#زوج درمانی
سوءظن را چطور از بین ببریم
سعی نکنید رفتارهای همسرتان را تغییر دهید. این کار تقریباً غیر ممکن است .
هرگونه توضیح اضافه و تکمیلی به منظور روشن نمودن شرایط موجود امکان دارد که نتیجه عکس داشته باشد .
سعی کنید در شرایطی که امکان برقراری فاصله فراهم نیست، ارتباط تان را با این افراد نزدیک تر کنید تا از شما راضی باشند
ولی هرگز سؤظن هایشان را صحه نگذارید و در بحث ها مشارکت نداشته باشید.
هنگامی که یکی از زوجین نسبت به همسرش سوءظن پیدا کرده از همسر او جانبداری نکنید. این کار باعث به وجود آمدن پیش فرض های جدیدی در او شده و ممکن است فکر کند شما با همسرش ارتباط پنهانی دارید و به شما هم بد گمان شود. از آنها انتظار روابط عاطفی پایدار و سالم نداشته باشید.
اما نکته قابل توجه آن است که شک و گمان یک فرآیند طبیعی و جنبه ای از انسان بودن ماست. شک به لحاظ تکاملی یک راهبرد است در جهت حفاظت که تاریخچه ای طولانی دارد به قدمت طول عمر بشر. آنچه در این میان آسیب زا و منبع تنش محسوب میشود تفاوتی است که میان احساس کردن و عمل کردن وجود دارد.
طبیعی است که شما نسبت به همه رفتار همسرتون حساس باشین اما نکند با سوءظن و تجسس در امور شخصیش اورا وادار به دروغگویی و گاهی پنهانکاری کنید
زندگیتون سرشار از عشق
خانی حسینی
ادرس کانال شخصی خانم خانی حسینی که خیلیا دنبالش هستن👇
https://eitaa.com/joinchat/1552613376C38f31d0ad9
جهت ارتباط و مشاوره تلفنی ایدی زیر 👇
@Takfatemehkhanihossini
#سلام_صبح_بخیر
اگر می خواهی یک صبح عالی داشته باشی، روز خود را با یک دعا به پایان برسان و صبح خود را با یک دعا آغاز کن.
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً: «خدایا آخر و
خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن»
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#مطبخ🍛
طرز تهیه حلوای شیره انگور به تعداد ۵ نفر
مواد لازم:
آرد سفید یا سنگک ۱ لیوان
روغن جامد ۱/۴ لیوان
روغن مایع ۱/۴ لیوان
شیره انگور ۱ لیوان
گلاب ۱/۲ لیوان
آب ۱/۲ لیوان
زعفران دم کرده غلیظ به مقدار لازم
پودر هل کمی
طرز تهیه:
ابتدا روغن جامد را روی شوفاژ یا بخاری یا حرارت غیر مستقیم قرار دهید تا ذوب شود و به روغن مایع اضافه کنید. زعفران دم کرده و گلاب و شیره انگور و هل و آب را با هم مخلوط کنید و روی بخاری قرار دهید تا با هم ترکیب شوند.
آرد را الک کرده و داخل تابه ریخته و شروع به تفت دادن می کنیم تا بوی خامی آرد از بین برود و رنگش مایل به قهوه ای شود وقتی به این مرحله رسید آرد را از روی حرارت بردارید و دوباره الک کرده و به تابه اضافه کنید.
مخلوط روغن ها را به آرد اضافه کرده و مدام هم می زنیم تا با هم مخلوط شوند (دقت کنید نگذارید بیش از حد قهوه ای شود زیرا شیره انگور رنگش را تیره تر می کند) مقداری از حلوا را داخل کاسه می ریزیم و از مخلوط شیره داخلش ریخته اگر رنگ مورد نظر را داشت شیره را اضافه کنید.
