eitaa logo
منگنه‌چی
4.4هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 دشمن‌ خوب‌ مـــی‌داند که اگر ما بتـرسـیم، دیگر از ایمانمـان‌ کاری ساخته‌ نیســت؛ اما ســربازانِ امام‌ زمان از هیچ چیز جز گـناهانِ خـویش نمــی‌ترسند..! -شهیدسیدمرتضی‌آوینی @mangenechi
🔹⚜ چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهـران ؛ محسن بعد از معاینه‌ی دکتر پرسید: آقای دکتر! مجرای اشک چشمم سالمه؟ می‌تونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ دکتر پرسید: برای چی این سؤال رو می پرسی پسر جون؟ محسن گفت: چشمی که برا امام‌حسین(ع) گریه نکنه به درد من نمی‌خوره! -شهید‌محسن‌درودی 🔹⚜ @mangenechi
منگنه‌چی
⚜🔹 امروز وقت عمل به وعده ست. ☺️ گفته بودیم به احترام حضور اعضای جدید، امکان جدیدی برای شرکت در #مسا
. دوستان ممکنه پاسخ دادن به این زمان بیشتری لازم داشته باشه. بهتره زودتر اقدام کنید و نذارید برای روز آخر. ☺️ @mangenechi
شماره متن: ۳ پیام متن: در حد امکان نباید به خودمان اجازه دهیم در گروه های مشترک زن و مرد وارد شویم. چون کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با هم جنس پرواز. 💠 شماره متن: ۷ پیام متن: وقت طلاست ما نباید وقت خود را صرف کارهای بیهوده کنیم. هر کاری هم کنیم خدا می‌بیند. هر کاری!!! 💠 شماره متن: ۱۰ پیام متن: برایمان مهم باشد که عمر گرانبهایمان را صرف چه کاری می‌کنیم تمام این وقت گذرانی ها حتی در فضای مجازی حساب و کتاب دارد. 💠 شماره متن: ۱۶ پیام متن: ما باید در فضای مجازی هم واقعی زندگی کنیم واز دروغ ودو رنگی پرهیز کنیم ودر فضای مجازی هم خدا را ناظر بر اعمال خود ببینیم. 💠 رضا توکلی از شیراز
مثل این 👆👆👆 دقت کنید این فقط یه نمونه ست برای مثال. جواب‌هاش درست نیست. فقط برای اینه که ببینید چه جوری باید جواب رو بنویسید.
هدایت شده از توییتا
‏امام خمینی(ره) : ...۱۷شهریور «مِنْ ایام اللَّه» است...از یاد نباید برود...این ایام‌اند که آدم سازند...که جوانهاى ما را از عشرتکده‌ها بیرون می‌آورد به میدان جنگ می‌برد... که ملت ما را بیدار می‌کند، و بیدار کرد... یادتان نرود... ‎ بود مثل ‎ مثل ‎ @twiita
هدایت شده از توییتا
هدایت شده از توییتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🌿 اگه موقعیت چت کردن و دوستی با نامحرم برات فراهم شد، اگه موقعیت دیدن یه تصویر حرام برات فراهم شد، اگه موقعیت غیبت کردن برات فراهم شد، 🚫 بهشون به چشم یه موقعیت برا لذت بردن نگاه نکنیا! همه‌ی این موقعیتا رو خدا برات‌ فراهم‌ کرده تا امتحانت‌ کنه تا واکنش تو رو ببینه. ✨اگه ازشون بگذری، بهت تبریڪ میگم امتحانو قبول شدی. ⚠️ وقتی از دنیا بری می‌فهمی همه‌ی اینا یه دوربین مخفی بوده واسه امتحان کردن تو. 💠🌿 @mangenechi
