بازگشت به سرچشمههای معرفتی اصیل ضرورتی انکارناپذیر دارد. قرآن کریم، بهعنوان کتاب هدایت و نور، همواره راهنمایی برای انسان در تمامی ابعاد زندگی بوده است. اما آنچه این هدایت را از یک مفهوم نظری به یک واقعیت عینی تبدیل میکند، پیوند عمیق و عملی با آیات الهی است. پویش «زندگی با آیهها» تلاشی در این راستا بود، حرکتی که نشان داد چگونه میتوان قرآن را از سطح قرائت صرف به عمق زیست روزمره رساند.
✅ انس با قرآن، صرفاً به تلاوت و حفظ محدود نمیشود، بلکه زمانی به کمال میرسد که در تصمیمات فردی، رفتارهای اجتماعی و ساختارهای فرهنگی و تمدنی، تجلی یابد. رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز عید فطر به این حقیقت اشاره فرمودند که "در این ماه رمضان، رواج قرآن بهطور روشنی محسوس بود. تلاوت قرآن، جزءخوانی، تأمل در آیات، و رواج انفاق و سفرههای افطار، همه نشان از حضور زنده قرآن در جامعه داشت". این فرمایشات، شاهدی بر تأثیر این پویش و دیگر حرکتهای قرآنی در فضای عمومی جامعه است.
💠 پویش «زندگی با آیهها» تنها یک حرکت تبلیغاتی نبود؛ بلکه تلاشی هدفمند برای احیای سبک زندگی قرآنی در میان مردم بود. تکیه بر آیات قرآن در حل مسائل اجتماعی، تربیتی و اخلاقی، نهتنها یک راهکار معنوی، بلکه رویکردی عملی برای ایجاد تغییرات واقعی در جامعه است. اینکه قرآن، به مرجع نخست در تصمیمگیریها و قضاوتهای ما بدل شود، همان نقطه عطفی است که میتواند تمدنی نوین و بالنده را رقم بزند.
❇️ پویش «زندگی با آیهها» نشان داد که قرآن مهجور نیست، بلکه کافی است دلها را متوجه آن کرد. کافی است که آیات را از کتیبههای تزئینی به منشورهای رفتاری تبدیل کرد. در این مسیر، حوزههای علمیه، مراکز فرهنگی و نخبگان جامعه نقش بسزایی دارند. اگر این مسیر با قوت ادامه یابد، میتوان امید داشت که انس با قرآن نهفقط بهعنوان یک عمل عبادی، بلکه بهمثابه یک زیست حقیقی در جامعه اسلامی تحقق یابد.
♨️ اکنون که این تجربه موفق به بار نشسته است، وظیفه ماست که آن را بهعنوان یک الگوی پایدار ادامه دهیم. این پویش، نه فقط یک حرکت موقت، بلکه الگویی است برای بازگرداندن قرآن به متن زندگی اجتماعی. این رویداد نشان داد که در عصر هجوم رسانهها و چالشهای فکری، میتوان با بهرهگیری از ظرفیت قرآن؛ جامعهای آگاهتر، منسجمتر و معنادارتر ساخت. چراکه زندگی با آیات الهی، نسخهای برای رهایی از بحرانهای هویتی، اخلاقی و اجتماعی است. این همان پیامی است که پویش «زندگی با آیهها» به زیبایی به تصویر کشید؛ پیامی که میتواند راهنمایی برای تمام حرکتهای قرآنی آینده باشد. این آغاز راه است؛ راهی که اگر ادامه یابد، میتواند به یک تحول بنیادین در زیست دینی و اجتماعی ما بینجامد. اکنون وظیفه حوزویان، نخبگان و مبلغان این است که این جریان را به سنتی پایدار تبدیل کنند، تا «زندگی با آیهها» تنها عنوان یک پویش نماند، بلکه نامی بر سبک زندگی ما باشد. انشاءالله.
#قرآن
#زندگی_با_آیهها
@Manahejj
🌀 نابغهای که ذوب در امامخمینی بود!
🖋 عباس بابائی؛ #یادداشت_مهمان
🔸 امروز سالروز یکی از بزرگترین جنایات صدام است؛ شهادت نابغهی دوران آیتالله سیدمحمدباقر صدر(رحمهالله).
شهید صدر هنوز به بلوغ نرسیده بود، که به مقام رفیع اجتهاد رسید. او از عدهای از اساتیدش اجازه اجتهاد گرفت در حالیکه هنوز ۱۴ سالش کامل نشده بود!
این برای خاندان بزرگ صدر، مطلب عجیبی نیست چراکه ویژگی این شجرهی طیبه آن است که تمام مردان این خاندان تا جدشان امام موسیبنجعفر علیهماالسلام از علمای فاضل یا مراجع بزرگ بودهاند!
💠 امامخامنهای که خود از نوابغ دنیای اسلام است در مورد شهید صدر میفرمایند:
«مرحوم آقای صدر به معنای واقعی کلمه یک نابغه بود. ما در زمینهی مسائل فکری و اسلامی و در زمینهی فقه و اصول و بقیهی چیزها آدمهای پیشرفته زیاد داریم؛ منتها نابغه خیلی نادر است. ایشان جزو نادرهایی بود که حقیقتاً نابغه بود. ذهن و فکر ایشان فراتر از کارهایی که دیگران میکنند، حرکت میکرد...
در میان چهرههای برجستهی حوزههای علمیه در دهههای اخیر مرحوم آیتالله شهید سید محمدباقر صدر (قدس الله روحه) یکی از ممتازترین و شگفتانگیزترین آنهاست. او بیشک یک نابغه و یک ستارهی درخشان بود. از جنبهی علمی، جامعیت و تحقیق و نوآوری و شجاعت علمی را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هر آنچه با این دانشها ارتباط مییابد در زمره بنیانگذاران و صاحبان مکتب محسوب میشد.
استعداد خارقالعاده و پشتکار کمنظیر او از وی عالم ذوفنون و ژرفنگری پدید آورده بود که دید نافذ و ذهن جستجوگرش در آفاق علوم متداول حوزهها محصور نمانده و هر آنچه را که برای یک مرجع بزرگ دینی در دنیای متنوع امروز سزاوار است به حیطه تحقیق و مطالعه کشیده بود و سخنی نو و فکری بکر و اثری ماندگار در آن میآفرید.»
✅ همهی اینها را نوشتم تا به این جملات شهید سیدحسن نصرالله برسم؛ جملاتی که ۵ سال قبل در ایام سالگرد این مرجع والامقام بیان داشت:
«از شهیدصدر دو عبارت معروف است. عبارت اول این است که به همه باورمندان به خودش و بلکه به همهی مؤمنان گفت: «در امام خمینی ذوب شوید؛ همانطور که او در اسلام ذوب شده است». این فراخوان به ذوب شدن در امام خمینی(رحمهالله) به این معنا بود که باید در ولایت و رهبری امام ذوب شوند و بپذیرند که امام خمینی پرچمدار اسلام در این زمان است و همه ما باید زیر پرچم او باشیم و این کاری بود که خود شهید صدر نیز انجام داد.»
به همین دلیل نیز عبارت دوم را گفت و آن اینکه «اگر امام خمینی به من دستور دهد که در یکی از روستاهای ایران ساکن شوم و در همانجا به اسلام خدمت کنم، ذرهای در قبول این دستور درنگ نمیکنم. سید خمینی همان چیزی را محقق کرده است که من برای محققشدنش تلاش میکردم». خوب؛ گویندهی این سخن کیست؟ آیا طلبهی کوچکی مثل من چنین حرفی را زده است یا یکی از مراجع بزرگ چنین سخنی گفته است؟
حال این مردی که قلهی علم و فکر و فهم و فقه و اصول و فلسفه و تاریخشناسی و بصیرت و پیشوایی بود، میگوید: «اگر تشخیص امام خمینی (رحمهالله) که من به رهبریاش سر سپردهام این باشد که به روستایی در ایران بروم و عالم یا امام جماعت آن روستا باشم، من حاضرم این کار را بکنم». این گواه اخلاص و پاکی و طهارت است.
❇️ نکتهی آخر:
اگر امروز آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر(رضوانالله تعالی علیه) در قید حیات بود، با فریادی رسا میفرمود:
«در امام خامنهای ذوب شوید؛ همانطور که او در اسلام ذوب شده است».
«وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»
#شهید_صدر
#خمینی_عراق
@Manahejj
🌀 پاپِ پوپولیست!
🖋حسین محمودزاده؛ #یادداشت_مهمان
🔸 فرانسیس در همدلانهترین دیدگاه، سطحینگر و پوپولیست بود:
1️⃣ در برابر پروژهی جهانی همجنسگرایی:
معضلات پیچیدهای مانند پروژهی جهانی همجنسگرایی را صرفاً با تکیه بر «تفکیک حقوقیِ جرم و گناه» قابل حل میپنداشت، بیآنکه به ابعاد فرهنگی-اجتماعی آن توجه کند.