زمانی که شیره را اضافه کردید مدام هم بزنید تا گوله گوله نشود و حلوای یکدستی بدست بیاد این مرحله ممکن است ۱۰ الی ۱۵ دقیقه طول بکشد در این زمان اصلا دست از هم زدن برندارید وقتی حلوا جمع شد مانند گهواره حلوا را به چپ و راست تکان می دهیم. حلوا شیره انگور ما حاضر است آن را داخل ظرف سرو کشیده و به دلخواه تزئین کنید. نوش جان
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🍛نکته: این حلوا👆 نیاز به شکر ندارد اگر میخواهید شکر هم اضافه کنید این مقدار به نصف لیوان شیره و نصف لیوان شکر تغییر پیدا می کند
برای تعداد بیشتر با ضرب کردن مقدار مواد لازم را بدست بیاورید
رضایت از کانال👆
سلام دوست عزیزم
ما هم از حضور شما در جمع صمیمی مون متشکریم🌺
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸🌸🌸
#زيارت_روز جمعه به نام امام زمان عج
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ،السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِوَ ظُهُورِ الْأَمْر.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ،وَ أَسْأَلُ الله أَنْ يُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ المُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَالنَّاصِرِينَ لَكَ عَلى أَعْدائِكَ، وَ المُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيائِكَ ،
يامَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ،صَلَواتُ الله عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ المُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَ الفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلى يَدَيْكَ، وَ قَتْلُ الكافِرِينَ بِسَيْفِكَ،و أَنا يا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جارُكَ، وَأَنْتَ يا مَولايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الكِرامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَ الاِجارَةِ فَأَضِفْنِي وَأَجِرْنِي صَلَواتُ الله عَلَيْكَ و عَلى أَهْلِ بَيْتِكَ
التماس دعا🤲
#محرم
زمان: سال 61هجری
وقتی امام حسین برای حبیب نامه نوشت،
این چنین آغازکرد:
من الغریب الی الحبیب...
واینگونه حبیب به کربلادعوت شد و به یاری امام اش شتافت...
واینک...کمی درنگ کن...
نامه ی امام به تو هم رسیده!
از
مهدی غریب
به
تمام کسانی که تنهایی اش را درک کرده اند...
توهم میتوانی حبیب امام ات شوی ...
همراه شو با گنج کاغذی به نام الی الحبیب
#محرم
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
#تیکه_کتاب📖
در جامعهای كه زنان از وظيفهی مادری خارج شوند و نقش پدری به عهده گيرند، افراد آن جامعه از بهشت محروم میشوند. اگر زنان نقش پدر را به عهده گرفتند و خانواده دارای دو پدر شد، خسارت اصلی که همان غفلت از نقش مادری است سر بر میآورد.
نقش تربيت_کودکان به عهدهی هيچكس غير از مادران نمیتواند قرار گيرد. تربيت کودکان را به عهدهی هركس گذاشتيد، به عهدهی ناكس و نااهل گذاشتهايد. نه مدرسه، نه استاد، نه مهد_کودک، هيچكدام بههيچوجه مقامش، مقام تربيت حقيقی كه مسير انسان را به بهشت سوق دهد، نيست. اين مادر -يعنی زن- است که بايد در مسير رسالت اصلیاش که همان تربيت انسان است قرار گيرد و از اين جهت، مظهر خداست. همانطور که خدا پناه روح هر انسانی است، مادران پناه روح کودکانشان هستند.
نوشته: استاد اصغر طاهرزاده
از کتاب: «زن آنگونه که باید باشد»
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
دیشب بچه ها خونمون بودند
وقتی که رفتن دیدم محمد فادی و نورا
چه بلایی سر آشپز خونمون آوردن
نمیدونم این وسایلو رو از کجا در آوردن 😄
شما هم نوه هاتون میان خونتون ازین کارا میکنن 👆😭
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
.
من آقای مداح نیستم!
ولی اگر بودم، تمام این ده شب روضهی عمه میخواندم!
اینطور رسم است که روضهخوانها هر شبِ محرم، روضهی یکی از شهدا را بخوانند.
من هم میخواندم، اما به سَبکِ خودم!
مثلا شبِ اول که روضهی مسلم، باب است، از آنجایی میخواندم که خبرِ مسلم را آوردند، خبر آنقدر وهمآور بود که همانجا یک عده از کاروان حسین جدا شدند، زینب صورت برگرداند دید دارند میروند!
هِی نگاهِ حسینش کرد، هِی نگاهِ این ترسیدهها که به همین راحتی حسین را رها میکنند...
هر چه که باشد، خب خانم است دیگر! حتما تَهِ دلش خالی شد، اما دوید خودش را رساند به حسین: دورت بگردم عزیر خواهر، همهشان هم که بروند، خودم هستم...
بعد هم دوید سمتِ خیامِ بیبیها، آرامشان کرد، دلداریشان داد، نگذاشت یک وقت بترسند...
باز دوید سمت حسین، باز برگشت سمت زنها و بچهها...
هی دوید این سمت باز برگشت آن سو، که نگذارد یک وقت دلهره به جان طفل یا زنی بیفتد ...
یا مثلا شبِ چهارم که روضهی جناب حر را میخوانند، از آنجایی میخواندم که حر راه را بست، میگفتم زینب پردهی کجاوهها را انداخت تا یک وقت این زنها و بچهها چشمشان به قد و قامت حر نیفتد و قالب تهی کنند! بچهها را مشغول بازی کرد، زنها را گرمِ تسبیح...