🌸🍃 مرگ ملکه‌ی جنایتکار انگلستان، دو تا نکته‌ی قابل توجه داشت: 🔹 اونایی که شعار دموکراسی شون گوش دنیا رو کر کرده، بدون هیچ نظرخواهی از مردم، جانشین ملکه رو فقط بر اساس اینکه پسر ارشدش بود ، منصوب کردن و به ریش کسایی که دروغ‌هاشون رو باور می‌کنن، خندیدن! 😁 🔹 یکی دیگه از کسایی که همه‌ی تلاششون رو برای دشمنی با ما انجام داده بود، به جهنم رفت و آرزوی از بین رفتن جمهوری اسلامی ایران رو با خودش به گور برد. 😁 🌸🍃 ان شاء الله این روند ادامه داره تا ما پرچم رو به دست صاحب الامر (عج) برسونیم 😍 🌸🍃 @mangenechi
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈••• جمعه‌ها با کتاب 💛
┅═🌸🍃═┅ دزد تیمچه‌ی فرش حامد، یک شب بعد از دستگیر شدن برادرش، همه‌ی کبوترها را برد شاه‌چراغ و توی صحن رها کرد. بعد رفت پای ضریح و به آقا قول داد که همه چیز را بگذارد کنار و دور خلاف را خط بکشد. صبح روز بعد، کرکره‌های تراشکاری را بالا زد و بعد از مدت‌ها تعطیلی، کارش را از سرگرفت. بعد از یک هفته که دوباره رونقی به کارش افتاد. شهباز زنگ زد و وسط خش‌خش‌های بی‌سابقه‌ای که به جان صدای تلفن افتاده بود، گفت که به خاطر بگیر‌بگیرهای این چند هفته، از سودِ فروشِ هروئین‌ها می‌گذرد اما فردا صبح دنبال پول اصل جنس‌ها می‌‌آید. یعنی چهل و پنج میلیون تومان پول نقد. حامد اگرچه آن شب بعد از آمدن از شاه‌چراغ، هروئین‌ها را آتش زده بود اما به شهباز چیزی نگفت و دست وپا شکسته بهش اطمینان داد که پولش را پس می‌دهد. شهباز ساقی اوّل همه‌ی ساقی‌های شهر بود و گوش همه‌ی خبرچین‌ها را می‌برید و حساب هر کسی را که می‌خواست دورش بزند با قبرهای سینه‌ی قبرستان صاف می‌کرد و حالا چنین آدمی فردا صبح می‌آمد که طلبش را ازحامد بگیرد. حامد تا صبح هزاربار مرد و زنده شد. اول تصمیم گرفت بار و بندیلش را ببندد و از شهر خارج شود؛ اما می‌دانست دیر یا زود گیر شهباز می‌افتد. بعد به این فکر کرد که شهباز را ناکار کند اما شهباز هیچ وقت تنها جایی نمی‌رفت. سر آخر کلاه و جوراب به سر و صورت کشید و طناب و الماس شیشه‌بُر و خمیر منفجرکننده‌ی لولاهای گاوصندوق را توی کوله پشتی‌اش جا داد و خودش را از بام چهار همسایه‌ی مجاور رساند به تیمچه‌ی فرش فروش‌های بازار وکیل. شیشه‌ی نورگیر یکی از فرش فروشی‌ها را بُرید و طناب آویزان کرد وشروع کرد به پائین‌رفتن از طناب که چشمش به گنبد فیروزه‌ای حرم افتاد و یاد قول و قرارش پای ضریح. راه آمده را بالا رفت، طناب را باز کرد و برگشت. صبح روز بعد، شهباز سر کوچه‌ی منزل حامد دستگیر شد. 🔹 اقتباس از مضمون آیه ۲ سوره طلاق 🔹 📚 دختر جمعه‌ها، مهدی شریفی، ص ۵۵ ┅═🌸🍃═┅ 🔗 ╭┅═ 🌸🍃═┅─╮ @mangenechi ╰─┅═🌸🍃═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را ببخش بر من مسکین شکسته‌بالی را نشد که پای پیاده به درگهت برسم و تحفه آورم این دست‌های خالی را منی که چلّه‌نشین غم توام مولا نشدکه همدل و همره شوم موالی را دوباره چشمۀ جان‌بخش اربعین جوشید نشد که درک کنم حال آن زلالی را بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟ بگو کجا برم این حسرت سؤالی را؟ ببار حضرت باران به شوره‌زار دلم ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را ✍ سعید سلیمان‌پور ▪️ @mangenechi