2️⃣ در دیپلماسی:
در حوزهی دیپلماسی نیز، اگرچه حضورش در #نجف با هدف فرضی ترویج گفتوگوی ادیان قابل تقدیر بود، اما تلاش برای یارکشی برای «پیمان ابراهیم» -که در بستر سیاسیِ تثبیت اشغالگری اسرائیل طراحی شده- انگیزهی اصلی سفر را برای هوشمندان در هالهای از ابهام برده است.
3️⃣ در برابر سیاستهای استعماری:
حتی اقدامات نمادین او، مانند انتقال پناهندگان سوری به اروپا برای اعتراض به سیاستهای مهاجرتی، بیشتر نمایشی بود تا راهبردی. دشوار است باور کنیم او نمیدانست معضل اصلی منطقه، پروژههای امنیتی ناتو در لیبی و سوریه است که باعث سرریز شدن سیل مهاجران نگونبخت به مرزهای اروپا میشود. و حل این معضل شجاعت در بیان میخواهد؛ نه نمایش انتقال چهار پناهجو.
4️⃣ در مواجهه با بحران غزه:
در مواجهه با بحرانهایی مانند جنگ غزه، ابتدا با عبارتهای دوپهلو مانند «برادران بس است» واکنش نشان میداد و تنها با تشدید خشونتها بود که موضعی واضحتر -اما همچنان بیفایده- اتخاذ کرد. البته جای تعجب نبود، عادت او همین بود: یا از ریشههای مشکلات غافل بود، یا آگاهانه از مواجهه با ریشهی اصلی طفره میرفت.
5️⃣ اقدامات اصلاحی کلیسا:
برخی اقدامات اصلاحی او در نهاد کلیسا نیز -طبق ارزیابی کارشناسان- بیشتر نمایشی و فاقد اثرگذاری ساختاری بود؛ چرا که برای مثال، حل فساد اقتصادی در این نهاد بیشتر به درایت برنامه و شجاعت اقدام نیاز دارد تا اقدامات نمایشی و پوپولیستی.
♨️ نقشی که فرانسیس ایفا کرد:
به طور خلاصه میتوان گفت او نقش تاریخی کلیسا در ترمیم چهرهی تمدن غربی در هنگام سلطهجویی و کشورگشایی را ایفا کرد. اگرچه فرانسیس در ظاهر چهرهای ملایم و انساندوستانه از تمدن غرب ارائه میداد، اما در عمل برایند فعالیتهای او، تثبیت همان گفتمان سلطه بود. این همان نقشی است که میسیونرهای دوران استعمار ایفا میکردند؛ آنها اگرچه مستقیم خون نمیریختند، اما با نرمسازی چهرهی استعمار، زمینهساز تداوم آن بودند.
🔻 پیامدهای یک نگاه سطحی:
درگذشت اخیر فرانسیس (مانند مرگ آقاخان چندی پیش از او)، فرصتی برای بازخوانی انتقادیِ برخی واکنشهای هیجانی و فاقد عمق فراهم کرد.
متأسفانه، عدهی زیادی بدون داشتن ربط و حتی آگاهی ابتدایی با مسیحیت کاتولیک، با انتشار یادداشتها و پیامهای احساسی و یکسویه -بدون اشاره به میراث بحثبرانگیز او-چنان رفتاری از خود نشان دادند که گویی وی شخصیتی بیکموکاست و معصوم بوده است!!
البته پیامهای احترامآمیز از جانب مصادر مذهبی و فرهنگی و سیاسی جای خود دارند و لازم هستند. اما نبودن حتی یک یادداشت انتقادی در سطوح پایینتر و بین فعالین اهل تحلیل، که با نگاهی تحلیلی ابعاد سیاسی-فرهنگی عملکرد او را واکاوی کند، خود مایهی بررسی و البته تأسف است.
#خط_تبیین
#پاپ
#کلیسا
@Manahejj
🌀 پیشا «منشور روحانیت رهبر انقلاب»
📝 این پیام باید #حافظه_مشترک در طلیعه قرن جدید حوزه علمیه شود
📝 به مناسبت صدور پیام رهبر انقلاب به حوزه های علمیه در همایش یکصد سالگی حوزه
🖋 محمدرضا سعادتی؛ #یادداشت_مهمان
🔸 خبری خرسندکننده از مدیر محترم حوزههای علمیه استاد اعرافی دریافت شد که رهبر معظم انقلاب به مناسبت همایش یکصدسالگی حوزه علمیه، پیام صادر کردند.
✅ چند نکته قبل از دریافت پیام:
1️⃣ مجموعه حوزه علمیه از این پیام استقبال بینظیر داشته باشند. چه بخواهیم چه نخواهیم آینده حوزه علمیه با پیوندخوردن به این پیام معنا خواهد شد. مجموع حوزه (بزرگان، اساتید، فضلا، طلاب و ...) روی این پیام نهایت دقت و تأمل را داشته باشند، خود را مدیون آن بدانند، شانهی خود را زیر بار این پیام ببرند تا به نحو کامل محقق شود. مخصوصاً بزرگان و اساتید حوزه (که به برکت نهاد حوزه و تربیت دینی آن، در برابر آنها خاضع هستیم) در گفتمان و نهادینهکردن آن در ذهن و قلب طلاب، از هیچ کوششی دریغ نکنند.
2️⃣ پیش فرضها و اندوختههای خود را تحمیل به پیام نکنیم. با ذهن و قلبی صاف و خالص به استقبال پیام برویم. با خود و خدای خودمان عهد ببندیم اگر مسیر حوزوی و طلبگیمان تا قبل از این پیام مطابق خواستههای ولیّ زمان نبوده است از بعد از صدور این پیام، هر کجای مسیر هستیم با هر دارایی و اندوخته و تعلقی که به مسیر گذشته خود داریم، خود را منطبق با پیام کنیم و کل وجودمان را در وقف تحقق این پیام کنیم. در این نکته فرقی بین بزرگان با عظمت حوزه و اساتید عزیز و طلاب محترم نیست. همه سعی کنند نیازی که ولیّ جامعه و پدر حوزه علمیه روبرویمان تصویر میکنند را برطرف کنند و زیر این عَلَم سینه بزنند ولو اینکه شاید باید با عُلقههای خود و مسیرشان خداحافظی کنند. کار سختی است و جهاد اکبر عظیمی میخواهد.
3️⃣ نگذاریم بلایی که بر سر بیانیه گام دوم آمد، بر سر این پیام هم بیفتد. بیانیه گام دومی که رهبری فرمودند خیلی برای آن وقت گذاشتم و زحمت کشیدم، به نظر شما در جایگاه اصلی خود معرفی و تبیین و اجرا شد؟!
باید گفت: پیام منشور روحانیت رهبری باید حافظه مشترک همهی حوزه شود. اگر این پیام، حافظه مشترک شود همگان ذیل آن زیست میکنند، تولید اندیشه میکنند، طلبگی میکنند، بحث و گفتگو میکنند مانند بسیاری از کتب حوزوی که امروز حافظه مشترک حوزه است و همه بزرگان، اساتید و طلاب ذیل آن حافظه مشترک زیست میکنند.
♨️ این مهم را تنزل به اجرای چند همایش بیروح و بدون هدف حوزوی نکنیم و بعد هم پروندهاش را برای همیشه ببندیم. ذهن و دل تک تک افراد حوزه باید درگیر این پیام بسیار مهم شود.
4️⃣ مجموعهی مدیران و دستاندرکاران عزیز حوزه، راهبردهای مدیریتی و اجرایی را از این پیام اخذ کنند و با حُریّت تمام به اجرای آن فکر کنند. امروز زمان آن است که هر کس از خود بپرسد چندین جلد قطور بیانات رهبری دربارهی مسیری که برای حوزه تصویر کردند تا چه اندازه محقق شده است؟ البته این مسئله نباید نادیده گرفته شود که حوزه علمیه در دهه گذشته از پیشرفت زیادی برخوردار بوده است و تحولهای بنیادین در ساختار کلی حوزه به وجود آمده است که در آینده به تماشای آن خواهیم نشست لکن هنوز در پایین دامنه آن قلهای هستیم که رهبری تصویر کردند و در پیام منشور روحانیت تصویر خواهند کرد.
5️⃣ طلاب حوزه که قاعدتاً محور اصلی و مخاطب اصلی پیام هستند، فقط به دنبال یک بار خواندن آن و ارسال و خدای ناکرده به جان هم افتادنها نباشند. رهبری درباره منشور روحانیت امام خمینی(ره) فرمودند: «توصیه میکنم این پیام را مثل یک درس، مثل یک کتاب، مثل یک لوح آسمانی که همواره انسان باید بخواند و مکرر بخواند، بخوانید. خود من واقعاً مکرراً خواندهام. مخصوصاً بعضی از بخشهای این پیام را هرچه انسان میخواند احساس میکند، روی کلمه کلمه آن باید تأمل کند و التذاذ ببرد. این پیام را اینگونه مردم و روحانیون عزیز ما باید تأمل کنند. واقعاً اینها فیوضات معنوی پروردگار است که برقلب اماممان نازل شده است». همینگونه نسبت به منشور روحانیت رهبری عمل کنیم.
✅ عاقبت بخیری تمام حوزه اتصال عمیق آن، علماً و عملاً، به این پیام است. فهم اندیشه و اقدام رهبری و محققکردن مسیری که برای آینده حوزه تصویر میکنند، از نمونههای عالی و والای نصرتدادن به ولیّ جامعه است و این مهم با اتصال عمیق و همه جانبه به این پیام حاصل خواهد شد.
6️⃣ این پیام را باید نقطه عطف گذشتهی حوزه با آیندهای که دارد بدانیم. واقعاً در خلوتهایمان از خدا بخواهیم ذهن و قلب ما آمادهی پذیرش همهجانبه پیام منشور روحانیت باشد و از خدای متعال عاجزانه بخواهیم ظرفیت و استعداد ما را برای پذیرش و اجرای این پیام گسترده کند و نقصهایمان را برطرف نماید.
〰️〰️〰️〰️〰️
🗂 #قرن_حوزه
#یکصدمین_سال_بازتأسیس_حوزه
#منشور_روحانیت_رهبری
@Manahejj
🌀 جریان انشقاق یا توهمِ انقلابیگری؟
🖋 زارعی؛ #یادداشت_مهمان
🔸 در فضای مجازی و برخی حلقههای مدعی "انقلابی"، پدیدهای عجیب در حال رخ دادن است: ساختارشکنیِ سیستماتیکِ هرگونه اتحاد و انسجام در بدنهی نظام.
این جریان، که خود را "خط اصیل انقلاب" میخواند، با مکانیسمی شبه روشنفکرانه، هر صدای همسو با وحدت را به باد تخطئه میگیرد و در مقابل، هر تحلیلِ بیپایه اما همراستا با گفتمانِ تقابلیِ خود را به عنوان "حقیقت مطلق" تبلیغ میکند!
🔻 در همین راستا:
🔹 الف) الگوی تکرارشوندهی برچسبزنی:
۱. تخریب چهرههای کلیدی نظام:
- اگر حجت الاسلام نبویان (نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی) از هماهنگی میان نهادها و دولت سخن بگوید، میگویند: "وفاقیِ قدرت طلب است!"
- اگر سرلشکر محسن رضایی (سردار جنگ تحمیلی و دبیر مجمع تشخیص) تحلیل امنیتی و راهبردی ارائه دهد، میگویند: "محافظهکارِ بی عمل است!"
- اگر حجت الاسلام حاج صادقی (نماینده ی مستقیم رهبری در سپاه و اتاق جنگ) موضع اتحادآفرین اتخاذ کند، میگویند: "دیگر محافظه کار شده!"
۲. ابطالِ اعتبار شهدا حتی شهدای راهبردی نظام:
- وقتی به شهیدان باقری، حاجی زاده و سلامی استناد میشود که الگوی وحدتِ در نیروهای مسلح بودند، پاسخ میدهند: "آنها هم اشتباه میکردند!"
- طنز تلخ ماجرا اینجاست که اگر شهید رئیسی نیز امروز زنده بود، همین جریان همچنان او را مانند زمان حیاتش "مصلحت اندیش و محافظهکار" خطاب میکرد!
۳. تکذیبِ مستقیمِ رهبری:
- حتی وقتی رهبر معظم انقلاب پیامِ صریحی در تقدیر از "انسجام و پیروزی" میدهند و با این پیامِ پیروزی تأکید میکنند که "صلحِ تحمیلی در کار نبوده"، این گروه با جسارت تمام ادعا میکنند: "آقا مصلحتی حرف میزنند! ما خودمان تکلیف خود را تشخیص میدهیم!"
- این موضع، نه تنها تشکیک در ولایت فقیه است، بلکه نشان دهندهی یک خودبرتربینی خطرناک در تفسیرِ منویات ولیّ جامعه است.
🔹 ب) مرجعیتِ تحلیلهای بیمرجع!
در مقابلِ تمام چهرههای شناختهشده نظامی-امنیتی و سیاسی کشور، چه کسانی به عنوان "مرجع حقیقت" از سوی این جریان معرفی میشوند؟
- آقایان رسایی، ثابتی، غضنفری (که بیشترین تخصص و فعالیتشان در فضای مجازی است تا میدان عمل و جنگ).
-برخی کانالدارهای ایتا از جمله:
- "مهندس کامپیوترِ متخصص سیاست خارجی و سیاست داخلی!"
- "ستاد جهش ایران!" (که حتی پایگاه مردمیِ آقای جلیلی نیز دیگر آنها را جدی نمیگیرد.)
- "ذوقیِ متخصص نفوذ!" (که هر روز یک سناریوی جدید برای توهم توطئه میسازد.)
-"مدعی تخصص سایبرنتیک و علوم دینی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی!" (که گویا جنگ سایبری را با فیلمهای هالیوودی اشتباه گرفته)
- "خانم متخصص تجمع درمانی!" (که درمان جامعه را فقط در تجمعات شعارهای تند میداند.)
- "سهیل متخصص لعن به پزشکیان و عراقچی!" (که به جای تحلیل، عمدتا به دشنامگویی مشغول است.)
- "احمد متخصص شناخت کودتا!" (که هر تصمیم حکومتی را یک کودتای خزنده تفسیر میکند.)
- "ابو... متخصص مقاومت در خارج از میدان! (که جنگ میدانی را از پشت صفحهی موبایل مدیریت میکند!)
⁉️ یک سؤال جدی اینجا مطرح است:
آیا این افراد بیتخصص از کارشناسانی مانند حجت الاسلام نبویان، سرلشکر رضایی، حجت الاسلام حاج صادقی و سرداران والامقام شهید نظام، تخصص و اطلاعات بیشتری دارند؟!
آیا صرفِ مخالفت با "وفاق"، هرگونه تحلیلی را معتبر میکند؟
🔹 پ) تناقض بنیادین:
انقلابیگریِ بیعمل یا ساختارشکنیِ هدفمند؟
این جریان با دو ادعای متناقض حرکت میکند:
۱. "ما انقلابیتر از همه هستیم!" (در حالی که کوچکترین سابقهی میدانی در امور اجرایی و مدیریت انقلابی در کشور ندارند.)
۲. "هر کس با ما موافق نباشد، خائن یا ساده لوح است!" (حتی اگر آن فرد رهبری یا سرداران شهید باشند؟!!)
🔹 آیا این مسیر، انقلابیگری است یا یک پروژهی انشقاق؟
- اگر همهی نهادها، مسئولان و حتی شهدا "اشتباه" میکنند، پس معیارِ درست کیست؟
- اگر بیان رهبری "مصلحتی" است، پس چه کسی حجت است؟
- اگر تحلیل بدون اطلاعات دقیق (صرفاً بر اساس حدس و گمان) معتبر است، پس تفاوت این جریان با رسانههای معاند چیست؟
❇️ نتیجهگیری:
توهمِ انقلابیگری یا بازی در زمین دشمن؟
این جریان، به جای تقویت گفتمان انقلاب، در حال تضعیف داخلیِ نیروهای انقلابی نظام است. اینان نه تنها به وحدت پشت سرِ رهبری پایبند نیستند، بلکه با برچسبزنیهای بیاساس، فضایی شبیه به تفرقهی دوران امیرالمومنین علیهالسلام را ایجاد میکنند.
⁉️ آیا این همان "خط اصیل انقلاب" است؟ یا بازی در زمین دشمن و تخریب انقلاب از درون؟
نقش سرویسهای بیگانه خصوصا موساد در تقویت این جریان ضد انقلابیگری چقدر میتواند باشد؟!
#خط_تبیین
@Manahejj
🌀 وظیفه حوزه علمیه چیست؟
📝 هدایت #معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی
🖋 محمدجواد نصیری؛ #یادداشت_مهمان
❓تعریف هدایت معنوی و نورانیکردن دلها یعنی چه؟
آیا باید بر همین مسیری که حوزه میرود تمرکز و آن را شدت بخشید، یا باید رویکرد جدیدی اتخاذ شود؟
❓آیا روش و مهارتهای عملیکردن این هدایت معنوی در حال حاضر (توجه بیش از حد به آموزش و پژوهش و عدم توجه لازم به مقوله تبلیغ) صحیح است؟
❇️ بنظر لازم است نخبگان و اندیشمندان با جلسات و نشستهایی این مسائل را تبیین کنند و البته از طلاب جوان و حاضر در عرصه میدان نیز نظرخواهی شده و همچنین با به کارگیری مدیران حوزوی جوان، معنوی و کارآمد بتوانند جهشی در عرصه معنویت و ایجاد سکینه (آرامش پایدار و الهی) ایجاد کنند.
👆 یک نکته مهم این است که نیازمندی تخصصی از حوزه علمیه به صورت رسمی اعلام شد.
#مأموریت_روحانیت
@Manahejj
🌀 مواضع رئیس جمهور، خبيثانه یا غیرحکیمانه؟!