همان روز، بینِ خیمهها آنقدر دوید و آنقدر به دانهدانهشان سر زد و به تکتکشان رسید که تا شب خودش از پا افتاده بود اما نگذاشت یک وقت کسی از اهل حرم، آب توی دلش تکان بخورد...
یا مثلا وقتی قرار بود روضهی هر کدام از شهدا را بخوانم، میگفتم هر کس از شهدا که به زمین افتاد زینب تا وسط میدان هروله کرد، بالای سر هر شهیدی رفت خودش همانجا شهید شد، اما نگذاشت حسین کنار شهید، جان بدهد!
برای همه شهدا دوید، به عدد تمام شهدا به دادِ حسینش رسید، از کنار تمام مقتلها حسین را بلند کرد و به خیمهگاه رساند...
اما نوبت به دو آقازادی خودش که رسید، دوید توی پستوی خیمهگاه خودش را پنهان کرد، یک جایی که یک وقت با حسین چشم به چشم نشود و خدای نکرده حسین یک لحظه از رویَش خجالت بکشد، حتی پیکرها را هم که آوردند از خیمهگاه بیرون نیامد، میخواست بگوید حسین جان اصلا حرفش را هم نزن، اصلا قابلت را نداشت، کاش جای دو پسر دوهزار پسر داشتم که فدایت شوند....
در تمام روضه ها، محور را زینب قرار میدادم و اول و آخرِ همهی روضهها را به زینب گره میزدم...
آنقدر از زینب میخواندم و از زینب میگفتم تا دلها را برای شام غریبان آماده کنم...
بعد تازه آن وقت روضهی اصلی را رو میکردم...
حالا این زینبی که از روز اول دویده، از روز اول به داد همه رسیده، از روز اول نگذاشته آب توی دلی کسی تکان بخورد...
حالا تازه دویدنهایش شروع شده...
اول باید یک دور همهی بچهها و زنها را فرار بدهد...
یک دور دنبال یک یکشان بدود، یک وقت آتش به دامنشان نگرفته باشد...
یک دور تمامشان را بغل کند یک وقت از ترس قالب تهی نکرده باشند...
در تمام این دویدنها دنبال این هشتاد و چند زن و بچه، هِی تا یک مسیری بدود و باز برگردد یک وقت آتش به خیمه زین العابدین نیفتاده باشد...
بعدِ غارتِ خیمهگاه، باز دویدنهای بعدش شروع شود، حالا بدود تا بچهها را پیدا کند...
بچهها را بشمارد و هی توی شماردنها کم بیاورد و در هر بار کم آمدنِ عددِ بچهها، خودش فروپاشد و قلبش از جا بیرون شود و باز با سرعت بیشتر بدود تا گم شدهها را پیدا کند...
بعد باز دور بعدیِ دویدنهایش شروع شود، هِی تا لب فرات بدود قدری آب بردارد، خودش لب به آب نزند، آب را به زنها و بچهها بنوشاند و دوباره بدود تا قدری دیگر آب بیاورد....
تازه اینها هنوز حتی یک خرده از دویدنهای زینب نبود...
از فردای عاشورا که کاروان را راه انداختند، تازه دویدنهای زینب شروع شد!
زینب هِی پِی این شترهای بی جحاز دوید تا یک وقت بچهای از آن بالا پایین نیفتد...
تا یک وقت، سری از بالای نیزهها فرونیفتد...
من آقای مداح نیستم
ولی اگر بودم
تمام این ده شب، روضهی دویدنهای زینب را میخواندم...
آن وقت شب یازدهم که مجلسم تمام میشد و بساط روضهها از همه جا جمع میشد، دیگر خیالم راحت بود، اینها که روضههای زینب را شنیدند، تا خودِ اربعین خواهند سوخت، حتی اگر دیگر جایی خبر از روضه نباشد...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این روضه و اشکی که با خوندن این چند سطر به چشم کسی بیاد، تقدیم به پدر و مادرم که همه چیزم و بطور خاص محبت اهلبیت رو مدیونشون هستم.
@sharaboabrisham
ومن از کودکی آموختم میان همه عشق ها
عشق به [حسین] چیز دیگریست !....
سلام صبح بخیر🪴🖤🪴
✍️کانال روزمرگی من و مامان
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
سلام واحترام دوستان گرامی امروزبا مطالب
🍒 مطبخ
🍒پاسخ مشاور
🍒ارسالی
🍒انگیزشی
🍒پاسخ به سوال آشپزی
و.....در خدمت شما هستیم