✍ رمان زیبای
✈️ #آخرین_آرزو
نویسنده: #زینب_علوی
با ما همراه باشید
هرگونه کپی برداری از رمان حرام و تضییع حق الناس است و نویسنده به هیچ عنوان رضایت ندارند
🔴 کانال منو درسام
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 داستان
#آخرین_آرزو
نویسنده:
#زینب_علوی
✈️ #رمان آخرین آرزو (قسمت ۳۶)
نتونست صحبتشو ادامه بده. بغض به گلوش چنگ انداخت و احساس خفگی می کرد.
سرشو پایین انداخته بود و تلاش می کرد مانع ریزش اشکهاش و فاش شدن احساسش بشه.
اما بغضش پیروز شد و اشکهاش سرازیر شد.
از رو صندلی بلند شد و به سرعت به سمت در رفت.
همه با تعجب رفتنشو دنبال کردن.
نرگس میدونست درد مهدی چیه و به دنبالش رفت.
مهدی بیرون از کافی شاپ نزدیک در به دیوار تکیه داده بود و سر به اون چسبونده و چشمش بارونی بود.
در همون نزدیکی دو مرد جوان سرگرم دعوای لفظی بر سر امور مالی بودن و افراد بی تفاوت از کنار اونا می گذشتن.
ظاهر و رفتار مهدی و نرگس جالب توجه تر بود.
نرگس دست رو شونه ی برادرش گذاشت و گفت: مهدی جان چی شد؟ چرا این جوری شدی؟!
مهدی با چشمای نمناک به او نگاه کرد و گفت: بابا در همین بیمارستان لعنتی رو تخت افتاده و به سختی نفس می کشه. اینم اومده میگه باباتون چشه! اگه شرف داره بره از دولتمردای کشورش بپرسه بابای بیچاره ی ما چشه و چرا اونجا منتظر مرگه!
این جمله رو گفت و گریه اش سیل شد و پاهاش سست شدن و کنار دیوار سر خورد و رو زمین نشست.
صورتشو بین دستاش پنهان و با صدای تقریباً بلند گریه کرد.
نرگس رو زانوهاش جلوی مهدی نشست و دستای اونو گرفت و با دستش اشک های برادر کوچیکترشو کنار زد و گفت: می فهمم چه حالی داری فقط منم که درکت می کنم اما نباید ضعف نشون بدی ضعف تو پیروزی اوناست باید قوی باشی. باید به خودت مسلط باشی. تو روحیتو ببازی بابا هم کم میاره. می دونم دوست نداری اما به خاطر من بیا به کافی شاپ برگردیم.
مهدی ساکت با چشمای خیس به نرگس نگاه می کرد.
کافی شاپ نزدیک در ورودی ساختمان شماره 1 بیمارستان بود و افرادی که از کنارشون می گذشتن نگاهی مرموزانه به اونا که ظاهر متفاوتی داشتن، می کردن.
نرگس دست مهدی رو گرفت و به طرف خودش کشید.
مهدی از جا بلند شد و دستی به صورتش کشید و همراه نرگس به سر میزشون در کافی شاپ برگشت.
به افراد سر میز نگاه نکرد و متوجه نشد دو چشم آبی از صندلی روبه روش با تحیر و ترحم خاصی اونو نگاه میکنه.
مهدی رو صندلی نشست و آرنجشو رو میز و دستاشو رو هم زیر چانه قرار داد.
نرگس برای فروکش کردن تعجب بقیه گفت: برادرم نگران پدرمه و پدرم اصلاً حالش خوب نیست بحث از مشکلات پدرم اونو اذیت میکنه.
تورج سری به تأسف جنباند و در حالی که لبخند رو لبش خشکیده بود گفته های نرگس رو برای باربارا ترجمه کرد.
باربارا که چشم به مهدی داشت، گفت: من این همه علاقه و محبت شما به پدرتون رو تحسین می کنم شما ذاتاً انسان مهربان و خوش قلبی هستید دیدم که با هم اتاقی های پدرتون هم مهربان هستید امیدوارم پدر شما دوباره سلامتیشو به دست بیاره.
مهدی تقریباً مفهوم صحبت هاشو فهمید و قطره اشکی از گوشه ی چشمش ریخت و سکوت رو بر صحبت ترجیح داد.
ادامه دارد ......
🔴 کانال منو درسام
سروش 👇👇
@s_mano_darsam
ایتا 👇👇
@manodarsam
🔵 حدیث دل
#حدیث_دل
❤️ امام على عليه السلام می فرمایند:
📩 بهترين وسيله ريزش رحمت[الهی] این است که خیرخواه همه مردم باشی.
📚 منبع: کتاب غررالحكم، ح 3353
#جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
#امام_زمان
#محرم
#امام_حسین
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 حدیث دل
#حدیث_دل
✍ استاد صفایی حائری :
❤️ حسین(ع) دوست داشتنی است « حسین خواستنی است، خدا شاهد است
انسان بعد از سالهای سال، بعد از هزار و چند صد سال گرمی دستان حسین(ع) را احساس میکند و گاهی این هوس برایش میآید که دست حسین(ع) روی سرش کشیده شود.»
#جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
#امام_زمان
#محرم
#امام_حسین
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
✨ بسم الله الرحمن الرحیم
الهی ...
🌔 هر بامدادت؛
رودخانه حیات جاری می شود ...
زلال و پاک ...
چون خورشید ☀️
به لطف و مرحمت
مهربان و گرم وخالصمان ساز 🌻
به امید سلامت همه انسان ها
سلاااام 🍃
الهی به امیدتو 💖
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
📸رودخانه ی زیبای سزار
#لرستان
#ایران_زیبا
#iraninreality
#IranInReality
#lran
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 تلنگر
#تلنگر
روشنگری مهم سیدجواد هادیاصل؛ کوهنورد حرفه ای و مستندساز محیط زیست که این روزها (که علفهای سبز بهاری🌱، طبیعتا در تابستان متراکم و خشک شده🌾) وسط عملیات های مختلف اطفای حریق🔥 در کوههای زاگرس⛰ هست:
« از وقتی دامداران و عشایر را از طبیعت حذف کردند طبیعت به صورت گسترده رو به نابودی رفت.
چند بلاگر و آدم کینه ای هم افتادن به جون دولت ها که ببینید دام داره فلان درخت رو میخوره(؟)،پس مردم بیچاره و عشایر رو از طبیعت بیرون کنید⁉️
حالا بماند که اگر همین مردم نبودن آتش مهار نمیشد.
به بهانه خوردن شاخه های درختان توسط دام(که خودش نوعی هَرَس کردن طبیعی بوده) دام را از مراتع و جنگل دور کردید، خب! حالا عدم وجودش که باعث نابودی میلیون ها درخت میشه.
اینجا در این شیب و خستگی از تقابل با آتش ترجیح دادم این ویدیو رو برای روشنگری ثبت کنم»📸
👌با توجه به بارندگیهای خوب بهاری و رشد خوب علفها و متأسفانه نبود دام🐐🐏🐃 کافی برای کوتاه کردن علفها، اکنون هر روزه در تابستان خبرهای آتش سوزی از مناطق مختلف کشور گزارش میشود: کرخه خوزستان، خوش ییلاق گرگان، خاییز بهبهان و ...
قابل توجه مسئولین محیط زیست کشور ....
#محرم
#امام_حسین
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 تحلیل
#تحلیل
⭕️ تکلیف امام حسین(ع) شهادت نبود!
شهادت فرع بر تکلیف است
شهادت پاداش آن تکلیف گرایی است.
تکلیف امام حسین(ع) احیا دین جدش و قیام علیه حاکم طاغوت بود.
⁉️ اما آیا نتیجه و کیفیت ادای این تکلیف برای حضرت اهمیت داشت؟ یا با هر کیفیت روش ممکن به سمت قتلگاه شهادت رهسپار بود؟
امام در کاخ حاکم مدینه با زیرکی و کیاست توانست بیعت را به تعویق بیاندازد و از کاخ خارج شود. دستور داده بودند اگر حسین(ع) بیعت نکرد در همان مدینه گردن او را بزنید! البته حاکم مدینه هم توان این کار را نداشت. پس اگر بنا بر شهادت بود، در همان مدینه شرایط شهادت مهیا بود. اما حضرت نباید نتیجه کارش به یک شهادت بی سر و صدا ختم شود.
موقعیت دوم حضور در مکه است. در مکه عمّال حکومت زیر لباس احرام به دنبال ترور حضرت بودند. امام با خبر شد. حرمت کعبه باید رعایت میشد درست است اما حضرت دنبال شهادت بی سر و صدا نیست. شهادت مخفیانه در مکه از طریق ترور پروژه رسواسازی حکومت بنی امیه را تکمیل نخواهد نمود.
حضرت علم به وقایع داشت. جدش رسول خدا(ص) و پدر گرامیشان در کلام و رویا به آن کیفیت شهادت بشارت داده بودند. حضرت لحظه ای از عمل به تکلیف فاصله نگرفت، اساسا استدلال بستگان و برخی از دلسوزان در مدینه همین بود که به دلایل روشن که ختم به سرکوب میشود از این سفر صرف نظر کنید.
امام حسین(ع) در مسیر ادای #تکلیف آن چنان هوشمندانه طراحی نمودند که #نتیجه حاصل شود. یک بال این هوشمندی کیفیت و ترکیب افراد حاضر در کاروان بودند.
کاروانی که یک پیوست رسانه ای داشت، یعنی اجازه ندادند فاجعه عظیم کربلا در کربلا بمانند.
تکلیف و نتیجه
✍ علیرضا زادبر
#امام_حسین
#محرم
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 تحلیل
#تحلیل
⚡️عبدالله بن عمر؛ مُثُل افلاطونیِ اصحابِ کدهای نابجا
🔺آقای #عبدالله_بن_عمر را باید مُثُل افلاطونیِ یک تفکر، یا یک قشر و گونهای از انسانها در تاریخ حیات بشر دانست.