🖋 مهدی دلیری؛ #یادداشت_مهمان
🔸 این روزها اظهارات آقای پزشكيان نقل محافل و رسانههاست، و در همین موضوع نگاهی چَکُّشی، نظر غالب شده است! نگاهی که با تصویرسازی افعالِ خیانتآلود و یا اندیشۀ خباثتآمیز در گوینده، یأس توأم با سرخوردگی را بر افکار عمومی غالب میکند!
🔺 در ميان فورانِ تحليلهای كذایی! فضای غبارآلود، اجازه شناسایی تحلیلهای اصیل را نمیدهد، لازم است به تحلیلهای که بر اساس اصول و مبانی امامين انقلاب تبیین میشود، و این اصول قابل استناد است توجه مضاعفی شود.
🔰 در این موضوع دو واقعیت وجود دارد:
❇️ واقعيت اول:
در همین ایام و بعد از جنگ ۱۲ روزه اين امر مسلم شد كه شخص رئيس جمهور نسبت به مباني انقلاب و دفاع از آرمانهای نظام اسلامی محكم و قاطعاند؛ اين حقيقت پیشتر توسط شاهدان امين و انقلابیون اصیل ثابت شده، و به تدريج شخصيتهای مختلفی نسبت به آن اذعان كردهاند.
✅ مانند سخنان نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اظهارات فرماندهان ميداني و حتی شهيدانی مانند شهيد باقری و سلامی، که بر آن صحه گذاشتند؛
همگی تأیید کردهاند که پزشکیان همراهی بیقيد و شرطی با حملات وعدهی صادق داشته است و حمايت او در دفاع از تمامیت ارضی کشور و تأیید پاسخ قاطع به دشمن، حرکتی انقلابی بوده است.
این واقعیت، تحليلهای غیرواقعی و توهمی برخی مدعیان و مغرضان را باطل كرد، که البته آنان هيچگاه، دروغهایشان را گردن نگرفته و تشویش اذهان مخاطبان را برطرف نکردند! کما اینکه اکنون هم مشغولند!!
✅ در مثالی داغتر؛ همین امروز حاج حسين شريعتمداری كه معتمد منتقدين است، ضمن یادداشت انتقادی در باب سخنان دیروز پزشکیان، از شخصيت انقلابی و اسلامی رئیس جمهور تجلیل کرده، و گفته است: كمترين خدشهای به شخصيت انقلابی ايشان وارد نيست و شاهد اين مدعا را نيز در مواضع قاطع و صريح پزشکیان عليه آمريكا و اسرائيل دانسته است.
❇️ واقعيت دوم:
پس حال که اقدامات رئیس جمهور خائنانه نیست و بالتبع سریرۀ وی خبیثانه نیست، سخنانش نیز نه خبیثانه، بلکه غیرحکیمانه است.
سخنانی که از روی بیدقتی و بدون تمرکز، و در جلسات رسمی به طور غیررسمی بیان میشود! سخنانی است که بدون تنظیم قبلی و تدوین دقیق بیان میشود! این اظهارات خارج از ضوابط جایگاهش ایراد میشود و البته هزینهزا میشود!
اما قطعا خائنانه و خبیثانه هم نیستند!
♨️ پزشکیان گرچه نشان داده دغدغههایی ارزشمند دارد اما به همان میزان با سخنانش چه در جلسه وزارت خارجه و چه در جلسه دیروز با اصحاب رسانه، اعلان داشته که نمیتواند حکیمانه سخن بگوید!
✅ #حکمت را باید پرورش داد، بارور کرد، تا بر زبان بنشیند.
امام علی علیهالسلام میفرمایند: حكمت درختى است كه در دل مى رويد و بر زبان به بار مىنشيند «الحِكمَةُ شَجَرةٌ تَنْبُتُ في القَلبِ ، و تُثْمِرُ على اللِّسانِ»
💢 کسی را که حکیمانه سخن نمیگوید نمیتوان متهم کرد که خائنانه سخنرانی کرده است! چرا که خُبث سریرهاش اثبات نشده است.
🔺اتهامزنی گناهی کبیره است، حال اگر واجبی مهم مثل حفظ نظام در معرض تهدید قرار گیرد خدا داند که آن گناه چه عظمتی خواهد داشت!!
⛔️ خبیثانه بودن را باید در اقوال و اعمال امثال بنیصدر دنبال کرد! در ادبیات منقلی آن روحانی عزیز! مشاهده کرد! حال آنکه جالب است در همان دو مقطع زمانی هم امامین انقلاب دعوت به حفظ اتحاد امت میکردند.
✅ سختی کار #مجاهدان_تبیین همینجا مشخص میشود، و الا به لجن کشیدن افراد در لحظهای صورت میگیرد! و به چالش کشیدن نظام و ایجاد یأس نیز در ثانیهای محقق میشود.
✅ هدف #هفت_تکلیف_راهبردی رهبری، نگه داشتن امت و ملت پای نظام و انقلاب است.
جامعهی هدف این تکالیف، اصناف هفتگانهای هستند که در پیام ایشان منعکس شد. انشاالله که عامل باشیم.
سلاح آمرانه همیشه باز است!
#لسان_ناصحانه را ساز کنیم.
#خط_تبیین
@Manahejj
🌀 صیانت از هویت و اصالت طلبگی
📝 نقدی بر سخنان آقای بوسلیکی
🖋 اسماعیلی؛ دانش آموخته سطح ۴ حوزه علمیه قم
#یادداشت_مهمان
🔸 آقای حسن بوسلیکی، دانشآموخته حوزه علمیه و دارای مدرک دکترا از دانشگاه معارف اسلامی و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در کلیپی که از ایشان با آرم مجموعهای به نام «مرام» منتشر شده، به جامعه طلاب روحانیت با لحنی تمسخرآمیز مواردی را نسبت میدهد و چند انگاره را به جامعه حوزوی نسبت میدهد:
۱. طلاب خود را سرباز امام زمان میدانند.
۲. خدا را متکفل رزق خود میدانند.
۳. خود را خواص میدانند.
♨️ در رد و نقد این انگارهها آنها را اینگونه تبیین میکند:
۱. معنای سربازی امام زمان طلبهها یعنی فقط ما سرباز هستیم و هر کس سرباز نیست دشمن است، و این باعث انگاره خودحقپنداری و دیگر دشمنپنداری میشود!!
۲. خواص بودن ما به معنای انعام بودن بقیه است: «العوام کالانعام»!!
✅ اما پاسخ مطالب ایشان:
تعبیر «سرباز امام زمان» یک عنوان اختصاصی برای طلاب نیست؛ بلکه هر مؤمن منتظر، در هر شغل و جایگاهی، میتواند و باید خود را سرباز آن حضرت بداند. طلبهها این عنوان را به دلیل مسئولیت ویژه در نشر دین بیشتر بهکار میبرند، نه برای نفی دیگران. بزرگان دین بارها تأکید کردهاند که هر کس در راه احیای دین و خدمت به خلق قدم بردارد، جندی از جنود امام عصر است. بنابراین، نسبت دادن «انحصارطلبی» و «دشمنپنداری دیگران» به طلاب، تحریف آشکار این مفهوم مقدس است.
❌ دوگانه «سرباز و دشمن» که ما سرباز و حق هستیم و هر کس جز ما باطل و دشمن است، اساساً در ذهن هیچ طلبهای خطور نکرده است؛ جز در افراد #بیمار_اخلاقی.
🔺 علاوه بر این، این موارد پندارههای مسموم و خودساخته نیست، بلکه برگرفته از روایات و فرمایش علمای دین است.
🔻 رسول خدا (ص) فرمود: «هر کسی به دنبال علم برود، خداوند رزق وی را بر عهده میگیرد».
♨️ همچنین آنحضرت فرمود: «کسی که در دین خدا به تفقه بپردازد (به تحصیل علم بپردازد و در راه آموختن و فهمیدن دین خدا بکوشد) خداوند خواهش و روزی او را، از جایی که گمانش را هم نمیبرد تأمین میکند».
💠 همچنین امام خمینی خطاب به طلاب فرمودند: «شما ـ هر کجا که باشید ـ سربازان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشید؛ و باید به وظیفۀ سربازی خود عمل نمایید» [منبع: https://khl.ink/f/13061].
در فرمایشات سایر علما هم چنین تعابیری فراوان است.
✅ به طور کلی، سربازی طلاب همانطور که از اسمش پیداست به معنای صیانت و حفظ مرزهای دین و خدمتگزاری به اهل دین و مکتب امام زمان (ارواحنا فداه) است، نه به معنای برتریجویی. گفتهاند: سرباز، نه امیر.
✅ مفهوم «خواص» در ادبیات دینی به معنای کسانی است که به دلیل علم، تقوا یا مسئولیت، تأثیر بیشتری بر جامعه دارند. در مقابل، «عوام» به معنای توده مردم است و هرگز در متون دینی به معنای «انعام» تحقیرآمیز به کار نرفته است. تعبیر «العوام کالأنعام» برداشت نادرست یا تحریف معنایی است. اگر طلبه خود را در زمره خواص میداند، از آن روست که مسئولیت هدایت و آگاهیبخشی دارد، نه اینکه دیگران را بیارزش بشمارد.
#هویت_طلبگی
#هویت
@Manahejj