ویژگی این جماعت این است که حافظهشان مملو است از روایتها و کدهای ناب و بیواسطه و مستقیم. اما اشکالشان این است که هرگز نمیتوانند یا نمیخواهند محل استفاده و مقصود این کدها را درست تشخیص دهند.
🔹عبدالله هنگامی که از تصمیم امام حسین(ع) برای قیام آگاه شد، نزد امام رفت و گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود، "حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند، به ذلت و خواری مبتلا خواهند شد". اما به جای همراهی با امام و انذار مردم درباره عواقب یاری نکردن حسین(ع)، به امام پیشنهاد داد مانند همه مردم با یزید بیعت کند و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسد!
هنگام خداحافظی با امام نیز از ایشان خواست اجازه دهد "بر همانجا از بدن حسین(ع) که پیامبر میبوسید"، بوسه بزند.
🔹عبدالله بن عمر، پای بیعت خود با یزید محکم ایستاد و هنگامی که مردم مدینه پس از شهادت امام علیه استاندار یزید شوریدند، طایفه خود را جمع کرد و گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود، در روز قیامت برای هر فرد پیمان شکن، پرچمی برافراشته خواهد شد که معرف پیمان شکنی او گردد".
🔹و نهایتا پس از یزید، وقتی عبدالملک مروان به خلافت رسید و حجاج بن یوسف را به مکه فرستاد، شبانه هنگامی که حجاج مشغول عیش و نوش بود، اجازه ملاقات گرفت و اصرار کرد. وقتی به حضور حجاج رسید، گفت قصد بیعت دارم. حجاج گفت چرا این وقت شب. پاسخ داد: از رسول خدا شنیدم که فرمود، "هرکس بمیرد درحالی که امام و پیشوایی نداشته باشد، مانند مردم جاهلیت مرده است". ترسیدم بخوابم و مرگم فرارسد و بر اثر نداشتن امام به مرگ جاهلیت بمیرم. حجاج نیز چون دستی به باده و دستی به زلف یار داشت، پایش را دراز کرد و گفت، دستم مشغول است با پایم بیعت بفرما.
🔻معاویه درباره این مُثُل افلاطونی توصیه جالبی به فرزندش یزید دارد که در طول تاریخ و عرض زمین آویزه گوش همه یزیدیان بوده است: "دلش با توست. قدر او را بدان و او را از خود مران!"
✍ سید یاسر جبراییلی
#امام_حسین
#محرم
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔴 یزید دقیقا همان چیزی است که بعضیها امروز میخواهند
✍، یزید اهل عشق و حال است. عرق ناب ایتالیایی میخورد وادکلنهای اروپایی میزند. لباسهای جذاب میپوشد وخوشتیپ است. پارتنر چشمآبی خارجی دارد. مشاوران کرواتبسته رومی دارد پِت و حیوانخانگی دارد انیمال_لاوِر است
👈 یزید اهل شعر و شاعری است و #عاشق دلخسته. روشنفکر است و به مردماش آزادیهای فردی وجمعی میدهد دیسکو ها و کلاب های بزرگ برای جوانها ساخته به عقاید همه اقشار احترام میگذارد
🔸میخواهی عابد و عارفی سینهسوخته با پیشانی پینهبسته در مدینه و بصره باش یا جوانی آتئیست و اهل #دنس و کلوپ در دمشق. همه را در دایره اسلام خود نگه میدارد
🔹 برای بتپرستهای شام، بتهای بزرگ و طلایی از شرق آسیا وارد میکند و برای مسلمانهای دوآتیشه، مسجد های متنوع و مختلف میسازد
🔸 وفادار به آرمان عیسی به دین خود، موسی به دین خود. دین را قاطی سیاست نمیکند از یهودی و مسیحی و مسلمان به یک اندازه در دربار خود استفاده میکند معتقد به دولت فراگیر و پلورالیسم دینی است
🔷 برای سلبریتی ها ارزش و احترام قائل است و هوایشان را دارد. به سفارش یک سلبریتی، مهمترین زندانی سیاسی خود را آزاد میکند. یزید تمام صفاتی که در جهان مدرن امروز بهعنوان «ارزش» شناخته میشوند را دارد.
🔸 هرازگاهی نگاهی به ارزشهایتان بیندازید. رسانه در بلندمدت صفاتی را که قبلا تف و لعن میکردید بهعنوان ارزش و نقطهقوت به خوردتان میدهد.
✍ یزید امروزت را بشناس به قول شهید مطهری یزید ۱۴۰۰سال پیش مرده .
#امام_حسین
#محرم
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
آنها به خوبی میدانند که #فضای_سایبر زمینهای است برای #بسط_حکمرانی، نه برای تفریح و سرگرمی!
کاش ما هم متوجه شویم!
✍🏻محسن انبیائی
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam